بسیاری از تحلیلگران حوزه فناوری معتقدند متاورس میتواند برخی از فعالیتهای روزمره را متحول کند اما پرسشهای مهمی در مورد نقش آن در زندگی واقعی انسانها مطرح است. در این گزارش، جنبههای فنی، اجتماعی و فرهنگی متاورس بررسی میشود تا پاسخ این پرسشها روشن شود.
متاورس و تعاملات فیزیکی
بخش عمدهای از کارشناسان معتقدند ارتباطات رو در رو ویژگیهای منحصربهفرد خود را دارد که تا کنون هیچ فناوری مجازی نتوانسته آن را کاملا جایگزین کند. به عنوان مثال بررسیها نشان داد که طی همهگیری کرونا، مکالمات ویدئویی باوجود استقبال فراگیر، نمیتوانست جای گفتوگوی حضوری را پر کند. درواقع «ارتباطات بدون تماس» در بسیاری از جنبههای زندگی نتوانستند تجربه مستقیم رو در رو را تکرار کنند. از سوی دیگر روانشناسان هشدار میدهند که «هر چقدر هم فناوری پیشرفته شود، هرگز نمیتواند احساسات و ارتباطات حقیقی فیزیکی راجایگزین کند». الیزابت سگال، روانشناس اجتماعی، مینویسد که متاورس امکان «غوطهوری» را ایجاد میکند اما این مکالمه بازیوار باز هم تجربه واقعی با هم بودن را ندارد و نمیتواند ارتباط واقعی انسانی را تکرار کند. به بیان دیگر، بسیاری بر این باورند که متاورس ممکن است تعاملات مجازی را تکمیل کند یا دسترسی به فضاهای دوردست را آسانتر سازد اما ارتباط مستقیم و عاطفی حضوری را بهطور کامل جایگزین نمیکند.
تأثیر بر تعاملات اجتماعی انسانها
متاورس فرصتهای تازهای برای تعامل اجتماعی فراهم میکند. تحقیقات استنفورد نشان میدهد در محیطهای واقعیت مجازی فضاهای گسترده و طبیعی، تأثیر مثبتی بر گروهها دارد: دانشجویانی که در محیطهای مجازی باز و پهناور جمع میشدند، انسجام گروهی بیشتر و لذت بیشتری از تعاملات گزارش کردند، در مقایسه با فضایی بسته و محدود. همچنین هنگامی که افراد در متاورس با آواتارهایی شبیه چهره خودشان حاضر میشوند، هماهنگی غیرکلامی بیشتری در گروه دیده میشود و افراد حس حضور و همزمانی یکسانی را تجربه میکنند. به عبارت دیگر، انتخاب «کیستی» و «کجایی» در متاورس میتواند تجربه اجتماعی را بهبود دهد؛ فضاهای طبیعی و آواتارها حس واقعیتری به تعامل میدهند. از سوی دیگر، نگرانیهایی درباره اثرات منفی اجتماعی متاورس مطرح است. برخی نگران هستند که غرق شدن در دنیاهای مجازی و هویتهای غیراقتباسشده میتواند همدلی و درک متقابل را تضعیف کند. بهعنوان نمونه، سگال میگوید ایجاد «شخصیتهای قلابی» و محیطهای مصنوعی ممکن است انتظار افراد از دیدار حضوری را غیرواقعی کند و حتی منجر به سردرگمی شناختی درباره هویت دیگران شود. همچنین پژوهشهای بهداشت روان نشان میدهد مشارکت افراطی در بازیها و شبکههای اجتماعی سهبعدی به اضطراب، افسردگی و رفتارهای اعتیادگونه میانجامد. این یافتهها هشدار میدهد که اگر حضور در متاورس بدون کنترل و تعادل انجام شود، برخی افراد ممکن است تجربه تنهایی، وابستگی به فضای مجازی و افت توانایی در ارتباطات واقعی را تجربه کنند.
خلاصه اینکه متاورس میتواند تعاملات اجتماعی را گسترش دهد و امکانات تازهای بیافریند اما نمیتواند جای تجربه احساسی مستقیم و همدلی فیزیکی را کاملا بگیرد. بدینترتیب، غالب دیدگاهها متعادل است: «ارتباطات مجازی را توانمند میکند اما جایگزین کاملی برای نشست حضوری نیست.»
کاربردها در زندگی روزمره
متاورس وعده تغییرات گستردهای در زمینههایی مانند آموزش، پزشکی، سرگرمی و تجارت را میدهد اما درباره فراگیر شدن آن در زندگی روزمره اختلافنظر وجود دارد. آمارها نشان میدهد در سالهای اخیر صدها میلیون نفر در پلتفرمهای مرتبط با متاورس فعال شدهاند. برای مثال، برخی گزارشها میگویند بیش از ۴۰۰ میلیون کاربر ماهانه در فضاهایی مانند روبلاکس، فورتنایت و متاورسهای بلاکچینی حضور دارند. بعلاوه بیش از نیمی از متاورسبازان کمتر از ۱۶ سال هستند و کاربردهای آن عمدتا بازی و سرگرمی است. از میان متخصصانی که تا سال ۲۰۴۰ را پیشبینی کردند، ۵۴ درصد معتقدند متاورس به بخشی کاملا غنی و همهگیر از زندگی روزمره حداقل نیم میلیارد انسان تبدیل میشود، اما ۴۶ درصد میگویند این اتفاق نخواهد افتاد و متاورس محدود به موارد خاص (مانند بازی یا آموزش) باقی خواهد ماند.
در میان کاربردهای محتمل در زمینه متاورس، برخی از مهمترین زمینهها عبارت است از:
آموزش و یادگیری از راه دور: کلاسهای مجازی و کارگاههای تعاملی در محیطهای سهبعدی، به ویژه برای آموزشهای مهارتهای فنی یا زبان، فرصتهایی جدید فراهم میکنند.
گردشگری دیجیتال: با استفاده از هدستهای VR، افراد میتوانند بدون مسافرت فیزیکی، در شهرها و مکانهای دیدنی جهان گردش کنند. بهعنوان مثال تورهای مجازی موزهها، بناهای تاریخی یا حتی فضا نیز در متاورس قابل اجراست.
همایشها و رویدادهای مجازی: جلسات کاری، کنفرانسها و کنسرتها میتوانند در قالب فضاهای مجازی و با حضور آواتارها برگزار شوند، بهگونهای که نیاز به حضور فیزیکی افراد نباشد.
متاورس هنوز در مراحل اولیه بهسر میبرد و صرفا پس از حل مشکلات فنی (مانند گرافیک، پهنای باند بالا، سازگاری دستگاهها) و ایجاد محتواهای جذاب، میتواند به زندگی روزمره نزدیک شود.
چشمانداز نوظهور دیجیتال
متاورس بهعنوان یک چشمانداز نوظهور دیجیتال، میتواند بخشهایی از زندگی انسان را دگرگون کند؛ اما فعلا نمیتواند جای تعاملات واقعی و فیزیکی را بگیرد. تأثیرات اجتماعی متاورس دوگانه است: از یک سو تعاملات جدید و جذابی ایجاد میکند و پویاییهای گروهی را تغییر میدهد؛ از سوی دیگر نگرانیهایی درباره کاهش همدلی و افزایش وابستگی مجازی مطرح است. آینده متاورس در زندگی روزمره هنوز نامشخص است. برخی پیشبینی میکنند که تا چند دهه آینده متاورس در قالب فناوریهای AR/MR بخش عمدهای از زندگی را همراهی میکند؛ عدهای نیز معتقدند متاورس به صورت محدودتر در حوزههای خاصی مانند آموزش، پزشکی و سرگرمی ماندگار خواهد شد. در ایران نیز شواهدی از آغاز حرکت به سمت متاورس وجود دارد؛ پروژههای بومی با محوریت زبان و فرهنگ ایرانی در حال شکلگیری است. ولی روشن است که گذار به دنیای مجازی گسترده نیازمند زمان، سرمایهگذاری فنی و آمادگی اجتماعی است.
خلاصه اینکه متاورس میتواند تعاملات اجتماعی را گسترش دهد و امکانات تازهای بیافریند اما نمیتواند جای تجربه احساسی مستقیم و همدلی فیزیکی را بگیرد. به اینترتیب، غالب دیدگاهها متعادل است: «ارتباطات مجازی را توانمند میکند اما جایگزین کاملی برای نشست حضوری نیست.»