جام جم سرا به نقل از خراسان: آنها همان جا عهد میکنند که تا پای مرگ کنار هم بمانند. اما در بعضی موارد آنچه این دو کبوتر عاشق را از هم جدا میکند مرگ نیست، بلکه نفر سومی است که با باز شدن پایش به زندگی آنها تمام رویاهایشان را نقش بر آب میکند.
گاهی اوقات زن به شوهرش خیانت میکند و گاهی زن شاهد بیوفایی همسرش است که البته در هر صورت هر دو نفر در بروز این روابط فرازناشویی مقصرند؛ مگر در اندک مواردی که بیماریهای روانی و کمبودهای شخصیتی باعث این اتفاق شوم شده است.
روی سخن این گزارش با زنانی است که این روزها تلخترین روزهای عمرشان را میگذرانند؛ زنانی که دستان همسر، تکیهگاه و امید زندگی خود را در دست زن دیگری یافتهاند. برخیهایشان تاب و توان تحمل این شرایط را ندارند و دادگاه خانواده و سرانجام طلاق را برگزیدهاند، اما برخیها هم هنوز کورسوی امیدی دارند و میخواهند شوهرشان را به زندگی بازگردانند و روزهای شیرین آغاز زندگی مشترک را بار دیگر تجربه کنند اما نمیدانند چه کنند و چطور در این راه سخت و پرپیچ و خم گام بردارند.
حجت الاسلام والمسلمین عباسعلی هراتیان، کارشناس ارشد روانشناسی خانواده توصیههایی دارد که به این خانمها کمک میکند قدمهای استوارتری در راه بهبود و بازسازی زندگی مشترک خود بردارند.
بیوفایی به همسر در همه جوامع محکوم است
باید به زنانی که متوجه روابط فرازناشویی شوهرانشان شدهاند، حق داد که احساس منفی شدیدی نسبت به همسرشان داشته باشند و هیچ انرژی را برای بازسازی عشق و تقویت رابطه عاطفی در خود نیابند. چرا که زنان بسیار عاطفیتر و احساسیتر از مردان هستند و حاصل این ضربه، از دست دادن اعتماد نسبت به همسر، احساس شکست نسبت به گذشته و ناامنی نسبت به آینده است.
واقعیت این است که در تمامی جوامع مدنی به محض اینکه زن و شوهر با خطبه عقد یا بنابر رسوم و فرهنگ خودشان با هم ازدواج میکنند و رابطه زن و شوهری میان آنها پیش میآید و زندگی مشترک خود را آغاز میکنند، میان آنها حریم و رابطهای ایجاد میشود که در تمام جوامع بشری به رسمیت شناخته میشود و مردم آن جوامع برای آن قداست و حرمت قائل هستند.
به همین دلیل وارد شدن شخص یا اشخاص دیگر به این حریم قبیح و زشت تلقی شده و با آن به شدت برخورد میشود. مثلا زنی که به شوهرش خیانت میکند یا مردی که به زنش بیوفا است به مجازات حبس، تبعید و شلاق محکوم میشود که این موارد بسته به نوع جرم و کیفیت آن، تقسیم بندیهای خاص خود را دارد. در شرع مقدس اسلام و تمام مذاهب آسمانی هم خیانت عملی حرام تلقی میشود و ارتکاب آن از سوی هر فردی با کیفر و جزای سنگین همراه است.
این کارها حال شما را بهتر میکند
۱ - صبور باشید: قابل درک است که فهمیدن این ماجرا چقدر فشار روانی بر شما تحمیل میکند اما بهتر است بعد از مطلع شدن از این موضوع، کمی به خود، همسر و رابطهتان زمان بدهید و اجازه ندهید دیگران از آن باخبر شوند. آبروی فردی و خانوادگی، به راحتی قابل ترمیم نیست.
۲ - دوره نقاهت را سپری کنید: انتظار نداشته باشید که حس آشفتگی، بیاعتمادی و عصبانیتتان حتی اگر تصمیم بگیرید همسرتان را ببخشید و به زندگی خود ادامه دهید، به راحتی از بین رود. از بین رفتن درد و رنج ناشی از خیانت همسر، نیازمند زمان است. لزومی هم ندارد هیجانات خود را سرکوب کنید. گریه کردن یک امر کاملا طبیعی است.
۳ - منزوی نشوید: از روابط اجتماعیتان نکاهید بلکه آن را تقویت کنید. رابطه با دوستان و فامیل شما را از تمرکز افراطی بر خود و افسردگی دور نگاه خواهد داشت.
۴ - ویژگیهای مثبت شوهرتان را در نظر بگیرید: نکات مثبت همسر و زندگیتان را مرور کنید. ممکن است بتوانید از آن، فهرستی تهیه کنید و هرگاه مرور میکنید، موردی به آن اضافه کنید از ویژگیهای مثبتی که دارد یا ویژگیهای منفی که ندارد.
۵ - در حقش مهربانی کنید: روانشناسان معتقدند، رفتارها، احساسها و شناختها بر یکدیگر تأثیرگذارند. همان گونه که تفکر درباره نکات مثبت همسر، میتواند حستان را عوض کند و رفتارتان را تحت تأثیر قراردهد، رفتار مهربانانه بر اساس وظایف همسری نیز میتواند به آرامی ذهنیت و حستان را تغییر دهد.
۶ - رفتار همسرتان را سرزنش کنید نه شخصیتش را: یکی از تلاشهای دین و البته روانشناسی این است که در برخورد با خطای فرد، شخصیت را از رفتار جدا کند تا جایی که هنوز هویت انسانی باقی است، هیچ کس، حتی خود فرد نیز اجازه ندارد که هویت و شخصیت را که اساس افکار، هیجانات و رفتارهاست مورد سرزنش قرار دهد. آیا تفاوتی بین جمله «تو آدم بدی هستی» و «تو خوبی اما این رفتارت خیلی بد بود» وجود ندارد؟ شما کاملا حق دارید رفتار او را نپذیرید اما تلاش کنید خود او را بپذیرید. این تمرین، در اغلب موارد نتایج مثبتی در پی داشته است.
۷- سهم خودتان را مشخص کنید: تاکنون خود را جای همسرتان گذاشتهاید تا ماجرا را از نگاه او ببینید؟ واضحتر بگویم، تاکنون سهم خود را از این ماجرا تحلیل و بررسی کردهاید؟
بسیاری از ما برایمان مشکل است نقش خود را در بروز یک رویداد تنش زا در زندگی بپذیریم. در واقع بیشتر افراد سعی میکنند دستاویزی بیابند و تمام تقصیرها را بر گردن این و آن بیندازند و به اصطلاح «فرافکنی» کنند. بهتر است بر اساس اصل واقعیت پذیری نقش خود را، حتی اگر بسیار کم باشد، بپذیرید و آن را با همسرتان در میان بگذارید تا موقعیتی فراهم کنید تا اوهم در این باره صحبت کند و سهم خود را بپذیرد.
۸- احساسات خود را به اشتراک بگذارید: یکی از بهترین راهکارهای موثر در این شرایط جلسه بیان احساس است. روز و ساعتی مشخص از هفته را تعیین کنید. زمانی که از نظر جسمی و روانی، از نشاط کافی برخوردارید. در گفتههایتان فقط از ضمیر «من» استفاده کنید نه «تو». مثلا «من هنوز احساس شکست میکنم وقتی به اون ماجرا فکر میکنم»، به جای «تو قلب منو شکستی»، «تو مقصری» و... همسرتان نیز ممکن است حرفهایی از این دست داشته باشد و بزند. توقع ما از هر دو این است که اصلا در صدد نگاه منطقی وپاسخ دادن به حرفهای یکدیگر نباشند، حتی اگر کاملا غیرمنطقی بود. زیرا خاصیت این جلسه، تنها تخلیه احساسهایی است که انبار شده و رفتارها و هیجانات شما را تحت تأثیر قرار داده است
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
شما نباید از اول اینقدر با اون ها با ملایمت و مهربانی رفتار میكردید ، مردی كه همسر خوش اخلاق و مهربون داره باید مریض روانی باشه تا بتونه به زنش خیانت كنه ، اینها رو رها كنید ، من یه پسر هستم و هنوز ازدواج نكردم ، اما من هرگز به زنم خیانت نمی كنم ، حتی اگه بدترین زن دنیا و بد اخلاق ترین زن باشه ، كه در این صورت اول طلاقش می دم بعد میرم ازدواج می كنم