به سرپرستی آرش کامور

درخشش گروه سروشان در ارسباران

«بیابان را سراسر مه گرفته است. با خود فکر می‌کردم که مه، گر همچنان تا صبح می‌پایید، مردان جسور از خفیه‌گاه خود به دیدار عزیزان بازمی‌گشتند»، اینها ابیاتی از سروده الف. بامداد است که بر ملودی‌های آرش کامور نشسته و با موسیقی او همراه شده است تا گویای موسیقی حال امروز ما باشد.
کد خبر: ۵۶۲۶۷۳
تصویرسازی با موسیقی ایرانی

موسیقی‌ای که با صدای محمد معتمدی و نغمه‌های گروه موسیقی سروشان به گوش مخاطب می‌رسد. آرش کامور آهنگساز جوان که علاوه بر آهنگسازی، بسیاری او را با نغمه‌های زیبای کمانچه نوازی‌اش می‌شناسند در آخرین اثر خود که عنوان «سراسر مه» را دارد سعی کرده با اشعاری متفاوت از استادان معاصر ادبیات ایران موسیقی خود را به گوش نسل جدید برساند؛ اشعاری از دهخدا، نادر نادرپور، علی‌اکبر دهخدا، ملک‌الشعرای‌بهار، مهدی اخوان ثالث، شهریار و بامداد که شاید کمتر با موسیقی ایران همراه شده‌اند.

آرش کامور که آثاری چون «سبوی تشنه»، «شهد اما شوکران» و... را در کارنامه هنری خود دارد و در کنار استادان بنام موسیقی ایران همچون پرویز مشکاتیان کنسرت‌های متعددی را به صحنه برده است، آلبوم جدید خود «سراسر مه» را بازتاب تفکر شاعران تاثیرگذار معاصر ایران می‌داند.

آلبوم سراسر مه بر چه اساسی و با چه ایده‌ای شکل گرفت؟

به نوعی سراسر مه بازتاب تفکرات و اشعار شاعرانی است که در دوره‌ای از تاریخ ایران نقش بسزایی در تصویر کشیدن رنگ اجتماع در اشعار خویش داشته‌اند. شاعرانی که قلمشان ترسیمی از ایران و ایرانی بوده است و امروز این نگاه شاعران چیزی جدا از نگرش من نسبت به فضای آهنگسازی‌ام نبوده است. شاعرانی که در کنار درد و شادی همنوعان خویش زیسته‌اند و غم نوع بشر را جزئی از قلم خویش دانسته‌اند و با بیان پرمعنا و زیبای خود آن را به تصویر کشیده‌اند. دیدن این همه مفهوم و بیان که امروزه هم در فضای اجتماعی ما دیده می‌شود کهنه و قدیمی نیست. شاید «سراسر مه» یادی است از شاعرانی که به گردن ایران و ایرانی حق بزرگی دارند.

در ساخت موسیقی سراسر مه، من با کمک گرفتن از تصویرسازی شاعران، موسیقی خویش را با این آثار همتراز کرده و برای بیان و دلنشینی بیشتر آن در میان مخاطبان امروزم کوشیده‌ام. مخاطبانی که همیشه در جستجوی کاری تاثیرگذار و به یادماندنی هستند و این رسالت هنر و هنرمند است که بر فضای پیرامون خویش تاثیرگذار باشد.

فضای آهنگسازی در این اثر با توجه به اشعار انتخابی چقدر وامدار موسیقی اصیل ایرانی است؟

در آهنگسازی و تنظیم سراسر مه که بخش اعظم آن در آواز دشتی ساخته شده است و با تغییر مدی در تصنیف سپیداران به شوشتری و بیداد همایون ختم می‌شود، سعی بر آن بوده که از تنظیمی استفاده شود که دور افتاده از روند موسیقی ایرانی نباشد. گرچه برخی از قطعات در موسیقی این آلبوم شکل و سیاق تنظیمی‌تری به خود گرفته‌اند؛ مانند قطعه «بانگ سپیداران» که موسیقی رنگ و بوی تصویر به خود می‌گیرد و بیان شعر را بهتر و رساتر به گوش مخاطب می‌رساند، اما سعی بر آن بوده که خطوط تنظیمی برای تقویت بیشتر و بهتر شنیده شدن خط اصلی ساخته شود که باید گفت با این تفاسیر این قطعه جزو یکی از پرکارترین قطعات این مجموعه است و گاه نیز مانند قطعه «غریبانه» از بافت موسیقی قدیمی ایران اما به زبان امروز استفاده شده است و می‌توان چنین گفت که هر قطعه حال و هوای خودش را در بیان این اشعار دارد.

این اثر تا چه اندازه در ادامه کارهای قبلی شماست و از نظر ساختاری چه تفاوت‌هایی دارد؟

هر هنرمندی برای رسیدن به موفقیت و به انجام رساندن رسالت هنری خویش باید با در نظر گرفتن هدفی متعالی به آفرینش هنر بپردازد.

از نظر من آفرینش یک اثر هنری حتی اگر در ظاهر نیز کاملا متفاوت به نظر بیاید، باید در مسیر تکمیل آثار قبلی باشد و سراسر مه نیز در نظر من از همه لحاظ تکمیل یافته آلبوم قبلی است؛ چه از نظر ساختاری و چه از نظر معنایی و امیدوارم در آثار بعدی نیز چنین نگرشی در من باشد. اما تلاش اصلی من در ساخت این اثر ایجاد کششی است در مخاطبانی که فقط شنونده‌اند و وارد جرئیات اثر نمی شوند و موسیقی جزیی از لذت روزانه آنان است.

در کارنامه هنری شما همکاری با خوانندگان بسیاری دیده می‌شود، آیا این اثر براساس صدای آقای محمد معتمدی ساخته شده یا این‌که بخش آهنگسازی صورت گرفته و درنهایت خواننده انتخاب شده است؟

در خصوص انتخاب خواننده این آلبوم باید بگویم آشنایی‌ام با محمد معتمدی به دوران همکاری یک ساله با گروه شیدا به سرپرستی محمدرضا لطفی باز می‌گردد. حال و هوای دلنشین و توانایی‌هایی که در صدای ایشان وجود دارد توجهم را به خود جلب کرد و مرا بر آن داشت که پس از ساخت و ضبط چند قطعه از مجموعه سراسر مه، ایشان را دعوت به همکاری کنم و با توجه به تفاوتی که این مجموعه نسبت به دیگر آثارم داشت، صدای ایشان نیز به خاص بودن این اثر افزود و به تکامل بیشتر این مجموعه کمک فراوانی کرد.

شیوه آهنگسازی شما الهام گرفته از شیوه آهنگسازی مرحوم مشکاتیان است، خود من وقتی آثار شما را گوش می‌کنم آهنگسازی استاد برایم زنده می‌شود. با توجه به فعالیت شما با مرحوم مشکاتیان، درکارهایتان چقدر از ایشان تاثیر گرفته‌اید؟

آهنگسازان از پیشکسوتان خویش خواسته یا ناخواسته الهام می‌گیرند. در خصوص سوال شما باید چنین گفت که استاد مشکاتیان، داعیه‌دار سبک و سیاقی در اندیشه و موسیقی ایرانی است که به قدری بر فضای موسیقی ایرانی تاثیرگذار بوده که این تاثیر در آثار ساخته شده بسیاری از آهنگسازان امروزی دیده می‌شود و حال این‌که همکاری و ارتباطی که اینجانب طی سال‌ها با ایشان و گروه عارف داشته‌ام این اثرگذاری را افزوده است، اما سعی بر آن بوده با تاثیراتی که از پیشکسوتان زمان خویش گرفته‌ام بتوانم ساخته‌های خودم را به بیان شخصی‌تر برسانم و اثری کاملا متفاوت و جدید خلق کنم و به نظر من آلبوم حاضر نیز از این قاعده مستثنی نیست.

شاید یکی از معضلات موسیقی ایران انتخاب نامناسب شعر یا انتخاب شعرهای تکراری باشد. این مساله باعث شده گوش مردم نیز به موسیقی جدید براساس شعرهای دیگر عادت نداشته باشد. بر این اساس چرا ما در موسیقی ایرانی دچار تکرار در انتخاب شعرها هستیم؟ آیا دیگر شعرها قابلیت همراهی با موسیقی ایرانی را ندارند؟

در تاریخ و فرهنگ این سرزمین هر جا سخن از موسیقی می‌آید، شعر هم همسنگ آن، خودش را نشان می‌دهد و به بیانی چنین می‌توان گفت شعر و موسیقی ایران زمین خشت بنایی را می‌سازد که بخش اعظم فرهنگش را تشکیل می‌دهد. کار کردن روی اشعار شاعرانی بزرگی همچون حافظ، سعدی، مولانا و عطار که از استوانه‌های ادبیات کهن ایران هستند و حتی امروز نیز با گذر سده‌ها، طعم و بوی خویش را حفظ کرده‌اند خالی از لطف نیست.

از طرفی وزنه برخی از خوانندگان و آهنگسازان ایرانی آنقدر سنگین است که هر کدام از اشعار شاعرانی که از زبان و قطعات آنها بیان می‌شود موج عظیمی از علاقه‌مندان را به سمت و سوی آن شعر سوق می‌دهد، اما در دوران معاصر ادبیات ایران نیز شاعران بزرگ و نامداری هستند که کمتر موسیقی روی آثار آنان آهنگسازی شده و اشعارشان ترجمه امروزی‌تری از اجتماع است و من درصدد بودم با موسیقی و سازبندی ایرانی، پیامی از شاعران معاصر را به همراه موسیقی به مخاطبانش برسانم.

گر چه کار روی اشعار بدون اوزان عروضی چون قطعه سراسر مه پیچیدگی‌های خاص را در تنظیم و همسو کردن ملودی با خود دارد اما با وجود کلمات آهنگین و با در نظر گرفتن معنی گوشه گوشه آن اشعار می‌توان موسیقی را در آن جاری کرد و اثرگذاری شعر را به قدرت موسیقی دو چندان کرد.

سحر طاعتی - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها