سیاست عینی در برابر سیاست ذهنی

در مواجهه با آمریکا دو رویکرد کلی وجود دارد؛ یک رویکرد آن است که مشکل ما با گرفتن عکس و دیدار با ترامپ حل می‌شود. این نگاه، به‌نظر من، ساده‌انگارانه و خیال‌پردازانه است.
در مواجهه با آمریکا دو رویکرد کلی وجود دارد؛ یک رویکرد آن است که مشکل ما با گرفتن عکس و دیدار با ترامپ حل می‌شود. این نگاه، به‌نظر من، ساده‌انگارانه و خیال‌پردازانه است.
کد خبر: ۱۵۱۹۷۲۹
نویسنده سعید آجرلو - تحلیلگر مسائل سیاسی

 برخی چهره‌های سیاسی اصلاح‌طلب اخیرا چنین تحلیل‌هایی مطرح کرده‌اند؛ این‌که ترامپ اهل معامله است و می‌توان با ارضای خودشیفتگی او (مثلا گرفتن عکس با او) رویه‌اش را تغییر داد، یا این‌که راه‌هایی مشابه قطعنامه ۵۹۸ را در پیش گرفت ــ همان‌طور که برخی اشاره کردند ــ و مثلا کاری را که آقای هاشمی کرد، آقای پزشکیان انجام دهد. این تحلیل‌ها اشکالات اساسی دارد.

این رویکرد این است که به وزن، ایدئولوژی و صحنه عملکرد بازیگران دو چالش نگاه نمی‌شود. ترامپ و نتانیاهو به‌هیچ‌وجه با صدام قابل مقایسه نیستند و اساسا جنگ میان ایران و عراق با جنگی که اسرائیل و آمریکا علیه ایران آغاز کرده‌اند، تفاوت ماهوی دارد. مقایسه این دو صحنه با هم اشتباه است. 

واقعیت صحنه این است که ما با آمریکا بار‌ها مذاکره کرده‌ایم؛ در آخرین دور مذاکرات میان هیات ایرانی و نماینده ترامپ (ویتکاف) آنچه به ما داده شده اساسا شکل «داد و ستد» نداشته و برای ما منفعتی نداشت. حتی پس از جنگ هم ما با اروپایی‌ها نشستیم و مذاکره کردیم، اما موضع آنها همچنان این بود که «شما باید با آمریکا مذاکره کنید». میان آمریکا و ایران پیام‌هایی رد و بدل شد و آنها پیش‌شرط محدودسازی موشک‌های‌مان را مطرح کردند. 

به نظر من، سخنان رهبری در برابر جریانی که خواهان «رفع تحریم» به هر قیمت یا نوعی «تسلیم» بوده، کاملا منطقی و واقع‌گرایانه است. این جریان در پی آن است که ما را وادار به تسلیم کند که پس از آن یک نوع جنگ دیگر را در پی خواهد داشت. منطقی که امروز اسرائیل دنبال می‌کند، منطق هژمون شدن در منطقه است؛ همان‌گونه که نتانیاهو در مراسم سال جدید گفته که «امسال محور ایران را تعیین‌تکلیف می‌کنیم». وقتی صحنه را چنین ببینیم، سخنان رهبری دقیقا مبتنی بر منطق سیاست عینی و واقعیت‌های میدان است، در برابر سیاست ذهنی و رؤیایی برخی اصلاح‌طلبان که گمان می‌کنند با یک عکس یا امتیازدهی می‌توان نرمال‌سازی برقرار کرد.

ما تجربه مذاکره را داشته‌ایم و از آن پرهیز نکرده‌ایم. در دوره‌های اخیر هم ــ حتی در همین دولت آقای پزشکیان ــ مذاکرات انجام شد، اما نتیجه برای ما تهدید بوده و حملات تروریستی، خرابکاری و حتی جنگ را به‌دنبال داشته است؛ بنابراین مذاکره در شرایطی که طرف مقابل تمایل واقعی به تفاهم ندارد، تنها وقت‌گذرانی و قرار گرفتن در موقعیت تهدید است. هرگاه آمریکایی‌ها یا غربی‌ها پیشنهادی ارائه کنند که منافع ما را واقعا تأمین کند ــ منافع مشخص ما، مانند ادامه غنی‌سازی به اشکال مختلف و رفع تحریم‌ها ــ آن‌گاه قابل بررسی است، اما درباره موشک و مسائل منطقه‌ای ما با هیچ طرف خارجی به‌عنوان موضوع قابل‌معامله سخن نمی‌گوییم؛ موشک جزو امنیت ملی ماست و هیچ دولت عاقلی امنیت ملی‌اش را با بیگانگان مذاکره نمی‌کند.

سخنان رهبری از این منظر کاملا واقع‌گرایانه، منطقی و مبتنی بر معادلات بین‌الملل و اصول جمهوری اسلامی است. در عین‌حال ایران در عمل نیز انعطاف‌هایی نشان داده؛ در دوره برجام و در یک سال گذشته مذاکراتی با اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها انجام شده، اما حاصل آن برای امنیت ملی کشور مخاطره‌آمیز بوده است.

اکنون به‌نظر من باید وارد ساختن دوره جدیدی شویم که قطعا ــ نه فقط برای ما بلکه برای همه دنیا ــ سخت و پیچیده است. در این دوران بسیاری از کشور‌ها ازجمله قطر، عربستان، روسیه و اروپا با تهدید‌ها و پرسش‌های جدیدی مواجهند.

برندگان این دوران آنهایی هستند که «قدرت ملی» خود را با کمترین میزان وابستگی افزایش می‌دهند: مؤلفه‌های این قدرت در همه سطوح از نظامی و امنیتی گرفته تا انسجام اجتماعی باید افزایش یابد. باید به‌شدت مراقبت کرد این مؤلفه اجتماعی قدرت ملی نباید مخدوش شود؛ آن چیزی که ما در دفاع ۱۲‌روزه به‌دست آوردیم و باید حفظ شود، همین قدرت و وحدت بود. گروه‌های سیاسی ــ با هر گرایشی ــ نباید به خاطر منافع خود، این وحدت را مخدوش سازند.

مذاکرات پیشین (مثلا با ویتکاف) نشان داد که مذاکره به‌تنهایی جنگ را پایان نمی‌دهد؛ بنابراین ما باید با ترکیبی از دیپلماسی و آمادگی دفاعی (یا جنگ) پیش برویم.

ساختار دولت و نهاد‌های اجرایی باید بازسازی و اصلاح درونی شود. در حوزه‌های انرژی، توزیع، شرکت‌های دولتی و نظام بانکی، وضعیت کنونی ما آمادگی مواجهه با چنین شرایطی را ندارد. ما باید برای شرایطی مشابه سال‌های ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ آماده شویم و از تجربیات آن دوره بهره ببریم.

در عرصه خارجی نیز باید با همسایگان روابط جدیدی تعریف کنیم و با ارتقای روابط با چین و روسیه، حداکثر منافع‌مان را تأمین کنیم. این دوره جدید هم فرصت‌ها و هم تهدید‌های جدیدی دارد؛ یکی از این تهدیدها، همین جنگ است که نشان داد باید برای آن آماده باشیم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها