در پخش سریالهای پربیننده تلویزیونی در سالجاری، یک نکته پررنگتر بود و آن حضور تعداد زیادی از بازیگران جوان به عنوان چهرههای محوری سریالهای مختلف بود.
از این حیث، امسال و بویژه در ماههای اخیر، سریالهایی چون پژمان (سروش صحت)، خرده ستمگران (مسعود شاهمحمدی)، یادآوری (حجت قاسمزاده اصل) و آوای باران (حسین سهیلیزاده) از این نظر در معرفی نسل نوی بازیگران تلویزیونی شاخص بودند.تلویزیون در سه دهه اخیر بارها کارخانه معرفی بازیگران جدید بوده است:
بازیگرانی که یا مثل ستارهای سوسو میزنند و بعد خاموش میشوند و گاه بنا به ملاحظاتی، تداومی جالبتوجه پیدا میکنند و در کار خود، چهره میشوند.گپی کوتاه با چند نفر از این بازیگران نوظهور را پیشرو داریم.
روزبه حصاری: تلاش میکنم درست قدم بردارم
روزبه حصاری اولین تجربه بازیگریش را در سریال «یادآوری» پشت سر گذاشت و به اعتقاد بسیاری، از این تجربه هم توانست نمره قبولی بگیرد، چرا که او در اولین کار تصویریش باید نقش علی علایی کاراکتر اعدامی را بازی میکرد که بعد از اعدامش زنده شد و زندگیش دستخوش تغییرات زیادی شد.
او مجبور شد به خاطر این نقش یک سال با کابوس مرگ زندگی کند و حتی در سردخانه بخوابد تا نقشش باورپذیر از کار درآید. حالا این اولین تجربه موفق برای او مسئولیتهای زیادی هم به دنبال دارد، چرا که او باید در ادامه با دقت بیشتری عمل کند تا نقشهای آیندهاش باورپذیرتر از کار درآید. با ما همراه باشید تا به این موضوع پی ببرید که روزبه حصاری برای آینده حرفهایش چه برنامههایی در سر دارد.
فکر میکنم برای یک بازیگر هیچ چیز جذابتر از این نیست که اولین تجربه بازیگریش با استقبال مخاطب مواجه شود، اتفاقی که برای شما در این سریال رخ داد؟
همانطور که خودتان هم در سوالتان به این موضوع اشاره کردید این سریال اولین تجربه کار تصویری من بود. به همین علت برایم بسیار مهم بود چون برای یک بازیگر، اولین انتخابش بسیار تعیینکننده است، چرا که آینده حرفهایش به نوعی مشخص میشود.
حالا که به خاطر این سریال به نوعی آینده کاریتان مشخص شده، قصد دارید بعد از نقش علی، چه نقشهایی را بازی کنید؟
من به بازی در نقشهای متفاوت و خاص علاقهمند هستم و معتقدم اگر در ادامه باز هم به سراغ تکرار نقش علی بروم، نمیتوانم چندان موفق ظاهر شوم. کلیشه آفت یک بازیگر محسوب میشود و به نوعی او را به سمت سکون سوق میدهد.
رسیدن به شهرت در رسانه همهگیری چون تلویزیون، شاید در ظاهر ساده به نظر برسد، اما به همان نسبت ماندگاری در این رسانه سخت است.
دقیقا همین طور است. تلویزیون به واسطه حجم انبوه مخاطبانش خیلی زود بستر را برای دیده شدن یک بازیگر بویژه اگر کار اولی باشد فراهم میکند، اما به همان نسبت میزان مسئولیت آن بازیگر را بالا میبرد و اگر بازیگر در انتخابهای بعدیش دچار اشتباه شود ممکن است دچار فراموشی شود و تلویزیون کارکرد گذشته را برایش از دست دهد.
به نظرتان یک بازیگر تازه کار که ابتدای فعالیت کاریش است تا چه حد میتواند این میزان را مدیریت کند و انتخابهای درستی داشته باشد؟
جواب این پرسش به ویژگی فردی هر بازیگری باز میگردد و اینطور نیست که شما بتوانید نسخهای یکسان برای افراد بپیچید، اما خودم تمام تلاشم را میکنم تا گامهای بعدیم را هم درست بردارم. در هر حال من برای بازی در این نقش تستهای زیادی را پشت سر گذاشتم و در نهایت کارگردان یادآوری من را از بین 350 بازیگر انتخاب کرد. به هر حال من برای رسیدن به نقش علی شرایط دشواری را پشت سر گذاشتم، شرایطی که ناخواسته من را برای مقابله با شرایط سخت آمادهتر کرد.
هستی مهدوی فر: شهرت، هدف اصلی من نیست
هستی مهدویفر هر چند پیش از بازی در سریال «مادرانه» بازیگری در تلویزیون را به واسطه سریال «جراحت» تجربه کرده بود، اما در این سریال او به گونهای دیگر به مخاطبان معرفی شد، چرا که در این اثر نقش متفاوتی را تجربه کرد.
شما در دو سریال پر مخاطب تلویزیون یعنی جراحت و مادرانه بازی کردید به نظرتان چرا بازیگر در تلویزیون بیش از مدیومهای دیگر دیده میشود؟
بخش زیاد این موضوع به خاصیت تلویزیون که در خود نوعی دیده شدن را به همراه دارد، باز میگردد و بخش دیگرش به این دلیل است که مردم در همه جای دنیا بویژه در کشور ما بیشتر از آنکه اهل سینما و تئاتر باشد، اهل تماشای تلویزیون است، چون حس میکند در این شرایط در عین حال که در خانه و کنار اعضای خانوادهاش است میتواند برنامه یا سریال مورد علاقهاش را دنبال کند.
در این شرایط معمولا یک بازیگر تلویزیونی به واسطه حضور در این رسانه خیلی زود به شهرت میرسد، اما خب گاه پیش میآید که نمیتواند این شهرت را حفظ کند. علت این موضوع چیست؟
به نظرم این موضوع بشدت به شخصیت هر بازیگری باز میگردد. اینکه تعریفش از بازیگری چیست و دوست دارد چگونه در این حیطه فعالیت کند. برخی بازیگران صرفا به پرکاری فکر میکنند و در این میان بدون توجه به کیفیت نقش به نوعی خودشان را ارزان میفروشند و حاضرند در تله فیلم و سریالهای مختلفی در هر درجه کیفی بازی کنند.
و ظاهرا این اتفاقی است که شما از آن پرهیز میکنید؟
بله، بشدت. هدفم از بازیگری هیچ گاه صرف دیده شدن و شهرت یا کسب درآمد نبوده است. شاید این مسائل دغدغه هر کسی باشد و من هم گاه به آنها فکر کرده باشم، اما این موضوع هیچ وقت باعث نشده بخواهم هنر خودم را ارزان بفروشم و در هر کاری حضور داشته باشم، چون هدفم در بازیگری رسیدن به ماندگاری است، برای من محبوبیت به مراتب مهم تر از شهرت است و به همین دلیل حاضرم پای بیکاریهایم بایستم، اما در هر اثری بازی نکنم.
نیلوفر پارسا: باید از بیتای «آوای باران» جدا شوم
بیتا، نقشی است که یکی از محورهای اصلی سریال جدید و پربیننده حسین سهیلیزاده (آوای باران) به شمار میرود. سهیلیزاده این بار هم مثل سریالهای پرمخاطب شاخصاش، چهرههای جوان زیادی را به تلویزیون معرفی کرده است که یکی از آنها نیلوفر پارسا، بازیگر نقش بیتاست.
به نظرتان بازی در تلویزیون برای بازیگران جوان، یک سکوی پرش محسوب میشود؟
به نظر من صددرصد این رسانه برای بازیگران بویژه بازیگران جوان یک سکوی پرتاب محسوب میشود، چرا که این امکان را در اختیار آنها قرار میدهد تا با حجم انبوهی از مخاطبان ارتباط برقرار کنند.
به همین دلیل برای بازیگری مدیوم تلویزیون را انتخاب کردید؟
بر کسی پوشیده نیست که بازی در این رسانه باعث بیشتر و بهتر دیده شدن یک بازیگر میشود، اما من در کنار این موضوع به مسائل دیگر نظیرفیلمنامه خوب و کارگردان توانا هم فکر میکردم که خوشبختانه این مهم برای من در سریال اتفاق افتاد.
فکر میکردید بتوانید با آوای باران در جذب مخاطب موفق عمل کنید؟
راستش را بخواهید این موضوع با توجه به رزومه درخشان کارگردان این کار و فیلمنامه خوب و نقشی که برای من در نظر گرفته بودند تا حدی قابل پیشبینی بود.
سهیلیزاده طی سالهای اخیر همواره به بازیگران جوان اعتماد و با میدان دادن به آنها بستر را به نوعی برای دیده شدنشان فراهم کرد.
با اینکه ریسک بالایی دارد، اما ایشان به جان میخرند و خب در این میان هم همواره ریسکشان جواب داده و ایشان خروجی خوبی داشتهاند و بازیگران جوانی را در این رسانه معرفی کردهاند.
در این میان نیمی از راه را سهیلیزاده طی کرد، یعنی انتخاب و معرفی چهرههای جدید. حال به نظر شما بازیگران جوانی نظیر شما باید چه کار کنند تا در این رسانه ماندگار شوند؟
بهترین کار این است که بازیگر در قالب آن نقشی که در آن دیده شده دیگر ظاهر نشود و از آن تا مدتها فاصله بگیرد و تواناییاش را در قالبهای جدید محک بزند. کاری که من تصمیم دارم انجام دهم و از بیتا آوای باران جدا شوم.
آزاده زارعی: بیکاری از تکرار بهتر است
آزاده زارعی که پیشتر با فیلم سینمایی «آمین خواهم گفت» سامان سالور به مخاطبان معرفی شده بود این روزها با ایفای نقش متفاوت و به نوعی اول سریال آوای باران مهمان خانههای مردم است. با او که تجربه اول بازیگریش را در مدیوم تلویزیون پشت سر گذاشت درباره حضور در تلویزیون و آینده بازیگریش صحبت کردیم.
به نظرتان چرا یک بازیگر به واسطه بازی در یک اثر تلویــــزیونی بیشتر دیده میشود؟
بخشی از این موضوع به این دلیل است که تلویزیون طی سالهای اخیر به یک عضو ناخوانده در خانوادهها بدل شده است و دیگر در دور افتادهترین مناطق هم هر خانوادهای یک تلویزیون دارد و به نوعی پذیرای این رسانه در حریم خصوصیاش است و خب در این شرایط طبیعی است افراد ترجیح میدهند اوقات فراغتشان را با این رسانه کنار دیگر اعضای خانواده طی کنند و همین موضوع به خودی خود باعث میشود حضور در این رسانه در قیاس با دیگر کارها از ابعاد بیشتری برخوردار باشد.
پس این میزان دیده شدن را به دلیل در دسترس بودن آن میدانید؟
در کنار این موضوع تلویزیون مغناطیس عجیبی دارد که هر کسی را به سمت خود جذب میکند و از این جهت قابل مقایسه با هیچ رسانه دیگری نیست، چرا که اثرگذاری خیره کنندهای دارد.
حال به نظرتان در این میان بازیگری مانند شما که به واسطه این رسانه دیده شده است برای ماندگاری در این رسانه باید چه کاری انجام دهد؟
در درجه اول باید در انتخابهایش دقت بیشتری به عمل بیاورد و به سراغ نقشهایی برود که در عین متفاوت بودن باورپذیر است و مخاطب میتواند با آن ارتباط برقرار کندو سریالی که در آن حضور پیدا میکند با فضای جامعه همخوانی داشته باشد.
یعنی در ادامه ما چنین انتخابهایی از شما خواهیم دید؟
من همه سعیام را میکنم، چرا که بر این باورم کم کاری یا حتی بیکاری بهتر از آن است که شما مدام خودتان را با یک نقش تکرار کنید، چرا که در این صورت مخاطب دیر یا زود شما را فراموش میکند.
متین ستوده: باید از تکرار فرار کرد
متین ستوده هم این روزها سریال «یادآوری» را از شبکه آیفیلم در حال پخش دارد سریالی که اولین تولید مستقل این شبکه به شمار میرود و تا اینجای کار هم با اقبال مخاطبان مواجه شده است. او در این سریال ایفاگر نقش شیوا بود؛ نقشی چالشبرانگیز که برای بازیگر تازه کاری نظیر ستوده ایفای آن خطر بزرگی به شمار میرفت. گرچه او قبل از این نیز در سریالهایی چون سه دونگ سه دونگ و... بازی کرده بود اما ایفای نقش یک سبب شد بازی او بیشتر دیده شود.
شما به خاطر بازی در سریال یادآوری این روزها مشهور شدید، فکر میکردید این اثر، آن هم در شرایطی که از آیفیلم پخش میشد، تا این حد بتواند مخاطبان را با خود همراه کند؟
هر چند پیش از ساخت یک اثر نمیتوان پیشبینی درستی نسبت به میزان موفقیت آن داشت، اما راستش را بخواهید من وقتی فیلمنامه این کار را خواندم به قدری جذب آن شدم که بدون هیچ مکثی بازی در این کار را پذیرفتم چون با توانمندیای که از حجت قاسمزاده سراغ داشتم میدانستم او بخوبی از پس این کار برمیآید و این سریال میتواند جدا از شبکهای که در اختیار دارد مخاطبان زیادی را با خود همراه کند. در هر حال خوشحالم که پیش بینیام در مورد این کار به واقعیت بدل شد و این اثر توانست از سوی مخاطبان نمره قبولی بگیرد.
بسیاری بر این باورند که تلویزیون نسبت به سایر رسانهها زمینه بیشتری برای دیده شدن در اختیار افراد و بویژه بازیگران قرار میدهد چقدر با این موضوع موافق هستید؟
فکر میکنم کمتر کسی از جادوی تلویزیون بیاطلاع باشد، چرا که این رسانه در طول سالها ثابت کرده میتواند امکان دیده شدن را برای افراد فراهم کند، ولی این مساله هم ثابت شده اگر افراد نتوانند از این موضوع بخوبی بهره بگیرند ممکن است به همان نسبت زود فراموش شوند.
در این شرایط باید چه تدبیری اتخاذ کرد تا جلوی این فراموشی گرفته شود؟
موضوع فراموشی اتفاقی است که ممکن است هر فردی بنا به شرایطی که در آن قرار دارد به انواع مختلف در تلویزیون تجربه کند، چرا که شما تا وقتی به واسطه یک نقش خوب روی آنتن هستید همه تعریف میکنند و از شما حرف میزنند اما به محض اینکه کم کار شوید یا نقش ضعیفی را بازی کنید ممکن است از یادها بروید. در این شرایط بهترین کار این است که شما انتخاب هوشمندانه و درستی داشته باشید و ازقالب تکرار خارج شوید و به سمت کاراکترهایی بروید که از نقشی که به واسطه آن دیده شدید، دور باشد.
شما قصد دارید بعد از سریال یادآوری چنین کاری را انجام دهید؟
تمام تلاشم را برای این مهم تا اکنون به کار بستم که دیگر شیوا را تکرار نکنم. با اینکه همین الان نقشهایی شبیه شیوا به من پیشنهاد میشود، اما در مقابل آن مقاومت کردهام چون دوست دارم مخاطب ابعاد جدیدی از من را ببیند.
برای رسیدن به این ابعاد جدید چه برنامهای دارید؟
دوست دارم مدیومهای دیگر نظیر تئاتر را تجربه کنم. من تجربه بازی تئاتر را ندارم و فکر میکنم بازی روی صحنه به بازیگر چیزهای جدیدی یاد خواهد داد، به گونهای که او برای ادامه راه اندوختههای بهتری داشته باشد. دلم میخواهد بیشتر یاد بگیرم و با دانش بالاتر بار دیگر در تلویزیون حضور پیدا کنم.
ظاهرا برای ماندگاری در تلویزیون حسابی برنامهریزی کردید؟
به نظرم اگر غیر از این باشد عجیب است. تلویزیون به واسطه مخاطب میلیونیاش پربینندهترین رسانه محسوب میشود و خب در این میان شما باید حواستان جمع باشد که از این رسانه مردمی بهترین بهره را ببرید. بازی در یک فیلم سینمایی شاید برای یک بازیگر شرایط بهتری را جهت تجربه موقعیتهای متفاوت فراهم کند، اما از سوی دیگر امکان دسترسی به حجم انبوه مخاطب را به اندازه تلویزیون در اختیار او قرار نمیدهد. به همین علت وقتی بازیگر جلوی دوربین یک اثر تلویزیونی قرار میگیرد باید بداند چگونه کوچکترین رفتــار او از جانب مخاطبان دیده میشود.
سحر آربین: وسواس و هوشمندی تعیینکننده است
سحر آربین هر چند قبل از سریال «اولین انتخاب» به واسطه ایفای نقش در چند تله فیلم تجربه حضور در تلویزیون را داشت اما این سریال زمینه را برای بیشتر دیده شدن او فراهم کرد، چرا که از قصه و فضای متفاوتی برخوردار بود و همین موضوع باعث میگشت او بتواند کنار دیگر چهرههای مطرح تواناییاش را در عرصه بازیگری نشان دهد.
سریال اولین انتخاب یک سنگ محک جدی برای بروز تواناییهای شما به شمار میرفت چرا که این امکان را در اختیار شما قرار داد تا در یک سریال هر شبی با تم طنز با مخاطبان در ارتباط باشید؟
بازی در سریال هر شبی آن هم با تم طنز به قول شما میتواند شرایط را برای بروز تواناییهای یک بازیگر فراهم کند، اما به همان نسبت ممکن است شرایط را برای ادامه دادن مسیر یک بازیگر سخت کند، چون هر اشتباهی در ابعاد وسیع تری دیده میشود اما خوشبختانه این اثر با توجه به سابقه قابل تاملی که مهدی صباغزاده دارد و حضور بازیگران مطــــرح و خوشنام توانست به یک کار اثر گذار بدل شود.
وقتی بازی در این سریال را پذیرفتید میدانستید بازی در یک سریال تلویزیونی ممکن است چه بازتابهایی داشته باشد؟
نسبت به این موضوع بیاطلاع نبودم، چرا که میدانستم تلویزیون با توجه به مخاطب چند میلیونیاش در قیاس با دیگر رسانهها هنوز حرف اول را در جذب مخاطب میزند ولی خب از سوی دیگر میدانستم اگر نتوانم نقشم را بدرستی ایفا کنم ممکن است به همان نسبت برای من بازتابهای منفی داشته باشد.
شما پس از این سریال تا حد زیادی دیده شدید، به گونهای که بسیاری انتظار داشتند از این به بعد شما را در کارهای بیشتری ببینند، اما این اتفاق نیفتاد، چرا؟
پس از بازی در این سریال دوست داشتم از نقشم در اولین انتخاب دور شوم و به گونهای نقش دیگری را تجربه کنم، اما از آنجا که معمولا اگربازیگری نقشی را خوب بازی کند باقی نقشهایی که به او پیشنهاد میشود حول همان نقش است، بنابراین ترجیح دادم صبر کنم، چرا که من برای سلیقه مخاطب ارزش زیادی قائل هستم و معتقدم یک بازیگر برای موفق و ماندگار شدن باید از کلیشه فاصله بگیرد.
دست به خطر بزرگی زدید، چون اگر هوشمندانه عمل نکنید و در انتخابهایتان زیادی وسواس به خرج دهید ممکن است فراموش شوید؟
اتفاقا خودم هم به این موضوع فکر کردم، ولی در این راه به این گفته شما یعنی هوشمند بودن رسیدهام و معتقدم در این مسیر بیشتر از وسواسی بودن باید باهوش بود. تلاشم میکنم که هوشیارباشم تا انتخاب درستی داشته باشم.
جالب است تا این حد روی انتخاب درست تاکید دارید، چون بسیاری از بازیگران از ترس فراموشی و بیکاری حاضرند در هر اثری حضور داشته باشند، چون تنها راه درآمدشان را بازیگری میدانند ؟
من هم تنها راه در آمدم از راه بازیگری است و غیر از این حرفه از راه دیگر امرار معاش نمیکنم، اما خب چون با خانواده زندگی میکنم به آن شکل دغدغه بازی و کسب در آمد ندارم و ترجیح میدهم در یک کار خوب بازی کنم نه اینکه یک نقش کلیشهای را برای پول بپذیرم. به هر حال این انتخاب درست و هوشمندانه است که باعث ماندگاری یک بازیگر میشود و این نکتهای نیست که براحتی بتوان از کنار آن عبور کرد.
نگار حسینی/ قاب کوچک
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد