سرشناسترین این فیلمسازان ابراهیم حاتمیکیاست که با ساخت فیلم «چ» بازگشت باشکوهی به سینمای دفاع مقدس داشت و یکی از بهترین آثار را در این زمینه با گروهی حرفهای و کاربلد پدید آورد.
حاتمیکیا با اعتماد به ترکیبی از جوانها و حرفهایهای استخوان خردکرده، فیلمی خلق کرده است که دستکم بهلحاظ فنی و ساختاری اثری قابل اعتنا در سینمای ماست و میتوان روش ساخت و مراحل پیش از تولید و پس از تولید آن را آموزش داد و در دیگر محصولات سینمایی نیز به کار گرفت. این پیگیری و جدیت حاتمیکیا و گروهش حتی در نسخه باکیفیت شبکه نمایش خانگی این اثر سینمایی لحاظ شده و آنها تلاش کردهاند در این زمینه هم دریچه جدیدی به روی سینماگران و مخاطبان باز کنند.
چ (ابراهیم حاتمیکیا)
بازیگران: فریبرز عربنیا، بابک حمیدیان، سعید راد، مریلا زارعی، امیررضا دلاوری، اسماعیل سلطانیان، خسرو شهراز و مهدی سلطانی سروستانی.
خلاصه داستان: اواخر مرداد ۵۸، دکتر مصطفی چمران (فریبرز عربنیا) از طرف دولت موقت ماموریت پیدا میکند به پاوه برود و درگیری داخلی به وجودآمده در آنجا را خاتمه دهد. سه رأس درگیری موردنظر را مردم پاوه، کردهای جداییطلب و رزمندگان پاسدار تشکیل میدهند. چمران با تکیه بر نگاه عرفانی و بینش صلحجویانهاش، هم باید در برابر جسارت و میل به عدالتطلبی اصغر وصالی (بابک حمیدیان) به عنوان فرمانده پاسداران مستقر در پاوه ملقب به دستمال سرخها مقاومت کند و هم دکتر عنایتی (مهدی سلطانی سروستانی) به عنوان رئیس کردهای شورشی را قانع کند که دست از درگیری بردارد.
اصغر وصالی که جوانی پرشور است و روحیهای انقلابی دارد صلحطلبی و میل چمران به جلوگیری از برخوردها و ملایمت او را به انفعال تعبیر میکند و مدام با او کشمکش دارد. تیمسار فلاحی (سعید راد) فرمانده نیروی زمینی ارتش هم در این میان نماینده نگرش دیگری به جنگ است و سعی میکند اوضاع را طبق تشخیص خود مدیریت کند.
چمران همه تلاشش را به کار میگیرد گروههای فکری و عقیدتی مختلف را به وحدت و رفتار عاقلانه تشویق کند، اما برخلاف پیشبینیهای او نه دکتر عنایتی که رفیق قدیمی او نیز هست، پیشنهاد صلح را میپذیرد و نه وصالی و همسنگرانش حاضر میشوند دست از مقاومت بردارند. به این ترتیب چمران که دردی عارفانه را در دل تحمل میکند، دو روز سخت و طاقتفرسا را پشتسر میگذارد، در حالیکه نیروهای معارض در حال تسخیر شهر هستند.
موفقیت فیلم چ حاصل اتفاقی یکشبه و ناگهانی نیست، بلکه مثل بسیاری از فیلمهای موفق سینما نتیجه تلاش گسترده و شبانهروزی گروهی حرفهای و تواناست که هرکدام جزو بهترینهای تخصص خود هستند. مزیت نسخه ارائه شده این فیلم در شبکه نمایش خانگی آشنایی با مراحل ساخت این اثر دشوار و پرهزینه و حرفهای است. اثری که جزو معدود فیلمهایی است که بنیاد سینمایی فارابی میتواند علاوه بر مضمون و محتوا به ساختار گرم و جذاب آن هم فخر بفروشد و با سری بالا درباره آن صحبت کند.
نخستین موردی که در این نسخه جلب توجه میکند، طراحی و اجرای حرفهای آن است. کارهای گرافیکی جذاب که شخصیتهای اصلی فیلم را با روش کمیک استریپ و کمیک موشن (داستانهای مصور) در زمینهای سفید نشان میدهد و بهره بردن از پنج زیرنویس فارسی، انگلیسی، اسپانیایی، عربی و ترکی بیانگر اهمیت قائل شدن برای طیف وسیعی از مخاطبان است. هرچند به دلیل این که داستان فیلم در پاوه کردستان رخ میدهد و رشادتهای بسیاری از کردهای غیور کشورمان را در آن مقطع حساس تاریخی به تصویر میکشد، انتظار میرفت فیلم زیرنویس کردی هم داشته باشد که متاسفانه در این نسخه این مساله لحاظ نشده که میتواند در نسخههای بعدی این نقیصه برطرف شود.
شاید بهترین بخش فیلم چ قسمتهای ویژه آن باشد که شامل فهرستی به نامهای پشت صحنه، عکسها و آنونسها، سیستم پخش صدا، موسیقی متن، صحنههای حذف شده و درباره تولیدکنندگان است و باز در این میان بخش سقوط با قسمتهای جلوههای بصری، کارگردانی، فیلمنامه، تولید، بازیگری، موسیقی، صدا و دکور جزو بهترین آیتمهای این نسخه ارائه شده است. نکته جالب در این قسمت آن است که همه آیتمها با نمایش خط و صدای واقعی شهید چمران به پایان میرسد.
شاخصترین شخص همه این بخشها خود ابراهیم حاتمیکیاست که در کنار دیگر عوامل اصلی و تعیینکننده فیلم درباره نحوه طراحی و ساخت بخشهای مختلف، یکی از بهترین و ماندگارترین آثار سینمای ایران صحبت میکند. «سقوط» همان طور که از نامش پیداست اشاره به سکانس تماشایی و درعین حال تلخ و تاثیرگذار سقوط هلیکوپتر دارد، اتفاقی که در عالم واقعیت هم رخ داده بود، بنابراین اجرای آن هم سختیها و حساسیتهای خودش را داشت و گروه باید جدا از وفاداری تاریخی، جذابیتهای آن را هم برای تماشاگر درنظر میگرفت.
حاتمیکیا در بخشی از صحبتهایش میگوید پیش از فیلمبرداری این صحنهها به همه گروه گفته بودم قرار است یک سکانس تاریخی سینمای ایران را بسازیم. در واقع نیت، اعتقاد، باور و تصمیمی که باعث شد تردید و ترس اولیه برای ساخت فیلمی با موضوع شهید دکتر مصطفی چمران بتدریج کنار برود، به کل اعضای گروه او هم تعمیم و تسری پیدا کرد و یکی از برترین فصلهای سینمای این مملکت را رقم زد.
مهدی زواری، ناظر فنی و مشاور کارگردان، سیدهادی اسلامی، سرپرست جلوههای بصری، عباس بُلوندی، طراح صحنه و لباس و بهرام عظیمپور، مشاور هنری پروژه در این بخش درباره این سکانس مهم و تعیینکننده حرف میزنند و از دقت و وسواس به کار گرفته از آن میگویند.
حاتمیکیا در قسمت کارگردانی و آنجا که توضیحاتی درباره چگونگی ساخت فیلم میدهد، میگوید برای روایت بخشی از زندگی شهید چمران غائله پاوه را مناسبتر دیده و ترجیح داده روی آن برای ساخت یک فیلم سینمایی متمرکز شود. او اعتقاد دارد باوجود دیده شدن فیلم چ در سینماهای سراسر کشور هنوز آن اتفاقی که باید برای این اثر نیفتاده و فقط با پخش از شبکه نمایش خانگی و بعدتر در تلویزیون و رسانه ملی است که فیلم چ به حقش خواهد رسید.
در قسمت فیلمنامه هم با تصویر جالبی مواجه میشویم و حاتمیکیا را میبینیم که سکانسهای مختلف فیلمنامهای را که نوشته در قالب کاغذهایی سبز و زرد و سفید به دیوار پشت سرش چسبانده و خودش آرام آرام و متفکرانه مشغول تایپ کردن سکانسهای دیگری در لپتاپ است. در این قسمت عنوان میشود تحقیقات مفصل درباره زندگی شهید چمران از سال 83 و توسط گروهی آغاز شد که مطالعاتی گسترده و میدانی و مکتوب و حتی سفر به لبنان را هم دربر میگرفت. چهار سال بعد و در سال 87 بود که قرارداد فیلمنامه منعقد و کار نگارش آغاز شد. حاتمیکیا یکی از دلایل انتخاب ماجرای پاوه را برای این فیلم، سینمایی بودن آن میدانست. او میگوید این غائله مسیری با آغاز و پایان و با جزئیات است که بخوبی قابلیت تبدیل شدن به اثری سینمایی را داشت. یکی از مهمترین و موثقترین منابع حاتمیکیا برای پرداختن به شهید چمران مشاوره گرفتن و صحبت کردن با مهندس مهدی چمران، برادر او بود که در این نسخه تصاویری از این جلسات هم نشان داده میشود.
در قسمت تولید هم سیدعلی قائم مقامی، مدیر تولید فیلم و مهدی کریمی، مجری طرح اثر از مراحل مختلف ساخت چ حرف میزنند. پیدا کردن لوکیشنهای فیلم و انتخاب بازیگران از مهمترین بخشهای پیشتولید و تولید این پروژه بزرگ سینمایی بود. همچنین زواری، ناظر پروژه از شش ماه صدابرداری، یک سال ویژوال فیلم (جلوههای ویژه اثر) و اصلاح 45 روزه رنگ و نور در این بخش سخن میگوید.
تنابنده، سرابی، حقیقی و عطاران، رقبای عربنیا
اما شاید یکی از جذابترین این قسمتها مربوط به انتخاب و تست گریمهای بازیگران مختلفی باشد که برای بازی در نقشهای اصلی چ برای همکاری با حاتمیکیا دعوت به کار شدند.
شاید خیلی از مردم نمیدانستند علاوه بر فریبرز عربنیا، نقش چمران به بازیگران چهره و ناشناخته زیادی پیشنهاد شده بود. دیدن تست گریمهای محسن تنابنده، علی سرابی و مانی حقیقی برای بازی در نقش شهیدچمران از لحظههای جذاب و غافلگیرکننده فیلم است و مخاطب را به فکر فرو میبرد که اگر مثلا تنابنده قرار بود نقش این شهید بزرگوار را بازی کند، نتیجه نهایی فیلم چگونه میشد.
جالب است بدانید حتی در مقطعی و در زمان پیش تولید فیلم نام رضا عطاران هم برای بازی در نقش شهید چمران شنیده میشد. این بازیگر که بیشتر با بازی در نقشهای کمدی شناخته میشود، زمانی در همین باره به بانی فیلم گفته بود: قبل از شروع کار، نقش شهید چمران در این فیلم به من پیشنهاد شده بود، اما مشغول بازی در پروژه دیگری بودم. چند ماه بعد که جلوی دوربین سریال «قلب یخی» بودم باز هم سراغ من آمدند. ظاهرا وسط فیلمبرداری مشکلی میان بازیگر (اصلی فیلم) و کارگردان به وجود آمده بود، اما از آنجا که من دوست نداشتم وسط فیلمبرداری به یک پروژه ملحق شوم، نپذیرفتم.
البته اگر خودم هم در چنین شرایطی وسط فیلمبرداری بودم، دلم نمیخواست بازیگر دیگری جایم را بگیرد. من با نحوه دعوت شدنم به این کار مشکل داشتم. با این همه درنهایت قرعه بازی در نقش شهید چمران به عربنیا افتاد که با گریم و آن عینک مخصوص قاب درشت شباهت زیادی به قهرمان فیلم حاتمیکیا پیدا کرد و رقبای سرشناسی چون تنابنده، سرابی، حقیقی و البته عطاران را کنار زد.
حتما همگی از اختلاف نظر عربنیا و حاتمیکیا در اواخر فیلمبرداری این اثر خبر دارند که در نهایت باعث حضور نیافتن عربنیا در روز تصویربرداری سکانس آخر اثر شد و کارگردان ناچار شد صحنههای مربوط به او را در لانگشات (نمای دور) و با استفاده از یک بدل فیلمبرداری کند. ظاهرا این مشکل و اختلاف همچنان ادامه دارد که حتی در نسخه شبکه نمایش خانگی هم جای خالی بازیگر نقش اصلی فیلم بشدت احساس میشود و ما تنها تصاویری از تست گریم عربنیا و لحظاتی از حضور او در تمرین و دورخوانی فیلمنامه را میبینیم. حتی کریمی، مجری طرح فیلم از بردن نام عربنیا خودداری و فقط به عنوان بازیگر نقش اصلی فیلم از او یاد میکند.
آذرنگ و شهید اصغر وصالی
دیدن بازیگرانی چون حمیدرضا آذرنگ و وحید رهبانی هم که برای ایفای نقش شهید اصغر وصالی دعوت به همکاری شده بودند، جالب توجه است؛ نقشی که در نهایت به بابک حمیدیان رسید که نه قد و قامتش شبیه آن شهید است و نه جثه و حتی چهرهاش.
مریلا زارعی، بابک حمیدیان، سعید راد، امیررضا دلاوری و مهدی سلطانی سروستانی به عنوان بازیگران نقشهای اصلی فیلم هم لابهلای نظر عظیمپور ـ مشاور هنری اثر ـ از فیلم، نقشهایشان و همکاری با حاتمیکیا میگویند.
فردین خلعتبری، سیدعلیرضا علویان و عباس بلوندی که به ترتیب کار موسیقی، طراحی و ترکیب صدا و طراحی صحنه و لباس فیلم را انجام دادهاند از تجربه همکاری با کارگردان چ و مراحل کار خود صحبت میکنند.
همه این بخشها نشاندهنده دقت و وسواس و برنامهریزی درست و کاملی است که در نهایت باعث ساختهشدن اثری دستکم استاندارد به لحاظ فنی در سینمای ایران میشود؛ روند و روشی که میتواند به عنوان الگو در ساخت دیگر فیلمهای سینمایی لحاظ شود و با توجه و حمایت کافی دولتی و جلب مشارکت بخش خصوصی شاهد حرکت از سمت سینمای به اصطلاح بزن دررو به سوی سینمای شریف، متعهد، دغدغهمند و البته جذاب و با معیارهای جلب توجه مخاطبانی گسترده باشیم.
علی رستگار / گروه فرهنگ و هنر
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد