کیانوش «آوای باران» : کلاه گیس ندارم، موهایم را فر شش ماهه کرده اند!

کد خبر: ۶۳۶۹۷۱
کیانوش «آوای باران»  : کلاه گیس ندارم، موهایم را فر شش ماهه کرده اند!

بازیگر نقش کیانوش در «آوای باران» که به گفته‌ی خودش در خیابان کم تردد می‌کند، درباره‌ی بازتاب این نقش در بین مردم، می‌گوید: یکسری از مخاطبان کار را آنقدر جدی دنبال می‌کنند که می‌گویند «باران» حق توست؛ به خاطر اینکه در این سال‌ها تو هوایش را داشتی. یکسری هم می‌گویند بگذار «باران» را فرید خوشبخت کند، او آدم حسابی است.

مهران رنجبر در خصوص خط قصه این سریال و همکاری‌اش با حسین سهیلی‌زاده گفت: هر سریالی نقاط ضعفی دارد، اما سریال «آوای باران» بابی است برای مسائلی که پیش از این خط قرمز بوده و اکنون نیست. کسانی که برای اولین‌ بار به این مسائل و خط قرمز‌ها می‌پردازند، ضعف‌هایی خواهند داشت. هر چند خیلی چیزهاست که نتوانستیم از کودکان کار نشان دهیم اما همین هم خیلی سخت بود.

وی درخصوص همکاری‌اش با حسین سهیلی‌زاده گفت: سال گذشته قرار بود در سریالی به کارگردانی وی که نقش اصلی هم بنده بودم، بازی کنم اما کار خوابید و یک سریال دیگری جایگزین شد. سهیلی‌زاده پس از اجرای نمایشنامه تئاتری با عنوان «ریچارد سوم» از ویلیام شکسپیر به شیوه نقالی در فرانسه، پیشنهاد کاراکتر «کیانوش» را به من داد که من نیز استقبال کردم.

او ادامه داد: داستان «آوای باران» مثلث عشقی دارد اما نه به آن شدت. در آن مثلث اتفاقی پیش می‌آید که عجیب و غریب و غافلگیرانه است. ما خودمان به عنوان بازیگر این مجموعه سه قسمت فینال کار را نمی‌دانیم که چه اتفاقاتی قرار است بیافتد و چگونه سریال به فینال برسد.

او که پیش از این در سریال‌هایی همچون «نون و ریحون» و «پنج کیلومتر تا بهشت» نیز ایفای نقش داشته است ایفای نقش در سریال «آوای باران» را مدیون تجربه‌اش در تئاتر دانست و گفت: کیانوش جزو کاراکترهایی است که ابعاد مختلفی دارد و ساده نیست. خیلی سال‌ها بود که جریان بچه‌های کار را می‌دیدم اما بیشتر اوقات به آن‌ها کمک می‌کردم و نمی‌دانستم که چطور سازمان‌دهی می‌شوند تا اینکه بازیگر نقشی شدم که جزو بچه‌های کار بودم و تازه متوجه شدم که بچه‌های کار، بی‌سرپرست یا بدسرپرست سازماندهی خاصی می‌شوند و در بیغوله‌هایی یک نفر مسئولیت‌شان را بر عهده دارد و همه پول‌هایشان را در اختیار می‌گیرد.

رنجبر یکی از جذابیت‌های سریال «آوای باران» را بازی در نقش «کیانوش» دانست و گفت: «کیانوش» پسری بی‌گناه است. او کسی است که شلیک باعث مرگ مادرش شده است و دست به چنین کارها می‌زند. در عین حال فردی است که از مواد متنفر است، تا جایی که می‌تواند دزدی نمی‌کند و تلاش می‌کند از زندگی که دارد بیرون بیاید.

بازیگر نقش کیانوش از لوکیشنی که در «آوای باران» خانه او محسوب می‌شود، به عنوان یک بیغوله یاد کرد و گفت: زیرپل مدیریت، لوکیشن کیانوش است. من اوایل باورم نمی‌شد این کیانوش آنقدر واقعی است و همه چیز آنقدر واقعی پیش می‌رود که حتی گاهی اوقات در آنجا در حین تصویربرداری بچه‌های کار واقعی را می‌بینم. در حال حاضر نیز مردم یک جمله می‌گویند و آن اینکه این سریال واقعیت جامعه را نشان می‌دهد. به نظر می‌رسد هر چه مسائل اجتماعی و مشکلات اجتماعی را در قالب قصه و ملودرام اجتماعی بیان کنی، مخاطب بیشتر جذب می‌شود.

رنجبر گفت: دیده شدن سریال «آوای باران» نتیجه‌ی یک قصه خوب است که در عین حال به یک مسأله مهم در جامعه و کودکان کار می‌پردازد. به عقیده من این سریال را خیلی‌ها می‌بینند. در این چند سال خیلی سخت بوده که مخاطبی را که پای سریال‌های ترک ماهواره‌ای می‌نشیند، جذب سریال‌های خودمان کنیم.

خوب است که خوراک فرهنگی و قابل ملموس‌تری به مخاطبا‌نمان بدهیم. تکدی‌گری مسأله‌ای است که سال‌هاست در تهران اتفاق می‌افتد و کمک مردم اشتباه است. اما فکر می‌کنم این سریال تأثیر خوب بر روی مخاطب و فرهنگ مردم گذاشته است.

بازیگر نقش کیانوش در پایان درخصوص گریم موهایش گفت: در ارتباط با نقشم از کلاه‌گیس استفاده نکرده‌ام و موهای خودم است، اما گریمور موهایم را فر شش ماهه کرده است.  (ایسنا)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
آزاده
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۴۰ - ۱۳۹۲/۱۰/۳۰
۰
۰
ب نظر من بودن یك یا چند تا از بازیگران مورد علاقمون در سریال نباید باعث بشه كه بعد منفی كار رو ندیده بگیریم...
این كار یعنی آوای باران كمی تا قسمتی عجیبه و منفی و ب دور از در نظر گرفتن شعور مخاطب...
اولین مشكلش هم نویسندگیشه...نویسندگی ای كه كارگردان از اون ب نام خلاقیت نام می بره اما خلاقیتی در اون نیست
كپی برداری ناشیانه از داستان معروف الیور توییست
داستانی كه زیباییهای خاص خودش رو داشت و با وجود رنگهای خاكستری و خیابونها و بعضی مردم چرك و نامطبوعش اما ب دل نشست
چرا ما یاد نگرفتیم كمی متعادل باشیم؟؟؟
همیشه یك وجه از زندگی در ما اغراق آمیز تر از وجوه دیگه است
مثل شخصیتهای نابسامان این داستان
همشون ی بخش كاملا اغراق آمیز دارن
ك بسیار عجیبه و باور ناپذیر
نویسنده یا كارگردان.... این رمان معروف رو هندی كرده.. به جای الیور داستان دختری به نام باران رو انتخاب كرده...بارانی ك بیشتر غلو می كنه و انگار با بزرگ شدن توی جمع تكدی گران...فیلسوف بار اومده تا یه دختر زجر كشیده...یهو قلدر و قداره كشه...بعد آروم و ناز نازی!!!!
بعد هم ك خیلی زود بزرگش می كنه و فرید رو می فرسته دنبالش.... نقشی كه واقعا مصنوعیه. یك پسر جوون مدیر! بطور تصنعی نمازخون و مومن....نقشی كه اصلا باور پذیر نیست... نمیدونم توی سریال خبری از پلیس هست؟! این فرید كه مثلا مدیر ستاد جمع آوری بچه های خیابانیه نفوذ و قدرت ماموران اف بی آی رو داره و یك تنه همه كار میكنه؟؟!!!! حتی در یك قسمت دیدم كه به پلیسها هم دستور میداد و یا میگفت تا هروقت بخوام نگهش میدارم! خوب این یعنی چی؟؟ این یعنی خلاقیت؟؟؟
مهران احمدی ...مثلا شده شبیه شخصیت فاگین رمان وزین بینوایان ....طراحی این شخصیت اولین و مهم ترین توهینیه ك به مخاطبان باسواد تلویزیون و خوانندگان رمان الیورتویست می شه....
اصلا چرا باید به جای پرداختن به كودكان كار و خیابانی و اصل قرار دادن اونا... دختری مثل بیتا و مادر و پدر اونو اصل داستان قرار داد؟؟؟.
بیتا درسته ك نمونه دختری بی تربیت و بسیار دریده س... هیچ احترامی هم به بزرگترهای خودش نمی گذاره...اما ب نظر من روون بازی می كنه...تصنعی نیست...ولی خوب كاراكتر داستان دیگه خیلی گستاخی رو از حد گذرونده... برای رسیدن به پسر مورد علاقه خودش مقابل همه وای میسته... ی نوع آموزش بازی و معامله با پدر و مادره انگار برای رسیدن به خواسته های غیرمنطقی.... اصلا جا زدن بیتا به اسم باران چی بود؟؟ و چرا طاها باید نگران مال و اموالش باشه؟؟ یعنی اسم اینم خلاقیته یا كش دادن الكی داستان و نادیده گرفتن شعور ما؟؟؟ ثبت احوال هم بووووووووووووق تشریف داره یعنی آیا اونوقت؟
بعد نقش طاها...من خودم ب شخصه آرامش و متانت آقای پگاه رو می پسندم...ن در این سریال..كلا...اما این نویسنده محترم و كارگردان عزیز چرا اینقدر ی پدر رو خنگ تصور كردن؟؟ مثلا فكر كن جای اینكه دخترت 26 سالش باشه 18 سالش باشه تازه فقط یك نشونه خال از بچه یاد پدر هست؟! پس هر خالداری!!!! رو بیارن به عنوان دختر قبول داره آیا؟؟؟
آوای باران هم همینه...فصل اول سریع و بی منطق تمام شد و رسیدیم به فصل دوم...حالا هم انقدر كشش دادن و شورشو درآوردن...بعدم توی یكی دو قسمت آخر می خوان همه رو بكنن قدیس و زندگی شیرین می شود؟؟؟

من فكر می كردم تماشای سریالی مثل آوای باران می خواد موضوع مهمی مثل كودكان خیابانی و مافیای تكدی گری رو برای من افشا و اطلاع رسانی كنه...ولی دیدم نه.... داستان همون عاشقانه های هندی همیشگیه.....
و از اون بدتر...مردم دیگه حالا به جای تماشای دغدغه سازمان بهزیستی و دیدن سریالی دراماتیك و در عین حال آموزشی و اجتماعی در آوای باران منتظرند تا ببننند نتیجه عشق بیتا و سینا و باران، فرید و كیانوش چ میشه!!!!.این هم از دست پخت جدید تلویزیون برای رفع یك معضل اجتماعی و البته مبارزه با ماهواره!!!!
تازه به به و چه چه همه هم بلنده...و نصف بیشتر ك چ عرض كنم....بالغ بر نود درصد این به به و چه چه ها ب خاطر حضور بازیگر مورد علاقشونه در سریال...و از اون بدتر ك بی هیچ نگاه علمی ای هر گونه نقد رو هم مغرضانه سركوب می كنند و جوابهای غیر منطقی می دن...
ما هممون هنرمندی رو دوست داریم و كارش رو می پسندیم...اما بی عیب ك نیستن...قرار نیست با حضور اون در سریالی ضعف اصلی سریال یا فیلم رو ندیده بگیریم....این سریال ضعیفه...بسیار هم ضعیفه....
ب قول آقای خسروی عزیز ك گفتن خیلی وقته نشستم و دست زیر چونه تلویزیون تماشا نكردم...باید گفت...آره...ما عادت كردیم فیلم ها و سریالهامون رو ب خاطر حضور شخصی ك دوسش داریم تماشا می كنیم بدون این ك بدونیم چ هزینه ای صرفش شده و چ پیامی قرار بوده برامون داشته باشه...
خداییش...رو راست و وجدانی...ما هنرمندمون رو ب خاطر تیپ و ظاهرش انتخاب نمی كنیم؟؟ اگه نه...پس چرا این روزا خیلی از مرد اولای سینمای دیروز ب فراموشی سپرده شدن و تو اوج تنهایی و شاید تنگدستی دارن این دنیا رو سر می كنند...اگه نه...و اگه از روی دلایل علمیه...چرا خیلی از پیشكسوتهامون رو در اوج بیماری داریم و ب یادشون نیستیم؟؟؟
هنر فقط تو دستای اونایی نیست ك الان چهرشون ب واسطه یه سری كار واقعا ضعیف و بی معنا تو دیده...ما مردم متاسفانه یادمون رفته...خیلی چیزا رو یادمون رفته...صفحه می زنیم...طرفداری می كنیم...لایك می كنیم...قربون صدقه میریم...ك چی؟؟
ك بگیم هنر دوستیم؟؟ واقعا هنردوستیم یا آدم دوست؟؟
اگه هنر دوستیم چرا برای یكی مثل مهرآرا ك دو پاشو از دست داد صفحه نزدیم؟؟ چرا سعدی افشار ك تو تنگدستی و تنهایی فوت كرد امسال برامون اسطوره نیست؟؟
چرا قربون صدقه یكی مثل جمشید مشایخی نمی ریم ك اوج هنره و بیمار؟؟ یا شهلا ریاحی رو شناختیم؟؟
نخیر..
پاسخ جام جم سیما: با تشكر از نقد شما كه احتمالا ركورد طولانی بودن كامنت ها را شكست... خواندیم و استفاده كردیم... هر چند با برخی جاهایش موافق نیستیم. موفق باشید.

نیازمندی ها