کاخ موزه گلستان: پس از جمع شدن مهمانان به قسمت تشریفات کاخ میرویم. جایی که برای بازدید عموم ممنوع است. راهنمای کاخ که خانم میانسالی است، درباره بخش تشریفات و کاربرد آن در گذشته که مختص ورود سفرای کشورهای خارجی بود، توضیح میدهد.
آرسینا یوانویچ که از رادیو صربستان آمده است، بدقت از نمای شمسالعماره نیز عکس میگیرد. میخواهیم کاخ را به مقصد موزه فرش ترک کنیم. مسوول کمیته مهمانان خارجی که به طور مرتب وضعیت دیگر مهمانان را با همکارانش به صورت تلفنی چک میکند، میگوید: دقایقی پیش خانم ویجی سادهو رئیس بخش رادیو ABU وارد تهران شده و به هتل منتقل خواهدشد.
داخل اتوبوس
عدنان بکرو از رادیو سوریه به صورت تلفنی و زنده برای همکارانش گزارش ارسال میکند: دیروز از تجریش و خیابانهای اطراف آن دیدن کردیم؛ از بازار تجریش و باغی به نام جمشیدیه که باغ بسیار زیبایی بود. تهران خیابانهای وسیع و زیبایی دارد. همه چیزش زیباست و فراتر از چیزی است که ما تصور میکردیم. اکنون از کاخ گلستان دیدن کردیم و از اینجا به موزه فرش خواهیم رفت. پس از آن نیز به رستورانی سنتی میرویم و ناهار میخوریم. بعد از ظهر دوباره گردش در شهر داریم که من دوباره برایتان گزارش میکنم.
موزه فرش
«فرشهای دستباف و قدیمی ایران که قدمت برخیشان به قرن 13 و 14 بازمیگردد، در این موزه نگهداری میشوند. » مهمانان با دقت فراوان به سخنان خانم راهنمای موزه که به انگلیسی صحبت میکند، گوش میدهند. فرشها را از نزدیک میبینند، بعضیشان را لمس میکنند. تصویربردار گروه اصرار دارد که باید فرش را از فاصله دو، سه متری دید تا زیباییاش بیشتر به چشم بیاید اما آنها نزدیک میروند، میخواهند بافت فرش را ببینند، میخواهند نقشهای گرهخورده بر تار و پود ایرانی را با دستانشان لمس کنند. رادمیلا سزار، اهل بوسنی هرزگوین میگوید: این فرشها فقط جنبه هنری ندارند، بیشتر جنبه تاریخی دارند در بعضی از آنها چهره شعرای قدیم ایران بافته شده و جالب است که پس از گذشت حدود 7یا 8قرن هنوز زیبایی خودشان را حفظ کردهاند. فرشهایی که بسیار نازک و زیبا هستند.
آلن یلن از برنامهسازان اسلوانی که با نمایش Aria به بخش نهایی راه یافته است در خصوص فرشهای موزه میگوید: برایم خیلی هیجانآور بود. من به ترکیه هم رفتهام و از موزه فرش آنجا نیز دیدن کردهام؛ اما این فرشها تنوع و گوناگونی دارند و نشاندهنده تاریخ شما هستند و من از آنها خوشم آمد.
خانمها ویجی سادهو رئیس بخش رادیوی اتحادیه رادیو تلویزیونهای آسیا و اقیانوسیه (ABU)، هان هیجو تهیهکننده ارشد رادیو کره و از سخنرانان پنل رادیو دیجیتال در اجلاس و همراهش خانم هوک و پگی گیاکوملوس از برنامهسازان استرالیا که به بخش نهایی راه یافته، به همراه 3 مهمان از تاجیکستان و کشورهای آفریقایی، جزو مهمانان جدید هستند که برای صرف ناهار با ما همراه شدند.
ویجی سادهو که مسوولان جشنواره و دوستانش در ABU او را ویجی خطاب میکنند، کنار من مینشیند و میگوید: ایران زیباست و مردمان خوبی دارد.
رستوران سنتی
مهمانان باید روی تخت بنشینند و غذا بخورند. به شیوهای کاملا سنتی که برایشان جالب است. از خوراکیهای داخل سفره میچشند و همه را امتحان میکنند. کرهایها تقریبا از همه چیز خوششان آمده. ماست و دوغ را بسیار میپسندند. پگی لیوان دوغش را نصفه رها کرد و طعم آن را نپسندید. اما همهشان غذا را دوست دارند. ویجی از روغن مورد استفاده ایرانیها در پختوپز میپرسد و آن را خوشمزه میداند.
هانهیجو میگوید: این مقدار غذا برای یک نفر زیاد است. در کره هر 3 نفر، تقریبا یک ظرف از این غذاها را میخورند.
مهمانان کره و استرالیا لباس مشکی پوشیدهاند. آنان تصور میکردند در ایران اجازه استفاده از لباس رنگ روشن ندارند و مترجم لباسهای رنگارنگ و شاد خانمهای ایرانی داخل رستوران را نشان میدهد. برای آنان این تنوع رنگ جالب است و متفاوت با چیزی که درباره ایران تصور میکردند. رستوران را ترک میکنیم به سوی کتابخانه ملی.
کتابخانه ملی
مدیر امور بینالملل کتابخانه به زبان انگلیسی برای مهمانان بخشهای مختلف را توضیح میدهد.
سالن کودکان، سالن زبانهای غیرفارسی، مخزن کتابها، سالن مطالعه و نمایشگاه نسخ خطی از مکانهایی است که مورد بازدید مهمانان قرار میگیرد.
در سالن مطالعه تمام مهمانان با سکوت کامل حرکت میکنند و به توضیحات آرام و آهسته مدیر امور بینالملل گوش میدهند. ایوانویچ صربستانی همچنان مشغول عکاسی است. بزرگی ساختمان و مقاومتش در برابر زلزله برای پگی استرالیایی جالب است. هان هیجو نیز میگوید: این ساختمان 4 سال پیش ساخته شده و این نشان میدهد دولت به فکر دانشآموزان است. راهروی مخصوص بازدیدکنندگان کودک که از خروج سروصدای آنها هنگام بازدید از سالن مطالعه جلوگیری میکرد نیز بسیار جالب بود.
پس از بازدید از قسمتهای مختلف کتابخانه ملی، مهمانان به سالن کنفرانس میروند تا در نشستی با حضور علیاکبر اشعری، رئیس کتابخانه ملی شرکت کنند. اشعری پس از خوشآمدگویی به مهمانان به پرسشهای آنان درباره کتابخانه ملی پاسخ گفت و عکس دستهجمعی با او در دوربین خاطرات سفر مهمانان به ثبت رسید.
یکشنبه 29 اردیبهشت
سوار اتوبوس میشوم. قرارمان بازدید از کاخ موزه نیاوران است. مترجم به وسیله میکروفن درباره خیابان ولیعصر (عج) توضیح میدهد. او این خیابان را طولانیترین خیابان تهران معرفی میکند. خیابانی زیبا با درختانی بلند و پرآوازه. میدان تجریش و مکان زیارتی آن، قسمت دیگری از طول مسیرمان را تشکیل میدهد و مترجم درباره آن نیز صحبت میکند. کمکم به کاخ موزه نیاوران نزدیک میشویم و او در مورد کاخ توضیحات مختصری ارائه میکند.
پیامهای کوتاه متعددی که برای تلفن همراه او ارسال میشود، روی میکروفن نویز میاندازد و او توضیح میدهد که امروز روز تولدش است و دائم پیام تبریک دریافت میکند. مهمانان خارجی یکباره برای او شعر تولد را میخوانند.
« Happy Birthday to you»
کاخ موزه نیاوران
از در جنوبی کاخ وارد میشویم؛ همان دری که به کاخ صاحبقرانیه نزدیک است. مهمانان چینی خیلی مشتاقند که زودتر وارد کاخ شوند. به گفته مترجمشان، پیش از آمدن به ایران با کاخهای اینجا از طریق اینترنت آشنا شدهاند و حالا خیلی مشتاق هستند آنها را از نزدیک ببینند. هانهیجو را میبینم. او و دوستش امروز آبی پوشیدهاند. پگی هم لباس قرمز بر تن دارد. ظاهرا دیگر نگرانیشان درباره رنگ لباس برطرف شده است.
هانهیجو به کودکانی که برای بازدید به کاخ آمدهاند سلام میکند و دست تکان میدهد. دیروز هم در کتابخانه ملی وقتی کودکی میدید، همین قدر شاد میشد.
چینیها از دختران دانشآموزی که در محوطه کاخ نشسته بودند و خوراکی میخوردند، عکس میگیرند. سرانجام به کاخ صاحبقرانیه وارد میشویم. راهنما به فارسی توضیح میدهد و مترجمان ترجمه میکنند. راهنمای این کاخ هم خانم است و احتمالا سوریهایها باز هم تعجب کردهاند.
آینهکاری تالار آینه یا جهاننما نگاه مهمانان خارجی را از زمین بلند کرده است و همه دیوارهای تالار را با تحسین نگاه میکنند. راهنما توضیح میدهد چون ناصرالدین شاه با نشستن در مقابل پنجره جنوبی تالار، شهر تهران را بخوبی میدیده است، این تالار را جهاننما لقب دادهاند.
ایوانویچ امروز هم مشتاقانه عکاسی میکند. شولانگه تهیهکننده رادیو نیجریه از مترجم خود میخواهد توضیحات راهنما را به انگلیسی برایش بازگو کند و او با میکروفن و ضبط کوچکی که در دست دارد تمام این جزییات را برای ساختن برنامهای درباره ایران ضبط میکند.
مهمانان سوریه به گفته مترجمشان از معماری زیبای ایرانی لذت بردهاند. فضای سبز داخل کاخ موزه نیاوران نیز فرصت خوبی برای عکسگرفتنهای دوباره شده است. از کاخ صاحبقرانیه خارج شدهایم و به کوشک احمدشاهی میرویم. کوشک احمدشاهی ساختمان نسبتا کوچکی است و بازدید از آن زود تمام میشود.
داخل اتوبوس
نیاوران را ترک میکنیم و به سمت سعدآباد میرویم. اطراف میدان تجریش مثل همیشه شلوغ است. مترجم مهمانان مکزیکی که شباهت زیادی به خانمهای ایرانی دارند، میگوید تالار آینه برای آنها بسیار جالب بوده و از نحوه ساخت و آینهکاری تالار سوالات زیادی میپرسیدهاند. چینیها نیز با مترجمشان درخصوص زلزله چین مشغول صحبت هستند و میگویند تا آغاز المپیک پکن، چین به وضعیت عادی برخواهد گشت. شلوغی تجریش و باریکی خیابان زعفرانیه سرعت حرکت اتوبوس را کند کرده است، اما کمکم به کاخ موزه سعدآباد نزدیک میشویم.
سعدآباد
ترافیک مسیر تا سعدآباد مهمانان را کمی خسته کرده است؛ اما با دیدن محوطه بزرگ و سرسبز سعدآباد دوباره شادابی در صورتشان دیده میشود. سعدآباد بسیار بزرگتر و سرسبزتر از نیاوران است. ماشینهای قدیمی که از در ورودی تا مقابل کاخ ملت در ترددند، نظر مهمانان را به خود جلب کردهاند.
گروههای متعددی برای بازدید از کاخ آمدهاند. در مقابل کاخ ملت، مجسمه بزرگ آرش کمانگیر قرار دارد. مهمانان ترکیه و سوریه پای مجسمه میایستند و عکس یادگاری میگیرند.
شولانگه نیجریهای نیز همچنان توضیحات مترجمش را که درباره آرش کمانگیر حرف میزند، ضبط میکند.
وارد کاخ ملت میشویم. فرشهای بزرگ و زیبای سالنهای کاخ، توجه مهمانان را جلب کرده است. به گفته راهنما، بزرگترین فرش ایران به اندازه 145 مترمربع و همچنین اولین تلویزیون رنگیای که به ایران وارد شده است، در این کاخ قرار دارد.
مهمانان با دقت به جزییات توجه میکنند. توضیحات انگلیسی تابلوهای راهنما اطلاعات خوبی به آنها میدهد. بازدید از این بخش حدود 30 دقیقه طول میکشد. ساعت 10/13 است و ما به سمت موزه فرشچیان میرویم. ساختمانی در محوطه سعدآباد که پس از مرمت و بازسازی در سال 1380 به عنوان موزه استاد فرشچیان افتتاح شده و بیش 60 اثر از کارهای این هنرمند مینیاتور را در خود جای داده است. ما که نگاهمان با مینیاتور و برخی آثار استاد فرشچیان آشنایی دارد، با علاقه تکتک تابلوهای او را میبینیم، مهمانان خارجی که جای خود دارند.
مترجمان درخصوص محمود فرشچیان به مهمانان توضیح و آثار معروفش را به آنها نشان میدهند. یکی از کرهایها با دقت تابلوی بزرگ انگلیسیزبان نصب شده در ابتدای موزه را که به ذکر مشخصات، فعالیتها و افتخارات استاد فرشچیان پرداخته، میخواند. ایوانویچ از آثار او عکس میگیرد.
محوطه سعدآباد - رستوران
از چند متر جلوتر صدای موسیقی اعلام میکند که اینجا رستوران است. اجرای موسیقی زنده حال و هوای دیگری به فضای سرسبز و زیبای رستوران کنار رودخانه داده است. ایوانویچ همچنان مشغول عکاسی است. یکی از مهمانان تاجیک جامانده و مترجم باید مسیر را برای پیدا کردن او برگردد. بدون معطلی غذا سرو میشود. بوی خورش قورمهسبزی برای ما که لذت دارد.
امروز مترجمان با مهمانانشان سر یک میز نمینشینند، اما دائم در رفت و آمد هستند تا مهمانانشان با مشکلی روبهرو نشوند. صدای موسیقی زنده همراه اشعاری از حافظ همچنان به گوش میرسد: «سروچمان من چرا میل چمن نمیکند».
خانم ویجی که از صبح به دلیل جلسه در رادیو تیم را همراهی نکرده بود، همراه آقای ناکامورا، مدیر برنامههای ABU وارد رستوران میشوند تا ناهار را با دیگر مهمانان صرف کنند.
ساعت نزدیک 00/15 است و مهمانان از رستوران به پژوهشکده رویان خواهند رفت، اما من به همراه خانم ویجی و آقای ناکامورا به همراه یک مترجم به هتل بازمیگردیم. قرار است با ویجی و ناکامورا در لابی هتل گفتگو کنم. محوطه سعدآباد تا در خروجی را پیاده طی میکنیم. ناکامورا هر چند دقیقه یک بار میایستد تا از منظره جالبی که به نظرش میرسد، عکس بگیرد. باغچه گلهای رز جایی است که ویجی میایستد برای گرفتن عکس یادگاری. او من را هم دعوت میکند تا در کنارش عکس بگیرم. بسیار شاداب و سرحال است. موقع خارج شدن از محوطه سعدآباد، دوباره برمیگردد و نگاهی به آن میاندازد.
دوشنبه 30 اردیبهشت
تهران و اصفهان
مهمانان آمادهاند تا از سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بازدید کنند. این بازدید شامل استودیوهای رادیو، شبکه العالم و Press TV خواهد بود. تاجودان آدبایو از نیجریه میگوید: صداوسیمای ایران، بزرگترین مرکز رادیویی و تلویزیونی است که تا به حال دیدهام. خانم دبورا استیل که از شبکه ABC استرالیا برای شرکت در اولین اجلاس جهانی رادیو به ایران آمده و در پنل دوم قرار است درباره استفاده از اینترنت در پخش جهانی صحبت کند، معتقد است: این دومین مرتبه است که به ایران میآیم. نوامبر گذشته برای شرکت در نشست ABU به ایران آمدم. اولین اجلاس رادیو که در ایران برگزار میشود، خیلی جالب و مهم است و از همین حالا نتایج آن را میتوان دید. مهمانان بعدازظهر امروز راهی اصفهان میشوند. در اصفهان از مهمانان به صورت رسمی استقبال میشود. آنان پس از حضور در ضیافت شام، برای آخرین بار مکان و نحوه برگزاری پنلهای اجلاس را مرور میکنند.
بعدازظهر پنجشنبه است و مهمانان برای بازگشت به کشورهایشان آماده میشوند. توشه آنها در کنار استفاده متقابل از دانش و تجربیات دیگر رادیوییها، زیباییهای شهری است که اگرچه به نصف جهان شهره است، اما برخی سیاحان فرنگی در سفرنامههایشان از آن با عنوان تصویر بهشت یا گل سرخ جهان یاد کردهاند. پس از پایان اجلاس و جشنواره، اولین ایمیل از سوی خانم اما رودررو، داور اسپانیایی به دست دبیر جشنواره میرسد. او نوشته است: از توجه و مهربانی شما سپاسگزارم. سازماندهی اجلاس و جشنواره کامل بود و این با وجود تعداد زیاد شرکتکنندگان کار سادهای نبود.
تبادل اطلاعات با تمام دنیا
مراسم افتتاحیه، سهشنبه 31 اردیبهشت راس ساعت 9 طبق برنامه قبلی برگزار میشود. سخنرانان مراسم افتتاحیه به ترتیب آقایان نوری، دبیر نهمین جشنواره و اولین اجلاس جهانی؛ استلی، دبیرکل؛ ABU سمبروک، رئیس اخبار جهانی BBC و دکتر خجسته هستند. تالار عباسی مملو از جمعیت است. پس از افتتاحیه، اولین پنل به ریاست راجندرا شارما، نایبرئیس رادیو نپال با موضوع الگوهای دیجیتال در عرصه رادیو برپا شد. پیر ایوس تریبوله، رئیس یورو رادیوی کلاسیک اتحادیه اروپایی یکی از سخنرانان این نشست به ارائه مقاله خود پرداخت که نگاهی بود به سازوکار ارائه موسیقی به مخاطب در رادیوهای اروپایی. یان اوگاوا از شبکه TBS تلاش کرد تجربیات خود را در زمینه مبارزه رادیو با رقبای تصویریاش منعکس کند و خانم هان هی جو از کره جنوبی از مباحث چالشبرانگیز در رادیوی کشورش گفت و در ادامه به تبیین شیوه انطباق برنامهها با ویژگیهای عصر جدید اشاره کرد. نشستهای تخصصی عصر روز سهشنبه و تمام چهارشنبه با حضور 28 سخنران ایرانی و خارجی برگزار شد و بخش بسیار جذاب و قابل استفاده اجلاس و جشنواره بود. در حاشیه برگزاری مراسم شبانگاهی سهشنبه که طی آن جوایز نفرات دوم اهدا شد، کاترین مول، داور آلمانی جشنواره نهم گفت: نوع اجرای رادیویی ایرانیها خیلی متفاوت است و برخلاف آلمانیها احساس در آن فوران دارد. او که برای اولین بار به ایران آمده، تهران و اصفهان را شهرهایی زیبا دانست و سفرش را بسیار خاطرهانگیز خواند.
پگی، برنامهساز استرالیایی که برنده جایزه دوم در بخش نویسندگی حرفهها شده است، میگوید: برگزاری همزمان اجلاس و جشنواره تاثیرات بسیار مثبتی داشته است و به عنوان یک تهیهکننده تصمیم دارم درباره نوع برنامهسازی در ایران، برنامهای بسازم.
فاصله میان پنلها فرصتی است تا مهمانان خارجی از دیدنیهای اصفهان بازدید کنند. چهلستون و کلیسای وانک خیلی مورد توجه آنها قرار گرفته است. هنگام بازدید از چهلستون فرصتی است تا خانم ویجی سادهو از اجلاس بگوید: بسیار مهم است که در حال حاضر کنفرانسی در ایران فقط درباره رادیو برگزار میشود. او در ادامه افزود: در رادیو این طور نیست که یک نفر در کلیه فعالیتها تخصص داشته باشد و ما این شانس را داریم که کارشناسان بسیاری از سراسر جهان به این اجلاس آمدهاند و ما میتوانیم با سراسر دنیا تبادل اطلاعات کنیم.
ویجی، ایرانیها را مردم بافرهنگی دانست که توانستهاند از فرهنگشان بخوبی محافظت کنند. او همچنین از مهماننوازی و برخورد شایسته مسوولان جشنواره تشکر کرد. چهارشنبه شب مراسم اختتامیه با سخنرانی مهندس عزتالله ضرغامی، ریاست سازمان صداوسیما برگزار شد و نفرات اول بخشهای اصلی و حرفهها تندیس زرین صدا را هدیه گرفتند.
الهام مصدقیراد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد