مرشدی که رفیق مرحوم تختی هم بوده است. به ورزش از دید موسیقی نگاه کردن هم برای خودش جالب است. شیرخدا میگوید کشتیگیرهای حالا، پهلوان نیستند. در عوض یک عالمه هنرمند پهلوان داریم.
شیرخدا لقب مرشدی است؟
هر مرشدی اسمی دارد. برای من شناسنامهای هم هست.
اولین باری که مرشد صدایتان کردند؟
اولین باری که در صدا و سیما برنامه داشتم.
اولین باری که در رادیو خواندید؟
میدان ارگ بود. همکاران رادیو هم نرمش میکردند.
اولین بار کی خواندید؟
هفت ساله بودم.
کجا؟
در دبستان صبا یک زورخانه درست کرده بودند.
برای ورزش باستانی میخواندید؟
اولش در جشن پنجشنبهها قرآن خواندم، بعد سرود و بعد هم شاهنامه.
یعنی برای ورزش زورخانهای دیگر؟
بله. بچهها میآمدند. من ضرب میگرفتم آنها ورزش میکردند.
بچههای ابتدایی؟
بله. ما بچه پایینشهر هستیم. انگیزه خاصی داشتیم.
چه انگیزهای؟
بچهها از مغازه پدرهایشان کله پاچه و نان سنگک میآوردند. به عشق کله پاچه ورزش میکردیم.
توی خانه بلند حرف میزنید؟
نه. عادی هستم.
خندیدن؟
آدمی که نمیخندد زنده نیست.
مردم را میخندانید؟
بله، مثلا میتوانم لبخند به لب شما بیاورم.
خب بیاورید.
الا ای عروس خانم هوشیار باش/ همیشه به همسر وفادار باش.
شاهنامه زیاد میخوانید؟
70 بار از اول تا آخرش را خواندهام.
حفظ شدهاید دیگر.
بیشتر داستانهایش را از بر هستم.
تختی؟
جهان پهلوان تختی نامدار.
حالا هم قهرمانهای بزرگ داریم؟
هر قهرمانی که تختی نمیشود.
چرا نمیشود؟
یکی از دوستانم رفته بود شورای شهر، آن آقای قهرمان جهان خودش را قایم کرده بود. گفته بود بگویید فلانی امروز نیست.
چرا فرق دارند؟
چون کشتی را از زورخانه آغاز نکردند.
آخرین بار کی رفتید مزار تختی؟
هر سال در سالمرگش میروم. امسال هم رفتم.
پس همان بحث قهرمان و پهلوان است؟
هر کس مدال بگیرد پهلوان نیست.
ولی باید حتما مدال گرفته باشد... .
نه. مگر هنرمند پهلوان نداریم؟ همین مرحوم مرتضی احمدی.
در مراسم مرتضی احمدی هم برنامه اجرا کردید.
در مراسم انوشیروان ارجمند هم خواندم.
به هنرپیشهها علاقه دارید؟
بالاخره، اینها برای این مردم زحمت کشیدهاند.
چهره شدن خوب است؟
قدیمها تلویزیون نبود. هنرمندان مدیون مطبوعات بودند.
مطبوعات بزرگشان میکردند؟
مطبوعات جشن میگرفتند و آنها هم به خاطر این که عکسشان منتشر شود در جشن شرکت میکردند.
زنگ زورخانه را برای چه کسانی میزنند؟
مراحل دارد.
مرحله اولش چیست؟
یک مدتی که ورزش کنی میگویند خوش آمدی.
مرحله دوم چه؟
صلوات میفرستند.
مرحله سوم؟
دیگر اگر مقامش خیلی بالا باشد زنگ میزنند.
برای شما هم زنگ میزنند؟
بله. فکر میکنم حقم است.
چرا حقتان است؟
توی عمرم پا به کافه نگذاشتهام. لب به سیگار و مشروب هم نزدهام.
قهوه خانه؟
قدیم که تلویزیون نبود میرفتند نقالی میدیدند. ولی الان دیگر اصلا لازم نیست.
ورزشهای تازهای هم هست که با موسیقی انجام میشود.
عدهای هم آن ورزشها را دوست دارند دیگر. تفریحات زیاد شده.
زمان شما تفریحات چه بود؟
راه نزدیکمان ماشین دودی بود. راه دور میخواستیم برویم آب کرج بود. (آب کرج مقصود همان بلوار کشاورز امروزی است)
موقع خواندن صدایتان گرفته است؟
حالا دیگر اندازه قدیم نمیخوانم که صدایم نگیرد.
حافظهتان ضعیف شده؟
بهتر هم شده.
واقعا؟
همشاگردی 65 سال قبلم را دیدم و او را شناختم. یک خاطره برایش تعریف کردم.
چه خاطرهای؟
گفتم در مدرسه من والیبال بازی میکردم و تو میرفتی توپها را جمع میکردی.
شعر حفظ کردن سخت نیست؟
نه. برای بچههای شما هم میخوانم.
پس چرا گاهی کاغذ جلویتان است؟
زمان را مدیریت میکنم. مثلا یک بیت شعر یک دقیقه است.
مرشد ترابی؟
مرحوم ترابی مرشد نبود. نقال بود.
اصلا مرشد چیست؟
آنهایی را که مار میگیرند میگویند مرشد. نقالها را میگویند مرشد. قاطی شده است.
پس مرشد واقعی کیست؟
ما که در زورخانهایم و از علی(ع) میخوانیم.
نقالها خودشان را به شما وصل کردهاند؟
آنها باید یک لباسی بپوشند زیبنده شغلشان. نه لباس ما را.
از رادیو حقوق دارید؟
بله. حقوق ثابت هم دارم. بقیه جاها افتخاری است.
اگر یک بیت را فراموش کنید؟
یکی و دو تا را میخوانم.
کسی به شما نگفته است فریاد نزنید؟
اگر بلند نخوانی اصلا درنمیآید.
بهترین حکایت شاهنامه؟
رستم و سهراب.
ضرب زدن انگشت آدم را پهن میکند؟
من ریز میزنم پینه نمیبندد. مثل فیلم قیصر.
اصلا چطور شد برای این فیلم ضرب گرفتید؟
اسفندیار منفردزاده آمد گفت پیش هر موزیسینی رفتهام نتوانسته کار را دربیاورد.
برای شما سخت بود؟
نه. فیلم را گذاشت. یک بار دیدم و همزمان ضربش را گرفتم. همان شد موسیقی فیلم.
تپقی یادتان میآید؟
تالار وحدت داشتم میخواندم. یکی شروع کرد به چرخیدن. خواندنم را فراموش کردم.
بچه کدام محلهاید؟
بازارچه سعادت مولوی. از دست راست دو ایستگاه تا محله تختی و از سمت چپ یک ایستگاه تا منزل شهید طیب بود.
حالا کجایید؟
اکباتان.
محرمها هم ضرب میگیرید؟
حتی تاسوعا هم میگیرم.
ایرادی ندارد؟
ضرب رزم هیچ ایرادی ندارد.
سوالاتم تمام شد.
دوست دارم برای مطبوعات بخوانم.
بخوانید.
خدایا تو این سایه پاینده دار/ مطبوعات مظلوم ما را تا ابد زنده دار...
الناز اسکندری / چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد