سید حسن؛ فراتر از مرز‌ها و مذاهب

سید حسن؛ فراتر از مرز‌ها و مذاهب

یک سال از شهادت مجاهد کبیر، پرچم‌دار مقاومت و از بنیان‌گذاران حزب‌الله لبنان، شهید عارف و شهید قدس، سید حسن نصرالله، می‌گذرد.
کد خبر: ۱۵۲۰۰۶۸
نویسنده حسن کاظمی قمی - دیپلمات

راه و یاد این شهید، الگوی جاودانه و چراغ هدایت رزمندگان مقاومت، آزادی‌خواهان و عدالت‌طلبان جهان شد و الهام‌بخش جنبش‌های آزادی‌خواهی در عرصه جهانی، از آفریقا تا آمریکای لاتین گردید.

امروز در برابر جنایات رژیم صهیونی و رژیم فاسد کودک‌کش، قاطبه ملت‌ها در سراسر جهان به خیابان‌ها آمده‌اند؛ خیابان‌هایی آکنده از تصاویر سید حسن، حاج قاسم عزیز، شهید هنیه و شهید سنوار اینها پرچم‌داران عزت و آزادی و الگو‌های مبارزه جهانی‌اند. سید حسن به ظاهر از میان رفت، اما راهش ادامه یافت؛ همان‌گونه که راه حاج قاسم شهید عزیزمان، این فرمانده بزرگ، به یک مکتب ماندگار بدل شد.

اعتقادات و آرمان‌های این شهید، همچون نهضت عاشورای حسینی که پس از گذشت ۱۴۰۰ سال همچنان میلیون‌ها زائر پیاده به اربعین می‌آیند، جاری و ساری است؛ زیرا عاشورا مکتب ایثار و گذشت شد؛ و با فقدان سید حسن مسیر مقاومت پایان نیافت. رمز جاودانگی سید، همان بینش و اعتقاداتی بود که با فطرت بشریت هم‌خوانی داشت. سید حسن، عبد صالح خدا، ذوب در ولایت و دارای ایمان راسخ به ولی‌فقیه و امامین انقلاب بود.

سخن امام و مقام معظم رهبری برای او حجّت بود و تمایلات رهبری را تکلیف و ادای واجب می‌دانست. مرد میدان و شیر میدان بود، اما زاهد شب؛ مردمی و جامع‌الاطراف، فارغ از تعصب مذهبی یا نگاه قومی. بسیاری از حامیان او در لبنان و خارج از آن، از مسیحیان و اهل سنت‌اند، زیرا او فراتر از مذهب حرکت کرد. حرکت اخیر مردم لبنان، اعم از مسیحیان و اهل سنت، در حمایت از حزب‌الله و ضرورت حفظ سلاح مقاومت، محصول همان بینش عمیق دینی سید بود؛ نگاهی امت‌محور در چارچوب اسلام ناب محمدی (ص) که همه لبنانی‌ها را عضو یک ملت می‌دانست.

او حافظ منافع شیعیان، پرچم‌دار حمایت از غزه و عمل‌کننده به آرمان قدس شریف بود؛ آرمانی که امام راحل، موضوع نخست جهان اسلام معرفی کرده بود. در این مکتب، میان شیعه و سنی مرزی نبود؛ قبله یکی، توحید یکی، دشمن نیز یکی — استکبار و صهیونیسم. این نگاه، در دل‌های پاک فطرت‌مدار نهادینه شد.

مکتب سید حسن، همچون مکتب حاج قاسم، برگرفته از فرهنگ قرآن و الهامات اهل‌بیت (ع) و مصداق حقیقی «کُونُوا لِلظّالِمِ خَصماً وَ لِلمَظلُومِ عَوناً» بود؛ مکتبی که هرگز تسلیم ظالم نمی‌شود و ظلم نمی‌ورزد. در سیره سید حسن، منافع ملی لبنان، مصالح اسلامی و کرامت انسانی در هم آمیخته بودند؛ فراتر از دغدغه‌های داخلی لبنان و فراتر از تعلق مذهبی. ویژگی دیگر مکتب او، توجه جدی به عدالت بین‌المللی بود؛ عدالت در برابر ظالم، و حمایت از مظلوم در هر نقطه جهان.

در یمن، فلسطین، سوریه و … است. این حرکتی برگرفته از الهامات انقلاب اسلامی است. این نیز یکی از ویژگی‌های مکتب سید حسن بود، که جز به خدا به کسی امید نبستنن؛ توکل و اعتماد به خدا داشتند و به امید اینکه این راه، راه حقیقی است و باید رفت و برای آن خون داد. این نیز از ویژگی‌های ایشان بود. اگر نگاه کنید، در اندیشه آقا سید حسن، تسلیم در برابر ظالم، اصلی مهم بود که باید از بین برده شود.

این اصل در مکتب سید حسن وجود داشت، و همین شاخص‌ها این مسیر را ماندگار کرد. همین بود که بعد از شهادت آقا سید حسن، مقاومت در لبنان ماندگار شد و حزب‌الله، امروز با همه ضرباتی که به آن وارد شد ــ ضرباتی که کم نبود ــ همچنان ایستاده است. از زمانی که عملیات‌های پیجر‌ها شروع شد، بمباران‌های سنگین هوایی و ترور‌هایی که صورت گرفت، بخش عظیمی از فرماندهان و رهبران حزب‌الله به شهادت رسیدند.

در هر نهضت و جریان دیگری، اگر چنین اتفاقی رخ می‌داد، کار آن جریان تمام می‌شد. مسئله حزب‌الله و مقاومت لبنان در جغرافیایی بود که از همه‌سو تهدید می‌شد: تهدید داخلی توسط گروه‌های تروریستی، تهدید رژیم صهیونیستی، جبهه استکبار به‌ویژه آمریکا، و تهدیدات تروریستی. این‌گونه نبود که در یک جغرافیای امن، گروه مقاومت شکل گیرد و گاه‌به‌گاه با دشمن بجنگد؛ دشمنی که مدام تهدید می‌کرد.

در چنین فضایی، آقا سید حسن، پس از شهید بزرگ موسوی، پرچمدار مقاومت حزب‌الله در لبنان شد. فلسفه تشکیل حزب‌الله، بعد از تجاوز رژیم غاصب اسرائیل به خاک لبنان بود. از لحاظ زمانی نیز اگر نگاه کنیم، پس از آزادسازی خرمشهر بود که این حزب شکل گرفت. آزادی خرمشهر، دشمن ــ نه فقط صدام ــ بلکه رژیم صهیونیستی را احساس خطر انداخت. آنان تصور کردند باید جبهه جدیدی در برابر انقلاب بگشایند، و پس از آزادی خرمشهر، حمله به لبنان آغاز شد. حزب‌الله بر پایه‌ی زمینه سازی شهید بزرگ، سید موسی صدر، شکل گرفت.

او بیداری مردمی و اسلامی را در قالب فرهنگ‌سازی اجتماعی ایجاد کرده بود. پس از تجاوز، بزرگان و برادران لبنان به این نتیجه رسیدند که باید در برابر دشمن ایستاد.. پس از شهادت آقا سید حسن، دشمن در جنگ نرم، بر عملیات روانی و جنگ ادراکی، دمید مبنی بر اینکه حزب‌الله تمام شده است؛ با رفتن سید حسن، مقاومت لبنان به پایان رسیده و دیگر مقاومتی وجود ندارد که از غزه و آرمان‌های قدس شریف حمایت کند و همپای جمهوری اسلامی حرکت نماید.. پس از شهادت آقا سید حسن، دشمن وارد مرحله جدیدی شد و جنگ ترکیبی در حوزه‌های نظامی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی، روانی و رسانه‌ای علیه حزب‌الله را آغاز کرد.

بعد از جنگ ۶۶ روزه زمینی این با. آمریکایی‌ها با همکاری برخی کشور‌های منطقه، موضوع خلع سلاح مقاومت و حزب‌الله را مطرح کردند و فشار بر دولت لبنان را در دستور کار قرار دادند. آنها مدعی شدند با وجود ارتش، نیازی به حزب‌الله و سلاح مقاومت نیست؛ در حالی که مسئله خلع سلاح تنها محدود به لبنان نبوده و در عراق، یمن و دیگر نقاط نیز تلاش‌هایی برای از بین بردن نیرو‌های مقاومت صورت گرفته است. این اقدامات بخشی از راهبرد آمریکا برای سلطه بر منطقه و تأمین منافع رژیم اشغالگر قدس است. امروز مقاومت در منطقه، منسجم عمل می‌کند.

به تعبیر مقام معظم رهبری، راه رشد، توسعه، عزت و استقلال، از مسیر مقاومت می‌گذرد. دشمن، در جنگ‌های اخیر، ماهیت واقعی خود را نشان داده است. در جنگ ۱۲ روزه نیز همین حقیقت آشکار شد.

آمریکایی‌ها مسئله سلاح حزب‌الله را به دولت لبنان فشار آوردند و تهدید کردند که در صورت خلع‌سلاح نشدن، تحریم‌های اقتصادی و فشار‌های سیاسی را اعمال خواهند کرد. اما حزب الله تمام‌قد ایستادگی کرد و نکته جالب، ایجاد انسجام داخلی در داخل لبنان در حمایت از سلاح مقاومت بود. دبیرکل حزب‌الله، شیخ نعیم قاسم، تأکید کرد: «تا زمانی که لبنان تحت اشغال متجاوز است و تهدید علیه این سرزمین وجود دارد، سلاح مقاومت از دست ما خارج نخواهد شد.»

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰