حتماً شما هم تجربه کردهاید که گاهی حتی ترک دیوار هم برای فرزندان ما، ایجاد سۆال میکند و این ما هستیم که باید مثل یک دایره المعارف برای آنها باشیم. در اکثر اوقات، مخصوصاً در سنین پایینتر، برای پاسخگویی به آنها مشکلی نداریم اما گاهی کنجکاوی کودکان، به خط قرمزهای ما میرسد؛ در آن موقع چه عکس العملی باید داشته باشیم؟
ذهن کودکان پر از علامت سوال است. آنها میخواهند دنیایی را که به آن پا گذاشتهاند، بشناسند و در این راه گمان نمیکنند برخی امور این دنیا خجالت آور است و اگر در آن زمینه چیزی بپرسند باعث رنگ به رنگ شدن والدینشان میشوند. آنها تنها به وظیفه خود عمل میکنند: «شناخت خود و دنیای اطراف».
شما به عنوان پدر و مادر همیشه باید منتظر شنیدن سۆالاتی در حیطههای ممنوعه باشید؛ سوالاتی مثل: من از کجا آمدهام؟
ممکن است مادر باردار باشد یا یکی از نزدیکان و یا حتی کودک یک زن باردار را در تلویزیون ببیند، بالا بودن شکم و شکل ظاهر برای او ایجاد سۆال میکند. یا وقتی میشنود کسی صاحب فرزند شده، به ذهنش خطور میکند که چطور این اتفاق میافتد؟
علت آن هر چه باشد باید مراقب نحوه پاسخ دادنتان باشید. جوابهایی مثل اینکه من، تو را از مغازه خریدم را فراموش کنید. بچهها باهوشتر از آن چیزی هستند که فکر میکنیم.
وقتی کودک با تعجب میپرسد که بچه از کجا میآید، نباید به او بگویید که بچه از کیف آقای دکتر، از بیمارستان، از سوپرمارکت میآید. میشود اینگونه پاسخ داد: «بچه در جای مخصوصی توی شکم مادر رشد میکند و از آنجا بیرون میآید.»
دو سۆال است که تقریباً همه کودکان زیر هفت سال را گیج میکند (یعنی کودکانی که هنوز به مدرسه نمیروند). این دو سۆال عبارتند از:
۱- بچه چگونه درست میشود؟
۲- بچه چگونه به دنیا میآید؟
توصیه میشود که ابتدا نظر خود کودک را بشنویم و آنگاه تفسیر خودمان را بگوییم. توضیح ما باید از واقعیت دور نباشد، اما لازم نیست که توضیح کاملی هم درباره یک ارتباط جنسی به او بدهیم. باید مراقب باشیم که پاسخ ما بیش از حد نباشد چون در این صورت باعث بیداری زودرس جنسی در او میشود.
گاهی هر پاسخی که میدهید خود یک سۆال دیگر ایجاد میکند، در این صورت باید این گفتگو را مدیریت کنید. به هیچ وجه نگذارید فرزندتان احساس کند شما دستپاچه شدهاید. با این موضوع عادی برخورد کنید.
یادتان باشد اگر به او دروغ بگویید یا پاسخهای بیربط بدهید، خیلی زود متوجه میشود. اعتمادش از شما سلب شده و برای سۆالات خود به دنبال یک مرجع دیگر که اصولاً دوستان او هستند، میرود و این موضوع بسیار خطرناک است.
به بچههای کوچکتر میتوانید پاسخ دهید: ما از خدا خواستیم و خدا هم تو را به ما داد. در شکم مادر رشد کردی و بعد از مدتی در بیمارستان، تو را بیرون آوردند. اما وقتی بچهها بزرگتر میشوند، این پاسخ برایشان قانع کننده نیست. ممکن است بپرسند: من چگونه وارد شکم مادر شدم؟
میتوان جواب داد: وقتی پدر و مادر میخواهند که بچهای داشته باشند، سلولی از بدن پدر به سلولی در بدن مادر میپیوندد، و آن وقت رشد بچه شروع میشود. وقتی بچه به اندازه کافی بزرگ شد، از شکم مادر بیرون میآید.
گاهی این گفتگو به همین جا ختم نمیشود و سۆال بعدی کودک شاید همان چیزی باشد که مایه وحشت والدین است: «سلول پدر چطور وارد بدن مادر میشود؟» بار دیگر، ابتدا باید از کودک سۆال کنید که نظر او چیست؟ احتمالاً با نظریههای جالب کودک مواجه خواهید شد: بابا دانه را در شکم مادر میکارد، خانم دکتر دانهای را با جراحی میکارد درون شکم مامان.
سۆال بعدی که ممکن است از ذهن کودک خارج شود، این است که: «تو و بابا چه وقت قصد دارید بچه درست کنید؟»، برای این سۆال برخلاف تصور ما، جوابی ساده کافی خواهد بود: «مادرها و پدرها به یکدیگر عشق میورزند و میخواهند بچهای داشته باشند تا به او هم عشق بورزند.»
یادتان باشد اگر به او دروغ بگویید یا پاسخهای بیربط بدهید، خیلی زود متوجه میشود. اعتمادش از شما سلب شده و برای سۆالات خود به دنبال یک مرجع دیگر که اصولاً دوستان او هستند، میرود و این موضوع بسیار خطرناک است.
خیلی آرام با او گام به گام پیش روید. بگذارید با آرامش همه سۆالاتش را بپرسد و یا حتی حرفهایی که دوستانش گفتهاند را برایتان بازگو کند.
گاهی اوقات کودکان نظریههای خود را با هم در میان میگذارند. اگر شما محرم خوبی برایش نباشید او به جای اطلاعات صحیح، حرفهای اشتباهی را میشنود و گمان میکند درست است؛ در این صورت هنگام بلوغ او به مشکل بر میخورید.
اگر فرزندتان در بیرون از منزل به طور نامناسبی با مسائل جنسی آشنا شود، کار و تلاش والدین در زمینه آموزش جنسی دو برابر خواهد شد. زیرا در وهله اول باید افکار نامناسب و آموختههای نادرست فرد در زمینه امور جنسی تغییر یابد و سپس آموزش مناسب و صحیح آغاز شود.
سۆالات جنسی اصولاً از سن چهارسالگی شروع میشود و تا بلوغ ادامه دارد، شما هم باید هر مرحله را با توجه به سن کودک و میزان اطلاعات او مدیریت کنید. قدم به قدم با او پیش روید و بگذارید احساس امنیت کند.
موضوع دیگری که کنجکاوی کودکان را ممکن است ایجاد کند، میل به کشف بدن خود و دیگران است. خیلی از والدین با فهمیدن این موضوع عصبانی میشوند، البته حق دارند، دیدن چنین صحنههایی ناراحت کننده است؛ اما فراموش نکنید که اینها یک کنجکاوی طبیعی است و مانند سۆالاتی که میپرسد، باید با مدیریت شما برطرف شود.
شما باید بدانید که بچهها دچار کنجکاویهای جنسی میشوند و به بهانههای مختلف از تنها ماندن و وارسیهای آنها به بدن یکدیگر جلوگیری کنید. برای مثال نگذارید آنها در اطاق در بسته با هم بازی کنند.
اگر متوجه شدید که فرزندتان با دوستش بازی جنسی میکند، برای مثال دکتر بازی که اتفاقاً بازی محبوبی است، خونسردی خود را حفظ کنید و در بازیشان مداخله کرده و سمت و سویش را تغییر دهید. مثلاً بگویید بهتر است به دستان هم آمپول بزنید و یا دندانهای هم را معاینه کنید.
وقتی با فرزندتان تنها شدید به او بگویید که میدانید قصدش از در آوردن لباس دوستش آمپول زدن بوده، اما او دیگر بزرگ شده و باید بداند که مجاز نیست به نواحی تناسلی آدمها دست بزند و باید حریم را رعایت کند.
این زمان موقع مناسبی برای آموزش به کودک است تا خدای نکرده مورد سوءاستفاده جنسی قرار نگیرد. به او بگویید هیچ کس حتی بزرگ ترها هم مجاز نیستند به نواحی تناسلی تو دست بزنند. اگر کسی چنین کاری کرد، شما از دست فرزندتان ناراحت نمیشوید و هر نوع رفتار نامناسب و ناراحت کنندهای را دراین زمینه بدون ترس و نگرانی به شما بگوید.
حیطه مسائل جنسی بسیار مهم بوده و عکس العملهای صحیح شما میتواند به یک بلوغ آرام و داشتن زندگی جنسی موفق در آینده، کمک کند.
>> تبیان