ممکن است فکر کنید که برای خوشبختتر بودن به چیزهای بیشتری احتیاج دارید – آزادی بیشتر، پول بیشتر، عشق بیشتر و... (جای خالی را پر کنید) یا شاید خودتان را متقاعد کردهاید که (زندگی) دیگر از این بهتر نمیشود.
چنین عقایدی بیشتر به افسانه شبیهاند تا واقعیت. هرچند که افسانهها معمولا دانهای از واقعیت دارند، که میتواند جوانه بزند و رشد کند و تخم بدگمانی و شک و تردید را در وجود شما بکارد و در نهایت از رشد و نمو شما جلوگیری کند.
در اینجا شش افسانه رایج درباره خوشبختی را بر میشمریم، که در حقیقت میتوانند از خوشبختی شما جلوگیری کنند. دانستن حقیقت میتواند شما را برای داشتن یک زندگی شادتر آزاد کند، نقطه شروع همینجاست.
۱: انسان یا خوشبخت است و یا نیست.
فرض کنید دو فرزند دارید و آنها را عینا مثل هم بزرگ (تربیت) کردهاید، ولی آنها شخصیتهایی کاملا متفاوت دارند. مثلا یکی از آنها بداخلاق و دیگری خوش اخلاق است. این امر انکار حقیقت تاثیر ژنها در خوشبختی یک فرد را خیلی مشکل میکند. شواهد نشان میدهد که ژنتیک تقریبا روی ۵۰% نقطه آغازین خوشبختی شما تاثیر میگذارد. ولی به عقیده سانجا لیوبورمیرسکی، مؤلف کتاب «چگونگی شاد زیستن: روشی جدید برای بدست آوردن زندگی دلخواه» و استاد روانشناسی در دانشگاه ریورساید کالیفرنیا، هنوز فاصله زیادی تا ۱۰۰% باقی مانده است.
میرسکی میگوید، «تحقیقات نشان میدهد در صورتی که سعی کنید میتوانید شادتر باشید و فرقی نمیکند که نقطه اولیه خوشبختی شما کجا باشد». «شاید از نقطه یک به ده صعود نکنید اما میتوانید خوشبختتر باشید. این کار مانند هر هدف معنی داری در زندگی، فقط نیاز به تعهد و تلاش دارد.»
او میگوید، نه تنها میتوانید خوشبختتر باشید، این کار حتی به مرور زمان سادهتر هم خواهد شد. آیا میخواهید روی بهبود روابطتان کار کنید، یک دفترچه قدرشناسی بنویسید، بدون داشتن چشمداشت، مهربان باشید یا یک برنامه صبحگاهی برای مدیتیشن یا ورزش ترتیب دهید؟ اینگونه تغییرات که متدهای اثبات شدهای برای افزایش شادی در زندگی هستند، میتوانند بعد از مدتی به عادت تبدیل شوند، یعنی درنهایت به تلاش کمتری برای انجام آنها نیاز خواهد بود.
۲: خوشبختی یک مقصد (نهایی) است.
بسیاری از مردم خوشبختی را بصورت یک مقصد نهایی یا یک جسم قابل مالکیت تصور میکنند. این مالکیت میتواند ازدواج، پول و یا نقل مکان به یک محیط جدید باشد. البته چیزهایی مثل اینها میتوانند به خوشبختی کمک کنند، ولی نه به اندازهای که شما تصور میکنید. میرسکی معتقد است که فقط ۱۰% از تمام تصویر شما از خوشبختی، به این مسائل بستگی دارد.
با یک حساب سر انگشتی متوجه میشوید که حدود ۴۰% خوشبختی شما به خودتان بستگی دارد. خوشبختی ماندگار به طرز تفکر و رفتار شما وابسته است، که بیشتر از دیگر شرایط زندگی، تحت کنترل خود شما هستند.
رابرت بیسواس-دینر، مؤلف کتاب «خوشبختی: رمزگشایی داراییهای روانشناختی» هم با این نظر موافق است. او میگوید، «خوشبختی یک خط پایان در مسابقه زندگی نیست»؛ یک فرایند و وسیله است.
بیسواس- دینر میگوید انبوهی از دادههای علمی وجود دارد که نشان میدهد وقتی مردم شادتر هستند سالمتر، کنجکاوتر، خوش مشربتر، مفیدتر و خلاقتر میشوند و تمایل بیشتری به امتحان چیزهای جدید نشان میدهند.
او میگوید، «احساس خوشبختی زاییده تخیلات احساسی ما نیست» و در دراز مدت برای ما مفید و سودمند خواهد بود و نقشی واقعی در زندگی ما ایفا میکند.
مایکل. ای. کوهن، یکی از محققان فوق دکترای دانشگاه سانفرانسیسکو میگوید که این کار در زبان روانشناسی به تئوری توسعه و ساخت احساسات مثبت معروف است.
کوهن اخیرا مطالعهای علمی بر روی ۸۶ دانشجو که گزارش روزانهای از احساسات خود را ارائه میدادند انجام داد. محققان توانایی دانشجویان را در مقابله با شرایط متغیر و چالش برانگیز میسنجیدند و از معیار خاصی برای ارزیابی میزان رضایت از زندگی آنها استفاده میکردند.
این مطالعه نشان داد که احساسات مثبت انعطاف پذیری (مهارت در تشخیص و شناسایی موقعیتها و مقاومت در برابر مشکلات) و همچنین میزان رضایت از زندگی را افزایش میدهند.
۳: احساس شما پس از وصال فروکش میکند.
میرسکی میگوید، مردم بسرعت به تغییرات مثبت در زندگی خود عادت میکنند. در حقیقت سازگاری یکی از مهمترین جنبهها در شادتر زیستن است. خانهای که مدتها برای خرید آن انتظار کشیدهاید، ماشین جدید، کار آبرومند، همه اینها میتوانند شما را بصورت موقتی شاد کنند اما با گذر زمان در پس زمینه زندگی پنهان خواهند شد.
چرا این اتفاق میافتد؟ به عقیده لیوبورمیرسکی، یکی از دلایل این است که، ما به چیزهای نو و جدید گرایش داریم. برای نیاکان ما نوگرایی نشانهای از خطر و یا فرصت تازه بوده است (مثلا برای یک همسر جدید و یا غذای تازه). میرسکی میگوید، ما انسانها، تفاوت را دوست داریم و از همسان بودن فراری هستیم، به این معنی که با آمادگی کامل خود را با تجربیات مثبت که در زندگی برای ما اتفاق میافتند، وفق میدهیم.
میرسکی که بعد از نقل مکان به سانتا مونیکای کالیفرنیا خود را سازگار با محیط زیبای اطراف خود دیده است، میگوید: «به نظر من، شما میتوانید با طرز فکر و رفتاری فعال و پیشرو از سازگاری با محیط اطراف خود جلوگیری کنید و یا آن را به تعویق بیاندازید». او برای بیاثر کردن این میل باطنی، سعی میکند که از منظره زیبایی که هنگام دویدن در امتداد اقیانوس میبیند لذت ببرد. او میگوید، که هر روز به تماشای آن منظره میپردازد و سعی میکند آن را «از چشمان یک توریست ببیند».
برای مقابله با عادت و سازگاری میتوانید از نوگرایی به سود خود استفاده کنید. برای مثال، اگر احساس میکنید محل زندگی شما کمی تکراری شده است، میتوانید اسباب و اثاثیه خانه را جابجا کنید (تغییر دکوراسیون دهید) و یا برای دوستان خود مهمانی ترتیب دهید. لیوبورمیرسکی تاکید میکند که چنین فعالیتهایی بیشترین تاثیر را دارند، چراکه انجام آنها مستلزم دقت بیشتر است.
۴: کفهٔ احساسات منفی همیشه از احساسات مثبت سنگینتر است.
کوهن میگوید تاکنون تحقیقات نشان دادهاند که احساسات منفی از احساسات مثبت قوی ترند. برای مثال مطالعات نشان میدهد که مردم نسبت به بردن ۳ دلار و باختن ۳ دلار عکس العملهای متفاوتی نشان میدهند. بنظر میرسد که زیان دیدن تاثیر بیشتری از بدست آوردن سود داشته باشد.
کوهن میگوید احساسات منفی میتوانند لبه برنده تری نسبت به احساسات مثبت داشته باشند، چراکه شما را وادار میکنند تا مشکل را پیدا کرده و آن را حل کنید. در مقابل یکی از یافتههای کوهن که با مطالعات هم اثبات شده این است که احساسات مثبت با گذر زمان بر احساسات منفی پیروز میشوند؛ چراکه به شما اجازه میدهند تا داشتههای خود را توسعه دهید.
کوهن میگوید «ما به این نتیجه رسیدهایم که همانطور که احساسات مثبت بیشتر میشوند بالاخره به نقطهای میرسیم که احساسات منفی دیگر تاثیر زیادی روی تامین منابع و رضایت از زندگی نخواهند داشت». «احساسات مثبت از شما در برابر احساسات منفی محافظت نمیکنند ولی با گذشت زمان میتوانند شما را در مقابله با پیامدهای احساسات منفی یاری نمایند».
کوهن همچنین تاکید میکند که این امر ممکن است برای افراد مبتلا به افسردگی و یا دیگر اختلالات جدی روانشناختی درست نباشد، اما اضافه کردن احساسات مثبت به روان درمانی معمولی برای بیمار مفید است.
۵: خوشبختی با لذتجویی رابطه مستقیم دارد.
خوشبختی فقط تلنبار کردن تجربیات لذت بخش نیست. استفان. جی. پست، یکی از مؤلفان کتاب «چرا برای آدمهای خوب اتفاقات خوب میافتد: یک تحقیق جدید و هیجان انگیز برای اثبات رابطه بین انجام کارهای خوب و زندگی طولانیتر، سالمتر و شادابتر» تاکید میکند که در حقیقت، کمک کردن به دیگران (نقطه مقابل لذتجویی) میتواند نزدیکترین راه به سوی خوشبختی باشد.
به عقیده استفان، پروفسور طب پیشگیری و رئیس مرکز پزشکی مراقبتهای انسانی و مطالعات اخلاقی از دانشگاه استونی بروک در استونی بروک نیویورک، وقتی مردم از طریق کارهای داوطلبانه یا اعمال سخاوتمندانه به دیگران کمک میکنند، تقریبا نیمی از آنها احساس بزرگی میکنند و ۱۳% آنها از تسکین دردهای جسمانی خود خبر میدهند.
استفان میگوید «اکثر انسانها آستانه کمی برای کارهای خوب دارند و با انجام کمترین فعالیت تفاوت را احساس میکنند». این فعالیتها میتوانند شامل انجام یک یا دو ساعت کارهای داوطلبانه یا پنج کار سخاوتمندانه در هفته باشد (کارهایی که در حالت عادی انجام نمیدهید).
او میگوید، تقویت روحیه از طریق کمک به دیگران با آزادسازی هورمونهای سروتونین، اندرفینها (مواد مخدر طبیعی بدن انسان) و اوکسیتوکسین که به «هورمون محبت» (هورمون عشق) معروف است و رفتارهای مددکارانه را تقویت میکند، اولین بار در دهه ۱۹۹۰ به ثبت رسید.
آیا محبت (عشق) ریشه در بیولوژی اعصاب ما دارد؟ یک مطالعه در آکادمی علوم طبیعی نشان داد که تنها فکر کردن در مورد کمک به یک مؤسسه خیریه دلخواه، منجر به واکنش قسمتهایی از مغز انسان به نام گذرگاههای مزولیمبیک یا مرکز پاداش مغز میشود؛ که به احساس شادمانی در انسان وابسته است.
استفان میگوید «هرچند که فکر کردن در مورد بخشیدن یا نوشتن یک چک به تنهایی میتواند باعث بالا رفتن سطح شادمانی ما بشود، اما بنظر میرسد که تعامل رودررو تاثیر بیشتری دارد». «فکر میکنم که دلیل این امر درگیر کردن بیشتر و کاملتر قسمتهای مربوط به بخشندگی مغز از طریق تن صدا، حالات چهره و بدن است».
۶: خوشبختی برای همه یکسان است.
اگر شما به دنبال یک گلوله جادویی و یا یک معجون حیات بخش برای افزایش شادی در زندگی هستید، بطور حتم ناامید خواهید شد. خوشبختی برای همه یکسان نیست (هیچ شاهکلیدی برای خوشبختی وجود ندارد). در عوض راهکارهای بسیاری برای افزایش خوشبختی وجود دارد. مواردی برای امتحان در زیر لیست شدهاند:
- کوهن میگوید، یک فعالیت پر معنی برای خود انتخاب کنید. چه این فعالیت در جهت تقویت حس قدرشناسی، تعلق، بخشش و یا خوش بینی باشد، در صورتی موفق خواهد بود که به شخص شما مربوط شود. و اضافه میکند که این امر شما را از زود عادت کردن به این فعالیتها باز میدارد.
- استفان پیشنهاد میکند، تا نقاط قوت خود را ارزیابی کنید و فعالیتهایی ترتیب دهید که از این هدایا به نحو احسن استفاده کنند. آیا شما آشپز خوبی هستید؟ اگر اینطور است برای یک بیمار بستری در خانه یک وعده غذا درست کنید. آیا یک معلم بازنشسته هستید؟ به تدریس خصوصی به یک کودک فکر کنید. موارد بسیاری برای انتخاب شما وجود دارد که فقط به ابتکار عمل شما بستگی دارند.
- لیوبورمیرسکی میگوید، در فعالیتهای خود تنوع ایجاد کنید، چراکه تقویت شادمانی فقط با پیدا کردن فعالیت مناسب ممکن میشود. او برای رسیدن به این هدف به شرکت «سیگنال پترنز» در ساخت یک نرمافزار آیفون به نام «Live Happy» کمک کرد. این نرم افزار با یک پرسش نامه کوتاه جهت شناسایی طرق خوشبختی مناسب برای شما مانند نوشتن دفترچه خاطرات (رویدادنگاری) یا تماس تلفنی برای تشکر از شخصی که به شما خوبی کرده است، آغاز میشود. لیوبورمیرسکی میگوید، اگر فعالیت انتخابی مورد علاقه شما نباشد، اراده خود (در انجام این کارها) را از دست خواهید داد.
وقتی بحث خوشبختی انسان در میان است، اراده قوی و تلاش برای قوی نگهداشتن آن، میتواند یک زندگی پرمعنا و سرشار از شادمانی را در دسترس ما قراردهد.
>> مجله مادر
* شما چه نظری دارید؟ تجربهها و نظراتتان را در این زمینه، با ما در میان بگذارید *
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد