در گفتوگویی صمیمی با سوسن مقصودلو، این بازیگر باسابقه و خوشنام تئاتر و تلویزیون، از تجربههای تازه، خاطرات قدیمی و نگاه انسانیاش به هنر گفت؛ هنرمندی که بازیگری را نه صرفا حرفه، بلکه راهی برای لمس زندگی و ارتباط با مردم میداند. مقصودلو این روزها در حال همکاری با سری جدید برنامه چهلتیکه است؛ برنامهای تلویزیونی با اجرای داریوش کاردان که در مرحله تولید قرار دارد. او درباره فعالیتهای اخیرش گفت: امسال چند پیشنهاد کاری داشتم اما متأسفانه بهدلیل شرایط جنگ و مسائل پیشآمده، فعلا شروع نشدهاند. امیدوارم در آینده شرایط بهتر شود و اگر نقشی خوب باشد، حتما قبول میکنم، چون بازیگری را خیلی دوست دارم. او از علاقهاش به مطالعه اینطور گفت: همیشه کتابهایی مرتبط با کارم را میخوانم: نمایشنامه، شعر، رمان، حتی کتابهای کودکان؛ هر چیزی که به درک بهتر نقش کمک کند برایم جذاب است. اولین تجربه بازیگریاش به سال ۱۳۵۶ بازمیگردد، زمانی که دانشجوی سال دوم رشته تئاتر در دانشکده هنرهای زیبا بود. او از آن سالها اینگونه گفت: در یک نمایش ایرانی نوشته آقای مهدی هاشمی نقش دختر ۱۴سالهای را بازی کردم. از همان زمان یاد گرفتم که باید با نقش همذاتپنداری کنم و خودم را در آن ببینم تا بتوانم درست بازی کنم. مقصودلو معتقد است: نقشها را با دقت انتخاب میکنم و تا امروز از هیچ انتخابی پشیمان نبودم. اگر بازیگر نبودم، حتما کاری میکردم که به درد جامعه بخورد؛ مثلا روانشناس یا مددکار اجتماعی میشدم. همیشه دوست داشتم در خدمت مردم باشم. او از تجربهاش در مجموعه «همه بچههای من» یاد کرد و افزود: نقش سودابه را بازی کردم؛ زنی ساده و بیشیلهپیله. فکر میکنم در زندگی واقعی هم همینطورم. او با حسرت از کارگردانهایی نام برد که آرزو داشته با آنها همکاری کند: خیلی دوست داشتم با زندهیاد داریوش مهرجویی، زندهیاد ناصر تقوایی، شهید ثالث، بهرام بیضایی و زندهیاد عباس کیارستمی کار کنم. متأسفانه برخی از آنها دیگر در میان ما نیستند. امیدوارم عمر آقای بیضایی دراز باشد و فرصتی برای همکاری پیش بیاید. مقصودلو تأکیدکرد: همیشه آثارم را با دقت میبینم تا بتوانم نقاط ضعف را اصلاح کنم. سعی میکنم تکرار نکنم و بهتر شوم. در پایان، خاطرهای عجیب و بهیادماندنی از سریال «پیامک از دیار باقی» تعریف کرد و گفت: در ایام عید، تا روز پنجم یا ششم فروردین، ساعت ۳صبح باید به گورستان میآمدیم، گریم میشدیم، لباس عوض میکردیم و تا غروب آفتاب کار میکردیم. حضور در گورستان، آنهم ساعت ۳ صبح در زمان عید، برایم خاطرهای عجیب و فراموشنشدنی بود. سوسن مقصودلو با صداقت و آرامش از مسیری گفت که سالهاست در آن قدم میزند؛ مسیری که با عشق به مردم، هنر و زندگی گره خورده است.