جام جم سرا به نقل از خبرآنلاین: اغلب دیده یا شنیدهاید که بسیاری از مردم، بعد از اینکه با مشکلات روحی-روانی مواجه میشوند و با پیشنهاد بعضی از اطرافیان که میگویند به «مشاور» یا «روانشناس» مراجعه کن، مقاومت کرده و بعضاْ چنین اظهاراتی میکنند: «من سالمم»، «مگه من دیوانهام که بروم پیش روانشناس».
طبق آماری پیش از این اعلام شده حدود ۴۰ درصد ایرانیها به انواع مختلفی از اختلالات روانی مبتلا هستند. همچنین طبق یافتههای علم روانشناسی شخصیت افراد مختلف در دورههای مختلف به یکی از اختلالات روانی مبتلا میشوند. اینها یعنی هر آدمی نیاز به مشاورههای روانشناسی وجود دارد.
اگر ضرورت داشتن خانواده، جامعه و روابط سالم را بدانیم، مسلماْ از کنار چنین خدمات مشاوره به شرطی که توسط افراد ورزیده و حرفهای انجام شود به سادگی نخواهیم گذشت. اما روانشناس و روانپزشک چه تفاوتهایی با هم دارند؟ کی به روانپزشک مراجعه کنیم، کی به روانشناس؟
دکتر حامد محمدی کنگرانی، عضو کمیته رسانه انجمن روانپزشکان ایران و کمیته روان درمانی (دبیر بخش خانواده درمانی) دراین باره میگوید: روانشناسی و روانپزشکی بحث قدیمی است، این دو رشته کاملا جدا از هم هستند که در کشور ما اخیراْ باعث دردسرهای بیشتری شده است. یک نکته خیلی مهم درباره بیماریها (شناخت و تشخیص بیماری) است. در همه جای دنیا تشخیص بیماری و اینکه بگوییم آیا فرد بیماری خاصی دارد یا نه برعهده پزشک است. به همین دلیل پزشک مسئولیتهای قانونی هم دارد که باید مقابل آن هم حتما جوابگو باشد.
بهترین نوع درمان در اختلالات روانشناختی و بهترین روش، تلفیقی از روانشناسی و روانپزشکی (روان درمانی و دارو درمانی) است. در بعضی موارد دارو درمانی بیشتر کاربرد دارد و در بعضی موارد روان درمانی |
او میگوید: همانطور که فقط یک پزشک میتواند تشخیص بدهد مثلاْ فرد بیماری قلبی یا سکته قلبی کرده یا نه، فقط یک روانپزشک است که میتواند تشخیص بدهد کسی بیماری افسردگی یا اختلال اضطرابی به معنای علمی را دارد یا ندارد. دلیلش هم این است که خیلی از اختلالات جسمانی مانند کم کاری یا پرکاری تیروئید، بیماری قلبی، اختلالات هورمونی مربوط به غدههای فوق کلیه، مربوط به بیماران جنسی در خانمها و... میتواند مربوط به اختلالات روانپزشکی باشند. به همین دلیل در مورد تشخیص بیماری قطعا این موضوع برعهده روانپزشک است و درمان دارویی حتما توسط روانپزشک انجام میشود.
به گفته محمدی کنگرانی موضوعی که مورد مناقشه، بحث و دردسرساز است، بحث روان درمانی است: در تمام کشورهای دنیا کسی میتواند روان درمانی یا همان مشاوره را انجام دهد که دوره آموزشی موارد خاص از روان درمانی را گذرانده باشد، این دورهها میتواند شناخت درمانی، رفتار درمانی، خانواده درمانی، روان درمانی تحلیلی و... باشد. این موارد به روانشناس یا روانپزشک بودن فرد ارتباطی ندارد، متأسفانه موضوعی که اکنون باعث دردسر شده است، نبود اعتماد روانپزشکها و روانشناسان به یکدیگر است.
او میگوید: خیلی از همکاران ما اعتقاد دارند درمان یک اختلال روانی فقط باید با دارو انجام شود در صورتی که اکنون ثابت شده بهترین نوع درمان در اختلالات روانشناختی و بهترین روش، تلفیقی از روانشناسی و روانپزشکی (روان درمانی و دارو درمانی) است. در بعضی موارد دارو درمانی بیشتر کاربرد دارد و در بعضی موارد روان درمانی. مهم این است که تلفیقی از این دو باشد. نکته مهم اینجاست که تشخیص بیماری، برعهده روانپزشک است.
اکنون در همه جای دنیا روانشناس و روانپزشک باید با هم همکاری کنند، ممکن است بیماری مراجعه کند که اختلال دارو درمانی و نوع خاصی از روان درمانی داشته باشد که روانپزشک به تنهایی توانایی انجام آن را نداشته باشد. در اینجا روانپزشک بیمار را تحت دارو درمانی قرار میدهد و بعد از آن بیمار را ارجاع میدهد به روانشناس برای اینکه نوع خاص از روان درمانی را انجام دهد.
اما سوالی که برای بسیاری از افراد پیش میآید، این است که روانشناسی و روانپزشکی چه تفاوتی با یکدیگر دارند. این تفاوت باید شناخته شود چون عدم شناخت آن، بعضی افراد را به بیراهه میکشاند. حتی بسیاری از افراد تحصیل کرده هم به طور دقیق از این اختلاف آگاه نیستند و گاهی در بسیاری از رسانهها هم این دو به اشتباه به کار میروند.
دکتر افشین یداللهی، متخصص اعصاب و روان درباره تفاوت روانشناسی و روانپزشکی میگوید: روانپزشکان باید دوره پزشکی عمومی را بگذراند و بعد در تخصص اعصاب و روان یا روانپزشکی مطالعه کنند. بعد از گذراندن این دورهها که حدود ۴ سال طول میکشد، در واقع روانپزشک اجازه درمان و تجویز دارویی دارد. ضمن اینکه اگر دورههای مشاوره را گذرانده باشد علاوه بر تجویز دارو در صورت لزوم اجازه بستری کردن بیمار را هم دارد. روانپزشکان علاوه بر این در مورد مشاوره و درمانهای غیردارویی هم میتوانند فعالیت کنند. اکثر روانپزشکان علاوه بر درمان دارویی، درمان روانی اعم از شناخت درمانی، رفتار درمانی، روانشناختی یا تحلیل رفتارهای متفاوت و... نیز انجام میدهند. اما روانشناسان اول لیسانس روانشناسی میگیرند شامل روانشناسی بالینی، عمومی و انواع روانشناسیهای دیگر و بعد از آن مقطع فوق لیسانس را باید بگذرانند.
زندگی پیچیده امروزی، امکانات و انتخابات متعدد انسانها و میل به بهتر شدن و کمال طلبی زمینهای میشود تا افراد برای انتخاب برتر با فردی که تخصص دارد مشاوره کنند. مشاوره در زمینه چگونگی رفتار با فرزند نوجوان، ازدواج و... از جمله دلایلی است که مردم به روانپزشک و یا روانشناس مراجعه میکنند |
به گفته او در روانشناسی بالینی یا همان رشته مشاوره روشهای مختلف مشاوره و درمانهای غیر دارویی آموزش داده میشود: روانشناس و روانپزشک باید این دوره را به صورت طبی در دورههای آموزشی تکمیل کنند. در روانشناختی یک درمان روانکاوی و تحلیلی هم هست که متخصص بهتر است خودش هم مورد روانکاوی و تحلیل قرار گرفته باشد تا بتواند این کار را انجام بدهد. روانکاو باید خودش مورد تحلیل قرار گرفته باشد تا بتواند به روانکاوی و تحلیل مراجعان بپردازد تا مشکلی در روند درمان بیمار ایجاد نشود.
تحلیل و شناخت مهمترین گام برای تصمیم گیری
یداللهی درباره مراجعه افراد به روانشناس یا روانپزشک میگوید: هر کسی نیاز به مشاوره و تحلیل شدن دارد. بعضی از مسائل در مسیر ناخودآگاه افراد انجام میشود و برای دست پیدا کردن و شناختن آن حتما باید تحلیل شود تا به شناخت برسد و در واقع با مشاوره، شناخت وتحلیل افقهای جدیدتری به روی فرد باز میشود، همچنین مسائلی مطرح میشود که شاید قبل از تحلیل مطرح نشده باشد و این موضوع باعث میشود خیلی راهها برای فرد گشوده شود. بنابراین مهمترین گام برای تصمیم گیری در مراحل مختلف زندگی تحلیل و مشاوره است.
از این دیدگاه افرادی که در مراحل و دورههای تحلیل قرار میگیرند در واقع افرادی هستند که مشکلات خاصی هم ندارند ولی برای شناخت عمیقتر و بیشتر خودشان نیاز به گذراندن این دورهها دارند. با توجه به اینکه همه افراد با مشکلات متعددی روبه رو هستند و ما نمیتوانیم بگوییم هیچ آدمی بدون مشکل نیست، این دورههای تحلیلی برای تمام افراد توصیه میشود.
گرفتن مشاوره و انتخابهای مناسب
افراد در مسیر زندگی مانند دوران بلوغ، انتخاب همسر، تربیت فرزند، تعامل اجتماعی با افراد مختلف و همه این مراحلی که در زندگی شخص اهمیت دارد اینطور نیست که بتواند همه راه و مسیرها را بدون اینکه مطالعه یا اطلاعاتی داشته باشد به درستی بدانند و انتخاب کنند، مثلا برای انتخاب همسر و تربیت فرزند حتما باید مشاوره قبلی داشته باشد.
یداللهی در این باره میگوید: افراد در تمام مراحل زندگی مثل استعدادیابی و انتخاب شغل که متناسب با روحیات فرد باشد و بتواند به آرامش و آسایش نسبی برسد، نیاز به گرفتن مشاوره دارند. مشاوره میتواند از سوی روانپزشک یا روانشناس باشد. این گونه افراد بیمار نیستند و ممکن است به دلایل متفاوتی نیاز به روانپزشکی و روانشناسی داشته باشند. گروه دیگر افرادی هستند که برای گرفتن تصمیم خاصی یا مدیریت مسائل معمولی زندگی خود برای مشاوره مراجعه میکنند. از طرفی زندگی پیچیده امروزی، امکانات و انتخابات متعددی که انسانها دارند و از طرف دیگر میل به بهتر شدن و کمال طلبی انسان زمینهای میشود تا افراد برای انتخاب برتر با فردی که در این زمینه تخصص دارد مشاوره کنند. مشاوره در زمینه چگونگی رفتار با فرزند نوجوان، مشاورههای ازدواج و... از جمله دلایل دیگری است که مردم به روانپزشک و یا روانشناس مراجعه میکنند.
مراجعه بیماران به روانشناس و روانپزشک
یداللهی درباره علتهای دیگر مراجعه افراد به روانشناس یا روانپزشک میگوید: افرادی که دچار اضطراب یا علائم افسردگی خفیف، وسواس، فوبیا یا خیلی از مشکلات دیگر روانشناختی باشند نیازمند مراجعه به روانشناس یا روانپزشک هستند.
افرادی که دچار اضطراب یا علائم افسردگی خفیف، وسواس، فوبیا یا خیلی از مشکلات دیگر روانشناختی باشند نیازمند مراجعه به روانشناس یا روانپزشک هستند |
بعضی از این موارد در حدی که خفیف یا بعضا تا متوسط باشد با روان درمانی و مشاورههایی که متناسب با روحیه و دیدگاه فرد باشد، انجام میشود. در موارد متوسط و شدید ممکن است نیاز به مداخله درمان دارویی باشد که در کنار آن مشاورهها هم میتواند کمک بسزایی کند. در مواردی دیگر فرد دچار روان پریشی است و علائمی مثل توهمهای متعددی با افت عملکرد، توهمهای مختلف دیداری، شنیداری و انواع دیگر مانند بدبینیهای شدید، پرخاشگریهای غیرقابل کنترل، وسواسهای شدید، اضطرابهای شدید و... نیاز به درمانهای دارویی است که توسط روانپزشک تجویز میشود.
او میگوید: در مواردی که خیلی شدیدتر میشود و ممکن است برای دیگران و خود فرد هم خطر ایجاد کند و نگرانیهایی ایجاد کند، مثلا آسیبی به خود یا دیگران وارد کند یا مواردی که فرد در یک محیط پر تنش است و این محیط باعث استرس و تشدید جلوگیری از بهبود علائم میشود، ممکن است لازم به بستری بیمار باشد که این موضوع هم در اختیار حیطه روانپزشک است.
یداللهی میگوید: در شرایطی که بیمار بستری میشود حضور یک روانشناس و مددکار اجتماعی در کنار روانپزشک بسیار موثر و ضروری است. این تیم پزشکی باعث درمان چند جانبهای میشود و درمان قطعیتری را برای بیمار رقم میزند. درمانهای تحلیل هم خیلی در شناخت بیمار کمک میکند البته کسانی باید این کار را انجام بدهند اعم از روانشناس و روانپزشک که دورههای آموزشی را گذرانده باشند و تجربه کار داشته باشند و زیر نظر یک متخصص مجرب دورهها را به صورت عملی گذرانده باشند تا بتوانند به مراجعه کنندگان این خدمات را ارائه دهند. (مینا افشار)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد
پدر روانشناسی بالینی ویتمر هستند كه اعتقاد دارند وظیفه روانشناس ارزیابی و تشخیص و درمان است نه روانپزشكان ایران.
روانپزشكان باید نگرش غلط خود را عوض كنند. در دنیا و كشورهای غرب هم هرگز روانپزشكی ان چیزیكه روانپزشكان در ایران درست كرده اند نیست.
اگر شما پزشك هستید بفرمایید كار پزشكی انجام دهید .
روانپزشكان هیچ برتری نسبت به روانشناسان ندارند تنها تفاوت آنها تجویز دارو است وگرنه روانشناسان بهتر از آنها هم از عهده نوروزها بر می ایند
روانپزشك نباید طوری صحبت كند كه بر چسب بخورد. مرحوم استاد شهریار هم پزشك بودند چرا شاعر شدن ؟؟؟؟
گلاسر هم روانشناس بود هم روانپزشك اما روانشناسی را بیشتر از روانپزشكی قبول داشت
وقتی در تفكری یك خیال باطلی شكل می گیرد چیزهای دیگری تعریف میدهد
برخی اقایان روانپزشك به اندازه كارشناسی روانشناسان هم از روانشناسی نمیخونند پایه اصلی علم انها پزشكی است
اما به اندازه تمام علوم حرف میزنند چرا ؟؟؟؟
انها می گویند فقط ما باید درمان كنیم و یك گونی دارو به خورد مردم بدهیم
چرا روانشناسان با تكنیكهای روانشاسی كار ما را خراب میكنند
من از مدیریت و مسول محترم جام جم سرا خواهش می كنم مطلب بنده را بگذارند چون اگر فقط یك روانپزشك هم از این توهم خارج شود عالی است
هیچ جای دنیا اینگونه نیست.
امروز روانشناسان كشور ما همه بیماریهای نوروتیك را درمان می كنند هم در ارزیابی و هم در تشخیص و هم در درمان از روانپزشكان جلوترند
فقط چند درصد از بیماران سایكوتیك وجود دارد كه باید با دارو كنترل شوند و روانشناسان همه معتقدند كه باید با دارو درمان شوند
اینكه تشخیص فقط از آن روانپزشك است یك خیال و باور غلط و یك نگرش جانبدارانه است
برای درمان وسواس به روانشناس یا روانپزشك مراجعه كنیم
با تشكر