در ایام محرم شاهد پخش انواع مختلف برنامههای مذهبی و معارفی از شبکههای مختلف بودیم. با توجه به ضرورت تولید این گونه برنامهها، به نظر شما باید برنامهسازان این حوزه چه مولفههایی را در نظر بگیرند تا بتوانند مخاطبان بیشتری را جذب کنند؟
با توجه به گسترش شبکههای رادیویی و تلویزیونی و نیز تعاریفی که برای هر شبکه رادیویی و تلویزیونی داریم باید برنامههای مختلفی ساخته شود. هر شبکه باید ویژه مخاطبان و سلایق بینندگان خود اقدام به تهیه و پخش برنامه کند؛ البته در بخش سخنرانی وعاظ و خطبا از رسانه، دبیرخانه شورای معارف سیما تا حدودی این کار را انجام میدهد. در ماه محرم و بویژه دهه اول تا روز سوم شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) ما هم برنامههای عاشورایی پخش میکنیم و هم باید یک شیبی را نسبت به پخش سخنرانی، مداحی و هم ادبیات آیینی در نظر بگیریم تا آغاز و انجامی را برای برنامهسازی و پخش برنامهها در شبکههای مختلف با لحاظ کردن مخاطبان که برای هر شبکه تعریف شده را با رویکرد حوزه ماموریتی آن شبکه بیاییم و در عرصه تهیه و تولید و پخش برنامههای ویژه محرم آنها را آمادهسازی و پخش کنیم. به این روش ما میتوانیم از دو آفت تکرار و شبیه به هم بودن پرهیز کرده باشیم تا هم جذابیت را برای مخاطب بیشتر کرده و هم غنای برنامهسازی و پخش برنامههای ویژه محرم در همه شبکهها رعایت شده باشد. در حقیقت ما باید سعی کنیم یک برنامه واحد را برای کل شبکهها در نظر نگیریم، یعنی تعریف کنیم آقای الف برای شبکه یک و آقای ب برای شبکه دو سیما اجرا کند و حتی سخنرانان، مداحان، شاعران و کار در عرصه موسیقی را برای هر شبکه تعریف کنیم تا جذابیت و تنوع را در شبکههای مختلف داشته باشیم.
برخی برنامهها برای جذابیت بیشتر برنامه خود از بخشهای ترکیبی استفاده میکنند. به نظر شما این شیوه چقدر میتواند در سطح کیفی برنامههای معارفی و جذب مخاطب موثر باشد؟
کار ترکیبی یک تعریف خاص و کار نمایشی تعریف مخصوص به خود را دارد. کارهای نمایشی تاثیر به مراتب بیشتری روی مخاطب دارد، به همین دلیل امسال نسبت به سال گذشته ساعات بیشتری به پخش کارهای نمایشی ویژه محرم اختصاص داده شد. در واقع میشود گفت در اغلب شبکهها شاهد پخش سکانسهایی از فیلمهای محرمی بودیم؛ البته انتخاب این صحنهها انتخاب ماهرانهای بود که نه تنها زیاد نبود بلکه استفاده بجا از یک سریال مناسبتی با موضوع محرم کار بسیار خوبی بود. کارهای ترکیبی در حقیقت آن چیزهایی است که در ماه محرم مخاطب از رسانه خود انتظار دارد و ما باید در اختیار او قرار دهیم تا اگر نتوانست به مسجد و حسینیه برود یا اگر نتوانست در مجامعی که برای سیدالشهدا(ع) اقامه عزا میکنند، شرکت کند. ما بتوانیم برنامههایی جامعتر و وزینتر با رعایت تمام موازین رادیو و تلویزیون برایشان تهیه و در اختیارشان قرار دهیم.
برخی برنامههای مذهبی تنها نگاه تاریخی به دین دارند و مثلا میآیند واقعه تاریخی یک اتفاق را بیان میکنند. شما چقدر با این نوع نگاه موافقید؟
امیرالمومنین امام علی(ع) به فرزندشان امام حسن(ع) میفرمایند حسن جان، تاریخ گذشتگان را خوب مطالعه کن، زیرا نسلهای گذشته هزینه آن را پرداخت کردند و تاریخ گذشتگان چراغ راه آیندگان است. هر کجا که آنان نتوانستند آنگونه که شایسته و بایسته است در خدمت امام و ولی خود باشند یا اگر نتوانستند آن گونه که شایسته و بایسته است در جهت نشر معارف اسلام ناب موفق شوند با خواندن تاریخ به نقاط ضعف و قوت پیشینیان در تاریخ پی میبری و بدون آن که هزینهای بپردازی و بدون آن که زمانی را برای تجربه کردن اختصاص بدهی اگر خیلی خوب از تاریخ گذشتگان اطلاعات داشته باشی در آینده ممکن است اتفاقات مشابهی برای تو رخ دهد که با اتکا به دانشی که از مطالعه تاریخ گذشتگان کسب کردهای آن اشتباهات و زیانهایی را که گذشتگان کردند، دیگر مرتکب نمیشوی و در نتیجه راه ثواب را طی میکنی.
با عنایت به این فرمایش امام علی(ع) به نظرم بیان تاریخ اسلام وماجراهای کربلا فقط یک تاریخ ساده نبوده، بلکه بازخوانی سیر جریانی است که با عنوان تاریخ از آن نام میبرند، اما این تاریخ با تاریخ دوران حاکمان و زمامداران دورههای مختلف متفاوت است. مثلا عاشورا یک واقعه چند وجهی است ما وقتی که عاشورا را نگاه میکنیم هم تاریخ را میتوانیم نگاه کنیم که این حرکت چگونه است؟ این حرکت وقتی از مدینه شروع میشود چه ادلهای باعث خروج سیدالشهدا(ع) از مدینه شد؟ یا وقتی ایشان خارج شدند چه کسانی موافق و چه کسانی مخالف بودند؟ وقتی ما اینها را خوب تجزیه و تحلیل کنیم و کارشناسان مختلف بیایند و این حرکتها را برای مخاطب باز کنند، آنوقت خواهیم دید عاشورا از یک تاریخ بسیار فراتر است؛ گفتن یک تاریخ البته ما فقط به صرف این اکتفا کنیم که حسین بیست و هفتم رجب از مدینه خارج شده است.
طبیعتاً صرف گفتن تاریخ چیزی را برای مخاطب ما حل نمیکند، اما وقتی بنشینیم اتفاقات حاشیهای را که برای تاریخ کربلا اتفاق افتاد، بررسی کنیم آن موقع متوجه خواهیم شد کربلا فقط بیان یک تاریخ نیست و اتفاقاً بیان آن بسیار هم ضروری است. ضمن اینکه در رسانه باید در نظر داشته باشیم که مخاطبان ما همواره ثابت نیستند. امسال به شنوندگان و بینندههای رادیو و تلویزیون بخشی از نوجوانان که سال گذشته در این حوزههای معرفتی نبودند و با بالا رفتن سنشان و آشنایی با محرم در این وادی قدم گذاشتهاند، نیازمند آن هستند که ما یک سری اطلاعات از جمله تاریخ کربلا را در اختیارشان قرار دهیم.
با وجود این برنامههای مذهبی با آفتها و آسیبهای جدی چون شعارزدگی وانتخاب زبان نصیحتگونه در رسانه روبهرو هستند و وقتی برنامهای دچار این مشکل شود احتمالا تأثیرگذاری خود را از دست میدهد و نمیتواند پیامهای خود را منتقل و با مخاطب ارتباط برقرار کند، به نظر شما برای دوری از این آفت چه باید کرد؟
نمی دانم چرا ما یک اصل مهم برای اصلاح فرد، جامعه، خانواده و اجتماعات بزرگ و کوچک را، با یک عبارتی که نمیدانم ترجمه چه مکتبی است، اشتباه میگیریم و مرتب میگوییم که این آدم از نصیحتکردن بدش میآید یا اینقدر جوانها را نصیحت نکنید. زمانی است که ما میگوییم این جلسه، جلسه وعظ و خطابه است؛ هر یک از اینها برای خودشان تعریفی دارند. وقتی که ایام محرم فرا میرسد وقتی به تابلوی واقعه عاشورا نگاه میکنیم در عرصه عاشورا هم طفل شیرخواره داریم هم صحابه نود ساله، هم جوان سیزده ساله داریم هم مرد شصت ساله، هم دخترجوان داریم و هم زن پنجاه ساله یعنی از همه طیفهایی که ما در جامعه داریم با آنها زندگی میکنیم؛ یک جامعه کوچک با همه اجزای مختلفش در کربلا کار بزرگی را دارند انجام میدهند و در هر جامعهای ممکن است این نیاز باشد که به آن مراجعه کرده و از آن درسهای بزرگی را فرا بگیرند.
حضرت سیدالشهدا(ع) میفرمایند من خروج کردهام برای اصلاح امت جدم. در محرم الحرام اگر نگوییم یزید چه ویژگیهایی داشت یا امام حسین(ع) چه خصوصیاتی و اگر نگوییم چه عواملی سبب شد تا یزید در مقابل حضرت سیدالشهدا به عنوان فرزند پیامبر قرار گیرد و چه عواملی سبب شد تا 30 هزار نفر در مقابل سپاه اندک امام صفآرایی کنند یا چه عواملی سبب شد دین خود را به دنیا بفروشند و پسر پیامبر را سر ببرند، پس چگونه هم نسل امروز و هم نسل دیروز اطلاعاتشان را نسبت به واقعه عاشورا بیشتر کنند.
به نظر من با گفتن یک جمله که این اقشار مختلف را ما اگر نصیحت کنیم به آنها برمیخورد و میگویند این هم آمده ما را نصیحت کند، نباید عنوان نصیحت را روی آن بگذاریم. شما در سنت علمای بزرگ، مراجع عظام تقلید که نمونهاش رهبر معظم انقلاب در تهران، مراجع عظام در قم و نجف هستند؛ نگاه کنید. اینها در ایام محرم، رمضان و ایام فاطمیه خودشان مینشینند در جلسه و یک منبری را میگذارند تا طلبهها در طیفهای مختلف سنی و علمی بیایند و بالای منبر با حضور شرکتکنندگان شروع به صحبت کنند. این منبر، یک منبر اخلاقی است و ممکن است چند جایش هم طرف حسابش افرادی باشند که آنجا هستند که قطعا هم همین طور است.
حال آیا درست است که بگوییم این هم دارد ما را نصیحت میکند؟ یک زمانی هست که شما نصیحت را از حوزه خودش خارج کرده و امر به معروف و نهی از منکر میکنیم. در این مورد هم اگر اسمش را بگذاریم امر به معروف و نهی از منکر، فکر میکنم بخشی از این تلخی موضعگیری گرفته خواهد شد. محرم در نهاد خودش امر به معروف و نهی از منکر است کما اینکه ما در زیارتنامه حضرات معصومین(ع) و بالاخص حضرت سیدالشهدا میگوییم: شهادت میدهیم که شما امر به معروف و نهی از منکر کردید، زکات پرداخت کردید و اقامه نماز کردید و بعد وقتی که میخواهیم بیاییم صحبت کنیم این صحبتها دیگر در قالب نصیحت نیست بلکه در قالب گفتن معروفها و منکرهاست و اینکه اگر بخواهیم در مسیر نورانی حضرت سیدالشهدا(ع) قرار بگیریم باید از این منکرها اجتناب و دوری کنیم و به این معروفها چنگ زده و متوصل شویم وگرنه اگر بخواهیم با گفتن این که فلانی هم دارد مرا نصیحت میکند موجب آزرده خاطر خود و دیگران شویم فکر نمیکنم خیلی صحیح باشد.
یکی از وجوه مهم برنامههای معارفی، مجریان این برنامهها هستند. برخی از مجریان تصور میکنند با ظاهری عزادار و بیان چند بیت شعر توانستهاند بخوبی برنامه را اداره کنند و به نظر شما مجری اینگونه برنامهها باید چه ویژگیهایی داشته باشد و اساسا چقدر به مولف بودن مجری معتقد هستید؟
به اعتقاد من در برنامههای معارفی نباید فقط به اجرا اکتفا شود هرچند که برنامههای معارفی را حرفهایترین، باسوادترین و برگزیدهترین مجریها اجرا باید کنند، زیرا میخواهند برای بهترین خلق خدا برنامه اجرا کنند. بنابراین به نظر من باید از مجریان و ادارهکنندگان برنامههایی استفاده کنند که از هر نظر در تراز بالا و جزو بهترینهای این عرصه باشند. من چون خودم مجری برنامههای معارفی هستم در این باره اظهارنظر نمیکنم و معتقدم که از مخاطبان این برنامهها باید پرسیده شود که آیا مجریان برنامههای معارفی که الان برنامه از آنها پخش میشود توانستهاند رضایت مخاطبان را فراهم کنند یا خیر؟ این پرسش را مخاطبان باید پاسخ دهند تا بتوانیم به جمعبندی بهتری دست پیدا کنیم.
اما معتقدم که صرف توانایی اجرا، برای برنامههای معارفی و مذهبی کافی نیست و باید دوستانی که اینگونه برنامهها را اداره کنند؛ خود مجری کارشناس باشند و خودشان در مباحث معرفتی و معارفی دستی بر آتش داشته باشند. به نظر من حتی باید اینگونه باشد که اگر در برنامهای کارشناس به هر دلیلی نتوانست حضور پیدا کند، اینقدر مجری با آمادگی کافی سر برنامه حاضر شده باشد که بتواند یک برنامه مثلا 45 دقیقهای را بخوبی اداره کند بدون آن که به وزن و میزان یک برنامه مذهبی صدمهای وارد شود. یعنی این استعداد، توانمندی و قدرت بایستی که در مجری برنامه معارفی باشد و این مستلزم آن است که مجری هم از مطالعه کافی برخوردار و هم اطلاعات جامعی نسبت به مباحث معارفی مورد بحث در برنامه داشته باشد. مجری برنامههای معارفی باید دغدغه خاطر داشته باشد که وقتی میخواهد با یک کارشناس صحبت کند کاملا بتواند بحث را هدایت کند. هدایت کردن یک بحث دقیق معرفتی و معارفی، قطعا نیازمند اطلاع و دستی بر آتش داشتن مجری است که ما باید از این امر مهم غفلت نکنیم.
مریم عباسزاده / قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد