با اینکه شما در عرصه تئاتر پرکار و فعال هستید، اما در حوزه سینما و تلویزیون حضور کمرنگی دارید. این ناشی از علاقه شما به حوزه تئاتر است یا دلایل دیگری دارد؟
خاستگاه من تئاتر است و آن را خیلی دوست دارم، به همین دلیل بیشتر در تئاتر متمرکز هستم. البته به این معنا نیست که کار تصویری کمتر انجام میدهم. اتفاقا کارهای تصویریام هم کم نیست. شش ماه مشغول بازی در سریال خاطرات مرد ناتمام بودم. در این فاصله چند تلهفیلم هم بازی کردم. با این همه نمیدانم چرا کمتر در کارهای تصویری دیده میشوم!
شاید یکی از دلایل آن تاخیر در پخش آثاری باشد که شما در آن بازی میکنید؟
نمیدانم. شاید این طور باشد. شانس من است که کمتر در کارهای تصویری دیده میشوم. در حالی که بتازگی در کارهای تلویزیونی بیشتر از تئاتر بازی کردهام.
شما در سریال تلویزیونی خاطرات مرد ناتمام به نقش قدرت (خدمتکار خانه آمیز رکنالدین عطار) رنگ و لعاب خاصی دادهاید که باعث شده جزو شخصیتهای شیرین و دوستداشتنی قصه شود. آیا این مساله در فیلمنامه بود یا اینکه خودتان با توجه به تجربهای که در تئاتر دارید آن را پرورش دادید؟
شخصیت قدرت در فیلمنامه سریال خاطرات مرد ناتمام شناسنامه مشخص و تعریف خاص خودش را داشت. در واقع متن این را از من به عنوان بازیگر نقش قدرت میخواست که این شخصیت را متفاوت بازی کنم و فقط به عنوان خدمتکار خانه نباشم، بلکه در امور مختلف خانه عطار دخالت کنم.
در مجموع وظیفه قدرت، فقط خدمت به اعضای خانواده نیست؛ بلکه او هم عضوی از خانواده است. با توجه به این تعریف من هم با تجربهای که داشتم تلاش کردم این نقش را خاص و ویژه بازی کنم و با لحن و نوع بازیام این مسائل را نشان بدهم که قدرت، فردی خاص، زیرک و شیرین است. دنیای قدرت متفاوت از دنیای آدمهایی است که در خانه آمیز رکنالدین عطار زندگی میکنند. به همین دلیل باید این نقش را به گونهای دیگر بازی میکردم. امیدوارم این اتفاق افتاده باشد و قدرت مورد توجه مخاطبان قرار گرفته باشد.
با توجه به دنیای متفاوت قدرت، شما تا چه حد در صحنههایی که بازی کردید، بداهه داشتید؟ چون مخاطب شاهد دخالتهای جالب قدرت در مباحث مختلف خانواده است و از سوی دیگر افزوده شدن رگههای طنز به این شخصیت آن را جالبتر کرده است.
بازیگر بعد از مطالعه فیلمنامه با گروهی روبهروست که قرار است اثر مربوط را تولید کنند. شاید در روزهای اول، آشناییها کمتر باشد، اما به مرور این شناخت بیشتر میشود. این اتفاق هم در سریال تلویزیونی خاطرات مرد ناتمام افتاد. شش ماه تولید این سریال طول کشید. بعد از گذشت 10 تا 15 روز رابطهها نزدیکتر شد و بیشتر با خصوصیات اخلاقی یکدیگر آشنا شدیم.
در واقع گروه بیشتر با یکدیگر ارتباط برقرار کردند. به همین دلیل برخی مواقع که لازم بود پیشنهادهای جزئی میدادم که آن هم بیشتر مربوط به نوع بیان قدرت میشد. در مجموع بداهه در حد جزئیات بود. این اتفاق همیشه در مجموعههایی که کار میکنم، میافتد و گاهی نکات ریزی را به کارگردان پیشنهاد میدهم.
یکی از ویژگیهای سریال تلویزیونی خاطرات مرد ناتمام برخورد و تعامل خوب صادق کرمیار در مقام کارگردان با گروه سازنده بود. او جزو کارگردانان درجه یک و بااخلاق است که زحمت زیادی برای این سریال کشید.
شما سالهاست تجربه کارگردانی و بازیگری را در تئاتر دارید و میدانید اصول اولیه یک کار جذب مخاطب در شروع قصه است، به نظرتان ریتم آرام این سریال در حد و اندازه حوصله مخاطب امروز است؟
فیلمنامه سریال خاطرات مرد ناتمام ویژگیهای خاص خودش را دارد. این سریال مخاطب را در روزگاری که مردم عصبی هستند، در خیابان مرتب بوق میزنند و سبقت میگیرند و در خانه هم با مشکلات زیادی روبهرو هستند دعوت به آرامش میکند و به او میگوید بایستد و کمی از عجله و عصبانیتهایش فاصله بگیرد. در واقع روایت قصه خیلی با حوصله انجام شده است. معتقدم وقتی مخاطب میخواهد پای این سریال بنشیند باید وقت بگذارد و با آرامش قصه را دنبال کند.
اگر مخاطب با این آرامش ارتباط برقرار کند، حتماً از دیدن این سریال لذت میبرد. من از کار کردن با گروه سازنده سریال خاطرات مرد ناتمام لذت بردم، چون در طول کار آرامش داشتم. صادق کرمیار آدم بسیار با حوصله و صبوری است و با بازیگران و دیگر عوامل در همان روزهای اول دوست شد. برخی مواقع این آرامش در بعضی مجموعههایی که کار میکنیم، وجود ندارد و زخمهای آن تا مدتها در ذهن ما باقی میماند، اما در این سریال خیلی آرام بودیم. من این تعاریف را از سر تملق نمیگویم، چون بازیام در این سریال تمام شده و دیگر کاری با این گروه ندارم که بخواهم از آنها تعریف کنم.
فکر نمیکنید این آرامش در قصه سریال بیش از اندازه است، به گونهای که در برخی از قسمتها هیچ اتفاق خاصی رخ نمیدهد؟
بله، برخی مواقع چنین میشود، اما مطمئن هستم اگر بیننده با آرامش با قصه سریال همذاتپنداری کند، میتواند با فضای قصه ارتباط خوبی برقرار کند. در فیلم طبیعت بیجان شهید ثالت هم این آرامش دیده میشود. البته من این سریال را با اثر شهید ثالث مقایسه نمیکنم، بلکه منظورم این است که گاهی مخاطب میتواند سلیقهاش را تغییر بدهد.
من از دیالوگنویسی علی میرفتاح برای سریال خاطرات مرد ناتمام واقعا لذت بردم و آن را دوست داشتم. به نظرم او برای نوشتن این دیالوگها حوصله به خرج داد و برای همه شخصیتها وقت لازم را گذاشت. ممکن است به قول شما ریتم سریال کند باشد، اما این آرامش ویژگیهای خاص خودش را دارد.
با اینهمه، حضور قدرت در برخی صحنهها هیجان ویژهای به قصه میدهد. شما بیشتر از این نمیتوانستید در قصه حضور داشته باشید؟
به هر حال شخصیت قدرت با دیگر شخصیتهای این سریال تفاوت دارد. او دنیای خاص خودش را دارد. قدرت آدم سادهای است، اما وقتی کنار دوستان آمیز رکنالدین عطار قرار میگیرد، تلاش میکند بگوید که او هم چیزهایی میداند. شما اگر به دوستان عطار نگاه کنید، متوجه میشوید که نوع دیالوگها و حرفهایی که آنها میزنند نیازمند آرامش است. باید بپذیرم مخاطب به شنیدن قصه عادت دارد. اساسیترین مولفه یک کار خوب، روایت است. این سریال مخاطب را در لحظات نگه میدارد و به او میگوید به گفتوگوهای شخصیتها توجه کند. به نظرم نمیتوان زیاد به ساختار و نوع روایت این سریال خرده گرفت.
یکی از ویژگیهای شما در خلق نقش قدرت بازی با چشمانتان است. وقتی قدرت مبحثی را با علاقه دنبال میکند، چشمانش گرد میشود. چطور شد این ویژگی را برای نقش قدرت انتخاب کردید؟
وقتی از دور به شخصیت قدرت نگاه میکنید، متوجه میشوید محلی از اعراب ندارد و فرد مهمی نیست، اما خودش علاقهمند است که بگوید آدم مهمی است، به همین دلیل مرتب در صحبت آدمها دخالت میکند. زمانی که یک نفر با تمام وجود به صحبتی گوش میدهد حالت صورتش کاملا تغییر میکند. من هم با حرکات چشم خواستم این خصوصیت را به نمایش بگذارم.
با توجه به سوابقی که دارید زمانی که نقش قدرت به عنوان خدمتکار خانه عطار به شما پیشنهاد شد، برایتان مشکل نبود که این نقش را بازی کنید؟
نه، بعد از اینکه به توافق رسیدیم گروه کارگردانی به من گفت که قدرت جزو نقشهایی است که در قصه جای کار دارد. وقتی فیلمنامه را خواندم، متوجه شدم این نقش با وجود اینکه مکمل است، اما خواستههایش از زندگی بامزه و جذاب است. به عنوان مثال بزرگترین خواسته قدرت، ازدواج و تشکیل خانواده است. در مجموع همه این ویژگیها برای من آنقدر جذاب بود که بازی در این سریال را بپذیرم.
با توجه به اینکه فضای این سریال در سال 1327 میگذرد، آیا شناختی از آن سالها داشتید تا برای ایفای نقش کمکتان کند یا اینکه مطالعه کردید؟
(با خنده) راستش را بگویم یا دروغ؟!
مسلما علاقهمند هستیم راستش را بگویید.
مدل من این طور است وقتی نقشی به من سپرده میشود تلاش میکنم خودم آن را خلق کنم نه اینکه بروم و درباره آن مطالعه کنم که در آن سالها موقعیت آدمها چگونه بوده است. بازیگر که تاریخدان نیست که بخواهد تاریخ را ارائه بدهد. شناخت اولیه درباره فضای کار کافی است. این اتفاق هم در سریال خاطرات مرد ناتمام افتاد و من با توجه به تجاربی که داشتم تلاش کردم این نقش را بازی کنم.
فاطمه عودباشی/گروه رادیو و تلویزیون
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد