گزارشی از پشت صحنه مجموعه در حال تولید «همه ​چیز آنجاست»

رویاهای امین زندگانی در سن چهل سالگی

سریال «همه چیز آنجاست» کاری از گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما است که به تهیه‌کنندگی داوود هاشمی، داستان خانواده‌ای قدیمی را روایت می‌کند که کارگاه تولیدی‌شان به علت ورود کالاهای خارجی به تعطیلی کشیده می‌شود.
کد خبر: ۶۹۲۴۲۰
رویاهای امین زندگانی در سن چهل سالگی
این موضوع باعث می‌شود مهدی پسر بزرگ خانواده درگیر و دار رفع مشکلات به وجود آمده به بسیاری از رازهای خانواده پی ببرد. متن این سریال توسط فیروزه قشقایی در حال نگارش است و تاکنون بیش از 25 قسمت آن به پایان رسیده است. سیدمجید میرمیران و علیرضا افخمی نیز به عنوان مشاوران فیلمنامه و سریال گروه را همراهی می‌کنند.

برای تهیه گزارشی از پشت صحنه این سریال در روز کلید خوردن پروژه به اولین لوکیشن آن سری می‌زنم. خانه‌ای قدیمی و سه طبقه واقع در خیابان ولیعصر که گویا دفتر سینمایی نیز هست. خانه‌ای با سه اتاق و شیشه‌های مشبک رنگی که پنجره‌های آن رو به فضای حیاط باز می‌شود. محسن و خانواده‌اش در قصه به طبقه همکف آن نقل مکان کرده‌اند. این نکته را از اسباب و اثاثیه و کارتن‌هایی که روی زمین به طور نامنظمی رها شده است، متوجه می‌شوم.

تعداد زیادی جعبه کفش نیز در گوشه‌ای از اتاق پذیرایی قرار دارد که احتمالا شغل و حرفه یکی از اعضای خانواده را نشان می‌دهد. تمامی اعضای گروه از جمله محمد محسنی مدیر تصویربرداری، مرتضی اصلان‌زاده مدیر صدابرداری، محسن دارسنج طراح گریم، مهدی بدرلو مدیرتولید، مجید موثق مدیر برنامه‌ریزی، حسین خضوعی دستیار اول کارگردان، سعید عطایی مدیر تدارکات، پریسا افخمی عکاس و بقیه عوامل در لوکیشن حضور دارند.

یکی از روزهای تعطیل و پایانی خردادماه است. در حالی که نیم ساعتی از 10 صبح می‌گذرد، بازیگران گریم شده و منتظر نقش‌آفرینی مقابل دوربین هستند. شهرام شاه‌حسینی، کارگردان سریال مشغول تنظیم دکوپاژ برای شروع تصویربرداری است. او وقت و دقت زیادی را صرف این کار می‌کند. آیدین ظریف، طراح صحنه و لباس پروژه نیز نکات لازم را به دستیاران خود یادآوری می‌کند. بازیگران خانواده محوری داستان در محل تصویربرداری حضور دارند و همگی شان امروز مقابل دوربین می‌روند.

پربازیگرترین سریالم را می‌سازم

به نظر می‌رسد در روز تصویربرداری، گروه هماهنگی خوبی با یکدیگر پیدا کرده‌اند و به گفته تهیه‌کننده، این مسأله به دلیل پیش تولید مناسبی است که قبل از شروع ساخت سریال در نظر گرفته شده است. از داوود هاشمی می‌خواهم تا پیش از ضبط اولین سکانس که تا دقایقی دیگر آغاز می‌شود، درباره شرایط تولید توضیحاتی را ارائه کند. او صحبتش را با اشاره‌هایی مختصر به قصه آغاز کرده و می‌گوید: این سریال با داستان خانواده محسن با بازی محمد عمرانی آغاز می‌شود. امین زندگانی در نقش مهدی، پسر او، حسین مهری در نقش مهران، دیگر فرزند او و حدیث میرامینی در نقش مهرنوش، دختر محسن بازی می‌کند. همچنین الهام حمیدی در این سریال بازیگر نقش پرستو همسر مهدی است و مهرانه مهین ترابی نقش اکرم مادر خانواده را بازی می‌کند.

وی درباره فضای کلی داستان نیز می‌گوید: سریال «همه چیز آنجاست» یک ملودرام اجتماعی است و محور آن خانواده است و 50 قسمت 40 دقیقه‌ای دارد. این سریال پربازیگرترین سریالی است که من تاکنون تهیه‌کنندگی‌اش را به عهده داشته‌ام. در این پروژه حدود 23 بازیگر اصلی و 20 بازیگر مهمان نقش‌آفرینی می‌کنند. بخشی از داستان با قصه خانواده محسن پیش می‌رود و در ادامه داستانک‌ها و قصه‌های فرعی متعددی در دل قصه اصلی به وجود می‌آید. امیدواریم که سریال با توجه به برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته تا قبل از شروع زمستان به پایان برسد و آماده پخش شود.

در میانه صحبت با هاشمی، فرمان صدا، دوربین، حرکت به گوش می‌رسد. زنگ افتتاح سریال از سوی کارگردان به صدا درآمده است.

داخلی. روز. سکانس هجدهم

در این سکانس مهرانه مهین‌ترابی، الهام حمیدی و امین زندگانی در نقش‌های اکرم، پرستو و مهدی بازی دارند. صدای زنگ در به گوش می‌رسد. اکرم با شتاب از اتاق بیرون آمده و به سمت آن حرکت می‌کند، در را باز کرده و به مهدی که چمدان به دست دارد کمک می‌کند. اکرم با مهدی و پرستو سلام و احوالپرسی می‌کند.

اکرم: خیلی وقته منتظرتون هستم. خوش اومدین.

مهدی (روبه مادر): چمدون‌ها رو کجا بذارم.

حالا مادر از کادر خارج می‌شود. پرستو چند قدم جلوتر آمده و در حالی که چهره‌اش غمگین است، نگاهی به اطراف می‌اندازد.

ضبط این سکانس بعد از چند بار تمرین و دو برداشت با تائید کارگردان، نهایی می‌شود.

همه چیز از جنس فیلمنامه است

تا شروع تصویربرداری سکانس بعدی با شهرام شاه‌حسینی، کارگردان اثر گفت‌وگو می‌کنم. او درباره ویژگی‌های متن این مجموعه توضیح می‌دهد: با متنی مواجه هستیم که حاصل تلاش و زحمت‌های آقایان افخمی و میرمیران و نیز خانم قشقایی است و ممکن است با یکی دو بار خواندن هرکس را به این فکر بیندازد که قرار است در پس این همه معمولی بودن چه چیزی بیان شود، اما وقتی قصه آن‌قدر رئال است، به واقعیت شباهت دارد و از درام‌ها و ملودرام‌های معمولی پرهیز می‌کند، کار کارگردان کمی سخت می‌شود.

همچنین زمانی که داستان از پیچیدگی‌های معمول و مرسوم فاصله گرفته است و سعی کرده به آدم‌های قصه نزدیک شود، کار کارگردان را باید سخت‌تر هم دانست: «من هم تمام تلاشم بر این است که در این سریال دکوپاژی را به کار گیرم که از جنس خود فیلمنامه باشد. همچنین بقیه عوامل از جمله جنس بازی‌ها، گریم و حتی صدا نیز از فیلمنامه بیرون نزند.»

این کارگردان که پیش از این سریال «تاوان» را برای شبکه سه سیما کارگردانی کرده، ادامه می‌دهد: از طرفی بازیگران گاهی ممکن است ده دور یا بیشتر هم تمرین کنند و به دلیل اهمیت و حساسیت کار، دیالوگ را حس و حفظ کنند.

او به تغییراتی که به پیشنهاد او در متن ایجاد شده، اشاره می‌کند و می‌گوید: من یکسری پیشنهاد داشتم که با علیرضا افخمی مطرح کردم. این پیشنهادات بسیار جزیی بود و البته هیچ اشکالی هم به فیلمنامه وارد نمی‌کرد. بلکه در این جهت بود که من فیلمنامه را بهتر بفهمم و درک کنم که قصه از چه قرار است یا اگر آن را نفهمیدم با یک جمله اضافه و کم کردن، آن را برای خودم باورپذیر کنم. متأسفانه دلیل پایین آمدن کیفیت آثار در سینما یا تلویزیون ریشه اش در این است که همکاران ما سر کارهایی حاضر می‌شوند که آن را دوست ندارند. همین موضوع به خروجی کار آسیب می‌زند. بیننده بسیار فهیم است و زود این نکته را درک می‌کند در نتیجه با کار هم ارتباط برقرار نمی‌کند. بنابراین پیشنهادات من هم برای بهتر ارتباط برقرار کردن خودم با قصه بود.

شاه حسینی با اشاره به این که «سنت» به تنهایی یکی از ویژگی‌های عمده متن «همه چیز آنجاست» است، اضافه می‌کند: هرکاری کنیم، نمی‌توانیم سنت را از قصه‌های ایرانی حذف کنیم و به هر حال این عنصر همیشه حضور دارد. ضمن این که در همه چیز آنجاست به دلیل جنس کاراکتر‌ها گاهی به عقب برمی‌گردیم و آنها را بیشتر از نزدیک می‌بینیم.

خرده داستان‌های خانوادگی

گروه هنوز مشغول آماده کردن صحنه و قراردادن دوربین در جای مناسب برای ضبط سکانس بعدی است و این فرصت مغتنمی است تا با محمد عمرانی گپی داشته باشم. او مثل همیشه آرام و متین است و با حوصله به همه سوالاتم پاسخ می‌دهد: من نقش محسن پدر خانواده را در این سریال بازی می‌کنم. قصه با ماجراهای این خانواده شروع می‌شود. پسر بزرگ محسن، مهدی نام دارد و بسیاری از داستان‌های کوچک و فرعی نیز توسط او در داستان اصلی وارد می‌شود. تعداد قسمت‌های این سریال زیاد است. بنابراین برای کشش قصه و ایجاد جذابیت در آن لازم است داستان‌ها و قصه‌های فرعی و حاشیه‌ای به کار اضافه شود.

مهدی و والدین او افرادی معتقد و پایبند به آداب و سنن ایرانی و مذهبی‌شان هستند. خود مهدی نیز گرچه از نسل جدید است، اما به فرهنگ و سنت‌ها علاقه زیادی دارد. ضمن این‌که پدربزرگ و مادربزرگ او نیز در قید حیات هستند و بخشی از داستان به دلیل تعامل کاراکترها با آنها، بیننده را به فضای قدیمی و نوستالژیک هم می‌برد.

اینها بخشی از توضیحات عمرانی درباره ویژگی‌های داستان و البته نقشش است. عمرانی در پاسخ به این سوال که «همه چیز آنجاست» یک مجموعه خانوادگی است یا اجتماعی، خاطرنشان می‌کند: این سریال داستانی ساده و خانوادگی دارد، اما نمی‌توان نگاه اجتماعی را هم از آن جدا کرد، زیرا بسیاری از مسائل ما در خانواده متاثر از مسائل اجتماعی است. به نظرم داستان به ریشه‌یابی تأثیر مسائل اجتماعی بر فضای خانواده می‌پردازد و برعکس آن را هم بررسی می‌کند. حتی بالاتر از این می‌توان به تأثیر غیرمستقیم مسائل سیاسی بر خانواده‌ها هم اشاره کرد. برای مثال اگر مشکلات اقتصادی و سیاسی ما باعث شده است که وارداتی از کشورهای دیگر داشته باشیم تأثیر آن را ناخودآگاه و به صورت غیرمستقیم بر خانواده هم شاهد هستیم. این اتفاق تولید ملی را هم تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و از طرفی بر خانواده هم تاثیرگذار است. بنابراین فضای خانوادگی یک سریال فقط این نیست که ببینیم مادرشوهر با عروس خود دچار اختلاف است.

این بازیگر با اشاره به چیدمان و طراحی روابط کاراکترها و داستان در متن این سریال تصریح می‌کند: به نظر من در داستان «همه چیز آنجاست» به روابط علت و معلولی مسائل توجه ویژه‌ای شده است و این‌طور نیست که یک اختلاف یا گره بدون توجیه در داستان مطرح شود. من وقتی متن را می‌خواندم احساس کردم که این ویژگی‌ها کاملا در آن نمود یافته است. گذشته از این‌که نقش نیز برایم جذاب بود و تمایل داشتم آن را بازی کنم کلیت داستان هم برایم جالب توجه بود.

به نظر من کارهای خیابان خلوت کن، گذشته از این‌که باید فیلمنامه‌ای قوی داشته باشد، از شخصیت‌های متعددی هم باید برخوردار باشد، ضمن این‌که کاراکترها و قصه‌ها محدود نباشند. این نوع آثار نیاز به داستان‌های فرعی جذاب و تازه دارد که به نظرم در این سریال رعایت شده است. شخصیت‌های فرعی زیادی بتدریج وارد قصه می‌شوند. همین‌طور داشتن ترکیب بازیگران خوب و توانمند در یک سریال بسیار مهم است زیرا باعث می‌شود تا بیننده کار را در شب‌های متوالی دنبال کند. گره‌ها و تعلیق و کشمکش‌های قصه، سریال را از حالت یکنواختی خارج می‌کند و وقتی بیننده چند قسمت را از دست می‌دهد در واقع داستان‌های زیادی را از دست داده است.

او در باره ویژگی دیگر متن نیز می‌گوید: نزدیکی داستان‌ها به زندگی مردم بسیار اهمیت دارد، وقتی آنها خودشان، زندگی‌شان و مسائل‌شان را در یک سریال می‌بینند، جذب کار می‌شوند، زیرا احساس می‌کنند فقط آنها نیستند که با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند. بنابراین صبورانه‌تر با مشکل خود برخورد و انگیزه پیدا می‌کنند برای رفع آن تلاش کنند.

هنر یک مقوله تشریفاتی نیست

امین زندگانی ازجمله بازیگران حاضر در لوکیشن است که با وجود رفت و آمدهای بسیار در محل مصاحبه و فضای پرهمهمه و شلوغی آنجا پاسخ سوالات ما را می‌دهد.

او درباره نقش خود در این سریال می‌گوید: من نقش پسرخانواده را در این سریال بازی می‌کنم؛ مردی که تازه قرار است به دهه چهارم زندگی‌اش ورود پیدا کند، دارای دغدغه‌ها و ایده‌‌آل‌هایی است که با سرعت زندگی امروزی دیگر تبدیل به یک آرزو و رویا شده است، اما در همین مسیر در حال حرکت است و در جریان آن هم با اتفاقات و ماجراهایی روبه‌رو می‌شود که بعدها در سریال خواهیم دید.

او درباره فضای کلی داستان سریال هم می‌گوید: به نظر من سادگی هر داستان می‌تواند دلیلی بر نقطه قوت آن باشد زیرا سادگی یک داستان از اوج پختگی اندیشه و تفکر نویسنده‌اش بر‌می‌آید. ممکن است قصه ساده به نظر برسد، اما دغدغه‌هایی که هر یک از کاراکترها در متن داستان دارند، می‌تواند بین مردم عمومیت داشته باشد و طیف گسترده‌ای از آنها را تحت پوشش قرار دهد. فکر می‌کنم با توجه به المان‌های مختلف این اثر و گروه بازیگران و همین طور تیم پشت دوربین، همگی بر این باور هستند که ماحصل و نتیجه کار، سریالی خوب و پرمخاطب است. من فکر می‌کنم جزئیات هم به خوبی در داستان برای نقش‌ها در نظر گرفته شده و نقش مهدی هم به اندازه خود دارای هویت است.

در جستجوی آرزوهای از دست رفته

پس از پایان صحبت‌هایم با امین زندگانی به سراغ حسین مهری می‌روم که در گوشه‌ای از حیاط دیالوگ‌های خود را مرور می‌کند. او بازیگر نقش مهران در این سریال است. مهری درباره این‌که مهران را می‌توان متعلق به کدامیک از گروه نقش‌های مثبت یا منفی دانست، می‌گوید: به نظرم نباید هیچ وقت نسبت به بازیگری دسته‌بندی‌هایی اینچنینی داشته باشیم. این‌که عده‌ای می‌گویند فلان بازیگر تکنیکی است یا حسی، غلط است یا برای مثال می‌گویند بازیگر سینما یا تلویزیون هم نادرست به نظر می‌رسد. بازیگری تعریفی فراتر از این چیزها دارد. این اتفاق درباره منفی یا مثبت خطاب کردن یک کاراکتر هم حاکم است. یک شخصیت می‌تواند برای عده‌ای مثبت و برای عده‌ای دیگر منفی به نظر برسد.

وی درباره مشخصه‌های متن سریال هم توضیح می‌دهد: قصه این سریال بسیار روان است و جزو معدود داستان‌هایی با این ویژگی است. دیالوگ‌ها بشدت رئال و واقعی به نظر می‌رسد. ما در بعضی مقاطع داستان به جزئیات زندگی مهران و روحیات او ورود پیدا می‌کنیم.

او چند دغدغه اساسی دارد؛ یک‌سری کارهایی است که باید انجام دهد، آرزوهایی را برای خود متصور می‌داند و برای رسیدن به آنها تلاش می‌کند. بلندپروازی‌هایی هم در سر دارد و همه اینها در ترکیب با هم برای مهران در نظر گرفته شده است. حال این که چقدر در مسیر زندگی‌اش دچار اشتباه می‌شود و چه بخش‌هایی از کارهایش درست است در طول قصه برای مخاطب جا می‌افتد و آنها می‌توانند خود قضاوت کنند.

قصه این سریال اجتماعی است، اما خانواده نقشی اساسی در آن دارد. حسین مهری اضافه می‌کند: متاسفانه جامعه ما این روزها به سمتی حرکت می‌کند که خانواده محوریت و اهمیت خود را رفته رفته از دست می‌دهد.

این یکی از دغدغه‌های خود من نیز هست. انگار آدم‌ها دیگر سر جای خود قرار ندارند و گاهی احترام‌ها زیر پا گذاشته می‌شود و خانواده در زندگی آدم‌ها کمرنگ‌تر شده است. این سریال اما بر بنیان خانواده تاکید دارد که به نظرم اتفاق بسیار مثبت و مهمی است. مهران جزو آدم‌های به اصطلاح باحال جامعه است. بر شغل او تاکید خاصی صورت نمی‌گیرد، اما اگر بخواهیم قصه «همه چیز آنجاست» را به لحاظ اقتصادی بررسی کنیم می‌توان گفت به بحث تولید داخلی هم پرداخته است.

بازیگر سریال «تا ثریا» در پاسخ به این که تعدد قسمت‌های این کار به جذب مخاطبان کمک خواهد کرد یا نه، این‌گونه پاسخ می‌دهد: اگر جریان ‌سریال‌سازی روز بویژه در رابطه با آثار خارجی را در نظر بگیرید متوجه می‌شوید که سریال‌هایی با استقبال زیاد مواجه می‌شوند که تعداد قسمت‌های بسیار زیادی دارند و حتی می‌بینیم که تماشاگر بعد از گذشت 30 یا 40 قسمت کم‌کم با کاراکترها ارتباط برقرار می‌کند و داستان برایش جذاب و دنبال کردنی می‌شود.

وی این اتفاق را حاکم بر قصه‌های ایرانی هم دانسته و می‌گوید: به نظر من همه چیز آنجاست هم در زمینه متن قابلیت‌های اینچنینی دارد، اما زود است بخواهیم در این‌باره به طور قطعی نظر بدهیم. زیرا تصویربرداری کار بتازگی شروع شده است و باید تا پایان منتظر ماند.

حالا ضبط سکانس بعدی شروع می‌شود. در این سکانس مهران روی تخت دراز کشیده است. اکرم بالای سر او می‌آید و بیدارش می‌کند. عصبانی است و از اتاق خارج می‌شود. محسن به دنبال او می‌دود. دوربین حرکت وی را دنبال می‌کند.

همراهی چند ساعته‌ام با گروه تولید و بازیگران این سریال همین جا به پایان می‌رسد. به قول حسین مهری باید منتظر ماند و خروجی سریال را در زمستانی سرد با چاشنی قصه‌های گرم خانوادگی و اجتماعی نظاره‌گر شد. (رکسانا قهقرایی/ ضمیمه قاب کوچک)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها