شاید علاوه بر جوانان قدیمی، بسیاری از جوانان امروز هم با صدای رسای مرشد شیرخدا که شاهنامه میخواند و ضرب زورخانهای مینوازد، آشنا باشند. عباس شیرخدا زاده ۱۳۱۲، شعرخوان، شاهنامهخوان و نوازنده تنبک در زورخانه است که در بسیاری از برنامههای تلویزیونی و رادیویی هم توانسته این ورزش باستانی را همچنان زنده نگه دارد و بسیاری از ما ممکن است پیش از این صدایش را هر روز صبح از بعضی شبکههای رادیویی شنیده باشیم، زمانی که مینواخت و میخواند: «هممیهنان عزیزم، صبح همگی شما بخیر و شادی«.
گپ و گفت ما با این پیشکسوت عرصه ورزشهای باستانی درباره شرایط کنونی این ورزش و جایگاهش در رادیو و تلویزیون است. مرشد شیرخدا معتقد است برنامههای ورزشی باستانی هم باید مانند «نود» مرتب از رسانه ملی پخش شود تا از مهجور بودن نجات یابد.
گرچه به ورزشهای باستانی در رادیو و تلویزیون آنطور که باید پرداخته نمیشود، اما به نظر میرسد شما بویژه در برنامههای تلویزیونی بهعنوان نمایندهای از این رشته شناخته شدهاید.
خوشبختانه بله. برنامههای من مرتب از رادیو پخش میشود و گاهی هم روز میلاد ائمه به تلویزیون دعوت میشوم و به طور زنده برنامه اجرا میکنم. برای مثال من با آقای بهرام شفیع که برنامه «ورزش و مردم» را اجرا میکند، 29 سال است همکاری دارم و تا به حال برنامههای متعددی را با ایشان اجرا کردهام.
در شبکه تهران نیز زیاد برنامه اجرا کردم و حتی حدود دو سال برنامههای صبحگاهی این شبکه با صدا و اجرای من آغاز میشد؛ اما چون برنامه یکنواخت شده بود این بخش را تغییر دادند و در نهایت حذف کردند.
و اما رادیو چطور؟
من بیش از نیم قرن است ورزش باستانی کار میکنم و این ورزش با زندگی من عجین شده است. مدت زیادی با شبکههای رادیویی مانند شبکه جوان و ایران همکاری داشتم و هفتهای یک روز به استودیو میرفتم و آنجا شعر میخواندم و ضرب میزدم. بچههای رادیو هم صدایم را ضبط و در روزهای مختلف پخش میکردند، اما وقتی مدیر شبکه رادیویی جوان تغییر کرد، برنامه ما هم تعطیل شد و من کمی از این قضیه گلهمند هستم؛ در حالی که عدهای میگویند چرا ورزشهای باستانی اینقدر مهجور مانده است؟
چرا باید برنامهای که مخاطب فراوان دارد، مردم مدام پیامک میدهند و تلفن میزنند و از عوامل آن تشکر میکنند، قطع شود؟! قدیمترهای رادیو از من بیشتر برای همکاری دعوت میکرد. اما خدا را شکر میکنم که هنوز هم میتوانم از طریق رادیو این ورزش را زنده نگه دارم و هماکنون با بعضی از شبکههای رادیویی مثل «فرهنگ» و «سلامت» همکاری دارم و معمولا برای خواندن و ضرب زدن دعوت میشوم و آنها هم برنامههای ضبط شدهام را پخش میکنند.
نگاهتان نسبت به این رسانهای شدن چیست؟
متاسفانه این روزها دیگر ضرب زدن در زورخانهها چنگی به دل نمیزند، چراکه افراد بسیار کمی به تماشایش در این مکانها مینشینند. اما باز هم با وجود صدا و سیما و دعوت از ما مرشدها افراد بسیاری میتوانند کار ما را ببینند و بشنوند.
بهعنوان یک پیشکسوت، ارزیابیتان از شرایط فعلی ورزش باستانی چیست؟
متاسفانه ورزش باستانی رو به نابودی است، چراکه کار را به کاردان نمیدهند. آقای ایکس را که کشتیگیر است سرپرست فدراسیون ورزشهای باستانی میکنند؛ در حالی که کشتی یک چیز است و ورزشهای باستانی یک چیز دیگر و هر کدام ضرورتهای خاص خود را دارد.
ورزش باستانی برای همه است، نهتنها برای یک گروه خاص و من باز هم تاکید میکنم کار را به کاردان نمیدهند. افرادی که در راس فدراسیون هستند حتی یک بار هم من را برای برنامههایشان دعوت نکردهاند، دیگر چه برسد بخواهند از پیشکسوتها تجلیل و از آنها قدردانی کنند.
فکر میکنم حضور مستمرتان در برنامهای مثل «رادیو هفت» و خواندن در مناسبتها و اعیاد بتواند به حفظ این ورزش کمک کند.
بله. آقای منصور ضابطیان نوارهای اجراهای مختلف من را گرفته و گاهی هم در مراسم و اعیاد مختلف در برنامه «رادیو هفت» پخش میکند. آقای ضابطیان یک بار من را به برنامه «رادیو هفت» دعوت کرد و یک هفته به طور زنده ده دقیقه با من گفتوگو کرد. از من پرسید: چرا به شما میگویند شیرخدا، آیا این لقب شماست یا در شناسنامه هم شیرخدا ثبت شده؟ که گفتم: من اسمم در شناسنامه هم شیرخداست. گفت: شما که اینقدر صدایت خوب است چرا نرفتی ترانه بخوانی؟ گفتم: من مولاناپسندم و یک عمر است از علی(ع) دم میزنم. گفت: چرا مداحی نمیکنی؟ گفتم: هر کسی را بهر کاری ساختهاند. من به ائمه معصومین و اهل بیت ایشان ارادت قلبی دارم. مثلا چند روز پیش در پارک رازی برنامهای اجرا کردم که حدود 600 نفر خانم و آقا برای تماشای آن نشسته بودند. از حضرت ابوالفضل(ع) برای آنها خواندم و گفتم:
«ابوالفضل ای علمدار رشیدم... ز تو غیر از وفاداری ندیدم
تو بودی از عطش نالان بیتاب... ننوشیدی ز دریا جرعهای آب»
بنابراین نباید راهمان را گم کنیم و باید بدانیم چه از این دنیا و زندگی میخواهیم. خوشحالم که رهبر معظم انقلاب یک بار فرمودند: من خودم کوهنورد هستم، به ورزش علاقهمندم و ورزشهای باستانی را هم با صدای شیرخدا دوست دارم و این صحبت ایشان برای من خیلی ارزشمند است.
فکر میکنید رسانه ملی با چه راهکارهایی میتواند به حفظ این ورزش کمک کند؟
در برنامههای ورزشی تلویزیون باید با پیشکسوتها مصاحبه کنند و ورزش در زورخانهها را نشان دهند. چه اشکالی دارد پخش مستقیم مسابقههای ورزشهای باستانی را هم مانند فوتبال داشته باشیم؟ به نظرم ورزشهای باستانی اصالت خود را به دلیل نبود آموزش میان همین تعداد جوان علاقهمند از دست داده است. مثلا تخت شنایی که امروز میروند، با آن تخت شنایی که پیشکسوتان میرفتند تفاوت بسیاری کرده است.
مرشدهایی که در زورخانهها مینوازند و میخوانند وضع مالی مناسبی ندارند، چراکه دیگر کسی زورخانه نمیرود و از طرف فدراسیون هم حمایت درست و حسابی نمیشوند. واقعا یک مرشد باید از کجا پول بیاورد تا برای زن و بچهاش نان بخرد؟ باز هم میگویم کار دست کاردان نیست. ورزشهای باستانی باید در مدارس به بچهها آموزش داده شود و تا دانشگاه هم ادامه داشته باشد. ما باید به بچه بگوییم چرخ، میل و کباده چیست. باید حکمت، تاریخ و فلسفه آنها را آموزش دهند تا این ورزش ماندگار شود و باقی بماند.
معنای پهلوانی را میتوان در تختی یافت. یک بار به من که داشتم برایش میخواندم گفت: برای من نخوان. من کی هستم. در وصف علی(ع) بخوان. من از هفت سالگی در زورخانه ضرب میزنم و با شاهنامه، زورخانه و ورزشهای باستانی بزرگ شدهام. خدا را شکر میکنم که هیچ گاه برای پول نخواندهام و همیشه به عشق مولانا علی(ع) و برای کشورم ایران خواندهام. شاید به همین دلیل است که میتوانم فیالبداهه درباره همه چیز شعر بگویم.
و اما سخن پایانی؟
اما در پایان از شما و قشر زحمتکش خبرنگاران که چشم امید این ملت هستید، تشکر میکنم.
مریم احمدی/ قاب کوچک
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد