در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
این فیلم که سومین ساخته شیبانی در مقام کارگردان و پس از آثاری همچون «زهر عسل» و «صحنه جرم ورود ممنوع» محسوب میشود، با نقشآفرینی رضاکیانیان، محمدرضا فروتن، آتیلا پسیانی، مهناز افشار، صابر ابر و بهاره کیان افشار فیلم پربازیگری است.
فیلم سوژهای تکراری، بدون تعلیق و تکخطی دارد؛ چند جوان بهدلیل مشکلات مالی نیازمند پول بوده و برای این منظور میخواهند دست به آدمربایی، اخاذی و سپس فرار از کشور بزنند. فیلم اما میکوشد این قصه بدون فراز و نشیب را در قالبی غیرخطی و با درکنار هم چیدن قطعاتی پراکنده و بدون نظم زمانی و مکانی شکل دهد تا مخاطب را بتدریج و در طول قصه با زندگی و شخصیتهای مختلف داستان و مسائل آن آشنا کند و این دقیقا جایی است که فیلم را به ورطه سقوط میکشاند.
از این رو، هیچکس بیش از هرچیز ظاهری گول زننده داشته و به سیاق بسیاری از فیلمهای شبهروشنفکری این سالهای سینمای ایران، سعی دارد فقدان پختگی و جهانبینیاش را پشت ساختاری غیرخطی مخفی کند. به نظر میرسد شیبانی در این اثر بشدت تحتتاثیر فیلم تحسین شده «۲۱ گرم» ساخته «آلخاندرو اینیاریتو» بوده و بیشترین انرژیاش را صرف ساختار و شیوه روایت فیلمش کرده و در واقع آنچه بیشتر برایش اهمیت داشته روایت معماگونه و پیچیده قصهای ساده است. غافل از اینکه چنین ساختاری زمانی در سینما معنا پیدا میکند که به عمق یافتن شخصیتها و عمومیتر شدن جهانبینی فیلم کمک کند در حالی که این ساختار در هیچکجا، هیچکس نه تنها عملا کمکی به پیشبرد فیلم نمیکند که حتی باعث پنهان شدن اتفاقات از دید تماشاگر و سردرگم شدن بیشتر وی در رفت و برگشتهای مداوم فیلم میشود. این در حالی است که وقتی کارگردان و فیلمنامهنویس برای ایجاد نوآوری و با اتکا به ابزار تدوین به هر نحوی خط روایی را میشکنند، منطق روایی فیلم بشدت آسیب دیده و سرانجام فیلم داستانگویی چون هیچکجا، هیچکس به اثری کاملا سردرگم تبدیل میشود. در آثار سینمایی مشابهی که از این ساختار روایی بهره میبرند، همواره حلقه مشترک واسطی برای ایجاد ارتباط میان شخصیتهای داستان وجود دارد اما در این فیلم با اینکه مشکل هر یک از شخصیتهای فیلم در داستان مشخص است، درطول داستان هیچ نوع ارتباط معنایی و صوری با اتفاقات افتاده برای رسیدن آدمها به اهدافشان دیده نمیشود.
اینگونه است که این کارگردان جوان به جای اینکه موقعیت و جغرافیای درام را بشناسد و از دل وقایع دراماتیک فضاسازی کند، فضاهای ذهنیاش را به درام تحمیل میکند. فضاسازی در هیچکجا، هیچکس نیز به اینگونه است. برخی فضاسازیها مانند لحظات تعقیب و گریز، تکرار در جابهجایی سکانسها، رجعت به گذشته و آینده برای نشان دادن برخی فضاهای زیبایی است که کارکرد دراماتیک ندارد.
از سوی دیگر، فیلم در بعضی لحظات به اثری شعاری تبدیل میشود که گاهی به مسائل سیاسی هم پهلو میزند (از جمله اشاره به اختلاس 3000 میلیارد تومانی در سکانس صرافی)، اما این اشارههای گذرا هم چیزی فراتر از گشودن مسیر انحرافی دیگری برای فریب تماشاگر نیست. همچنین برخی اتفاقات فیلم هم بیمنطق و بیجهت رخ میدهد و هیچ کمکی به پیشرفت داستان یا شکل گرفتن کاراکترها نمیکند.
با وجود این فیلم در چند سکانس معدود خلاقیتهایی نیز از خود نشان میدهد، هرچند این جرقهها خیلی زود خاموش میشود و در طول فیلم بیشتر شاهد تلاش کارگردان برای ساخت یک فیلم متفاوت و ـ نه یک فیلم خوب ـ هستیم. با تمام این کاستیها اما فیلم، کارگردانی دقیق و دکوپاژهای مناسبی داشته و میتوان ادعا کرد هیچکجا، هیچکس تا اینجا، بهترین فیلم پرونده کاری کارگردانش است.
عرفان جلالی / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: