جام جم سرا: متهمان که مهرداد و یوسف نام دارند، یکسال قبل به اتهام قتل دختری به نام پریا بازداشت شدند. اولین برگ این پرونده قتل با تماس زنی که ساکن مجتمعی در شهرک اندیشه شهریار بود، تنظیم شد. این زن به ماموران خبر داد جسد غرق در خون دختری در محوطه مجتمع افتاده است. ماموران دقایقی بعد با حضور در محل، تحقیقات را آغاز کردند. پلیس متوجه شد این دختر از بلندی به پایین افتاده است. با توجه به اینکه پنجره واحدی در طبقه پنجم باز بود ماموران پی بردند این دختر احتمالا از آن طبقه سقوط کرده است.
زنی که جسد را پیدا کرده بود به پلیس گفت: «این دختر در مجتمع ما غریبه است و اولینبار بود که او را میدیدم. زمانی که وارد مجتمع شد او را با دوپسر جوان سوار بر ماشینی مدلبالا دیدم. بعد از حدود یکساعت دیدم جسدش روی زمین افتاده است.»
جسد با دستور بازپرس پرونده به پزشکیقانونی انتقال داده شد و بازپرس دستور داد درباره گفتههای تنها شاهد پرونده تحقیقات انجام گیرد. این در حالی بود که ماموران با پیداکردن اوراق هویتی دختر جوان متوجه شدند او پریا نام دارد و ۱۶ساله است. این دختر در کرج زندگی میکرد و پدرومادرش گمشدن او را به پلیس خبر داده بودند. در حالی که بازپرس دستور داده بود ماموران مکالمات تلفنی و ارتباطهای پریا را مورد بررسی قرار دهند جوانی بهنام مهرداد خودش را به پلیس معرفی کرد و گفت او کسی بود که همراه پریا وارد مجتمع محل حادثه شد.
مهرداد به ماموران گفت: «حدود دوماه قبل از این حادثه با پریا آشنا شدم. من با پدرم در نمایشگاه اتومبیل کار میکنم و با پریا هم همانجا آشنا شدم. مدتی بعد از اینکه فقط تلفنی با هم در ارتباط بودیم به او وابسته شدم و به پریا گفتم در صورتی که در مدت دوستیمان با هم رابطه خوبی داشتیم و مشکلی به وجود نیامد از او خواستگاری میکنم. پریا هم نسبت به من ابراز وابستگی میکرد. هرچند به خواستگاریاش نرفته بودم اما او را مثل نامزد خودم میدانستم. روز حادثه من و یکی از دوستانم به نام یوسف سوار ماشین شدیم. سپس با پریا هم تماس گرفتم و گفتم برای اینکه چندساعتی کنار هم باشیم او هم بیاید. سر راه پریا را هم سوار ماشین کردیم. با هم به مجتمعی در اندیشه رفتیم. پدرم در آنجا آپارتمانی داشت که کلیدش دست من بود. دور هم نشسته بودیم که یکدفعه چند پیامک برای پریا آمد. تغییر چهره او نشان داد فرستنده، شخصی غریبه است و انتظار نداشت چنین پیامکی برایش فرستاده شود.»
مهرداد ادامه داد: «چند تماس با پریا گرفته شد و من به او مشکوک شدم. از او خواستم تلفنش را به من بدهد تا ببینم چه کسی پشت خط است، قبول نکرد و مطمئن شدم او با پسر دیگری ارتباط دارد. ما با هم دعوا کردیم. برای اینکه یوسف در این درگیری دخالت نکند به اتاق رفتیم و من به پریا گفتم حالا که این کار را کرده است دیگر با هم ازدواج نمیکنیم و بهتر است دنبال زندگی خودش برود. پریا گریه کرد. گفتم او را نمیبخشم و باید از هم جدا شویم یکدفعه به سمت پنجره رفت و خودش را به پایین پرت کرد. شوکه شده بودم و نمیدانستم او چطور این کار را کرد اصلا کارهایم دست خودم نبود یوسف وارد اتاق شد. سپس هر دو از ترس فرار کردیم و بلافاصله از محوطه خارج شدیم اما بعد تصمیم گرفتم خودم را به ماموران معرفی کنم.»
ماموران پلیس بعد از شنیدن این اعترافات یوسف را هم بازداشت کردند. این جوان مدعی شد اصلا در جریان خودکشی پریا نیست و زمانی متوجه موضوع شد که دوستش گفت پریا خودش را از پنجره به بیرون پرت کرده است. هرچند این دو جوان قصد داشتند موضوع را خودکشی جلوه دهند، اما یافتههای بازپرس پرونده چیز دیگری را نشان میداد. نحوه بهزمینافتادن پریا نشان میداد او خودش را پرت نکرده بلکه به سمت زمین پرتاب شده است ضمن اینکه پتویی در راهروی آپارتمان پیدا شد که با توجه بهنحوه زمینافتادن مقتول میشد حدس زد احتمالا او را روی پتو گذاشته و از پنجره به بیرون پرت کردهاند. همچنین متهمان بعد از وقوع حادثه سعی نکردند به پریا کمک کنند و بلافاصله محل را ترک کردند. با توجه به این یافتهها قرار مجرمیت علیه دو متهم صادر و پرونده با تایید دادیار، اظهارنظر برای صدور کیفرخواست آماده شد. مطابق کیفرخواست صادرشده و با توجه به شکایت خانواده پریا، مهرداد متهم است با مشارکت دوستش یوسف دختر ۱۶ساله را به قتل رسانده است.
این دو بهزودی در شعبه ۷۷ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه خواهند شد.|شرق|
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد