دنیای عروسکها

عجب زمانه‌ای است؛ مدادها هم عروسک می‌شوند و می‌روند تا دل دخترکانی که هر شب خواب عروس‌شدن می‌بینند؛ خواب می‌بینند ​داماد با اسبی سپید از راهی دور رسیده و... اما صبح دوباره همان بساط عروسک‌های دل‌خوش‌کنک و دخترانی که هنوز هر روز سفره نذر می‌کنند و به نیت خیر کوچه همسایه را رفت‌وروب می‌کنند.
کد خبر: ۵۴۹۱۰۵

 

دخترک با دلی از جنس بهار، با چشم‌های از ترانه و توفان و آرزوهای دور و درازش از تمام دشت،‌ از سبزه‌هایی که یادآور رُستن و رَستن است،‌ از گل‌هایی که تا روسری‌اش دویده‌اند،‌ از آسمانی که کریمانه سایه انداخته روی رنگ‌های پیراهنش، از صخره‌هایی که از سکوت به ستوه آمده‌اند،‌ دل می‌کند و گوش‌جان می‌سپارد به زبان عروسک‌هایی که حالا در مدادهایی بی‌سر جا خوش کرده‌‌اند.عجب دوره ـ زمانه‌ای است. مدادها عروسک‌ شده‌اند و رفته‌اند تا عمق نگاه دختری که هر شب خواب عروسی می‌بیند و رویاهایش را سوار بر اسبی سپید خواب می‌کند.

چه دلخوشی شیرینی دارند این کودکان، چه نگاه شفاف و شرمگینی، چه معصومیت زلالی، چه آفتابی از دل‌های کوچکشان بلند می‌شود تا شب رفتن را به سوگ بنشیند و بهار جوانه بزند در سرشاخه‌های تردی که فروردین را ترک نکرده‌اند.

چه نگاهی؟ انگار بزرگ‌ترین کشف جهان در دو قدمی چشم‌هایش خودنمایی می‌کند و دخترک عروسک‌ها را از چهار سو به تماشا جوان می‌شود و جوانه می‌زند تا خود بهار.

دختر، عروسک، عروس شدن، چه دنیایی دارد و دوران نوجوانی و چه آ‌رزوهایی که از دل‌هایشان جوانه می‌زند و جوان می‌ماند. راستی تا یادمان نرفته دنیای عروسک‌ها هم دیدن دارد.

منبع: جام جم/ ضمیمه چاردیواری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
ما فرزندان دلیلیم، نه پرخاش

سید علی بطحایی معتقد است ضرورت تدوین منشور اخلاقی برای هیات‌ها ضروری است تا فرهنگ «نقد عالمانه» جایگزین رفتار‌های تنش‌زا شود

ما فرزندان دلیلیم، نه پرخاش

نیازمندی ها