دوران اوج
عبدالرشیدی در دهههای ۶۰ و ۷۰ شمسی از مجریان مطرح تلویزیون بود. برنامههای پربینندهای چون «نقل قول» و «جُنگ شبانه» که در آن دوران محبوبیت بسیاری داشتند، به واسطه اجرای او به موفقیت رسیدند و خودش نیز برای عموم مخاطبان به چهرهای شناخته شده، تبدیل شد.عبدالرشیدی با مهارتهای برجستهاش در اجرا و تسلط بینظیرش بر زبان فارسی، توانسته بود به چهرهای بنام و محبوب در میان مردم تبدیل شود. مردم او را به عنوان یک مجری با اعتماد به نفس، شوخطبع و در عین حال جدی میشناختند.اما همانطور که هر تغییر در دورانهای مختلف اجتنابناپذیر است، دوران درخشان عبدالرشیدی نیز به پایان رسید. تلویزیون ایران با تغییرات مدیریتی و ظهور چهرههای جدید، جای خود را به نسل جدیدی از مجریانی داد که فضای رسانه را به سبکهای متفاوت تغییر دادند.
مجری قدیمی چه میکند؟
چند سالی است که عبدالرشیدی به دلیل مشکلات جسمانی به شدت دچار دردسر شده است. یکی از بزرگترین مشکلات او، از دست دادن بینایی یکی از چشمهایش است. این آسیب به شبکیه چشم که حدود چهار سال پیش رخ داده، موجب نابینایی یکی از چشمهای او شده است. این وضعیت برای فردی که در گذشته با چشمانی تیزبین و تسلط کامل بر اجرا در تلویزیون میدرخشید، ضربه سنگینی بود. اما این تنها مشکل عبدالرشیدی نیست.در اردیبهشت ماه امسال، عبدالرشیدی دچار سکته مغزی شد و دوران سختی را برای بهبودی سپری کرده است. این سکته، مشکلات جسمانی بیشتری برای او به همراه داشت و درروند بهبود وضعیت سلامتیاش تأثیر گذاشت. گفته میشود او همچنان به سختی قادر به حرکت کردن است و باید با دقت بیشتری در زندگی روزمره خود قدم بردارد.درحال حاضر، با توجه به مشکلات بینایی و سکته مغزی که به تازگی تجربه کرده،عبدالرشیدی کمتر ازخانه بیرون میرود و بیشتر وقت خود را در منزل میگذراند. او که روزی در پشت دوربین تلویزیون حضور داشت، حالا برای انجام کارهای روزمره خود نیز دچار مشکل شده است. این مشکلات باعث شده ارتباط عبدالرشیدی با دنیای بیرون کمتر شود.
سکوتی غمانگیز
اما سوالی که ذهن بسیاری از علاقهمندان به عبدالرشیدی را به خود مشغول کرده این که او اکنون کجاست؟ چرا دیگر خبری از او در رسانهها نیست؟ آیا او خودش از دنیای تلویزیون خداحافظی کرده یا شرایط اجتماعی و سیاسی او را به گوشهای کشانده است؟
در پی این سوالات، خبرنگار ما پس از تلاشهای بسیار توانست با کمک منابع مختلف اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی عبدالرشیدی به دست آورد. گفته میشود او مدتهاست از عرصه رسانه به دور است و در سکوتی عمیق، زندگی خود را میگذراند. برخی از نزدیکانش گفتهاند عبدالرشیدی دیگر علاقهای به بازگشت به دنیای رسانه ندارد. به گفته یکی از همکاران قدیمی او در تلویزیون، "عبدالرشیدی مدتهاست که از دنیای تلویزیون دور شده است و با توجه به شرایط جسمیاش، توان بازگشت به آن را ندارد.”
در حالی که بسیاری از همکاران قدیمی او در تلویزیون همچنان در رسانهها فعالیت دارند، هیچیک از آنها به وضعیت عبدالرشیدی توجهی نکردهاند. جالب اینجاست که حتی برخی از آنها از وضعیت او بیخبر هستند. یکی از مجریان قدیمی تلویزیون در این باره میگوید: ما هیچگاه نتوانستهایم او را پیدا کنیم. تا جایی که میدانم، عبدالرشیدی مدتهاست از دنیای تلویزیون فاصله گرفته و زندگی شخصی خود را دنبال میکند.
دلایل پنهان انزوا و سکوت
دلایل پنهان این انزوا و سکوت عبدالرشیدی همچنان مبهم است. آیا او از دنیای رسانهها کنارهگیری کرده یا مشکلات جسمانی و شرایط سخت سلامت باعث شده نتواند از خانه بیرون بیاید؟ یا او به دلیل بازنشستگی از تلویزیون و دوری از دنیای رسانهها، به طور خودخواسته ترجیح داده از زندگی عمومی کنار برود یا رسانه به او بیاعتنا مانده است؟
در حقیقت، عبدالرشیدی هرگز به سبک دیگران که پس از بازنشستگی دیگر از آنان خبری نمیشود، از دنیای رسانهها کنارهگیری نکرد. او با اینکه سالهاست در تلویزیون حضور نداشته، اما هیچگاه اعلام نکرد که بازنشسته شده است. نکته مهم این که عبدالرشیدی یکی ازسرمایههای غنی تلویزیون ورادیو است.بسیاری ازبرنامهها وابتکارات رسانهای امروز ایران، از جمله رادیو پیام معروف به رادیو خبروبرخی خبرهای تلویزیون، به خلاقیت و ابتکار او مربوط میشود. او در طراحی واجرای برنامههای مختلف تلویزیونی ورادیویی نقش برجستهای داشت وبیشک یکی ازچهرههای تأثیرگذاردر تاریخ رسانههای ایران به شمارمیآید.اما باوجود این پشتکار و ابتکارات فراوان،عبدالرشیدی اکنون در سکوتی عمیق و در دنیای دور از رسانهها زندگی میکند. امروز در مهمانیهای تلویزیونی و برنامههای عمومی که همکاران قدیمیاش به طور مرتب در آنها حضور دارند، خبری از عبدالرشیدی نیست. نه درجشنها ومناسبتهای تلویزیونی دیده میشودونه در اخبار تلویزیون،نامی ازاوبرده میشود.این سکوت وانزوا برایکسی که روزگاری چنین چهره شناخته شدهای بوده، عجیب و غریب به نظر میرسد.در میان این سکوت، افرادی که در گذشته با او کار میکردند از وضعیت او بیخبر ماندهاند.
آیا این سکوت و دوری از رسانهها به معنای پایان یک دوره برای عبدالرشیدی است؟ آیا او برای همیشه از تلویزیون و دنیای رسانهها کنار کشیده است؟ یا شاید هنوز هم در دل او شوقی برای بازگشت به دنیای پرهیاهوی تلویزیون وجوددارد؟
عبدالرشیدی که روزگاری از برجستهترین مجریان تلویزیون ایران بود، حالا در سکوتی غمانگیز زندگی میکند. اما برای ما، او همچنان نمادی از دوران طلایی تلویزیون ایران باقی خواهد ماند. شاید روزی در آینده نزدیک، عبدالرشیدی دوباره به رسانهها بازگردد و خاطرات خوب گذشته را برای نسل جدید زنده کند. اما تا آن زمان، همچنان این سؤال باقی است که چرا کسی از این چهره محبوب خبری ندارد.
بازگشت به دنیای ترجمه و تألیف
عبدالرشیدی که در حوزه ترجمه وتالیف هم چهرهای شناخته شده بودو البته همچنان هست، به رغم تمام مشکلات جسمانی، همچنان به علم و دانش علاقه دارد. درسالهای اخیر، او فعالیتهایی در زمینه ترجمه و تألیف انجام داده اما به دلیل نابینایی یکی از چشمهایش، کارهای نوشتاریاش بسیار کند و سخت شده است. با این حال، همچنان در تلاش است تا به نوشتن و ترجمه کتابها بپردازد، گرچه این کار برای او به دلیل مشکلات بینایی و جسمی دشوارتر از گذشته شده است. یکی از دوستان نزدیک او در این باره میگوید: عبدالرشیدی با وجود تمام سختیهایی که دارد، همچنان تلاش میکند در زمینه ترجمه و نوشتن فعالیت داشته باشد. او میخواهد همچنان به دنیای کتاب و ادبیات بچسبد، حتی اگر برای این کار نیاز به صرف وقت بیشتری داشته باشد.