در برخی روستاهای سمنان هم زنان دور هم جمع شده و مراسم حنابندان ویژه استقبال را برگزار میکنند. آنها با حنا گذاشتن بر دست و پای خود، برای آمدن این ماه، آماده میشوند. در تبریز هم رسم است که افراد، چند روز مانده به ماه رمضان برای غبارروبی از مساجد جمع میشوند که به این مراسم «قاباخلاما» میگویند.
همه آنچه در بالا گفته شد تحت عنوان مراسم پیشواز ماه رمضان میگنجد، ماهی که تحت عنوان «ماه مهمانی خدا» شناخته شده و ارزش هر روز آن بیشتر از هزاران روز معمولی برآورد میشود. بدون شک، وجود چنین باوری، علت شکلگیری بسیاری از رسوم دیگری است که در ارتباط با رمضان شکل گرفتهاند؛ رسومی که حتی روزمرگیهای زندگی را در این ماه، تحت کنترل خود درمیآورد.
کوهنشینان منطقه الموت قزوین در قدیم با شنیدن صدای موذن محل یا آواز سوم خروس خانهشان، برای سحری خوردن بیدار میشدند. در بین مازندرانیهای قدیم نیز کسانی که آرزوی به دنیا آوردن فرزند پسری را داشتهاند، نذر میکردند ماه رمضان، مردم را برای خوردن سحری از خواب بیدار کنند. خواندن اشعار و ادعیههای مخصوص روی پشت بام خانهها یا حین عبور از کوچهها، از شیوههای سنتی بسیاری اقوام برای بیدارباش زمان سحر بوده است. به عنوان مثال در سمنان به شوخوانی معروف است. روشن کردن چراغی و گذاشتن آن در نقاط مرتفع ده نیز از سنتهای یزدیهاست. نگاهی به این رسوم نشان میدهد که ظاهرا در گذشته، یکی از مهمترین نگرانیهای مردم، خواب ماندن در سحرهای این ماه و از دست دادن روزه آن روز به عنوان یک فرصت غیرقابل جبران بوده است؛ از این رو برای جلوگیری از پیشامد این غفلت، تدابیر جمعی ویژهای اندیشیدهاند.
موضوع دیگری که توجه به آن میتوانسته امکان این روزهداری سی روزه را برای مردم فراهم کند، عامل غذا بوده، زیرا افراد تمایل نداشتهاند به دلیل ضعف جسمی، فرصت روزهداری در این ماه را از دست بدهند. به همین دلیل نام ماه رمضان اغلب با غذاهای مقوی ویژهای گره خورده است. در کنار خرما و زولبیا و بامیه، اقوام مختلف غذاهای متنوعی را برای سحری این ماه ترجیح میدهند. بین تویسرکانیهای استان همدان غذای سحری عموما با رشته پلو همراه است. در مازندران نیز در گذشته از نوعی غذای محلی به نام «قرقناق» استفاده میشده و هماکنون نیز تخممرغ و برنج، جایگاه خاصی در سحری دارد. در سفره افطاری شهر قزوین نیز از آش و حلیم و نیز غذای محلی «دیماج» استفاده میشود. غذای موسوم به «لرزان» نیز از غذاهای این ایام شاهرود و دامغان است. اردبیلیها در این ماه از «فرنی» با مربای گل و نیز از آش دوغ زیاد استفاده میکنند. غذاهای این ماه علاوه بر آن که در پارهای موارد جنبه تقویت جسمانی دارد، در برخی موارد نیز بیشتر متکی به باورها و اعتقادات است، برای مثال در برخی شهرها از جمله شاهرود، خوردن کله پاچه در شب بیستوهفتم رمضان که شب کشتن قاتل حضرت علی است یک ترجیح غذایی محسوب میشود.
رمضان در فرهنگ ما با تشریفات ویژهای آغاز میشود و با مقررات و قواعدی ادامه پیدا میکند؛ مقرراتی که امور زندگی را تحت تاثیر قرار میدهد. دهه آخر این ماه با عزاداری و سوگواری آغاز شده و در نهایت به یکی از بزرگترین اعیاد مسلمانان ختم میشود، یعنی در این ماه، غم و شادی در مناسک، به موازات هم و به فاصله چند روز از هم تجربه میشود. در این ماه افراد به خودسازی دعوت میشوند، در حالی که از آنها خواسته میشود دید و بازدید کنند و در جمعهای افطاری حاضر شوند و شاید همه اینهاست که از رمضان، ماه خاصی میسازد؛ متفاوت از همه روزهای سال.
سفره رمضان برای سفر
یکی از مباحث مطرح در گردشگری دنیا، توسعه گردشگری غذا با تمرکز بر هنر آشپزی است. ماه رمضان در کشورهای مسلمان مانند مصر، مالزی، ترکیه و بویژه در استانبول، بر معرفی سفره رمضان تاکید و تبلیغات بسیار میشود که موفقیتهای بسیاری در این خصوص به همراه داشته است.
سفرههایی با تنوع بسیار شامل انواع آش، حلوا، شیرینی و پیش غذا، سبب شده تا این جشنوارهها به یکی از جاذبههای گردشگری در کشورهای مختلف تبدیل شود.
در این خصوص نمیتوان از سفره افطار ایرانی غافل شد. فرهنگ غنی غذایی و تنوعی که در آن وجود دارد، ظرفیت خوبی برای رونق گردشگری سفره افطار در ماه رمضان به شمار میرود. ولی این مهم مورد بیمهری قرار گرفته و نهتنها درخصوص تنوع غذایی ایران پژوهش جامع و مدونی انجام نشده بلکه تبلیغات و معرفی آن نیز به حدی محدود است که گردشگران خارجی تصوری جز کبابکوبیده، جوجهکباب و چلو از غذاهای ایرانی ندارند.
رونق سفرههای افطار در ماه رمضان نهتنها میتواند برای گردشگران کشورهای اسلامی جذاب باشد بلکه برای گردشگران دیگر نیز جذابیتهای خاص خود را دارد، چنانکه کشوری همچون ترکیه از این جاذبه برای رونق گردشگری خود در ماه رمضان بهره بسیار میبرد. میتوان با سرمایهگذاری در برگزاری جشنوارهها و همایشهای غذا و سفره افطار رمضان، بخش خصوصی و دیگر بخشهای فعال در حوزه غذا و نوشیدنی را وارد صنعت گردشگری کرد. از این طریق میتوان علاوه بر معرفی فرهنگ ایرانی ـ اسلامی، به معرفی و شناساندن انواع غذاهای ایرانی پرداخت.
با داشتن بیش از 1400 نوع آش در مناطق مختلف ایران، انوع خورشها و شیرینیهای محلی که شاید به جرات بتوان تنوع آنها را به تعداد شهرستانهای ایران دانست، میتوانیم انواع پیشغذا، آش و خورش ایرانی را معرفی کنیم. این غذاها با توجه به خواصی که برای بدن دارد، میتواند در کنار توسعه گردشگری غذا، به رونق گردشگری سلامت با استفاده از طب سنتی نیز بپردازد.
هرچند در ماه رمضان گاه شاهد برگزاری جشنوارههای غذاهای سنتی هستیم، ولی این جشنوارهها بسیار محدود و پراکنده در سراسر کشور برگزار میشود و چندان شناخته شده نیست. در واقع میتوان گفت این جشنوارهها، تکراری بر همایشها و جشنوارههای اقوام است که در طول سال شاهد برگزاری آن هستیم و بیش از چند نوع غذای محدود در آن پخت و ارائه نمیشود. در حالی که تعریفی که از جشنواره غذا یا سفره افطار در سراسر دنیا وجود دارد، متفاوت از آن چیزی است که در ایران شاهد هستیم. (ضمیمه چمدان)
منیژه غزنویان
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد