در طول مسیر که برای تهیه گزارش از ساخت سریال «پایتخت 3» راهی زعفرانیه مرکز توانبخشی عمل بودم، سوالی ذهنم را درگیر خود کرده بود که آیا سری سوم این مجموعه تلویزیونی هم می تواند مانند دو مجموعه قبلی جذاب از آب در آید؟ آیا این سری آنقدر قدرتمند هست که بتواند کارگردان و تک تک بازیگرانش را کماکان نزد مخاطب نوروزی محبوب نگه دارد؟ از سویی حضور سیروس مقدم پشت دوربین، محسن تنابنده و تیم نویسنده و البته تمام بازیگران سریال جواب این سوال را می داد و از سوی دیگر تجربه های ناموفق پیشین در ساخت سری های مختلف یک اثر موفق، تردید آمیز بود.
ترافیک نوروزی خیابان ولیعصر با همین فکر و خیال با چشم بر هم زدنی گذشت در روزهایی که همه در فکر خرید نوروزی بودند و به هر طرف نگاه می کردی دویدن بود و دویدن، از خروجی خیابان ولیعصر به سمت مرکز توانبخشی عمل وارد زعفرانیه شدیم.
مرکز توانبخشی عمل لوکیشن معروف بسیاری از سریال های تلویزیونی است؛ از سریال «اغما» و «تا ثریا» گرفته تا خیلی از دیگر آثار تلویزیون. البته برخی کارگردان ها با طراحی درست دکوپاژ و قاب بندی مناسب مراقب هستند این فضای تکراری در اثرشان بکر به نظر برسد و برخی هم نه، بگذریم.
روز قبل تهیه این گزارش، پایتختی ها روز شلوغی را پشت سر گذاشته بودند. آنها در سالن آمفی تئاتر آکادمی فوتبال واقع در استادیوم آزادی سکانس هایی را با محوریت شخصیت بهبود (مهران احمدی) به تصویر کشیدند که در آن به نوعی رونمایی مجدد از پیراهن تیم ملی در جام جهانی شد. حضور جواد خیابانی، آندو تیموریان و رئیس همیشه لبخند بر لب فوتبال علی کفاشیان، فرامرز ظلی (از پیشکسوتان فوتبال) و کلی فوتبالیست خانم و آقا باعث شد یکی از سکانس های جذاب سریال «پایتخت 3» فوتبالی ضبط شود. هر چند که در این سری، ورزش کشتی نقش محوری در سریال دارد و حتی پایتختی ها در یک قسمت مهمان بهرام شفیع هم شده اند.
اینجا مرکز توانبخشی عمل است. افرادی که پشت در مرکز جمع شده اند برای ملاقات با بیمارانشان نیامده اند. آنها طرفداران اهالی پایتخت هستند که این روزها پر توقع تر از سالهای پیشین از بابا پنجعلی، نقی، ارسطو، بهبود، هما و... توقع دارند!
جلوی در داخل کوچه از سمت راست مرکز توانبخشی عمل، محسن تنابنده با گریم و لباس نقی ایستاده و مشغول صحبت با موبایل است. رنگ و رویش پریده و مشخص است نگارش و بازی در این سریال انرژی مفصلی از او می گیرد. پس از خوش و بش های اولیه متوجه می شوم دقیقاً در محلی ایستاده ام که قرار است خودروی ون حامل خانواده معمولی (علیرضا خمسه، محسن تنابنده، ریما رامین فر و دو قلوها) و احمد مهران فر، نسرین نصرتی و... وارد بیمارستان شود. کمی که دقت می کنم، متوجه می شوم مهران احمدی هم با شکل و شمایلی خاص جلوی ون نشسته و این نشان از آن دارد که علت حضور آنها در بیمارستان اتفاقی است که برای بهبود رخ داده است...
همراه می شوم با علیرضا نجف زاده مجری طرح سریال که مشخصاً حضورش امسال در کنار پایتختی ها باعث شد الهام غفوری و تیم تولید با دغدغه کمتری، کار تولید این سریال نوروزی را پیش ببرند. به هر حال سریالی که مبنای آن بر نگارش روزانه بر اساس موقعیت هاست، به لحاظ شرایط تولید و آماده کردن امکانات لازم برای ضبط هر سکانس کار آسانی نیست و مجری طرح و عوامل تولید به خصوص محمود استادی سالها این شرایط را چشیده و تجربه کرده اند.
با اعلام «کات» از سوی سیروس مقدم به سراغ او می روم. مثل همیشه مرد خستگی ناپذیر تلویزیون لبخند بر لب و تسبیح بر دست است. او می خواهد در کنارش پشت مانیتور بنشینم و سکانس در حال ضبط را ببینم. با او همراه می شویم...
روز ـ خارجی ـ مقابل بیمارستان
ون اجاره ای مقابل بیمارستان بهمن توقف می کند... همگی در ون هستند... بهبود روی صندلی جلو به خاطر مجروح بودنش به سیاق قبل نشسته... او با دیدن بیمارستان خوف کرده و ترسیده... نقی و فهیمه و هما ابتدا پیاده می شوند...
نقی (محسن تنابنده)ـ بابا جان بیا پایین... دخترا مراقب باشین... بهبود جان کمربندتو وا کن...
هما (ریما رامین فر)ـ ارسطو... شما راحله رو ببرین تو یه گشتی بزنین... ما باهاتون تماس می گیریم...
ارسطو (احمد مهران فر)ـ (که هنوز نشسته)... کمک نمی خواین؟... بهبود رو ببریم بالا؟
بهبود (مهران احمدی)ـ (آهسته به او)... بابا بهش بگین دیگه... رسیدیم بیمارستان... من دیگه الکی نرم بالا.
فهیمه (نسرین نصرتی)ـ (در حال پیاده شدن)... نه بهبود جان... تو بالا بیا که داداشم شک نکنه... پیاده شو... (به راحله)... عروس خانوم... فعلا... می بینمت.
بهبودـ آی بابا... مرد اینقدر ترسو؟!... کاریش نمی کنن... فوقش یه آمپول می زنن تو نخاعش!... این که ترس نداره...
همه پیاده می شوند به غیر از ارسطو و راحله... بقیه پیاده شده اند و دارند بهبود را پیاده می کنند...
راحله (منگ هان ژان)ـ ارسطو... من می خوام پیش بقیه بمونم...
ارسطوـ اینجا بیمارستانه... همچین جای جالبی برای موندن نیست...
راحله ـ اشکال نداره... می خوام پیش فهیمه باشم... خیلی نگران شوهرشه...
ارسطو ـ (به راننده)... داداش شما این گوشه کنارها پارک کن... من بهت زنگ می زنم...
ارسطو و راحله هم پیاده می شوند... ارسطو و نقی کمک می کنند تا بهبود حرکت کند... همگی به سمت بیمارستان می روند...
بخش هایی از سکانس می ماند. دستیار اول کارگردان صالح غربی جوان به سرعت در گوشه ای روی چمن همه بازیگران را دور هم جمع می کند. محسن تنابنده هم با فیلمنامه وسط می نشیند، بابا پنجعلی، بازیگر چینی خانم منگ هان ژان و دو قلوها (سارا و نیکا فرقانی) البته روی صندلی نشسته اند و مشغول دورخوانی سکانس بعدی می شوند جالب است به یکباره لهجه ها دوباره بر می گردد و بازیگران با لهجه هر یک از شخصیت ها مشغول به خواندن فیلمنامه می شوند. نکته جالب اینکه در این راستا هر کس نقطه نظری را اعلام می کند، گاه با استقبال جمع روبرو می شود، گاهی علیرضا خمسه با تجربه آن را رد می کند، گاهی مهران احمدی به سرعت آن را با لحن لهجه شیرین بهبود اجرا می کند و احمد مهران فر با بارانی چرم قهوه ای ارسطو بیش از بقیه سکوت می کند بیشتر گوش می دهد. البته ریما رامین فر نیز گاهی با محسن تنابنده در خصوص رفتار هما در آن سکانس مشورت هایی دارد. نسرین نصرتی فیلمنامه به دست به سراغ مقدم می رود و سوالی دارد که مقدم او را راهنمایی می کند، نصرتی باز می گردد و...
سیروس مقدم از گروه جدا می شود و دور تا دور حیاط مرکز توانبخشی را که از یک محوطه فضای سبز به همراه یک حوض آب که چند ماهی قرمز به زور در عمق کم آن شنا می کنند بر انداز می کند. سپس دست به جیب می شود و پسته و بادامی را که مشغول میل کردن آن است به ما نیز تعارف می کند، این یعنی فرصت خوبی است و نباید آن را برای گپ و گفت با سکاندار پایتخت از دست داد:
سیروس مقدم:
این بار بیشتر شخصیت محور و موقعیت محور هستیم تا حادثه محور
سیروس مقدم در خصوص «پایتخت 3» به «بانی فیلم» می گوید: پایه و اساس کلی سریال «پایتخت 3» ادامه دو سری قبلی است، ولی ما تلاش کردیم یک قدم به جلو برویم، از این نظر که شخصیت های سریال پایتخت به نسبت دو سری قبلی سه چهار سال و گاهی 2 سال پخته تر و جا افتاده تر شدند. سن و سالی از آنها گذشته، شادی و نشاط و بذله گویی هایشان تغییر کرده و مثل همه آدم ها یک جورهایی به روز شده اند. به اعتقاد من تفاوت «پایتخت 3» با سری های قبلی در این است که این بار ما بیشتر از دو سری قبل شخصیت محور و موقعیت محور هستیم تا حادثه محور. به این خاطر ارتباط میان آدم ها و معضلاتی که با هم دارند از جمله آشتی و قهر و... در این سری نمود پیدا می کند. ما در این سری بیشتر به درونیات و خلق و خوی آدم ها در کنار هم می پردازیم. علت هم این است که خانواده نقی به دلیل خراب شدن خانه شان در همان قسمت اول مجبور می شوند کوچ کنند و بیایند پیش خانواده بهبود (شوهر خواهر نقی) زندگی کنند. کنار هم قرار گرفتن این دو خانواده که هر دو هم شلوغ هستند، خود به خود پر از موقعیت است. در این شرایط آدم ها یک بخش از خلق و خوی خودشان را که تا وقتی در کنار هم هستند بروز نمی دهند، بروز می دهند. حسادت ها، شادی ها، تنگ نظری ها، غرور و... از یک سو و اینکه حالا نقی حس می کند سربار شوهر خواهرش شده، هزینه های زندگی و البته بیکاری او از سوی دیگر موقعیت های متفاوتی را در این سری ایجاد می کند. سری سوم کار به مراتب موقعیت محور و دیالوگ محورتر از دو سری قبلی از آب در آمده است. در «پایتخت یک» بحث ما ماجرای مهاجرت بود و در واقع نکوهش این ماجرا و تشویق مردم به ماندن در شهر خودشان. در «پایتخت 2» بحث گنبد و گل دسته به عنوان یک نماد وحدت آفرین از شمال کشور تا خلیج فارس را در بر می گرفت و نماز آخری که همه حول این گنبد و گل دسته خواندند. در «پایتخت 3» با برجسته تر کردن سابقه کشتی گیری برای نقی به عنوان یک کشتی گیر پیشکسوت و سرانجامی که برای او در حال طراحی هستیم، به دنبال ایجاد یک غرور ملی هستیم با قهرمان شدن او در فینال قصه. مقدم در خصوص به روز بودن قصه «پایتخت» با سیاست های جامعه و مسائل مختلف اجتماعی می گوید: ما در این سریال مصمم به انعکاس اتفاقات واقعی هستیم. شما می دانید که ما در یک برنامه زنده تلویزیونی با سابقه مثل «ورزش و مردم» شرکت کردیم و با همان مجری و همان مهمان کارشناس سعی کردیم به هر چه رئال تر کردن سریال کمک کنیم تا مجموعه (3) هم مثل دو سری گذشته باور پذیر شود.
کارگردان سریال «اغما» و «تا ثریا» در خصوص استفاده از جلوه های ویژه و هلی شات (توسط گروه فرا دید) و... به «بانی فیلم» می گوید: از آنجا که به دنبال ایجاد یک حس متفاوت برای تماشاگر در خصوص هوای پاک و فضای با طراوت شمال ایران در مقایسه با تهران دود و غبار گرفته و پر سر و صدای شلوغ بودیم، از هلی شات استفاده کردیم تا بتوانیم از زوایای مختلف زیبایی های شمال را به تصویر بکشیم. نکته جالب در خصوص سری سوم این است که وقتی خانواده نقی وارد تهران می شوند، درست شب چهارشنبه سوری است و با ازدحامی از فشفشه بازی، ترقه بازی و سر و صدا و ترافیک طرف می شوند. این مقایسه می طلبید ما از طریق هلی شات این دو فضا را به تصویر بکشیم. ما در بخش های مختلف سریال از جلوه های ویژه سود می بریم، صحنه های درگیری و تیر اندازی داریم و یک بخش هم بر می گردد به کابوس هایی که نقی می بیند.
خانواده نقی در دل آتش بازی چهارشنبه سوری!
مقدم درباره حضور بازیگر چینی در سریال هم می گوید: قصه ای جدا از اتفاق خراب شدن سقف خانه در شب عروسی اول ارسطو طراحی کردیم که در آن ارسطو به خاطر سفرهای متفاوتی که با کامیون جدیدش دارد، دلباخته یک دختر چینی می شود به نام چوچانگ. همانجا از طریق رایزن فرهنگی سفارت ایران صیغه مَحرمیت بین آنها جاری می شود. عقد کرده هم می شوند منتها وقتی این ماجرا به خانواده منتقل می شود، با واکنش های متفاوتی مواجه می شوند که... پایان قسمت نهم این دختر سر زده وارد ایران می شود و مواجه می شود با خانواده ای معمولی که به تهران آمدند. این خانم بازیگر چینی دانشجوی ادبیات فارسی و بسیار هم با استعداد است. قصه هایی بسیار شیرین هم با حضور او طراحی شده است. نکته دیگر اینکه این خانم چوچانگ قبل از آشنا شدن با ارسطو با خانواده ای به نام توکل آشنا شده و از طریق مطالعه و خواندن کتب مذهبی به خصوص قرآن به دین اسلام گرویده و به لحاظ پوشش و حجاب اسلامی نیز بسیار مقید هست.
مقدم در خصوص پیش بینی اش از بازخورد مخاطب درباره «پایتخت 3» هم در پایان می گوید: مردم در نوروز حال خوبی دارند. بهار یک طراوت تازه به جان انسان ها می بخشد. سریالی که بتواند همراه با تفکر، لبخند را روی لبان مخاطب بنشاند با استقبال روبرو می شود. حتی دید و بازدید و برو بیای نوروز نیز نمی گذارد این استقبال با خدشه روبرو شود. احساس خود ما این است که «پایتخت 3» همچنان می تواند ارتباط خوبی با تماشاگر برقرار کند، چرا که موقعیت هایی در این سری طراحی شده که پر از فضای مفرح است. بقیه همکاران ما هم با تلاش بسیار مشغول هستند تا آنجا که من در جریان هستم، قصه های خوبی هم به دست گرفته اند و با تیم خوب بازیگری و کارگردانی قطع به یقین آثار پر مخاطبی را تولید خواهند کرد. ما باید این 4 ـ 5 سریال را یک باکس کامل ببینیم که سلایق مختلف را در بر می گیرد. من از طریق «بانی فیلم» به همه همکاران عزیزم خسته نباشید می گویم و به همه هموطنان دوست داشتنی ام پیشاپیش سال نو را تبریک می گویم.
تلاشی عجیب برای جاگیری دوربین
در همین لحظه علیرضا نجف زاده به سراغ سیروس مقدم می آید. او از الهام غفوری (تهیه کننده) پیغامی دارد و گویا قرار است تنی چند از نمایندگان مجلس (رشت، مازندران و...) و استاندار مازندران به محل تصویربرداری بیایند و از پشت صحنه سریال بازدید کنند. مقدم از ماجرا بی اطلاع نیست و معتقد است حضور این دوستان باعث دلگرمی گروه می شود و از حضور مهمانان سیاسی سریال «پایتخت» استقبال میکند.
مقدم به سراغ بازیگرانش می رود تا مرحله آخر دورخوانی را زیر نظر بگیرد. با نجف زاده همراه می شویم و او خبر از ضبط سکانس مسابقه کشتی در هفته آینده می دهد و اینکه در حال هماهنگی سالن کشتی برای ضبط آن سکانس پرهیجان است که به گفته خودش مسؤولان فدراسیون کشتی، ورزشکاران، پیشکسوتان و... در این راستا به شدت کمک حالش بودند. نکته ای که به یکباره توجه همه گروه را به خود جلب میکند، بالا رفتن امیر معقولی از درخت کاج واقع در وسط حیات است. امیر معقولی به سرعت از درخت کاج بالا می رود، شاخ و برگ اضافی را می چیند، دستیار او نیز مسیر را همراهی میکند، مشخص است که می خواهد محلی را برای گرفتن نمایی متفاوت از این سکانس انتخاب کند. بدون شک یکی از خوش قلب ترین تصویربرداران تلویزیون ما امیر معقولی است که جدا از اخلاق خوب حرفه ای اش در کار نیز هر لحظه به دنبال خلق و نوآوری است. بدون تردید معقولی یکی از تصویربرداران صاحب سبک تلویزیون محسوب میشود که البته بسیاری از همکارانش این روزها از روی او قاب می بندند.
خمسه: پنجعلی شیرین تر از قبل
علیرضا خمسه در گوشه ای عینک بابا پنجعلی را برداشته تا چشمانش کمی استراحت کند. به سراغ او می رویم، کمدین سالهای دور سینما و تلویزیون ایران که با سریال «پایتخت» و شخصیت محبوب و ماندگار بابا پنجعلی وجه دیگری از توانایی و استعدادش در بازیگری را به تصویر می کشد. با ما به گپ و گفت می نشیند: سری سوم «پایتخت» براساس تجربیات دو سری اول شکل گرفته و این امید هست برای همه ما که این سری از دو قسمت اول حتی بهتر شود، چرا که هم ذائقه مردم دست ما آمده و هم اینکه خانواده معمولی را که مورد قبول مخاطب هستند از دست نروند و در موقعیت های جدید نیز دیده شوند. چه بسا بهتر و بیشتر از قبل مورد توجه قرار بگیرد.خمسه در خصوص بابا پنجعلی در سری سوم «پایتخت» می گوید: بابا پنجعلی شیرین تر از دو سری قبلی شده است، چرا که پیرتر شده و فراموشی او بیش از قبل نمود پیدا کرده است.
خمسه معتقد است: باباپنجعلی در کمدی های شناخته شده، کمدی شخصیت است. کمدی شخصیت برگرفته از تجربیات قرن های قرن توسط کمدین های بزرگ در گروه های مختلف است. به طور مثال نمایش های کمدی یا دلارته یا کمدی تخته حوضی خودمان شخصیت ها یا پایتخت های شبیه به بابا پنجعلی را در خود دارند. شخصیت هایی که در عین ناپختگی و عدم مهارت شیرینی هایی هم دارند. ما در نمایش های تخته حوضی مان یک کاراکتر داشتیم به نام شلی که برعکس سیاه اصلاً زبر و زرنگ نبود. شلی نه می توانست درست حرف بزند و نه درست راه برود بابا پنجعلی به شخصیت شلی آن نمایش ها خیلی نزدیک است. معمولاً این دست کاراکترها از سوی مخاطب محبوب و دوست داشتنی از آب در می آیند.
مهمانان ویژه
در این لحظه حضور مهمانی توجه عوامل «پایتخت» را به خود جلب میکند. نیلوفر خوش خلق همسر امین حیایی که مشخصا برای عرض خسته نباشید به همکارانش به محل تصویربرداری آمده، با استقبال بازیگران و کارگردان «پایتخت» مواجه میشود. مشخصا او هم یکی از طرفداران «پایتخت» است.
مهران احمدی که اخیراً سریال «آوای باران» را به پایان رسانده و با نقش شکیب یکی از شخصیت های ماندگار تلویزیون را رقم زده است با چرخشی، 180 درجه ای دوباره سراغ بهبود آمده. بهبودی که در سری سوم «پایتخت» حضوری محوری تر دارد، چراکه مهمان ناخوانده او یعنی خانواده محمودی باعث می شوند در این سری از سریال حضوری متفاوت را تجربه کند. مهران احمدی در حالی که مشغول تعویض لباس بود (پوشیدن لباس مخصوص بیماران در بیمارستان) با آغوش باز با ما همکلام شد.
مهران احمدی در حال پررنگ شدن!
مهران احمدی در خصوص بهبود و سریال «پایتخت3» می گوید: این بار قرار است بهبود حضور پر رنگ تری در سریال داشته باشد، چرا که همه کوچ می کنند و به خانه او می روند. همین مسئله باعث ایجاد موقعیت هایی می شود که جذابیت سریال را دو چندان خواهد کرد. در این شرایط بهبود به مراتب بیش از سری قبل درگیر ماجراهای خانواده معمولی است و حس می کنم «پایتخت 3» حتی از دو سری قبلی جذاب تر و با نمک تر هم باشد.
بالاخره آقای مقدم و محسن حساسیت بیشتری روی کار دارند و خود ما (بازیگران) نیز می دانیم که باید قسمت سوم جذاب تر باشد تا مخاطب جذب شود. این اولین بار است که تلویزیون سری سوم یک سریال را می سازد و می خواهد یک اتفاق بهتر را رقم بزند. یک بار سریال «زیر آسمان شهر» در سه سری ساخته شد که خیلی خوب نبود و همه اعتقاد داشتند ای کاش با همان قسمت اول به پایان می رسید. در «پایتخت» ماجرا فرق می کند. تا آنجا که من کار را دیدم و 9 ـ 10 قسمتی که تا به حال جلو رفتیم، پیش بینی من این است که اتفاقات شیرین تری نسبت به آن دو قسمت در راه است. پس از سریال «آوای باران» و نقش شکیب، خیلی سخت بود که بخواهم بیایم و در قالب بهبود قرار بگیرم. شک نکنید هر کاری غیر از «پایتخت» بود نمی پذیرفتم.
بخش عمده ای از این مسئله بر می گردد به اینکه مردم، «پایتخت» و شخصیت های این سریال را دوست دارند. همه جا از من می پرسند در سری جدید هم هستی یا نه؟ ضمن اینکه کار با آقای مقدم و خانم غفوری و تیم شان برای هر بازیگری یک اتفاق خوب است. اینجا همه چیز مرتب و منظم است و بازیگر هیچ دغدغه ای جز ایفای هر چه بهتر نقش ندارد.
حضور هومن حاجی عبداللهی
مشغول گپ و گفت با مهران احمدی بودیم که به یکباره تعدادی از دستیاران سیروس مقدم و البته بازیگران دور فردی جمع شدند. او هومن حاج عبدالهی بازیگر نقش رحمت خروس باز است. کاراکتری که از سال گذشته با پایتختی ها همراه شد. صدا پیشه عروسک دوست داشتنی پنگول که بازی اش در سریال پایتخت در شمال کشور به پایان رسیده، برای احوال پرسی به سراغ عوامل سریال «پایتخت» آمده بود. البته این یک خیال محض از سوی ما بود. این مسئله وقتی جدی شد که او و علیرضا نجف زاده مجری طرح سریال به گوشه ای رفتند تا هومن چک دستمزدش را دریافت کند، همین الان بهترین زمان برای این بود که با هومن حاج عبدالهی هم کلام شویم:
او می گوید: نقش من ادامه همان رحمت خروس باز سری دوم «پایتخت» است، با این تفاوت که حالا خروس او را کشته اند و او پس از فروش مال و اموال پدری وضع مالی اش خوب شده و کاراکتری متفاوت را بر هم زده است. کار با سیروس مقدم و گروهش برای هر بازیگری عالی است، چون او کارش را خوب می شناسد و بازیگر با آسودگی خاطر جلوی دوربینش می رود. باید از محسن تنابنده عزیز کمال تشکر را داشته باشم که انصافاً بهتر از خود من رحمت را می شناخت. او با لحن و بیان رحمت آشنایی کامل داشت و بر همین مبنا برای این کاراکتر می نوشت. نکته جالب درباره حضور من در سریال «پایتخت» این بود که روز 17 دی ماه کوچولوی من به دنیا آمد و من چون باید جلوی دوربین می رفتم، مادر و فرزند را رها کردم و به شمال رفتم تا از کار جا نمانم. داخل راهروی بیمارستان عمل، مهران احمدی دمر روی برانکارد خوابیده و محسن تنابنده او را به سویی می برد. سیروس مقدم اعلام حرکت می کند. امیر معقولی و تیمش به دنبال برانکارد حرکت می کنند. محوطه بیمارستان شلوغ است. دستیار کارگردان و عوامل کارگردانی از تعدادی هنرور برای چیدمان مردم در راهروهای بیمارستان استفاده می کنند. احمد مهران فر بارانی چرم قهوه ای اش را از تن در آورده و این نشان از آن دارد که گویا ارسطو در این پلان حضور ندارد و موقعیت برای صحبت با او آماده است.
احمد مهرانفر:
بگذاریم سر فرصت!
او می گوید: دوست دارم در مورد ارسطوی «پایتخت 3» پس از پخش سریال بنشینیم و گپ و گفت مفصلی داشته باشیم. ارسطوی سری جدید تفاوت هایی پیدا کرده که باید تو ببینی و بعد گپ و گفت داشته باشیم. او به خاطر همسر چینی اش کلاس زبان رفته، لحن و بیانش تغییر کرده و همین مسئله روی ویژگی های کاراکتر تاثیرگذار بوده است.
او ادامه می دهد: دوست دارم مخاطب عام و خاص به خصوص دوستانی که احساس می کردند شخصیت خنجری سریال «شاهگوش» شبیه به ارسطوی «پایتخت» است، بنشینند و سریال را خوب ببینند تا متوجه تفاوت های این دو کاراکتر از زمین تا آسمان شوند. شما کوچکترین نقطه اشتراکی میان این دو کاراکتر نخواهید دید، مگر در اینکه بازیگرش یک نفر بوده است. ارسطو و خنجری دو لهجه کاملاً متفاوت دارند و من روی هر دو لحن و لهجه وقت گذاشتم و کار کردم. شما اصولاً اگر به استایل و راه رفتن این دو شخصیت دقت کنید، متوجه خواهید شد ارسطو و خنجری هیچ ارتباطی با هم ندارند. درباره ارسطوی سری سوم «پایتخت» سر فرصت می نشینیم و گپ و گفت مفصلی می زنیم. به نظرم اگر چه ارسطو در طول این سریال حضور کمتری دارد، اما تاثیر و تفاوت هایی در نقش وجود دارد که جایگاه او را در این مجموعه حفظ کرده است.
محسن تنابنده با دیدن خشایار الوند و حسن وارسته نویسنده های سریال، به گوشه ای می روند و مشغول گپ و گفت و گو می شوند. از دور پیداست برای ادامه داستان یا احتمالاً فینال سریال هر یک نقشه هایی در سر دارند، از دور مشخص است که تنابنده در این سریال کار آسانی را پیش رو ندارد. واقعاً نگارش و بازی در سریالی با شرایط «پایتخت» کار طاقت فرسایی است که البته کار او را به 3-4 روز بیمارستان هم کشیده است. گروه برای ضبط آماده می شوند و دستیار کارگردان به سراغ محسن می رود. در گوشه ای ریما رامین فر و نسرین نصرتی به همراه دوقلوها نشسته اند و مشغول میل کردن ترشی جات مثل لواشک و... هستند. تا رامین فر با خشایار الوند گپ و گفتش تمام شود با نسرین نصرتی گپ می زنیم.
نسرین نصرتی:
درباره لهجه ام کلی تحقیق کردم
بازی کردن در سریال «پایتخت» برای من یکی از آرزوها بود. فهیمه را بیش از تمام کارهایی که تا به حال بازی کردم دوست دارم. این کاراکتر را خوب می فهمم و به شدت درک می کنم. این سومین همکاری من با آقای مقدم است پس از سریال «تا ثریا» و «پایتخت3» و حالا که دوباره افتخار همکاری با ایشان را پیدا کردم. کار با آقای مقدم برای من پر از آرامش ، امنیت و احترام بوده است. «پایتخت» برای من آنقدر عزیز است که حتی اگر یک سکانس هم بازی داشته باشم با افتخار در آن حاضر می شوم. باید بگویم مجموعه تیم خانم غفوری به کارگردانی آقای مقدم و نویسندگی آقای تنابنده طوری شکل گرفته اند که بازیگر خیلی زود راهش را پیدا میکند. آنها کمک هستند برای اینکه آدم خیلی زود به هدفش برسد. نصرتی در خصوص لهجه فهیمه به «بانی فیلم» می گوید: من تا آنجا که توانستم راجع به لهجه تحقیق کردم و سعی کردم با یکی از دوستانم که از آن خطه است ارتباط بیشتری داشته باشم. صدا و لحن را با او تمرین کردم. از تکیه کلام هایشان سؤال کردم و سعی کردم در ارتباط خوبی که با مردم عزیز استان مازندران دارم خوب بشنوم و صدا و لحن را ملکه ذهنم کنم. بازخوردی که از مردم مازندران در خصوص فهیمه و لحن و لهجه اش گرفتم، نشان از آن بود که اشتباه نکردم و حداقل به بیراهه نرفتم.
ریما رامین فر:
هما، همان هماست!
ریما رامین فر بازیگر نقش هما در خصوص کاراکتر هما در سری سوم «پایتخت» می گوید، همای «پایتخت3» با دو سری قبلی خیلی تفاوت نکرد، فقط دو سه سال بزرگتر شده، بچه هایش بزرگتر شده اند، درس او هم ظاهراً تمام شده، خودش آشپزخانه ای دارد و مستقل کار میکند و بخشی از هزینه های خانه بر عهده اوست. تغییر اساسی در او نمی بینیم هما همان هماست. من منتظر هستم سریال پخش شود و بازخورد مخاطبان را ببینم. تمام تلاش ما این است که سریال «پایتخت3» هم بتواند مثل هر سری قبلی نظر تماشاگران را جلب کند که امیدوارم که اینگونه باشد.
الهام غفوری DVD به دست وارد مرکز توانبخشی عمل می شود. مشخص است قرار است برای مهمانان سریال، بخش هایی از سری سوم «پایتخت» را پخش کند. او به محل پذیرایی و سالن آمفی تئاتر بیمارستان می رود و همه چیز را چک میکند. در همین لحظه رحمان سیفی آزاد مدیر مجموعه های تلویزیونی شبکه اول هم وارد میشود. او به سراغ سیروس مقدم می رود. وقتی خانم تهیه کننده از مرتب بودن اوضاع برای میزبانی از مهمانان مطمئن میشود، به خبرنگارانی که از سوی روابط عمومی شبکه اول سیما دعوت شده اند خوشامد گویی میکند. فرصتی کوتاه دارد تا از وضع و اوضاع تولید سری سوم «پایتخت» بگوید. با حضور مهدی فرجی مدیر شبکه اول سیما، غفوری از ما جدا میشود و به استقبال او می رود. فرجی سراغ مهمانان را می گیرد. گویا قرار است تا دقایقی دیگر تنی چند از نمایندگان مجلس به محل بیمارستان عمل برسند.
الهام غفوری:
پایتخت در دل موقعیت ها نگاشته می شود
ما بعد از پخش سری دوم «پایتخت» تصمیم به ساخت سری سوم داشتیم. چرا که در همان مراسم تقدیر از سریال های نوروزی آقای دارابی خودشان خواستار این مسئله بودند و مشخصاٌ نظر آقای ضرغامی و آقای فرجی نیز همین بود. ما یک زمانی طولانی درگیر این بودیم که به یک طرح و سوژه خوب دست پیدا کنیم که بتواند جذابیت و کشش لازم را ایجاد کند. در این مدت زمان طولانی که ذهن آقای تابنده درگیر این مسئله بود، به یک طرح و قصه ابتدایی دست پیدا کردیم. نظرمان از همان ابتدا این بود که سوژه ای را پیدا کنیم تا همه ما را به ساخت سری سوم راغب کند. در غیر این صورت واقعاً دور «پایتخت» را خط بکشیم. (نظر خود تلویزیون هم همین بود) سوژه و طرح کلی «پایتخت» آبان ماه در ذهن آقای تنابنده شکل گرفت و به من اعلام کرد که می توانیم «پایتخت3» را بسازیم. ما هم وقتی در جریان طرح قرار گرفتیم، مصمم بودیم که قصه جذابیت لازم را دارد و به این ترتیب بلافاصله نگارش کار آغاز شد. خشایار الوند هم به گروه اضافه شد و عملاً تیم نگارش شکل گرفت. پروسه پیش تولید «پایتخت3» به مراتب خاص تر از دو سری قبلی بود، به این دلیل که ما باید همه بازیگران دو سری قبل را جمع می کردیم این اتفاق برای همه رخ داد به جز احمد مهرانفر و دو قلوها که خداراشکر اگر چه دیرتر، اما بالاخره آنها هم به ما اضافه شدند. شاید باورتان نشود که فیلمنامه ما 3-4 بار بازنویسی شد، چرا که یکبار می گفتیم ارسطو را داریم و یکبار حس می کردیم که نکند او به ما نرسد! یکی دو بار آمدن او منتفی شد تا اینکه بالاخره با مذاکراتی که خود آقای فرجی با آقای میرباقری داشتند، شرایط مهیا شد تا ارسطو هم به تیم ما بپیوندد. دو قلوها هم که ماجرای خودشان را داشتند؛ حضورشان در سوئد و هماهنگی های لازم برای اینکه آنها بتوانند از مدارس شان اجازه بگیرند و... واقعاً آقای مهرانفر و دوقلوها روزهای آخر به ما اضافه شدند. به محض اینکه آنها رسیدند ما دو روز بعد کلید زدیم. فراهم کردن شرایط لوکیشن امسال به مراتب برای ما راحت تر بود، چون آشنایی کافی با شیرگاه داشتیم. حتی محل اقامت هم هماهنگ شده بود و می دانستیم هرکس امسال برود کجا مستقر خواهد شد. حتی از تهران می دانستیم کجا و در کدام محل کار خواهیم کرد. سفری در این راستا به ترکیه هم داشتیم. وضعیت اقتصادی و هزینه ها را سبک و سنگین کردیم. لوکیشن های مدنظر را بازدید کردیم و بازگشتیم. بعداً با جلو رفتن داستان و با توجه به زمان کمی که برای نگارش فیلمنامه داشتیم، کم کم به این نتیجه رسیدیم که سریال در خود ایران ساخته شود به مراتب بهتر است از اینکه ما بخواهیم درگیر اتفاقات و مسائلی بشویم که حتی نمی توانیم آن را پیش بینی کنیم. شما می دانید سریال «پایتخت» در طول کار و در دل موقعیت ها نگارش میشود، اینطور نیست که ما بتوانیم از پیش چیزی را برنامه ریزی کنیم و جلو ببریم. پس کار در خارج از کشور غیر ممکن بود . خدارا شکر تا امروز طبق برنامه پیش رفتیم. 80 درصد از کار ضبط شده است و فکر می کنم تا اواسط عید نوروز ما درگیر کار باشیم. امیدوارم تمام مجموعه های نوروز امسال بتوانند مخاطب تلویزیون را راضی کنند. سال نو را به همه مردم عزیز کشورم به خصوص اهالی استان مازندران که در ساخت این سریال یاری گر ما بودند، تبریک می گویم.
نگاهی به موسیقی «مازندران»
بدون شک یکی از نقاط عطف سریال «پایتخت» که شاید آنطور که باید به چشم نیامده تدوین و موسیقی سریال است. خشایار موحدیان با شناختی که از مذاق سیروس مقدم دارد، در این سالها همراه «پایتخت» بود و همزمان با آغاز تصویربرداری، تدوین کار را هم کلید زده است. او در گفت و گو با «بانی فیلم» از ساخت آنونس های کار نیز خبر می دهد، اما آریا عظیمی نژاد آهنگساز سریال «پایتخت3» برای این سری از سریال دست به کار ساخت موسیقی متفاوتی متناسب با فضای استان مازندران شده است.
آریا عظیمی نژاد در این باره می گوید:موسیقی «پایتخت3» نگاهی دوباره دارد به موسیقی مازندران. ما به خاطر داستان مان به سراغ مقامات جالب موسیقی این استان رفتیم. این مقامات موسیقی که با سرنا و نقاره نواخته میشود مربوط می شوند به کشتی سنتی مازندران که متأسفانه در این سالها به دست فراموشی سپرده شده است. ما در این سریال به کارکرد این مقام های موسیقی در فیلم پرداخته ایم و البته در کنار آن نغمات عاشقانه و روایی موسیقی مازندران را که خیلی می تواند به ما کمک کند مورد استفاده قرار دادیم. ما از استاد محمدرضا اسحاقی دعوت کردیم که به قائم شهر بیایند و به همراه گروه معتبر موسیقی «طبری» که سرپرستشان آقای جلال محمدی هستند در طراحی موسیقی این کار سود برده ایم. تعداد نوازنده هایی که امسال برای «سریال «پایتخت» می نوازند، علاوه بر آن دوستانی که از علی آباد کتول در سال های قبل هم بوده اند، فکر می کنم به حدود 20 تا 25 نفر برسد، سعی شده امسال به موسیقی سریال «پایتخت» پر و پیمان پرداخته شود.
پای صحبتهای نمایندگان درباره «پایتخت»
اما به جز مدیران ارشد شبکه اول سیما، نماینده پارلمانی صدا و سیما و جمعی از نمایندگان استان گلستان نیز از پشت صحنه سریال «پایتخت» دیدار کردند. در ادامه گزیده ای از صحبتهای چند نماینده در این باره می آید.
میر تاجدینی (نماینده پارلمان سازمان صدا و سیما)
سریال «پایتخت» مسائل متعدد اجتماعی را مطرح می کند و همین باعث می شود مورد توجه نمایندگان مجلس که ارتباطات گسترده ای با مردم دارند قرار بگیرد.
رحمت ا... نوروزی (نماینده علی آباد کتول)
سریال «پایتخت» مجموعه ای متناسب با فرهنگ اجتماعی ایران است که موضوعات تحکیم خانواده، شعائر اسلامی و اعتقادات مردم به خوبی در آن گنجانده شده است.
محمدجواد نظری (نماینده مردم کردکوی و بندر گز)
من یکی از طرفداران پر و پا قرص این سریال هستم. سریالی که مسائل فرهنگی مطرح شده در آن باعث تغییر رفتارهای غلط از جمله بی توجهی به سالمندان می شود.
عیسی امامی (نماینده مردم گرگان و آق قلا)
به نظرم «پایتخت 3» جذاب تر از مجموعه های قبلی خواهد شد. به ویژه این که سریال توجه خاصی به مسائل فرهنگی و اعتقادات مردم و همچنین فرهنگ و ادب بومی منطقه دارد.
در ادامه بخش هایی از سریال برای حضار پخش شد که اتفاقاً توجه حاضران را جلب کرد. نکته جالب در سریال «پایتخت» را می توان در بحث کارگردانی، قاب بندی ها، دکوپاژ و جلوه های ویژه بصری جستجو کرد.
عضو پر کار و بدون استراحت «پایتخت» محسن تنابنده از همین الان قرار گذاشت تا پس از تعطیلات نوروز مهمان یک فنجان چای «بانی فیلم» بشود تا به جز نگارش سریال «پایتخت» به همراه همکارانش با ما راجع به کاراکتر نقی در «پایتخت 3» (قهرمان کشتی پیشکسوتان) گپ و گفت مفصل بزند.
مجتبی احمدی/ بانی فیلم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفت و گو با دکتر محمدهادی همایون روند«ظهور» را از آغاز تاریخ تا بازه کنونی بررسی کرده ایم
عزیز حسنویچ، مفتی اعظم کرواسی در گفتوگو با «جامجم»مطرح کرد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد