مراسم قبلی مربوط به وکلای دادگستری بوده و خیلیهایشان بدون اینکه از مراسم امشب باخبر باشند، با ماشین پرنده پایتخت عکس یادگاری میگیرند و از اینکه خبرنگار و عکاس به آخر مراسم رسیده، تعجب میکنند. در ورودی VIP که قرار است خبرنگاران از آن وارد شوند، چند خانواده ایستادهاند و از اینکه اجازه ورود به این بخش را ندارند ناراحت هستند و سرما را بهانه میکنند. سالن اصلی مرکز همایشها در حال آماده شدن برای میزبانی از مردم و پایتختیهاست. نور را کم کردهاند تا تست صدا و بقیه مراحل قبل از مراسم نهایی شود. بازیگران رحمان و رحیم در حال تمرین کردن قطعهای مازندرانی هستند و گاهی با هم میخوانند و دوباره سکوت در فضای سالن برقرار میشود. مدیر برج میلاد در کنار کارکنانی است که هماهنگیهای نهایی مراسم را انجام میدهند تا میزبان خانواده نقی معمولی و مردم باشند. از رفتوآمدهای پشت سالن میتوان فهمید که خانواده معمولی کمکم وارد سالن میشوند تا در بخش VIP پذیرایی شوند. خبرنگارها و عکاسهای خبری به سمت هر بازیگر میروند تا شانس خود را برای مصاحبه امتحان کنند. ریما رامینفر به همراه آتیه جاوید(بازیگر نقش جمیله همسر تقی) به میان عکاسان میروند تا تصاویر این اکران کامل شود.
اما ماجرای اصلی درست جایی است که اگر همین سالن را پشتسر بگذاری، میان مردم و با دیدن صف ورودی شکل میگیرد. اصلا قابل باور نیست که ظرف حدود ۳۰ دقیقه، چنین جمعیتی پشت در اصلی صف ایستادهاند. انگار تنها صفی است که میتوان از تماشای مردم و ایستادنشان لذت برد؛ تنها صفی که میتوان خون دل نخورد که چرا باید برای بسته فلانقدر تومانی، یک ساعت در صف بمانند. دستکم حالشان در این ورودی و اینجا، خوب است و با اشتیاق منتظر تماشای بازیگرانی هستند که ساعت ۲۱ با آنها همراه بودند و شب بیستودوم را قرار است با آنها به تماشای پایتخت بنشینند. مردی با موی سپید که بهسختی سرپاست، دست دو نوهاش را گرفته و درست در بخش ورودی، ایستاده. امید دارد که بتواند جزو اولینهایی باشد که وارد سالن میشوند. لابد خانوادهای که شانسشان برای ورود از سمت VIP به دربسته خورده هم اینجا ایستادهاند و مسیر را پیدا کردهاند.
نمیشود خبرنگار باشی و از تماشای مردم در صفی که با حال خوب ایستادهاند، لذت نبری. رنگارنگی مردم را اینجا بهتر از هروقت دیگری میشود تماشا کرد. رنگارنگیهایی که درست مثل شعب اخذ رای میتوانی از هر سن و باور و تفکری، سراغ بگیری. مادری که با دو دخترش ایستاده، میگوید، نمیدانسته اینقدر قرار است با هوای سرد مواجه شوند. ابتدا از مصاحبه پرهیز میکند و کمی بعد که متوجه میشود قرار نیست تصویری از او ثبت شود، به دخترش اشاره میکند و میگوید: «بهخاطر این دخترم آمدم.» بهار ۹ ساله با خنده کنار مادرش ایستاده. میخندد و میگوید که عاشق پایتخت است. مادر بهار هم از این میگوید که با خیال راحت با بچهها پایتخت را تماشا کرده. ۳۸ ساله است و پایتخت را با خانواده تماشا میکرده. روی این نکته هم تاکید میکند که فقط پایتخت را تماشا میکند.
از سراسر ایران
«من تو کانال آموزشوپرورش دیدم»این رامادری میگویدکه به همراه پسرش درورودی سالن اصلی ایستاده است. ۴۲ساله است و با خانواده پای تماشای تلویزیون مینشیند. پسرش لباس کردی به تن کرده، روی بخشی از نرده ایستاده تا قدش قدری بالاتر بیاید و بتواند آن طرف سالن را ببیند. میگوید: فداکاری بهتاش را دوست داشتم که به خاطر خانواده، به سمت خرس رفت. نونخ را هم دوست داشتم. دختری آنطرفتر ایستاده که ۱۶ ساله است و عاشق پایتخت. میگوید احساس میکند کل خانوادههای ایرانی را به شکل واقعی نشان میداده. میان صحبتهایش جلوتر میآید و با خواهش میگوید: خاله نمیشه یه کاری کنی من بتونم بیام داخل؟ دختر دیگری با فاصله از او ایستاده. نگاهش که کنی میتوانی حدس بزنی که نسل Z است و بعد از کمی ایستادن میان این خانوادهها، حضور این نسل خیلی چیز عجیبی نیست. خیلیهایشان با دوستان یا خانواده آمدهاند تا پایتختیها را ببینند. نازنین ۲۲ ساله، معتقد است که در پایتخت اشتراکات فرهنگی بسیاری به نمایش گذاشته میشد که برایش جذاب بود. از فصل قبل سریال را میدیده و نمایش جذابیت استانهای دیگر در قاب تلویزیون را دوست داشته است. ۵۸ساله است ومیگوید، آمده عوامل پایتخت راببیند.میگویدهمه فصلها را با بازپخشهایی که روی آنتن میرفته، تماشا میکرده. زن و شوهر دیگری کنار این زن ایستادهاند و با صحبت درباره پایتخت، دوباره لبخند به لبشان میآید. اصالت یکیشان شیرازی است اما میگوید عروس مازندرانیهاست و برایش جذاب است که اینقدر واقعی اهالی آن منطقه را به تصویر کشیدهاند. به نظرم مازندرانیها بیشتر لذت میبرند. نیلوفر ۳۷ ساله، اتفاقی تصمیم گرفته به همراه همسرش به این اکران بیاید. میگوید: آخرینبار برای کنسرت در چنین صفی ایستاده بودم اما اینجا خیلی متفاوتتر و باشکوهتر است. شوهرش میگوید تماشا نکرده و بهخاطر خانواده آمده. هادی ۴۵ ساله هم کنار این زن و شوهر ایستاده و نظر این دو را تایید میکند. البته این را هم میگوید که فصلهای قبل را بیشتر دوست داشته است.
روایتها از پایتخت جدید
الهام غفوری، تهیهکننده سریال پایتخت در حاشیه مراسم، بارها با پرسشی روبهرو میشود که این شبها همه به آن اشاره میکنند: پایتخت ۸ ساخته میشود؟ غفوری میگوید: چیزی که مردم ندیدهاند، این است که ما دو سال است برای نهایی کردن پایتخت تلاش کردیم تا به یک قصه مطلوب برسیم. شکل گرفتن اثری که اینقدر با استقبال روبهرو شود، قطعا شرایط تولید سختی را میطلبد. تلاش میکنیم برای مردم کم نگذاریم. الان دیگر وقت آن است که رسانهها به ما بگویند چطور بوده و از آن بنویسند. همیشه میپرسند که پایتخت باز هم ساخته میشود؟ اگر مردم بخواهند، همیشه راه آن ادامه پیدا میکند. سیروس مقدم هم در قامت کارگردان این مجموعه، به فصل بعد اشاره کرده و میگوید: تا زمانی که تیم پایتخت احساس کند که قصه تازهتری برای مردم دارد و مردم احساس کنند تکراری نیست و البته مدیران فرهنگی ما احساس کنند که ساخت سریالی مثل پایتخت میتواند نشاط و همبستگی را در جامعه بیاورد، قطعا ساخته میشود. علیرضا نجفزاده، مدیر پروژه سریال هم با اشاره به بازتابها و استقبال مردم از این مجموعه تلویزیونی اشاره کرده و میگوید: امیدواریم تلویزیون هرچه زودتر تصمیم نهایی را بگیرد و مقدمات تولید فصل هشتم پایتخت فراهم شود؛ چرا که هر یک از بازیگران این مجموعه تعهداتی در پروژههای دیگر دارند و گردهمآوردنشان کار سادهای نیست. بازیگران ما در پایتخت با عشقی که به مردم دارند، در هر شرایطی پای کار آمدهاند و همکاری کردهاند اما این به معنای نادیده گرفتن تعهدات حرفهای آنها نیست. به همین دلیل ضروری است که تصمیمگیری برای ادامه مجموعه زودتر انجام شود تا بتوان مقدمات ساخت فصل جدید را مهیا کرد. قصه پایتخت بهگونهای طراحی شده که قابلیت ادامهدار بودن را دارد. این سریال نمونه موفقی از یک مجموعه ایرانی خانوادگی است. به نظر من پایتخت یک سرمایه ملی است و باید شأن و جایگاه آن را حفظ کرد. هم تیم سازنده باید از این سرمایه مراقبت کند و اجازه ندهد کیفیت کار افت پیدا کند و هم صداوسیما بهعنوان سفارشدهنده باید از این محصول حراست کند. آریا عظیمینژاد، آهنگسازمجموعه پایتخت هم درجمع خبرنگاران گفت:رویکرد موسیقی مجموعه پایتخت مشخص است. به گمان من، پس از هفت فصل، آشکار است که دغدغه اصلی این مجموعه، پرداختن به موسیقی نواحی و معرفی این گنجینه غنی از طریق موسیقی متن به مخاطبان بوده است. همچنین بهدلیل ماجراهایی که در فصلهای مختلف رخ داده و سفرهای این خانواده به مناطق گوناگون، این امکان فراهم آمده که موسیقی دیگر اقوام ایرانی نیز شنیده و با موسیقی اصیل مازندرانی ترکیب شود.
رکورد نمایش آنلاین شکست؟
درست در شبی که پایتختیها به همراه مردم به تماشای پایتخت نشستند، رقم ۱.۸۵میلیارد دقیقه برای تماشای آنلاین به ثبت رسید. بر این اساس، هفتمین فصل از سریال پایتخت موفق به ثبت مجموع ۱.۸۵میلیارد دقیقه تماشا در بخشهای زنده و آرشیو تلوبیون شده است. از این میزان، ۶۵۰ میلیون دقیقه تماشامربوط به پخش زنده(لایو) و۱.۲میلیارد دقیقه تماشا مربوط به آرشیو است. همچنین در میان این آمار، ۵۸میلیون اقدام به تماشا (بازدید) برای این فصل از این سریال محبوب در تلوبیون ثبت شده که رقمی بیسابقه بهشمارمیرود ودرپخش زنده،۸۱۸هزارکاربر همزمان به تماشای این سریال پرداختهاند. بسیاری معتقدند که رکوردشکنیهای بزرگ این سریال گواهی بر توانمندی رسانهملی در جذب و تعامل با مخاطبان دارد و نشانهای از تحول چشمگیر در روشهای پخش و تماشای برنامههای تلویزیونی در عصر حاضر است.