دردسرهای عظیم و داستان درد «لطیف»

سریال دردسرهای عظیم که این شب‌ها از شبکه سه به نمایش درمی‌آید، پایه و اساسش را بر یک معضل بزرگ استوار کرده است؛ فارغ از این‌که در ادامه این سریال چه بر سر قهرمان داستان می‌آید، تا اینجا مهم‌ترین دغدغه و سرمنشا گرفتاری‌های لطیف، بیکاری است که برایش دردسرهایی عظیم به بار می‌آورد.
کد خبر: ۷۰۹۹۴۲
دردسرهای عظیم و داستان درد «لطیف»

هیچ بیننده‌ای از این‌که لطیف در سینما جایگاهی ندارد و امیدی هم به آینده او در حرفه بازیگری نیست، متعجب نمی‌شود، برای تماشاگر تلویزیون عجیب نیست که لطیف در زیرزمین یک خانه شلوغ و پرجمعیت زندگی می‌کند و حتی توان پرداخت اجاره‌ همین خانه زیرزمینی را برای ماه‌های متوالی ندارد، برای هیچ کدام ما غریب نیست که لطیف از ازدواج کردن فرار کند و حتی از این هم حیرت نمی‌کنیم که او با وجود تحصیل در رشته سینما و علاقه‌ای که به بازیگری دارد، برای داشتن یک درآمد ثابت و دفترچه بیمه به حمل جنازه مشغول می‌شود. اخراج ناگهانی او هم تعجب کسی را برنمی‌انگیزد؛ اصلا اتفاقات زندگی لطیف نه تنها برای مخاطب تلویزیون غیرقابل باور نیست بلکه برای خیلی‌ها کاملا آشنا و ملموس است!

لطیف با این همه اتفاقات ریز و درشتی که برایش رخ‌می‌دهد و به قول خودش به یکباره بیکار می‌شود، راننده نعش‌کش می‌شود، زن می‌گیرد، و برایش صیغه محرمیت می‌خوانند و حتی یکباره از کار بیکار می‌شود، کاملا واقعی و باورپذیر است و این یک دلیل ساده دارد؛ این‌که او نمونه‌ای از میلیون‌ها جوان بیکار یا جویای کار است که در این کشور زندگی می‌کنند و به خاطر میلیون‌ها ما به‌ازای بیرونی است که داستان لطیف با آن‌که دراماتیزه شده و در قالب یک اثر داستانی به نمایش درآمده، همچنان ملموس و واقعی است.

صدالبته که سازندگان سریال دردسرهای عظیم در پرداختن به این معضل اجتماعی و طراحی حواشی و تبعات آن ظریف و دقیق عمل کرده و بستر مناسبی برای روایت این درد آشنا ارائه کرده‌اند اما شک نکنیم که این درد آشنا و این قصه‌های ملموس و تصویرهای واقعی، فقط در آثار هنرمندانی به نمایش در می‌آید که اینجا و در بین همین مردم و در حریم مرزهای همین سرزمین زندگی کرده‌اند و شاید خودشان روزگاری، این درد لطیف را تجربه کرده باشند. (آذر مهاجر / جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها