زوجهای جوانی را میشناسم که میگویند پس از یک قهر کوتاهمدت با همسرشان آشتی کردهاند و دیگر دلخوری گذشته را به فراموشی سپردهاند، اما هنوز هم در کلام والدین خود یا همسرشان گوشه و کنایههایی را میشنوند که مربوط به همان مساله حل شده است.
از خودتان شروع کنید:
معمولا وقتی دختر و پسر بیش از اندازه به والدین خود وابسته باشند، آنها را بهعنوان مرجع حل اختلافات زناشویی خود میشناسند. اگر همسرتان، گزارش تمام قهر و آشتیهایتان را به سمع و نظر پدر و مادرش میرساند، باید در اولین قدم او را نسبت به تبعات کارش مطلع کنید و بعد کمکم مهارتهایی را به کار ببرید که والدین خودتان و والدین همسرتان، شما را به عنوان یک خانواده مستقل ببینند که توانایی مدیریت چاردیواری خانهشان را دارند.
«تقریبا تمام بگومگوهای ما توسط همسرم به گوش مادرش میرسد و این به خاطر کم سن و سال بودن و بیتجربگی همسرم است»؛ این حرفهای زهراست که 21 سال دارد و یک سالی از ازدواجش با سعید میگذرد. او که بشدت حساس و بدبین شده است ادامه میدهد: «چیزی که شرایط را برایم سختتر میکند این است که وقتی بر سر این موضوع با همسرم بحث میکنم متهم به حسادت میشوم». از او پرسیدم: «خودت چطور؟ چقدر اطلاعات زندگی مشترکتان را برای والدینت میگویی؟» بعد از یک مکث نسبتا طولانی گفت: «راستش من هم وقتی با سعید دعوایم میشود، خیلی احساس تنهایی میکنم و گاهی تلفنی با مادرم درددل میکنم!»
برای کم کردن دخالتهای والدین باید اول از خودتان شروع کنید. بسیاری از زوجهای جوان، هنوز خودشان را یک خانواده مستقل نمیبینند. تمرین کنید در دادن اطلاعات زندگی خصوصیتان محتاط باشید. بین خانواده خود و خانواده همسرتان هم فرقی نگذارید، سپس به دور از هرگونه احساس عصبانیت یا خشم با همسرتان صحبت کنید و بخواهید حریم خصوصی زندگیتان را حفظ کند. از او بپرسید مطرح کردن اختلافات در گذشته چقدر به حل آنها کمک کرده است؟ و آیا همین علنی شدن مشکلات سبب بدتر شدن اوضاع نشده است؟ به او یادآوری کنید، سرانجام اختلافاتتان حل میشود، اما خاطره این قهر و دلخوری به این سادگیها از ذهن والدین پاک نخواهد شد. ضمنا دقت کنید برای یک ارتباط کلامی موثر باید، زمان و مکان مناسبی انتخاب کرد. وقتی از هم دلگیر هستید، یا هنگامی که همسرتان خسته است، زمان مناسبی برای صحبت کردن در این باره نیست. بهتر است زمانی را به این کار اختصاص دهید که هر دوی شما از سطح آرامش نسبی برخوردارید. به قدر کافی استراحت کردهاید و گرسنه و بیحوصله هم نیستید. ضمنا مراقب باشید که زیادهروی نکنید. به هر حال شنیدن نکات منفی در ارتباط با خانواده، خوشایند نیست، پس علاوه بر اینکه از مضرات دخالتهای آنها میگویید به این موضوع اشاره کنید که میدانید اعمال والدین او یا والدین خودتان از سر خیرخواهی است اما گاهی بیتدبیری و نداشتن اطلاعات کافی، سبب ختم بخیر نشدن اتفاقات میشود.
شاید مشکل از اعتماد بهنفس باشد:
بسیاری از زنان و مردانی که گزارش زندگی خصوصی خود را در اختیار والدینشان قرار میدهند، دچار نوعی ضعف در اعتماد به نفس هستند. آنها گمان میکنند بدون مشورت و حضور والدین خود، تصمیمات نادرستی اتخاذ خواهند کرد؛ همین نقص استکه آنها را به سوی دخالت دادن والدین سوق میدهد؛ بنابراین تا میتوانید همسرتان را تشویق کنید تا در شرایط مختلف به صورت مستقل، تصمیمگیری کند.انتخابهای مستقلش را تشویق کنید و نظراتش را معتبر بشمارید. به این ترتیب با تقویت اعتمادبهنفس در او میتوانید امیدوار باشید او در زندگی مشترک نیز با استقلال بیشتری دست به انتخاب بزند.
اگر به تنهایی نیاز دارد، این نیاز را برآورده کنید:
اگر همسرتان پس از هر جرو بحث یا درگیری، تصمیم به عزیمت به خانه پدریش میگیرد، از او بخواهید برای چند ساعت تحمل کند و سپس برای رفتن تصمیم بگیرد. بهتر است به جای اینکه او خانه را ترک کند، شما برای چند ساعت او را تنها بگذارید.
وقتی افراد در اوج احساسات مثبت یا منفی خود هستند، توانایی حل مساله و تصمیمگیری را از دست میدهند، بنابراین با تأمین چند ساعت تنهایی برای همسرتان، میتوانید به او کمک کنید تا این احساسات شدید منفی فروکش کند و او تصمیم عاقلانهتری اتخاذ کند. ضمن اینکه این تنهایی میتواند برای خودتان نیز موثر باشد و علاوه بر آرامتر شدن شما کمک کند، تا با موضع عادلانهتری به درگیریتان فکر کنید و سهم خویش را در این درگیری ببینید.
ارتباطتان را محدودتر کنید:
به خاطر داشته باشید محدود کردن ارتباط به هیچ وجه به معنای قطع کردن آن نیست؛ چرا که قطع ارتباط نتایج وخیمی را به بار میآورد. «یا من یا پدر و مادرت!» این یکی از بدترین و آسیبزنندهترین جملاتی است که ممکن است کسی به همسرش بگوید. ما توصیه میکنیم تعداد دفعات رفت و آمد را تغییری ندهید، مثلا اگر هفتهای یکبار به منزل والدین میروید این کار را ادامه دهید اما ساعت مهمانی را کوتاه کنید. به جای اینکه از ظهر به مهمانی بروید سرشب اینکار را بکنید و کمی بعد از شام هم قصد بازگشت به خانه را کنید.
تفاوت حمایت و دخالت:
در نهایت این نکته را یادآور میشویم که هر اظهار نظری از طرف والدین، دخالت نیست. شک نکنید آنها خواهان خوشبختی و آرامش شما هستند و در کارشان حسن نیت دارند، هر چند ممکن است شیوه نامناسبی برای حل مشکل شما انتخاب کنند. اگر گمان میکنید مشورت گرفتن از آنها میتواند به حل مشکل شما کمک کند، بهتر است خودتان پیش قدم شوید و از آنها درخواست کمک کنید.
>> جام جم/ ضمیمه چاردیواری/ شیما نادری
* شما چه نظری دارید؟ تجربهها و نظراتتان را در این زمینه، با ما در میان بگذارید *
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه
گفتوگو با محسن بهرامی، گوینده کتاب «مسیح بازمصلوب»
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
دختری هستم كه تقریباً یك سال و نیم است كه عقد كرده ام.من هم عقیده با شما هستم كه زن و شوهر نباید اختلافاتشان را با خانواده در میان بگذارند اما گاهی اوقات پدر و مادرها فكر میكنند وقتی ما پیش آنها درد و دل نمیكنیم علت آن ترساندن و تهدید از طرف همسر است كه مبادا مسایل را نزد خانواده ات بازگو كنی.