بازیگر نقش «بهبود فریبا»:

آقای اینانلو دچار سوء تفاهم شده است

کد خبر: ۵۶۹۴۳۶
یک نیشابوری در هزار توی تهران/ با «مهران احمدی» بازیگر سریال «مهرآباد»

مهران احمدی در هر اثر سینمایی و تلویزیونی‌اش تجربه اجرای یک نقش متفاوت را دارد. با نگاه اجمالی به بازی‌های او در چند سریال اخیر می‌توان متوجه تفاوت‌های او هنگام ایفای نقش شد. بین شخصیت رضا در سریال «تا ثریا» با بهنود سریال «پایتخت 2» و نعیم سریال «مهرآباد» فاصله زیادی است. گرچه او گزیده‌کار است، اما با انتخاب‌های درست توانسته بهترین مسیر را برای خودش انتخاب کند. در واقع حساسیت‌های او برای انتخاب و اجرای نقش به روند صعودی در کارنامه هنری‌اش منجر شده است. او معتقد است در این دنیا کار دیگری به جز هنرپیشگی ندارد. به همین دلیل تلاش می‌کند تا بهترین بازی را ارائه کند. او بازیگری را در گفتن چند دیالوگ، خندیدن، گریه کردن و بروز احساسات نمی‌داند، بلکه اعتقاد دارد بازیگر با نزدیک شدن به روح شخصیت‌هایی که قرار است بازی کند، می‌تواند بهترین بازی را ارائه کند؛ به شرط آن که ساعت‌ها درباره نقش فکر کرده و به شناخت خوبی درباره آن دست پیدا کند. احمدی در سریال تلویزیونی مهرآباد با ارائه یک بازی متفاوت توانسته نظر مخاطبان را جلب کند. با او درباره نقش نعیم به گفت‌وگو نشستیم.

معمولا وقتی بازیگری در خلق یک شخصیت موفق می‌شود، کارگردانان نقش‌های مشابه به او پیشنهاد می‌دهند، اما این اتفاق برای شما نیفتاده است و شما در هر اثری نقش متفاوتی بازی می‌کنید، انتخاب شما به چه عواملی بستگی دارد؟

من بازیگر هستم و جز بازیگری کار دیگری بلد نیستم. بازیگر باید بتواند به جای شخصیت‌های مختلف بازی کند. بازیگری به معنای گفتن چند دیالوگ، خندیدن، گریه کردن و بروز احساسات و عواطف نیست، بلکه باید بازیگر سعی کند موقعیت‌های مختلف شخصیت را درک کرده و آنها را اجرا کند. این ویژگی در ذات بازیگری است. در سال‌هایی که من در این حرفه مشغول هستم، تعریف دیگری جز این برای بازیگری پیدا نکرده‌ام.

به نظر من نوع بازی بازیگر در هر اثری باید متفاوت باشد. این تفاوت‌ها باید قابل مشاهده باشد و تماشاگر آنها را حس کند. قرار نیست خودم را مرتب در کارهای مختلف تکرار کنم. ظرافت‌ها در نقش باعث می‌شود شخصیت‌ها رنگ و لعاب متنوعی به خود بگیرند. من برای اجرای یک نقش خیلی زحمت می‌کشم. شاید باورتان نشود، اما ساعت‌ها پیاده‌روی می‌کنم و درباره نقش فکر می‌کنم تا کاملا شخصیت را درک کرده و بعد آن را اجرا کنم. یعنی سعی می‌کنم احساس‌های مختلف نقش را ابتدا در خودم پیدا کنم تا بتوانم آن را برای مخاطب هم باورپذیر اجرا کنم.

زمانی که بازیگر خودش را به یک گونه خاص محدود می‌کند، کاملا به تکرار می‌افتد و برای تماشاگر هم ملال‌انگیز می‌شود. تحلیل نقش باعث شده تا نقش رامین «اسب حیوان نجیبی است» با نعیم مهرآباد متفاوت باشد. فرم بدنی آنها، خنده‌ها و نوع حرف‌ زدن آنها با یکدیگر فرق دارد، حتی این مساله در دیگر نقش‌های سینمایی و تلویزیونی‌‌ام مثل تا ثریا، پایتخت 2، هیچ و بیست فرق دارد.

معتقدم این وظیفه بازیگر است و تا جایی که لازم است باید نقش‌های متفاوتی را تجربه کند. اتفاقا چند روز پیش با خودم فکر کردم که می‌توانم بیش از صد نقش متفاوت دیگر هم بازی کنم. نمی‌خواهم از خودم تعریف کنم و بگویم بازی‌هایم فوق‌العاده است، اما همیشه تلاش خودم را کرده‌ام.

با بازی در نقش نعیم در سریال مهرآباد رنگ و لعاب دیگری به جنس طنزهای تلویزیون داده‌اید، چنان که بیننده دوست دارد در برخی قسمت‌ها حضور نعیم پررنگ باشد، اما این اتفاق نمی‌افتد.

با پیشرفت قصه، نقش نعیم هم پررنگ‌تر می‌شود. به نظرم بهتر است عجله نکنید. برای این شخصیت در طول قصه اتفاقات عجیب و غریبی می‌افتد. او با یک دروغ همه را به جان هم می‌اندازد. به نظرم حضور شخصیت‌ها در قصه باید کارآمد باشد. وقتی شخصیت در قصه پررنگ باشد، اما خیلی کاربردی نباشد چه فایده‌ای دارد. من در فیلم «بغض» نقش عمو را بازی کردم. این نقش با وجود این‌که کوتاه و حدود 15 دقیقه بود، ولی بدون اغراق می‌گویم که یکی از بهترین نقش‌هایی بود که تجربه کردم یا نقش بهنود در سریال پایتخت 2 در پنج قسمت اول حضور داشت، اما جزو نقش‌های خوبی است که بازی کردم. در مجموع علاقه‌مندم نقش در قصه تاثیر‌گذار باشد و زیاد به کوتاهی یا بلندی نقش فکر نمی‌کنم.

اشاره کردید برای ایفای نقش‌هایتان ساعت‌ها پیاده‌روی می‌کنید تا تمام احساسات شخصیتی را که قرار است بازی کنید، بشناسید. با توجه به ویژگی‌های منحصر‌به‌فردی که نعیم در قصه مهرآباد دارد، آیا برای نزدیکی به این شخصیت از کسی الگو گرفتید؟

داشتن حافظه خوب در حرفه بازیگری خیلی مهم است. ممکن است این مساله خیلی برای مردم عادی مهم نباشد، اما در بازیگری اهمیت زیادی دارد. ما در طول روز از کنار آدم‌های مختلف عبور می‌کنیم. افرادی که هر کدام از آنها ویژگی خاص خودشان را دارند و می‌توان از آنها در زمان اجرای یک نقش الهام گرفت.

من در طول این سال‌ها سعی کرده‌ام از این گنجینه نهایت استفاده را ببرم و از آن چیزهای ناب برای ایفای شخصیت‌های مختلف در‌آورم. بنابراین از مشاهداتم که در خیابان، کوچه، بازار و... می‌شنوم، می‌بینم و حس می‌کنم، استفاده می‌کنم. من جزو آن دسته از بازیگرانی هستم که فقط کتاب نمی‌خوانم، بلکه مشاهداتم را عملی می‌کنم.

از سوی دیگر بخشی از شخصیت نعیم را از شخصیت یک دوست بسیار قدیمی گرفتم. نام او ابوالفضل بود، ولی از آنجا که شخصیت بسیار دوست داشتنی و شیرینی داشت او را دایی صدا می‌کردیم. او سال 1374 به تهران آمد و برای پرداخت بدهی‌هایش با موتور قراضه‌ای که داشت، کار می‌کرد. او به هر ترفندی متوسل شد تا این بدهی را پرداخت کند. بخشی از شخصیت نعیم الهام گرفته‌ از شخصیت دایی بود، حتی او با من تماس گرفت و برایش جالب بود که برای اجرای این شخصیت از او الهام گرفته‌ام.

همچنین از شخصیت چارلی هم بهره گرفتم. نوع کت و شلوار، راه رفتن و کفش‌های نعیم از شخصیت چارلی گرفته شده و حاضر جوابی او را در سیاه‌بازی دیده‌ام. می‌توانم بگویم شخصیت نعیم مجموع مشاهدات، دوستم دایی، چارلی و سیاه‌بازی است. تلاش کردم این شخصیت آنقدر ویژگی‌های جالبی داشته باشد تا مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد.

برای خلق شخصیت نعیم قبل از شروع تصویربرداری چقدر وقت گذاشتید؟

طبیعی است که هر بازیگر وقتی فیلمنامه را می‌خواند برداشت‌هایی از نقش دارد. من هم در اولین مواجهه‌ام با شخصیت نعیم حس کردم که باید از خلاقیتم استفاده کنم تا بتوانم به این شخصیت رنگ و لعاب بدهم. به همین دلیل تلاش کردم دیالوگ‌ها، رفتار و منش نعیم متفاوت باشد.

نعیم در این قصه مرتب با رانندگان خانم تصادف می‌کند تا بتواند از آنها پول بگیرد. او خودش را جلوی ماشینی که راننده آن مرد است، نمی‌اندازد؛ چون می‌داند راحت نمی‌تواند از آنها پول بگیرد. بنابراین احساس کردم باید نعیم همیشه کت و شلوار به تن داشته باشد تا شخصیت‌اش برای خانم‌ها توجیه‌پذیر باشد و بتواند با ترفند بعد از تصادف از آنها پول بگیرد. درباره این ویژگی خیلی فکر کردم.

بعد به دفتر رفتم و ذهنیتم را با سجادی کارگردان و سهرابی نویسنده در میان گذاشتم. بعد از مطرح کردن این پیشنهاد دوستان برای دقایقی شوکه بودند و تاکید می‌کردند شخصیت‌ نعیم با ویژگی‌هایی که دارد، نمی‌تواند کت و شلوار بپوشد، اما در نهایت تصمیم گرفتیم که او این گونه باشد.

معتقدم اولین انتخاب به عنوان بهترین انتخاب نیست. من این درس را در بازیگری یاد گرفتم. باید در کار وسواس داشت و سخت‌ترین راه را انتخاب کرد. زمانی که ما اولین و سهل‌ترین راه را انتخاب کنیم، طبیعی است که گرفتار کلیشه می‌شویم و من همیشه از کلیشه پرهیز کرده‌ام.

شما در این سریال از لهجه نیشابوری هم استفاده کرده‌اید. این هم پیشنهاد خودتان بود؟

بله، پیشنهاد خودم بود. وقتی نظرم را با دوستان مطرح کردم مثل نوع لباس نعیم که گفتم کت و شلوار بپوشد، شوکه شدند و گفتند کار خطرناکی است، چون ممکن است به ورطه هجو بیفتد، ولی بعد از کلی صحبت به این نتیجه رسیدیم که از لحن نیشابوری استفاده کنیم.

البته برخی به اشتباه به من می‌گویند که این لحن صحبتم شبیه لحن مازنی بهبود در سریال پایتخت 2 است. این در حالی است که لهجه نیشابوری کاملا متفاوت است. برخی لهجه‌‌ها به لحاظ آوایی به یکدیگر نزدیک هستند. به عنوان مثال برخی حروف ازجمله «ت» در میان لهجه مردم خراسان و مازندران به لحاظ آوایی نزدیک هستند. این قرابت در میان شهرهای دیگر هم به چشم می‌خورد.

از آنجایی که من برای شخصیت نعیم از دوستم الهام گرفته بودم، به همین دلیل ترجیح دادم برای تکمیل این شخصیت از لهجه نیشابوری هم استفاده کنم. شهرستانی‌ها وقتی می‌خواهند تقلب کنند بهترین جا برای آنها تهران است. البته منظور بدی ندارم، من هم سال‌ها در نیشابور زندگی کرده‌ام، اما معمولا شهرستانی‌هایی که قصد تقلب دارند در تهران این کار را انجام می‌دهند. به همین دلیل نعیم مرتب به دنبال ترفندهایی است که از مردم پول بگیرد تا بتواند پول مهریه همسرش را فراهم کند. در مجموع احساس کردم شخصیت نعیم با این کت و شلوار، ترفندهایی که می‌زند، رفتار و لحن می‌تواند برای مخاطب جذابیت داشته باشد.

طنز سریال مهرآباد با دیگر طنزهای تلویزیونی متفاوت است و نعیم جزو شخصیت‌هایی است که بخش عمده طنز این سریال را به عهده دارد. چگونه این نوع طنز را برای نعیم طراحی کردید؟

ما سعی کردیم از بضاعتی که در عرصه طنز داریم به نحو مطلوب استفاده کنیم. خوشحالم که شما طنز این سریال را با دیگر آثار خودمان مقایسه کردید، چرا که قیاس طنز ما با کمدی‌های دنیا درست نیست. نویسنده، کارگردان و بازیگران این سریال تلاش کردند نوع دیگری از طنز را برای مردم به تصویر بکشند. گرچه تماشاگر ما به یک نوع طنز عادت کرده، اما ما تلاش کردیم به او نشان بدهیم طنز هم می‌تواند گونه‌های مختلف داشته باشد. متاسفانه در شرایط و موقعیت‌هایی، ذائقه مخاطب را به طنزهای سطحی عادت داده‌ و سلیقه او را پایین آورده‌ایم.

من برای دوستانم احترام زیادی قائل هستم، اما بهتر است کارهای طنزی تولید کنیم که سطح سلیقه مردم را بالا ببرد. در سریال مهرآباد مردم به اتفاقاتی مانند دستشویی رفتن بازیگر نمی‌خندند، بلکه شاهد یک کمدی هستند که در بستر یک درام رخ می‌دهد و خصوصیات منحصر به خودش را دارد. بارزترین شاخصه این سریال موقعیت‌هایی است که شخصیت‌ها در آن گیر می‌افتند.

از سوی دیگر قصه سریال مهرآباد به گونه‌ای نیست که مردم همزمان با دیدن سریال به کارهای دیگرشان هم برسند. باید موقع دیدن این سریال فقط متمرکز همین اثر باشند. همچنین اگر مخاطب چند قسمت را نبیند، مسلما داستان و شخصیت‌ها را از دست می‌دهد. این نشان می‌دهد که سریال مهر‌آباد داستان به هم پیوسته‌‌ای دارد.

تعامل‌تان با کارگردان چگونه بود؟ پیشنهادهای شما را براحتی می‌پذیرفت؟

آقای سجادی جزو آن دسته از کارگردانانی است که راحت یک نظر را قبول نمی‌کند، بلکه علاقمند است هر تصمیمی هدفمند باشد و بعد از تمرین به نتیجه قطعی برسد. قبل از کلید خوردن سریال مهرآباد 45 روز تمرین کرده و برای هر کدام از شخصیت‌های قصه طرح‌های مختلف را تمرین کردیم. خوشبختانه در این سریال هر تصمیمی مشورتی گرفته می‌شد و نتیجه تفکر مشترک بود. به همین دلیل به نتایج دلخواه دست پیدا می‌کردیم.

فاطمه عودباشی / گروه رادیو و تلویزیون

 

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها