سرانجام حدس و گمانها در مورد دخالت مستقیم بخشی از دولت دهم در پروژه «لاله» صورت رسمی به خود گرفت. طباطبائینژاد، رئیس مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی دیشب در «هفت» اعلام کرد که شمقدری از دفتر مشائی قرار بوده پول به «لاله» تزریق کند.
به گزارش تسنیم، برنامه «هفت» در بخش پرده آخر خود میزبان شفیع آقامحمدیان مدیرعامل سابق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و محمدمهدی طباطبایینژاد مدیرعامل فعلی مرکز گسترش بود تا درباره فیلم سینمایی پرحاشیه«لاله» با یکدیگر مناظره کنند. شفعیع آقامحمدیان بهعنوان مدیرعامل اسبق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی درباره مخالفت کمیسیون فرهنگی مجلس با«لاله» گفت: حسینی وزیر ارشاد و شمقدری ملاقاتی با نمایندگان مجلس داشتند و قرار بر این بود که این مسأله به صحن علنی مجلس کشیده شود اما در دیدارها دوستان متقاعد شدند و مسأله کنسل شد. ما بر اساس همین متقاعد شدن ادامه دادیم. خودم معتقدم تمام مدیران نظام جمهوری اسلامی قابل احترام هستند.
ابهام در مالکیت پروژه لاله/ نیکنژاد اعلام کرد فروخته شده است
طباطبایینژاد عنوان کرد: من مصاحبهای کردم و حرفهایی گفتم که ترجیح میدهم آن مسأله موضوع صحبتم باشد. سه نکته وجود دارد؛ اول اینکه چرا«لاله» باید در مرکز سینمای مستند و تجربی تولید شود؟ آیا این فیلم تجربی است؟ آیا بهاعتبار اینکه فیلمساز این فیلم اولین تجربه خودش را در زمینه فیلمسازی دارد، در مرکز مستند ساخته شده است؟ نکته دوم مربوط به تهیه کنندگی و تولید و نکته سوم هم مرتبط با حوزه مدیریت میشود. البته نکته کلانتری در مورد ادعاهای آقای نیکنژاد در جلسه مشترکی که با ایشان و خانم پرتو داشتیم، وجود دارد. بخشی از آن ادعاها شوخی قلمداد شد و در مورد بخشی دیگر هم گفتند که مالکیت مطلق فیلم در اختیار مرکز است، حقیقت ندارد و حداقل در پیشنویس قرارداد این مسائل را ادعا کردند و همچنان هم در شکلی از آن ادعا پافشاری میکنند.
وی افزود: اجمالاً برای این فیلم 7 میلیارد تومان هزینه کردیم و خوب یا بد باید در مورد آن تصمیمی عاقلانه بگیریم. قرار بر این شد که جلسات مستمری را با خانم پرتو و آقای نیکنژاد بگذارند و موضوع را به سرانجام معقولی برسانند. جلسه اول 5 ساعت طول کشید و جلسه دوم تا 12:30 شب ادامه داشت. در جلسه دوم وقتی بحث مالی پروژه را برای برآورد هزینهها انجام میدادم، آقای نیکنژاد ادعایی مطرح کردند که موضوع گفتوگوی ما را تغییر داد. ایشان گفتند اساساً مالکیت پروژه بهاعتبار اینکه سه رایت فیلمنامه،کارگردان و کپیرایت لاله یوسفی از مرکز خریداری نشده در اختیار مرکز نیست، پروژه متعلق به شرکت کانادایی drive است. ایشان گفتند: این از لحاظ بین المللی اشکال ایجاد میکند و تا تصمیم قاطعی درباره آن گرفته نشود، اساساً موضوع مالکیت مخدوش است.
نیکنژاد گفت: قرارداد را قبول نداشتم و با دست چپ امضا کردم
طباطبایینژاد خاطرنشان کرد: من به آقای نیکنژاد گفتم فیلمنامه از حیث بازنویسی خریداری شده و آقای نیکنژاد هم فیلمها را در اختیار گذاشتند اما قراردادی تحت عنوان فیلمنامه نداریم. در مورد رایت فیلمنامه به نیکنژاد گفتم: شما قراردادی با ما بهمبلغ 275 میلیون دارید که از این میزان 215 میلیون آن را دریافت کردید و همه حقوق را هم از خودتان گرفتید. چرا این ادعا را میکنید؟ نیکنژاد گفتند: این قرارداد را مطلقاً قبول نداشتم اما هیچکس حرف مرا گوش نمیکرد و به همین دلیل با دست چپ امضا کردم.
این مسئول توضیح داد: من از آقای نیکنژاد پرسیدم: تکلیف این 7 میلیارد پولی که برای«لاله» پرداختیم چه میشود؟، پاسخ ایشان این بود: با ساختمانی که در زمین دیگران بنا میکنند چه باید کرد؟ جواب دادم: من درختی را در زمین پستی بکارم، میوه آن متعلق به من است، اگرچه شما بهعنوان مالک اختیار این را دارید که آن را از زمین خود بیرون بیندازید.
وی افزود: من خطاب به نیکنژاد گفتم: تا تعیین مالکیت پروژه هیچ هزینهای را معقول نمیدانم و تا روشن شدن مالکیت هیچ جلسه دیگری نخواهیم داشت و موضوع جلسه بعدی ما مالکیت فیلم است. در این جلسه باید نماینده رسمی شرکت drive حضور پیدا کند که خانم پرتو بهعنوان سرمایهگذار بهخاطر هزینههای جانبی مثل هتل و غیره ناخشنود بودند. آقای نیکنژاد حرفی نگفتند اما اظهار کردند: من نماینده رسمی این شرکت هستم. الآن وضعیت ما این گونه است؛ بهاعتبار ادعاهای مطرح شده که هیچکدام واهی نیست، مدیریت ما بیتوجهی کرده و در مورد آن ادعاها برخورد معقول و منطقی نکرده است.
طباطبایینژاد ادامه داد: پیشنویس قرارداد نگاه آقای نیکنژاد را نسبت به حق مالکیت معین میکند و معلوم میشود ایشان با چه دیدگاهی وارد حوزه تولید در سینمای ایران شده است.
«لاله» مصداقی برای مدیریت فرهنگی است
وی با اشاره به مسأله مدیریت در سینما گفت: بهنظرم مسأله اصلی سینمای ما که«لاله» مصداقی برای آن است، موضوع مدیریت فرهنگی است. تا زمانی که این موضوع نقد و مشخص نشود که مدیریت من یا آقای آقامحمدیان تا چهاندازه صحیح بوده است، مسأله حل نخواهد شد.
طباطبایینژاد خطاب به آقامحمدیان سؤالی مطرح کرد و گفت: نسبت پروژه«لاله» با مرکز گسترش چیست؟ شما در مصاحبههای خودتان بیان کردید که این فیلم بهدلیل داشتن هلی شات تجربی است.
اگر «لاله» تجربی نیست، «آناهیتا» تجربی است؟
شفیع آقامحمدیان پاسخ داد: اولاً فیلم«لاله» تماماً بهزبان انگلیسی و این تجربه جدیدی است. از طرف دیگر بهلحاظ تولید سنگین و امکانات ویژهای که کار میخواهد، یک نوع کار تجربی محسوب میشود. زمان خود طباطبایینژاد آقای حمیدنژاد فیلم«آناهیتا» را ساخت که تجربی نبود و جزو کارهای چندم کارگردان بود. ما برای «آناهیتا» بعدها متمم کلان زدیم چون خود آقای طباطبایینژاد معتقد بودند بهدلیل موضوع جدید این فیلم، یک کار تجربی انجام میدهند.
طباطبایینژاد با رد این ادعا عنوان کرد: فیلم«لاله» با مقاومت جدی بنیاد فارابی مواجه شد و اصلاً قرار نبود در مرکز گسترش تولید شود و بهطور قاطع قرار بود بنیاد فارابی آن را تولید کند اما مقاومتهای خسته کننده دوستان آقای شمقدری مثل آقای میرعلایی، نجاریان و پژمان لشکریپور آنها را از کار با فارابی منصرف کرد. آقای آقامحمدیان مصاحبهای روی سایتها در تاریخ شهریور 91 دارند که در نشست جشنواره رضوی خبرنگاری درخصوص علت آمدن فیلم«لاله» به مرکز گسترش میپرسد و او پاسخ میدهد: ما پیشنهاد تولید«لاله» را روی هوا زدیم.
ماجرای رفت و برگشت «لاله» بین فارابی و مرکز گسترش/ پای مشایی به قصه باز میشود
طباطبایینژاد بهصورت شفاف توضیح داد: صادقانه مسأله این بوده که قرار بود«لاله» در فارابی تولید شود اما بچههای فارابی زیر بار تولید نرفتند. فیلمنامه مردود و قرارداد در فارابی رد میشود و اعضای بخش بین الملل مخالفت میکنند و پرداختها را انجام نمیدهند، مثلاً در مورد 350 میلیون اولیه آقای شمقدری با فارابی تماس میگیرند و میگویند: مبلغ یک میلیون دلار را همین امروز به آقای نیکنژاد پرداخت کنید تا من دو روز دیگر از دفتر آقای مشایی یک میلیون دلار به حساب فارابی بریزم. دوستان ما چون در مورد اصل موضوع توجیه نبودند، آقای نیکنژاد را میخواهند و با وی صحبت میکنند که این میزان پول را برای چه میخواهد و همین مقدار 50 تومان را بگیرد و برود. بعد از گذشت دو روز پولی واریز نمیشود و این مسیر یک ماه طول میکشد تا اینکه با جنجال و تشر آقای شمقدری به 700 هزار دلار میرسد که این میزان را هم نمیتوانند پرداخت کنند و حتی یکی از دوستان اظهار کردند: دلیل رفتن من از آنجا به همین دلیل بود.
وی افزود: آقای حسن نجاریان برای من در جشنواره کودک و نوجوان اصفهان کل شرح ما وقع را تعریف کردند. در ماه آخر با برخورد جدی آقای شمقدری پرداخت میکنند و این بهگونهای بود که آقای نجاریان گفتند: آنقدر شرایط در فارابی حاد بود که هیچ سندی برای این پرداخت نداریم و این فقط یک دستور است. اتفاقی که برای این فیلم افتاده نسبتی با تجربی بودن برای توجیه فیلم«لاله» ندارد. نکته دوم اینکه آقای آقامحمدیان عنوان کردند: 10 میلیاردی که پرداخت شده ربطی به بودجه مرکز نداشته است.
شفیع آقامحمدیان گفت: از زمانی که سازمان سینمایی در حال تشکیل بود،کمیتهای تحت عنوان حمایت از آثار تشکیل شده بود که بعدها تبدیل به معاونت آثار شد که وظیفه آن این بود که بررسی کند چه فیلمهایی را مرکز گسترش و چه فیلمهایی را فارابی بسازد و بودجه آن را میدادند. «لاله» با نگاهی که آقای نیکنژاد داشتند، شات میکر میخواست و این فناوری تازه میخواست به ایران وارد شود. در مرحله سوم نظرات ب روی این بود که «لاله» بیشتر ارتباط خودش را با خارج از کشور برقرار کند. بهعبارتی بخش بین المللی فیلم در حال تجربه شدن بود و به همین دلیل بهزبان انگلیسی است و حدود 120 بازیگر تست دادند که از این میان معدودی از آنان مسلط به زبان انگلیسی بودند. آیا نمیشود این مسائل را تجربی دانست؟ در آن زمان یک میلیارد هزینه شات میکر بود.
طباطبایینژاد تأکید کرد: آقای آقامحمدیان کتابی از مجموع نشستها درباره فیلم تجربی تدوین کردهاند که من نیز در خدمتشان بودم و این نوع تعریف از سینمای تجربی را در هیچ کدام از گروهها ندیدم. نمیشود که هرکسی تجربه جدیدی در فیلمبرداری یا صحبت بهزبانهای دیگر داشته باشد، فیلمش را تجربی بدانیم. فیلم تجربی تعریف مشخصی در اساسنامه مرکز دارد: اول اینکه تجربه اول فیلمساز باشد. دوم اینکه فیلم آوانگارد، ساختارشکن، تجربهگرا، پیشرو و ضد پلات باشد.
وی درباره«آناهیتا» توضیح داد: یک فیلم با مضمون دینی با یک کارگردان صاحبنام وارد مرکز گسترش شد و مدیریت تشخیص انجام این کار را داد و مجوز گرفت این فیلم استثنا تولید شود.
«لاله» را سیاسی کردند و هزینههایش بالا رفت
شفیع آقامحمدیان درباره هزینه 7 میلیاردی که تاکنون درخصوص«لاله» صورت گرفته بیان کرد: 10 الی 12 درصد هزینهها که مربوط به پیست اتوموبیلرانی است، باقی مانده است. وقتی یک فیلم وارد حاشیههای غیرخودی میشود، اتفاقات بسیاری برایش میافتد و آن اتفاقات داخلی نیست و حاشیههای جانبی دارد. در مقطعی دیدیم برخوردها صرفاً در حال سیاسی شدن است. اتفاقهای بسیاری سر این پروژه افتاد، با فلان بازیگر صحبت میکردیم و فردای آن روز میگفت: مرا تهدید کردهاند و نمیآیم، و زمانی طی میشد. یک فیلمبردار هم آمد اما اواسط کار رفت. رفتن این فرد یک ماه کارمان را عقب انداخت و این یعنی پرداخت دستمزد بقیه عوامل و این هزینهها را بالا میبرد. اگر با همین هزینهها پیش میرفت هزینهها بیشتر از سه میلیارد نمیشد اما کار به تورم خورد و هزینههای جانبی بر ما متحمل شد و تغییر تهیه کننده هم باعث بالا رفتن هزینه تولید شد. طی وقفه کاری 4 الی 5 ماهه باید دستمزد عوامل را پرداخت میکردیم و از طرف دیگر تولید کار سنگین بود. تهیه و نگهداری اتوموبیلهای مدل بالا احتیاج به هزینه داشت.
طباطبایینژاد خطاب به آقامحمدیان سؤالی مطرح کرد و گفت: چه اتفاقی از مهر سال گذشته افتاد که برآورد مرکز 2 میلیارد و چهارصد و هفتاد میلیون تومان تا تحویل راف کات بود و الآن این میزان 8 میلیارد تا پایان فیلمبرداری است. در تاریخ برج هفت سال گذشته شما قراردادی امضا کردید که مرکز این میزان را میپردازد و فیلم را پس از راف کات تحویل میگیرد. از برج هفت تا الآن چه اتفاق سیاسی رخ داده که قرارداد شما با خانم پرتو این شده است: حداکثر 80 میلیارد ریال تا پایان فیلمبرداری و قبل از راف کات تعیین شده است. علاوه برآن متوجه برخی برآوردها نمیشوم، مثلاً دستمزد تهیه کننده در برآورد اولیه 100 میلیون تومان و مشاور تهیه کننده هم 100 میلیون تومان است و در برآورد دوم دستمزد تهیه کننده 200 میلیون و دستمزد مشاور 100 میلیون است. این قراردادها با فاصله سه ماه 4 برابر شده است. من از این قراردادها آنقدر سؤال دارم که حتی بعد از 5 ساعت هم وقت کم میآورم!
ماجرای سفر بیسرانجام به ترکیه و قطر برای لاله
وی افزود: آقای نیکنژاد به قطر رفته بود و ملاقاتهایی داشت تا از پیست اتوموبیلرانی این کشور استفاده کنیم. وقتی خانم پرتو رفتند گفتند: با توجه به شرایط موجود کمتر از این میزان نمیتوانم برای پروژه هزینهای در نظر بگیرم. در آن زمان 350 میلیون فارابی 350 میلیون دلار میشد و اگر این طرف سال بود، چیزی نزدیک 700 میلیون تومان میشد چون قیمت دلار افزایش پیدا کرده بود.
طباطبایینژاد پاسخ داد: بودجه شما ارتباطی با دلار نداشت. ما غیر از حق مأموریتهایی که برای پروژه«لاله» بهصورت یورو به آقامحمدیان پرداخت میکردیم، هیچ پرداخت دیگری نداشتیم و جزو هیچکدام از هزینهها نداشتیم. آقایان نیکنژاد و آقامحمدیان برای خرید دوربین به ترکیه رفتند، نخریدند و برگشتند و ما هزینه را به دلار پرداخت کرده بودیم.
شفیع آقامحمدیان درباره علت رفتن به ترکیه توضیح داد: دیدن پیست اتوموبیلرانی ترکیه یکی از اهداف ما بود؛ چون میخواستند بهجای پیست تهران در ترکیه کار کنند. حدود 7 الی 8 بازیگر در ترکیه دیدیم و ملاقات کردیم. وقتی همه عوامل با خانم پرتو قرارداد بستند، براساس تورم دلار قرارداد بستند. در آن زمان تورم سیر صعودی داشت و بازیگر 500 میلیون دستمزد خواست و استدلالش این بود که کمتر از این میزان برای فیلمی با هزینه 20 میلیارد و پرحاشیه نمیگیرم.
طباطبایینژاد تشریح کرد: دستمزدها غیرمنطقی است. ما دستمزدهایی برای افرادی که اصلاً نمیدانیم چهکسی هستند را هم قابل توجه میدانیم؛ مثلاً دستمزد امور کارگردانی ماهانه 6 میلیون تومان بود. چرا با قرارداد دو ماهه با آقای سبط احمدی 950 میلیون تومان پرداخت کردید و این در حالی است که طبق قرارداد نباید بیش از 400 میلیون پرداخت می کردید. ماشین ها را چه کسی و چه طور خریده است؟ ماشین ها جا به جا شده و می خواهم بدانم موتورهای 4 دستگاه ماشین و تجهیزات آن به چه کسی داده شده است؟
شفیع آقا محمدیان پاسخ داد: من مسئول مالی خودمان را مأمور به حل این مشکل کردم. بعدا به ما گفتند به چه کسی تحویل دادند و چه مقدار پرداخت کردند. من مسئول مالی خانم پرتو را به معاونت متصل کردم. باید خود این افراد بیایند و پاسخگو باشند.
شفیع آقا محمدیان در پایان پاسخ داد: برآورد اولیه فیلمنامه ای که شما به آن اشاره می کنید، براساس حذف جنگ بود. برآورد اولیه کار بالای 10 میلیارد بود. برآورد اولیه سبط احمدی 8 میلیارد تومان است. |
طباطبایی نژاد خطاب به آقا محمدیان گفت: این مسأله ربطی به تهیه کننده ندارد و یک بحث مدیریتی است و شما بودید که چک را پرداخت کردید. برآورد هزینه این پروژه 12 میلیارد است که تا الان هزینه آن 5 میلیارد بوده است. وقتی خانم پرتو در دفتر من بودند پرسیدم چه مقدار هزینه کنیم و ایشان پاسخ دادند من با دو میلیارد و 800 این هزینه ها را تمام می کنم. آقای نیک نژاد هم با 600 هزار دلار کل مرحله تولید را انجام می داد. بعد از آن خانم پرتو مصاحبه کردند که این پروژه را با یک میلیارد تمام می کنم و سوالم این است که در این یک شبانه روز چه اتفاقی افتاده است که یک میلیارد و 700 میلیون به ما تخفیف داده اند؟ دوم اینکه آقای آقا محمدیان! آیا شما از پرسیدید که این فیلمنامه همان فیلمنامه ای است که کمیسیون فرهنگی مجلس مصوب کرده است یا نه؟. این فیلمنامه نیست. فلاش بک های جنگ در فیلم بود که حذف شده است. چرا حذف شده است؟ چرا در برآورد هیچ تغییری ایجاد نشده است؟ چرا رالی خزر-خلیج فارس که یک میلیارد برآورد داشته است در فیلم وجود ندارد؟
شفیع آقا محمدیان در پایان پاسخ داد: برآورد اولیه فیلمنامه ای که شما به آن اشاره می کنید، براساس حذف جنگ بود. برآورد اولیه کار بالای 10 میلیارد بود. برآورد اولیه سبط احمدی 8 میلیارد تومان است. ما این میزان برآوردها را قبول نکردیم و اصلا پرداختی صورت نگرفت و امضا نشد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگو با عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به بررسی اثرات منفی حفر چاههای عمیق میپردازد
سخنگوی صنعت آب در گفتوگو با جامجم: