تجربه اخیر اروپا، بهویژه بحران برق آوریل ۲۰۲۵، هشداری جدی برای کشورهایی است که بدون توجه به ملاحظات فنی، سهم انرژیهای تجدیدپذیر را افزایش میدهند. در آن بحران که میلیونها نفر در اسپانیا، پرتغال و جنوب فرانسه را برای ساعتها در خاموشی فرو برد، ضعف ساختاری شبکههای برق مدرن آشکار شد. افزایش بیمحابای سهم برق بادی و خورشیدی بدون سرمایهگذاری همزمان در ذخیرهسازی انرژی و هماهنگی میان اپراتورهای ملی، تعادل شبکه را از بین برد. خروج یک خط ۴۰۰ کیلوولت بین فرانسه و اسپانیا کافی بود تا فرکانس شبکه بهسرعت افت کند و زنجیرهای از قطعیها را فراگیرد. کارشناسان اروپایی پس از این بحران تأکید کردند که گذار انرژی باید تدریجی و هوشمندانه باشد؛ یعنی توسعه انرژیهای پاک باید همزمان با تقویت زیرساختهای ذخیرهسازی و نوسازی شبکههای انتقال انجام گیرد. این تجربه برای کشور ما نیز درسآموز است؛ چراکه زیرساختهای برق با چالشهایی چون فرسودگی شبکه، محدودیت در ذخیرهسازی و ضعف در هماهنگی میان مراکز تولید و مصرف روبهروست.
بنابراین، انرژیهای تجدیدپذیر ــ بهویژه خورشیدی و بادی ــ گزینهای مناسب برای جبران ناترازی برق در ساعات پیک و تأمین نیاز تابستانی بخشهای غیرصنعتی (مانند ادارات، مغازهها، منازل و بانکها) هستند؛ اما برای انرژی پایه، کاهش وابستگی بیشازحد به گاز در تولید برق و بهرهگیری از گاز بهعنوان خوراک در پتروشیمی و تبدیل آن به محصولات ارزشمند، باید تمرکز اصلی را بر انرژی هستهای قرار دهیم.انرژی هستهای بهعنوان انرژی پایه و تامینکننده اصلی نیاز کشور باید مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد.تأمین برق از طریق انرژی خورشیدی، بهویژه با مدل پنلهای سقفی، گزینهای مناسب برای افزایش درآمد خانوارهای ایرانی است و هر منزل را به کارگاهی برای تولید برق تبدیل میکند؛ بااینحال، نباید ضعفهای جدی انرژیهای تجدیدپذیر در تأمین کل نیاز انرژی کشور را نادیده گرفت.
بنابراین، انرژیهای تجدیدپذیر و همچنین برق تولیدشده با سوخت گاز یا زغالسنگ باید بهعنوان گزینههای دوم به بعد در سبد تولید برق کشور قرار گیرند؛ تمرکز اصلی وزارت نیرو و دولت نیز باید بر تأمین برق از طریق نیروگاههای هستهای باشد که بالاترین پایداری و بازدهی را در میان روشهای تولید برق داراست.
تامین برق از نیروگاه هستهای
در همین رابطه نیز ابراهیم رضایی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با اشاره به ضرورت توجه ویژه به تامین برق کشور از محل نیروگاههای هستهای به خبرنگار ما گفت: درحالحاضر با ناترازی در تأمین برق مواجه هستیم و توسعه نیروگاههای اتمی یکی از راههای اصلی و پاک برای تأمین برق مورد نیاز کشور است. برنامهریزیهای لازم با محوریت سازمان انرژی اتمی در حال انجام است و انتظار میرود این نیروگاهها ــ که بخشی در استان بوشهر و بخشی دیگر در استان هرمزگان جانمایی شدهاند ــ در بازه زمانی پنجساله به بهرهبرداری برسند.
براساس برنامه هفتم، دولت مکلف به تولید ۲۰هزار مگاوات برق از طریق نیروگاههای اتمی با ظرفیت انرژی هستهای است.عباس گودرزی، نماینده بروجرد در مجلس شورای اسلامی درخصوص لزوم توجه به انرژی هستهای برای تأمین برق کشور اظهار کرد: انرژی هستهای بهعنوان یکی از ضرورتهای امروز و آینده کشور در حوزههای گوناگون، فرصتی است که باید فارغ از دلایل گذشته و کنونی، زیرساختهای ملی را به نحوی مدیریت کنیم که با یک شیب مشخص از وابستگیهای فعلی خارج شده و آیندهای پایدار در حوزه انرژی برای ما تضمین شود. بنابراین باید تأمین انرژی پایه کشور را بر محور فناوری هستهای قرار دهیم.
ظرفیتهای موجود
کشور ما با دراختیارداشتن موقعیت اقلیمی ممتاز، منابع فسیلی فراوان و زیرساختهای فنی در حوزه هستهای، ظرفیت آن را دارد که به الگویی موفق از تنوع هوشمند انرژی در جهان بدل شود. مسیر آینده تولید برق کشور نباید در دوگانه کاذب تجدیدپذیر یا فسیلی محدود بماند، بلکه باید به سوی مدل ترکیبی و پایدار حرکت کند؛ مدلی که در آن برق خورشیدی و بادی برای مصارف غیرپایدار و خانگی، گاز و زغالسنگ برای پشتیبانی از نیاز صنعت و انرژی هستهای برای تأمین بار پایه کشور بهکار گرفته شوند.
تحقق این الگو نیازمند سیاستگذاری منسجم، سرمایهگذاری هدفمند و تقویت همکاری میان وزارت نیرو، وزارت صمت، سازمان انرژی اتمی و بخش خصوصی است. تنها با اتخاذ چنین رویکردی است که میتوان امنیت انرژی را در بلندمدت تضمین و ایران را از یک کشور مصرفکننده سوختهای فسیلی، به یک قطب صادرکننده برق پایدار و صاحب فناوری تبدیل کرد؛ مسیری که نهتنها آینده صنعت برق، بلکه چشمانداز اقتصادی و زیستمحیطی کشور را نیز رقم خواهد زد.
تحول در عرصه انرژی
مهدی هاشمزاده، کارشناس انرژی در مورد لزوم بهرهگیری صحیح از منابع متنوع در کنار توسعه برق خورشیدی برای ایجاد درآمد خانوار از طریق تولید برق، به خبرنگار جامجم گفت: یکی از مهمترین تحولات در عرصه انرژی جهانی، حرکت شتابان کشورها به سوی انرژیهای تجدیدپذیر است؛ این تحولات در قالب گذار انرژی ، بازتعریف سبد تأمین برق و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی دنبال میشود.
ایران نیز بهعنوان کشوری که در کمربند خورشیدی جهان قرار دارد، از ظرفیتهای بسیار بالایی در تولید برق از انرژی خورشیدی برخوردار است. تابش بیش از ۳۰۰ روز آفتابی در سال در بخش وسیعی از کشور، مزیت جغرافیایی بزرگی است که میتواند زمینهساز تحول در تولید انرژی پاک باشد. بااینحال، واقعیت این است که ظرفیت فعلی انرژیهای تجدیدپذیر در کشور ما هنوز به سطحی نرسیده که بتوان بار اصلی تولید برق کشور را بر دوش آن گذاشت و نباید هم این اتفاق بیفتد.
وی افزود: درحالحاضر بیش از ۸۰درصد سبد تولید برق از نیروگاههای گازی تأمین میشود؛ وابستگی خطرناکی که در صورت بروز ناترازی گاز یا بحرانهای زمستانی، بهراحتی شبکه برق را دچار اختلال میکند. از اینرو، تنوعبخشی به سبد انرژی و کاهش وابستگی به گاز باید در صدر اولویتهای سیاستگذاری قرار گیرد. بااینحال، در مسیر این گذار، باید انرژی پایه تولید برق در کشور مبتنی بر انرژی هستهای باشد.
این کارشناس انرژی با اشاره به ضرورت توجه به انرژی هستهای بهعنوان اصلیترین تامینکننده برق کشور گفت: انرژی هستهای برخلاف سوختهای فسیلی، تولید گازهای گلخانهای ندارد و برخلاف انرژیهای تجدیدپذیر، از ثبات و پایداری بالایی برخوردار است. نیروگاههای هستهای میتوانند بهصورت شبانهروزی برق تولید کنند و با ظرفیت بار پایه شبکه را تغذیه خواهند کرد. درحالیکه اروپا در دهه گذشته رویکردی محتاطانه نسبت به انرژی هستهای داشت، بحران انرژی ناشی از جنگ اوکراین و اختلال در تأمین گاز روسیه باعث شد تا کشورهایی چون فرانسه، فنلاند، لهستان و حتی آلمان دوباره برنامههای توسعه نیروگاههای هستهای خود را فعال کنند. این روند جهانی نشان میدهد که بدون حضور انرژی هستهای امنیت انرژی هیچ کشوری تضمینشده نیست. برای کشور ما نیز که هم از نظر منابع اورانیوم و هم از لحاظ توان فنی در غنیسازی و فناوری هستهای ظرفیت بالایی دارد، تمرکز بر توسعه نیروگاههای هستهای میتواند راهحل راهبردی و پایدار برای دهههای آینده باشد. البته این به معنای کنارگذاشتن انرژیهای تجدیدپذیر نیست. برعکس، انرژی خورشیدی در ایران میتواند به یکی از پایههای اصلی مشارکت مردم در اقتصاد انرژی تبدیل شود. اجرای طرح برق خورشیدی خانگی توسط وزارت نیرو بهویژه در مناطق روستایی و کمبرق، میتواند هر خانه را به یک واحد کوچک تولید برق تبدیل کند. این سیاست، علاوه بر کمک به تأمین برق مناطق دورافتاده، به افزایش درآمد خانوادهها نیز منجر میشود ولی مسأله اصلی این است که بخش اصلی تولید برق کشور مبتنی بر برق هستهای باید باشد.
وی گفت: مسیر آینده صنعت برق در کشور ماباید بر پایه استفاده از تمامی منابع متنوع باید استوار باشد و براساس ترکیب هوشمندی از منابع انرژی طراحی شود. گاز، زغالسنگ و انرژیهای تجدیدپذیر هرکدام جایگاه خاص خود را دارند اما ستون اصلی این سبد باید انرژی هستهای باشد. اتکای بیش از حد به گاز، علاوه بر تهدید امنیت انرژی، موجب میشود بخش قابلتوجهی از گاز کشور بهجای استفاده در صنایع پتروشیمی و تبدیل به محصولات با ارزشافزوده بالا، صرف تولید برق شود. با جایگزینی نیروگاههای هستهای بهعنوان منبع برق پایه، میتوان گاز را از نیروگاهها به سمت صنایع مولد زنجیره ارزش نفت و گاز هدایت کرد و ضمن افزایش صادرات غیرنفتی، ارزش اقتصادی بالاتری برای کشور ایجاد کرد. از سوی دیگر، انرژی هستهای با ثبات و بازدهی بالا میتواند نوسانات تولید ناشی از انرژیهای تجدیدپذیر را جبران کند و در کنار خورشید و باد، ساختاری متوازن و پایدار برای شبکه برق ایران فراهم آورد.
واردات برق ایران سهبرابر بیشتر از صادرات
در شرایط کنونی، تبادلات برق ایران با کشورهای همسایه همچنان تحت تاثیر نیاز داخلی و ناترازی شبکه قرار دارد. براساس گزارشهای رسمی، صادرات برق به افغانستان و پاکستان پس از کاهش نیازهای داخلی از سر گرفته شده و حدود ۱۵۰ مگاوات برآورد میشود اما این رقم در مقایسه با واردات برق کشور قابل توجه نیست. هماکنون ایران از ارمنستان و ترکمنستان حدود ۴۵۰ مگاوات برق وارد میکند که سهبرابر میزان صادرات است و عمدتا برای حفظ پایداری شبکه و تامین نیاز داخلی انجام میشود. کارشناسان صنعت برق معتقدند این وضعیت نشاندهنده تمرکز ایران بر مدیریت منابع انرژی و جلوگیری از ناترازی در ساعات اوج مصرف است. صادرات برق تنها زمانی انجام میشود که تولید مازاد باشد و در دورههایی که مصرف داخلی به اوج میرسد این صادرات متوقف میشود.
این رویکرد، هرچند میزان صادرات را محدود میکند اما پایداری شبکه و تامین برق مورد نیاز مردم را تضمین میکند. برخی اقدامات مانند تهاتر انرژی با ارمنستان که در آن ایران گاز صادر و برق وارد میکند، نمونهای از مدیریت انعطافپذیر تبادلات انرژی است.همچنین برنامههایی برای توسعه بازارهای برق منطقهای و ایجاد اتصال با کشورهای آذربایجان و ترکیه در دست اجراست اما محدودیتهای داخلی و نیاز به تامین برق کشور، امکان افزایش صادرات را تا رفع ناترازیها محدود کرده است.
در مجموع، وضعیت کنونی تبادلات برق ایران نشان میدهد که کشور با وجود ظرفیت تولید، اولویت را به تامین پایدار انرژی داخلی داده و صادرات برق تنها زمانی ممکن است که توازن تولید و مصرف بهگونهای برقرار شود که خللی در شبکه ایجاد نشود. این سیاست، هرچند میزان صادرات را محدود نگه میدارد اما امنیت انرژی و ثبات شبکه را برای کشور تضمین میکند