فردی که تعادل روحی داشته باشد، دست به چنین کاری نمیزند. چنین اقداماتی به تعادل نداشتن فرد بازمیگردد، اما چیزی که در بیشتر این پروندهها مشخص است، این که بچهها قربانی جریاناتی میشوند که به آنها ربطی ندارد و افرادی برای انتقام، کودکان را قربانی میکنند.
در بیشتر پروندههای کودککشی، قتل توسط ناپدری یا نامادری انجام میشود. چه باید کرد که بچهها قربانی ارتباطات بزرگترها و انتقامجویی و تسویهحساب آنها نشوند؟
موضوع اول این است که افراد وقتی قصد برقراری رابطه عاطفی دارند، شرایط زندگی خود را برای طرف مقابل به صورت روشن مطرح کنند یعنی طرفین همه چیز را با صداقت و راستی به هم بگویند تا طرف مقابل خودش را با آن شرایط تطبیق دهد. این در حالی است که در بیشتر موارد افراد در ابتدای آشنایی حقایق را کتمان و بعد از برقراری رابطه عاطفی، شرایط را برای طرف مقابل تشریح میکنند و میگویند قبلا ازدواج کردهاند یا بچه دارند و همین پنهانکاری میتواند از دلایل اختلاف زوجین باشد و در این میان کودک آسیب میبیند.
برخی افراد نیز به دلیل مشکلات روحی و روانی و خلأهایی که دارند، روابط عاطفی را به وجود میآورند و اگر طرف مقابل نتواند آن خلأها را پر کند، ممکن است شخص دست به کارهای خطرناکی مانند کودککشی بزند. بنابراین افراد قبل از شکلگیری رابطه عاطفی باید درباره شخصیت طرف مقابل تحقیق کنند و بفهمند او به چه دلیلی میخواهد این رابطه را به وجود بیاورد؟ افراد باید بدانند طرف مقابل از لحاظ روحی و روانی چه ویژگیهایی دارد. به همین دلیل پیشنهاد میشود اشخاص قبل از عمیق شدن رابطه عاطفی، به مشاوران خانواده و روانشناسان مراجعه کنند تا بدانند آیا ادامه این رابطه عاطفی به صلاح هست و این که با توجه به وجود فرزند، رابطه عاطفی ادامه پیدا بکند یا نه؟ موضوع بعدی مساله خود فرزند است. پدر یا مادری که قصد دارد رابطه جدیدی را آغاز کند، باید به فرزند خود توجه داشته باشد. اگر فرزند در مرحله کودکی باشد، ممکن است حسی نسبت به طرف مقابل نداشته باشد، اما اگر فرزند، نوجوان است حتما باید شرایط برای او تشریح شود و طرفین رابطه او را در این شرایط قرار دهند تا بفهمد وی نیز جزئی از این رابطه است.
نکته اصلی در این است که معمولا کودکان در روابط پدر یا مادرشان دخالتی ندارند، اما در نهایت قربانی میشوند.
بله. فردی که رابطه عاطفی ایجاد میکند، باید بتواند از لحاظ روحی و روانی با فرزند کسی دیگر رابطه برقرار کند. بنابراین هر دو طرف باید با هم بررسی کنند که آیا چنین امکانی وجود دارد و طرف مقابل میتواند بپذیرد که کودکی را که از فرد دیگری است، در کنار خودش داشته باشد یا خیر؟ برخی مواقع مرد یا زن نمیتوانند از لحاظ عاطفی میان طرف مقابل خود و فرزندش تعادل برقرار کنند و همین تبعیضها و نبود تعادل باعث نوعی عقده در طرف مقابل میشود که ممکن است با کودکآزاری شروع و در نهایت به قتل کودک منجر شود.
سوال همین است که چرا کودک باید قربانی شود؟
گاهی افراد به دلیل این که روابط عاطفیشان را درست برقرار نکردهاند، به فکر انتقامجویی میافتند و سعی میکنند وابستگیها و علائق طرف مقابل را به چالش بکشند و آن را مورد تهدید قرار دهند یعنی آنها میدانند که بچه نیاز به مادر دارد و مادر چقدر به او علاقهمند است بنابراین سعی میکنند این علاقه را از بین ببرند و در نتیجه به کودک صدمه میزنند. گاهی نیز با وجهالمصالحه قرار دادن بچه سعی میکنند رابطه عاطفی را که در حال از دست رفتن است، نگه دارند.
از یک طرف میگویید داشتن فرزند نباید مانع ازدواج مجدد مادر یا پدر شود از طرفی به این خطرات اشاره میکنید، بالاخره برای در امان نگه داشتن چنین کودکانی چه باید کرد؟
اگر افراد میبینند فرزندشان از رابطه عاطفی آنها صدمه میبیند، نباید بچه را در معرض این رابطه قرار دهند. آنها میتوانند کودک را از خود جدا و سرپرستی او را به مادربزرگ یا پدربزرگش واگذار کنند. به هر حال افرادی که صاحب فرزند هستند، نباید به طرف مقابل خرده بگیرند که چرا نمیتواند با فرزند آنها رابطه عاطفی برقرار کند. در چنین شرایطی باید روی تربیت و نگهداری فرزند توجه خاصی مبذول و برای سرپرستی کودک اقدام شود. به همین دلیل است که برخی کارشناسان میگویند تا زمانی که والدین طلاق میگیرند و قصد ازدواج مجدد ندارند، صلاحیت نگهداری از فرزند را دارند، اما اگر دوباره ازدواج کردند، باید صلاحیت آنها بررسی شود. تعیین حضانت به شکل صحیح را میتوان از عوامل پیشگیرانه کودکآزاری و قتل کودکان دانست.
در چنین شرایطی جامعه و نهادهای رسمی چه نقشی دارند؟
نکتهای که باید به آن توجه شود، مسئولیت جامعه و دخالت دولت است. سوال اینجاست که وقتی کودکی در شرایط نامناسبی قرار دارد، آیا میتوانیم بچهها را از والدین بگیریم و آنها را تربیت کنیم؟ دادستانی باید در بحث حضانت دخالت کند و تصمیم بگیرد که حضانت توسط پدر یا مادر ادامه پیدا کند یا نه ؟و اگر ادامه پیدا میکند، از سوی دادستان یا نماینده دادستان در حوزه سرپرستی باید مرتب به این خانواده سرکشی و بر روند رشد کودک از لحاظ جسمی، روحی و روانی نظارت شود یا اینکه خود خانواده موظف شود با مراجعه به پزشک، وضع موجود را گزارش بدهد تا مشخص شود ازدواج مجدد پدر یا مادر برای کودک مطلوب هست یا نه و اگر خطری کودک را تهدید میکند، حتما او را از پدر یا مادر بگیرند. بنابراین اداره سرپرستی باید در این موضوع دخالت کند و مددکاران اجتماعی نیز بر روند سرپرستی نظارت کنند و شرایط کودکانی که با ناپدری یا نامادری زندگی میکنند، بدقت بررسی شود. در مجموع در مواردی که هر یک از والدین ازدواج مجدد میکند باید پروندهای تشکیل و درباره سلامت روحی و روانی افراد بررسی شود. این موضوع نیز باید زیر نظر واحد سرپرستی و با روانشناس باشد.
همیشه این طور نیست که قتل توسط ناپدری یا نامادری انجام شود و گاه خود والدین فرزندشان را قربانی میکنند. چگونه میتوان از این قتلها جلوگیری کرد؟
گاهی اوقات فرزندان ناخواسته هستند. گاه نیز شرایط سخت زندگی به والدین فشار میآورد و مشکلات روحی و روانی شدیدی ایجاد میکند و در نتیجه نگهداری بچه برای آنها مشکل میشود.در برخی موارد هم قتل بعد از طلاق اتفاق میافتد. شرایط اقتصادی هم میتواند تاثیرگذار باشد؛ چون گاهی ادامه زندگی برای والدین بسیار دشوار میشود.
گفتید معمولا افرادی که دست به چنین اقداماتی میزنند، دچار اختلالات روانی هستند. نشانههای چنین اختلالاتی چیست؟
یکی از نشانهها، ایجاد این حس در فرد است که بچه متعلق به او نیست. مساله دیگر این است که فرد در تعامل میان خودش؛ همسرش و خودش با فرزند نمیتواند معادله را خوب تحلیل کند. چنین افرادی نشانههایی از خود بروز میدهند که شبیه کودکآزاری است یعنی وقتی با کودک تنها میشوند، ممکن است او را مورد آزار جسمی و جنسی قرار دهند. البته این آزارها در ابتدا به قصد کشتن نیست بلکه به صورت آزار جسمی مکرر دیده میشود. به بیان دیگر اختلال روانی به صورت کودکآزاری نمود پیدا میکند. همچنین کسانی که دست به این قبیل جنایات میزنند، افرادی هستند که در طول دوران زندگی و بویژه در کودکی مورد جرم و بزه قرار گرفتهاند. ما این را به عنوان یکی از مباحث مهم جرمشناسی مطرح میکنیم که هر بزهکاری قبلا یک بزهدیده بوده است. وقتی لایههای مختلف زندگی چنین افرادی را بررسی میکنیم، متوجه میشویم آنها خودشان قربانی شرایط سخت زندگی بودهاند و با این کار خود در واقع نوعی انتقام میگیرند و از طریق کشتن کودکان، دیگران را مورد آزار قرار میدهند. (ضمیمه تپش)
شاهد حلاج
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: