حتی این رزمندگان وقتی پایگاههای متعدد نظامی و اطلاعاتی و فرماندهی منطقه جنوب اسرائیل را تسخیر میکردند، نمیدانستند این پیکره صهیونیستی تا اینحد سست است و آرزو میکردند بهجای ۲۰۰۰ نفر با تعداد بیشتری وارد شده و تا کرانه باختری یا عمق رژیم به پیش میرفتند.
درواقع طوفان الاقصی در همان آغاز، ارکان نظامی و اطلاعاتی رژیم را با زلزله روبهرو کرد و آشفتگی و سراسیمهگی تمامی ساختارها و مؤسسات حکومتی آنچنان عیان بود که وزیر امور خارجه آمریکا فردای ۷ اکتبر در تلآویو اعلام کرد این شهر مانند شهر ارواح است و هیچ مسئولی در محل کار خود از ترس رسیدن رزمندگان مقاومت، حاضر نیست.
در دو سال گذشته تصویر جانباختن هزاران فلسطینی و تخریب غزه، صحنههایی را ثبت کرده که حاصل آن، نوعی بیداری افکار عمومی جهانی نسبت به ماهیت رژیم صهیونی و ناتوانیهای آن است.
با اینکه در این مدت تمامی کشورهای حمایتکننده غربی و حتی عربی، آستین حمایت مطلق از این ژریم را بالا زدهاند و از هیچ امکانی فروگذار نکردهاند ولی این رژیم بهجای اینکه در مقابل یک سازمان و گروه مقاومت و در یک جغرافیای بسیار کوچک ۳۶۰ کیلومترمربعی بتواند اهداف اعلامی خود را محقق کند، فقط به ثبت جنایت و نسلکشی و وحشیگری تاریخی پرداخته است.
با اینکه نتانیاهو و کابینه افراطی وی تمامی خطوط قرمز از قوانین و عرفهای جهانی را پایمال و با حمایت علنی آمریکا و غرب، مجوز قتل و غارت و ویرانی و نژادپرستی و نسلکشی را صادر کردند، در درون خود نیز به اتهامزنی برای فرار از مسئولیت شکست دست زدند و اجازه یک تحقیق مستقل را همانند کمیته وینوگراد در سال ۲۰۰۶ را صادر نکردند و ساختارهای نظامی و اطلاعاتی را زیر سوال برده و با چالش روبهرو کردند؛ حاصل کارشان امروز، فرسودن همه ارکان قدرت و حکومت در داخل خود رژیم صهیونی است و باید گفت این رژیم اکنون با شرایط گسترش شکاف عمودی (در سطح حکمرانی) و افقی (در سطح اجتماعی) روبهروست.
شهروندان صهیونیست که با آرزوی امنیت و رفاه اتوپیایی به سرزمینهای اشغالی آمدهاند، پس از دو سال هنوز جرات بازگشت و کسب آرامش از مناطق خود را ندارند و حکومت با اقتصادی بیرمق، امکان پرداخت خسارت به شهروندان خود را ندارد. فرار سرمایه و سرمایهگذار، فرار نخبگان و دانشمندان جهانی از شرکتهای بزرگ، نابودی شرکتهای هایتک در پیرامون شهر حیفا و بئرالسبع و تلآویو، از نفس افتادن ارتش و نیروهای ذخیره که برای تمرد، یا فرار میکنند یا خودکشی و به فراخوانهای ارتش در سقف ۱۰ درصد پاسخ میدهند و خانوادهها و شهروندان صهیونیست که خواستار سقوط حکومت نتانیاهو و توافق پایان جنگ هستند، بخشی از تصویر داخلی در اسرائیل است.
این پایان ماجرا نیست و این رژیم علاوه بر خسارتهای مالی و نظامی و گفتمانی و هزینههای جنگی طاقتفرسا که ارتش «شکستناپذیر» را به ارتشی جنایتکار و ناتوان و بیرمق تبدیل کرده و نمیتواند اطمینانبخش جامعه و حکمرانی در اسرائیل باشد، با پدیده عظیمتری در جهان روبهروست. صهیونیستها تاکنون کشتار بیش از ۶۷ هزار نفر و زخمیکردن ۲۰۰ هزار نفر از مردم عادی غزه را در کارنامه دارند و از هیچ نمونه رفتار جنایتکارانهای فروگذار نکردهاند و در عوض همه این سرکوبها باعث شده که صدای مظلومیت مردم غزه همه ساختارهای بینالمللی را بهچالش بکشد و یکی از نتایج آن این شود که دادگاه کیفری لاهه سران اصلی رژیم را به جرم ارتکاب جنایت محکوم کرده و علاوه بر آن در بسیاری از کشورهای غربی و جهانی، فهرست بلندبالایی از نظامیان و امنیتیهای اسرائیلی با دلایل آشکار، تحت تعقیب هستند و تنفر جهانی از رژیم صهیونی و اعمال آنها به عمق جامعه کشورهای حامی این رژیم و حتی به درون کنگره آمریکا و در همه پایتختهای غربی گسترش یافته است.
بهنحوی که ترامپ خطاب به نتانیاهو اعلام کرده شاید بتوانی غزه را مجددا اشغال کنی ولی عرصه جهانی را از دست داده و منزوی هستی. دیگر آنچهره دروغین هولوکاستی و مظلومنمایی در افکار عمومی غرب و جهان کارکردی ندارد و چهره دژخیمان صهیونیست که حداقل ۲۰ هزار کودک را در وحشیانهترین روشها و امکانات اهدایی غربی کشتهاند، تصویر امروز اسرائیل در افکار عمومی جهان است.
دیگر لازم نیست که مساله فلسطین، در صدر مطالبات جهان عرب و جهان اسلام باشد بلکه امروز حقوق و حقانیت فلسطین در عرصه اراده تمام مردم جهان مطالبه میشود.
این در حالی است که ترامپ و نتانیاهو با اندیشههای جنگافروزی آخرالزمانی، رفتار دیکتاتورمابانه جهانی را تمرین میکنند و خود را در جایگاه الهامبخش و مسئولیت تاریخی و جهانی قرار داده و جایزه صلح نوبل را نیز حق خود میدانند، اما در پی بیداری افکار عمومی جهانی نسبت به ماهیت آنان، نهتنها مسخره میشوند بلکه گفتمان ادعایی غرب را در ابعاد گوناگون، دروغین و در چهرهای واقعی و زشت به چالش میکشند.
در محاسبات صرف نظامی، یک ملت مظلوم و گروههای مقاومت دو سال را در شرایط نابرابر سپری کردهاند، ولی در محاسباتی جامعتر اراده آهنین مقاومت و همبستگی و انجسام آنها از مرز غزه به مرزهای جهانی گسترش یافت است.
سیلی و ضربات خردکننده و تحقیرکننده جبهه مقاومت، بهویژه اقدام ایران در پاسخ به تجاوز اسرائیلی و آمریکایی، آثاری ماندگار در تفکر و جغرافیای اشغالی صهیونیستها باقی گذاشته و حتی امپراتوری رسانهای و خرید رسانههای گوناگون توسط صهیونیستهای کینهتوز و امتدادهای وسیع آن، توان القای روایتهای دروغین فریب را از دست دادهاند.
آنچه در سالگرد دو سال ایثار در غزه و منطقه و در سال جنایتکاری اسرائیل و غرب شاهد بودیم، سرفصل جدیدی از اندیشه و مناسبات جهانی را شکل میدهد و واقعیتهای جدیدی را بهجای «اسرائیل کبری» و دیکتاتوری جهانی ترامپ نشان میدهند.