سمیه سعیدی که سالهاست با این کار روزگار میگذراند، درباره انتخاب شغلش میگوید: خیلی وقت است که مشغول این کار شدهام. البته اوایل فقط در بوفه مدرسهها و دانشگاهها کار میکردم؛ چون آن روزها شرایط کار در رستوران با امروز خیلی فرق داشت.
حالا خانمهای زیادی پابهپای مردها در رستورانها فعالیت میکنند، از صندوق تا کارهای آشپزخانه، ولی قدیمها این طور نبود و زنها ترجیح میدادند در رستوران کار نکنند.
برای همین هم من در بوفه مدرسههای دخترانه یا بوفه دانشگاهها کار کردم؛ کاری که تجربیاتش برایم مهارت و فرصتهای جدید به وجود آورد. از همین چند جمله متوجه میشوم از شغلش راضی است. حرفش را با لبخند ادامه میدهد و میگوید این کار برایش خاطرات جالبی داشته است.
وقتی میخواهم یکی از شیرینترین آنها را تعریف کند، پس از مکثی کوتاه میگوید: زمانی که در بوفه دانشگاه کار میکردم، دخترها و پسرهای جوان زیادی را تقریبا هر روز میدیدم، اما وقتی درسشان تمام میشد، میرفتند و دیگر هیچ خبری از آنها نداشتم. چند وقت پیش، وقتی در رستوران مشغول کار بودم، خانمی همراه با همسر و دختر کوچکش به اینجا آمدند تا شام بخورند. چهره آنها خیلی به نظرم آشنا میآمد، دلم میخواست بروم و بپرسم و بدانم کجا دیدمشان، ولی به دلیل شرایط کاری چیزی نگفتم و فکر کردم از مشتریان قدیمی رستوران هستند، اما زمانی که داشتند غذایشان را سفارش میدادند، خودشان از من پرسیدند که در دانشگاه هم کار میکردم یا نه؟ همانجا بود که متوجه شدم هر دوتای آنها از دانشجویان آن دانشگاه بودند. جوانهایی که حالا بعد از گذشت چند سال در این رستوران آنها را همراه فرزندشان میدیدم.
نگرش مردم تغییر کرده است
این روزها، خانمها مشغول انجام کارها و فعالیتهای متنوعی شدهاند که شاید تا چند سال قبل، خیلی مرسوم و متداول نبود. حالا خیلی عجیب نیست اگر خانمی را پشت فرمان تاکسی یا در رستوران و به عنوان پیشخدمت ببینیم. با این حال به نظر میرسد هنوز بعضی به این تغییر عادت نکردهاند و این وضع را نپذیرفتهاند.
سعیدی که حدود 10 سال تجربه کار در رستورانهای مختلف این شهر را دارد، از شرایط محیط کارش چندان ناراضی نیست و میگوید: فکر میکنم نگرش مردم هم نسبت به این کار تغییر کرده است. اوایل که کارم را در رستوران شروع کردم، خیلیها با دیدنم تعجب میکردند و عجیبتر آن که تعجبشان را پنهان هم نمیکردند. حتی گاهی با لحنی نهچندان مناسب با من حرف میزدند، ولی حالا خیلی بندرت پیش میآید کسی من را به عنوان پیشخدمت رستوران نپذیرد.
نگاهها و برخوردها خیلی متفاوتشده و الان با همکاران مرد تفاوتی ندارم. با اینکه از وضع فعلی راضی است، اما مرجان امیری که تازه مشغول این کار شده، نظر متفاوتی دارد و چنین توضیح میدهد: شاید مشتریانی که به رستوران میآیند مانند گذشته با پیشخدمتهای خانم برخورد نکنند؛ ولی هنوز هم خیلیها این کار را به عنوان شغلی مناسب برای یک خانم نمیپسندند.
او که دانشجوست و به صورت نیمهوقت در رستوران کوچکی کار میکند، حرف خود را این طور ادامه میدهد: خیلیها این شغل را به عنوان حرفه اصلیشان انتخاب میکنند و آن را دوست دارند. در بین دوستان خودم خیلی طرفدار این نوع کار هستند، ولی به دلیل نگاه مردم و خانوادهشان اصلا به عنوان شغل اصلی به آن فکر نمیکنند، اما اگر من دانشجو نبودم یا شغل دیگری پیدا میکردم، هیچ وقت پیشخدمت نمیشدم.
نیلوفر اسعدیبیگی - جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد