گزارشگری و جذابیتهای آن
برای این که نخستین گزارشگران تاریخ تلویزیون ایران را بیشتر بشناسیم باید به سال ۱۳۳۷ یعنی ۵۶ سال پیش برگردیم، زمانی که تلویزیون ملی ایران بتازگی افتتاح شده بود. نخستین فردی هم که در تلویزیون ایران کار گزارشگری را آغاز کرد، کسی نبود جز عطاءالله بهمنش است. که شیوهاش در گزارشگری برای بسیاری به عنوان یک الگو کار شده است. در سالهای بعد و با رشد برنامههای ورزشی رادیویی و تلویزیونی پای گزارشگران دیگری به برنامههای ورزشی باز شد. احتمالا یکی از قدیمیترین گزارشگرانی که در این زمینه میتوانیم به وی اشاره کنیم، مسعود اسکویی است.
اسکویی درباره ویژگیهای یگ گزارشگر خوب مسابقات ورزشی میگوید: گویندگی، هم به صدای دلنشین است و هم به صدای منحصر به فرد. کسی که صدای خوب و دلنشین دارد میتواند گزارشگر خوبی هم باشد و اگر تلاش و پشت کار هم داشته باشد حتما موفق خواهد شد، اما کسی که صدای منحصر به فرد دارد، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد چون صدایی دارد که نسبت به صدای دیگران متفاوت است و همین تفاوت او را مشخصتر میکند، اما کار گزارشگری فقط داشتن صدایی دلنشین و منحصربهفرد نیست، بلکه یک گزارشگر علاوه بر اینها باید تحصیلات عالیه و دانشگاهی و ازهمه مهمتر به کارش علاقه و اعتماد داشته باشد تا بتواند موفق شود.
اسکویی فن بیان را یکی دیگر از الزامات گزارشگری میداند و میگوید: دورهای که من استخدام تلویزیون شدم، در حین کار برای من و دیگر همکارانم کلاسهای مختلف آموزشی گذاشتند تا ما بیشتر با کار گویندگی و گزارشگری آشنا شویم و بتوانیم در ارائه کار موفق باشیم؛ کلاسهای فن بیان، زبان انگلیسی، زبان فرانسه، ادبیات فارسی و... . استاد کلاسهای فن بیان ما زندهیاد اسدالله پیمان بود که یکی از گویندگان برجسته آن روز به شمار میرفت که سالها در رادیو و تلویزیون برنامههای مختلفی اجرا کرده بود. در واقع میشود گفت الگوی من در کار گویندگی و گزارشگری مرحوم اسدالله پیمان بود.
به گویندگی عشق میورزیدم
وی درباره عشق و علاقهاش به گزارشگری نیز میگوید: گزارشگری عشق میخواهد. باید عاشق بود تا موفق شد. من از دوستان جوانم تقاضا میکنم روی تفنن و سرگرمی دنبال گویندگی و گزارشگری نباشند. چون با معیارهای بیاساس در این راه نمیتوان موفق شد. اما اگر همه فاکتورهای گویندگی و گزارشگری را داشتند، فروتنی و افتادگی را فراموش نکنند، چون غرور آفت موفقیت است.
اسکویی در ادامه میگوید: در تلویزیون به دلیل اینکه 70 درصد تصویر است و 30 درصد صدا، گزارشگر هر چه بگوید و بیننده هم هر چقدر دقت کند، سی چهل درصد بیشتر نمیگیرد؛ به دلیل اینکه حواس همه به تصویر است. اما در رادیو 100 درصد گوش است؛ بنابراین باید گزارشمان نسبت به تلویزیون متفاوت باشد. گوینده رادیو باید به گونهای مسابقات ورزشی را گزارش کند که شنونده خود را درکنار زمین احساس کند. اما در تلویزیون گزارشگر نباید زیاد صحبت کند. به دلیل اینکه تصویر به کمکش میآید و زیادی صحبتکردن منجر به پرت شدن حواس مخاطبان میشود.
این گزارشگر قدیمی تلویزیون و رادیو درباره گزارشگران جوان شبکههای مختلف رادیویی و تلویزیونی نیز میگوید: مسالهای که گزارشگران جوان ورزشی باید در نظر داشته باشند، بیطرف بودن است. با توجه به اینکه هر کسی ممکن است علاقهای به تیمی داشته باشد، اما در گزارشش نباید این موضوع نشان داده شود. باید طوری گزارش کند که بیطرف بودن او احساس شود. اگر در رادیو گزارش میکند باید شنونده خود را حفظ کند و در رشتهای که گزارش میکند مطالعه زیادی داشته باشد. البته در مواقعی که تیمهای ملی کشورمان در مسابقات حضور دارند باید گزارشگر تعصبات خود را به زبان بیاورد.
اطلاعات از الزامات گزارشگری است
اسکویی مطالعه زیاد را لازمه گزارشگری مسابقات ورزشی در زمانه فعلی میداند و خاطر نشان میکند: الان مثل گذشته نیست، یک بچه پنج شش ساله هم میتواند از من ایراد بگیرد. کوچکترین اشتباهی که داشته باشیم تماس میگیرند و میگویند. خیلی باید حواسمان جمع باشد و دقت و مطالعه کنیم و با اطلاعات کافی مسابقات را گزارش کنیم. بخصوص که امروزه دسترسی به اینترنت آسان است و گزارشگر با مطالعه باید خود را تغذیه کند. گزارشگر باید اشراف کامل نسبت به پیشینه تیمها داشته باشد تا در حین گزارش از آنها استفاده کند.
این گزارشگر باسابقه درباره استفاده از اصطلاحات خاص در حین گزارشگری نیز میگوید: استفاده از اصطلاحات خاص در حین گزارش از زیباییهای کار است. اما باید این نکته را بگویم که هر اصطلاحی مختص یک رشته ورزشی است و گزارشگر نباید از یک اصطلاح در تمامی رشتههای ورزشی استفاده کند. چون همان معنا را نخواهد داشت و از آن گذشته برخی از این اصطلاحات مختص یک گزارشگر است و اگر از آن اصطلاح خاص دیگر دوستان استفاده کنند مخاطب آن را نخواهد پذیرفت.
مردی برای تمام فصول
اغراق نیست اگر بگوییم خیلی از چیزهایی که ما از کشتی میدانیم و اطلاعاتی که به رخ هم میکشیم و اصطلاحاتی که درباره ورزش اول مملکتمان به کار میبریم، مدیون هادی عامل است. او را باید از صدایش، اطلاعات خوبش و اصطلاحات و کلماتی که برای نخستین بار از زبان او شنیدیم، شناخت.
هادی عامل متولد 1334و ساکن مشهدالرضاست و برای گزارش مسابقات کشتی یا برنامههایی درباره کشتی مسافرت میکند. با همه رفاقت دارد و بیادعاست. خاکی بودن و سادگی را از کشتی به ارث برده. ولی مثل دیگر گزارشگران موفق تلویزیونی عاشق کارش است. اطلاعاتش را به روز میکند و با سرمایه شخصی به مسابقات جهانی میرود. هر جا که نام کشتی باشد، هست و... با 57 سال سن همه جا دنبال عشقش میدود.
عامل از سال 63 به طور اتفاقی وارد حیطه گزارشگری شد.اودرباره ویژگیهای گزارشگری مسابقات ورزشی میگوید: یک گزارشگر باید علاوه بر به روز بودن اطلاعات صادقانه با مخاطبانش ارتباط برقرار کند و در هر زمینهای خدا را در نظر بگیرد. به کارش علاقه داشته باشد و با جان و دل برای حرفه اش زحمت بکشد. مردم برای من از جوان تا پیر و در اقشار مختلف بسیار ارزشمندند. گزارشگری بیان احساسات پاک است و تا زمانی که این احساس با مخاطب برقرار نشود گزارشگر نمیتواند در کارش موفق شود. یکسری از مسائل هست که آنها را در دانشگاه تدریس نمیکنند خودمان باید برویم دنبالش یاد بگیریم. باید مردم را بشناسیم و بدانیم چه روحیهای دارند و با چه چیزی احساس خوبی دارند. باید با مردم ارتباط عاطفی داشت.
چغر بد بدن
عامل در باره گزارشگری مسابقات کشتی میگوید: رشته کشتی بسیار پیچیده است. من از چهارده پانزده سالگی کشتی میگرفتم. همان اوایل دست راستم از آرنج شکست. با همان دست شکسته تا مقام دوم کشوری در جوانان و قهرمانی آموزشگاههای کشور ادامه دادم؛ هم کشتی فرنگی، هم آزاد. اما دستم آنقدر آسیب دیده بود که انگشتهایش از کار افتاد. بعد از سال 57 نتوانستم ادامه بدهم و در آلمان جراحیاش کردم. مدتی هم داوری و مربیگری میکردم. بسیار اتفاقی به گزارشگری آمدم و چون قبلا در این رشته به عنوان ورزشکار، مربی و همچنین داور مسابقات حضور داشتم با اطلاعات خوبی پا به این عرصه گذاشتم.
او درمورد ویژگیهای صدا، لحن وگویش در این حرفه نیز میگوید: خداراشکر از صدای خوبی برخوردارم و این حرفه نیازمند صدایی خوب است تا بتواند مخاطبان را به خود جذب کند. پس از آن باید فن بیان، نحوه بیان کلمات و فراز و فرودهایش را آموزش دید تا کلمات بدرستی و در جای خود بیان شوند. همچنین قوی بودن ادبیات از دیگر ویژگیهای این حرفه است. یک گزارشگر خوب باید اشراف خوبی به آثار ادبی چون حافظ، بوستان و گلستان سعدی، شاهنامه و تاریخ کهن داشته باشد و از واژههای فارسی بدرستی استفاده کند. چون مخاطبان ما فارسی زبانند و نباید الفاظ بیگانه در گزارش بیان شود.
او اضافه میکند: استفاده از اصطلاحات در ورزش، هنر گزارشگر است که چگونه و در چه جاهایی از آنها بهره ببرد. البته باید بگویم هر گزارشگری شیوههای متفاوتی درساخت این واژگان دارد. یک گزارشگر با توجه به حال و هوای مسابقه باید از این الفاظ استفاده کند تا همخوانی خوبی با برد و باخت داشته باشد. به طور مثال در فینال مسابقه المپیک لندن، صادق گودرزی، کشتیگیر خوب کشورمان در ورزشگاه اکسل شهر لندن در دیدار نهایی مقابل ارنست جردن باروفس با قدرت تمام کشتی میگرفت. اما به نتیجه نمیرسید و تمامی مخاطبان به تلاشهای این ورزشکار واقف بودند. اما قدرت ورزشکار آمریکایی مانع برد گودرزی شد. در همان لحظه من از اصطلاح چغر بد بدن استفاده کردم و این لفظ به دل مردم نشست. اصطلاح چغر یا بد بدن در ادبیات کشتی فقط استفاده میشود. مثلا اینکه مثل ماهی از دستش فرار میکند، پلنگ جویبار، مار زخمی، بنا آقای خاص کشتی ایران، معمار کشتی ایران، سالن را به غمکدهای برای ما تبدیل میکند، غمخانه، غوغاکده، برخی از تکیهکلامهای قدیمی من بود. واژههای بسیاری مورد استفاده است چون دوست ندارم یکنواخت گزارش کنم و تکراری باشم.
خیلی وقتها کلماتی همان لحظه به ذهنم میرسند. مثلا همین دفعه وقتی پای رضا یزدانی ضرب دید، بعد که بلند شد گفتم رضا یزدانی، مثل آرش کمانگیر، جان خودش را در کمان گذاشت و مدال طلای المپیک را نشانه گرفت. بعضیها در همان لحظه به ذهنم میرسد. یک بار برای علیرضا دبیر هم این را گفته بودم. همه اینها بیشتر یک حس است. گزارشگری همهاش بیان تکنیکی نیست، بیان احساس هم دارد.
تفاوتها و سختیهای گزارشگری
عامل درباره تفاوتها و شباهتهای گزارشگری مسابقات کشتی و فوتبال نیز میگوید: هر رشتهای سختیهای مخصوص به خود را دارد و نمیتوان گفت کدام سخت تر از دیگری است. اما تفاوتهایی که کشتی دارد و به دشواری گزارشی آن اضافه میکند زمان محدودش است. چون دو تیم که بازی میکنند، 22 نفر هستند و باید یک ساعت و نیم درباره 22 نفر صحبت کنی. اما کشتی چهار تا تشک است که هر چهار دقیقه عوض میشوند. در لحظه باید صفحه نمایشگر را نگاه کنی که کدام کشتیگیر از کدام کشور روی تشک میآید. در مسابقات 300 نفر شرکت میکنند و باید همه آنها را بشناسی. 22 نفر را با 300 نفر مقایسه کنید. ضمن اینکه سوابق همه آنها را باید بدانیم.
اما در فوتبال، زمانی که توپ در وسط زمین رها شد، میتوانی راجع به آن هر چقدر که دلت میخواهد توضیحات جانبی بدهی، در حالی که ما گاهی اصلا وقت نمیکنیم بیوگرافی بگوییم یا درباره خصوصیات آن کشتیگیر حرف بزنیم. چون در دو دقیقه فن اجرا میشود، اساسا فرصت حرف زدن پیش نمیآید.
ما بلافاصله دو کشتیگیر را معرفی میکنیم تا مخاطبان بدانند آبی و قرمز چه کسانی هستند. اگر فن بزنند درباره فنها حرف میزنیم، ولی اگر ببینیم کشتی تحرکی نداشته باشد، سعی میکنیم چیزهایی بگوییم که تماشاچیها خسته نشوند. باید به کارمان تنوع بدهیم که شنونده و بیننده خسته نشده و کشتی و گزارش برایشان یکنواخت نشود. باید حس بیننده را درک کنیم.
گزارشگری فقط صدا نیست
رضا جاودانی هم از جمله مجریان وگزارشگران مسابقات ورزشی است که سالها در این حوزه فعالیت کرده است او درباره ویژگیهای یک گزارشگر خوب ورزشی میگوید: گزارشگری حرفهای باید در خون آدم باشد تا بتواند بدرستی آنها را اجرا کند. درست است که صدا از ویژگیهای این حرفه است، اما اشراف کامل به اطلاعات ورزشی و نحوه انتقال آن به مخاطبان از شاخصههای گزارش است.
او به اصطلاحات ورزشی اشاره میکند و میگوید: اصطلاحاتی که گزارشگران در حین مسابقه به کار میبرند نشأت گرفته از دل مردم و خلاقیت و استعداد خود گزارشگران است. البته نباید این نکته فراموش شود که در جای مناسب خود به کار برده شود تا به دل مخاطبان بنشیند. در غیر این صورت اصطلاحات و اطلاعات در زمان نامناسب منجر به زیادهگویی و قطع ارتباط مردم با مسابقه میشود.
وی خاطر نشان میکند: افرادی که دوست دارند به این رشته ورود پیدا کنند باید این بدانند هرگز نباید شبیه افرادی خاص در این حرفه اجرا کنند. چون بسرعت از ذهن مردم کنار خواهند رفت. یک گزارشگر واقعی باید خود وجودی خودش را به اجرا بگذارد. اگر من تا امروز توانستم در این حرفه بمانم در درجه اول عشقم به این کار بوده و بعد هم نحوه اجرای خاص خودم را داشتم و هرگز از اجرای دیگر دوستانم وام نگرفتم.
این حرفه را فقط از روی عشق و علاقه دنبال میکنم چون واقعا درآمد خاصی ندارد. البته پیشنهادات زیادی هم برای اجرای برنامه خارج از سازمان دارم، ولی هیچ وقت نپذیرفتهام چون نمیخواهم تجارت کنم یا از اعتماد مردم سوءاستفاده کنم. کوچکترین اشتباه در قبال اعتماد مردم یعنی فنا شدن. برای همین است که در کنار اجرا وکالت هم میکنم.
جاودانی در خصوص تفاوتهای گزارشهای رادیویی و تلویزیونی نیز میگوید: هردو ویژگیهای مثبت و منفی خودشان را دارند. من هشت سال در رادیو گزارشگری کردم و بسیار لذت بردم گزارشهای رادیویی به نحوی است که باید با کلمات تصویرسازی کنی و این خود نیازمند هنر است تا بتوانی مردم را با صدا به میدان بازی ببری، اما در تلویزیون باید با تصویر کلمه بسازی و آن را درست در جای خودش به کار ببری چون بسرعت مورد قضاوت مردم قرار میگیریم.
زمانی که وارد این حرفه شدم با دوستان خوبی چون عادل فردوسی پور، جواد خیابانی، مزدک میرزایی و پیمان یوسفی آشنا شدم که عشق به این حرفه از چشمانشان هویدا بود. چیزی که امروزه کمتر شاهد آن هستم و تنها شهرت برای افراد جدید مهم شده است. امیدوارم در آیندهای نزدیک مجدد شاهد آن عشق و علاقه گم شده در این رشته باشم.
مونا شمسایی / قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگو با عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به بررسی اثرات منفی حفر چاههای عمیق میپردازد
سخنگوی صنعت آب در گفتوگو با جامجم: