انقلاب کاست، پیروزی رسانه بر شمشیر

بهره گیری انقلابیون از «نوار کاست» قدمی نوآورانه ای بود که باعث شد، رسانه در پیروزی انقلاب اسلامی نقشی مهم ایفا کند.
بهره گیری انقلابیون از «نوار کاست» قدمی نوآورانه ای بود که باعث شد، رسانه در پیروزی انقلاب اسلامی نقشی مهم ایفا کند.
کد خبر: ۱۴۹۱۹۰۷
نویسنده محمد دشتی - گروه فرهنگ و هنر

رسانه ای که ظاهرا به آن توجهی نشده بود،  اما توانست با توجه به هوشمندی و استفاده موثر توسط انقلابیون وسیله ای موثر برای بیان«روایت اول» باشد. وسیله ای که امروزه و برای نسل های حاضر، تبدیل به خاطره شده است، اما در زمان خود به حدی موثر  واقع شد که آن سال ها در کشورهای عربی برای اشاره به انقلاب ایران از عنوان «ثوره الکواسیت» یا « انقلاب کاست» استفاده می کردند. رسانه ای که جدای از تاثیرگذاری در انتقال پیام انقلابیون و در راس آن ها رهبر این انقلاب یعنی حضرت امام خمینی(ره)، به عنوان اقدامی هوشمندانه جایگزین برخی اقدامات رادیکال و استفاده از اسلحه و خشم انقلابی شده بود که از سوی برخی گروه ها به عنوان تنها راه پیروزی انقلاب مردم ایران جا زده شده بو. پیشنهادی که ریشه در اندیشه های مارکسیستی داشت و در صورت عدم درک درست از آن، می توانست باعث انحراف مسیر نهضت  و باعث خونریزی و تلفات انسانی بسیار شود. در این گزارش نگاهی به جایگاه و اهمیت «نوار کاست» در سیر پیروزی انقلاب اسلامی انداخته ایم.  

1963 ، تنها صداست که می ماند!  

نوار کاست را شرکت فیلپس  در سال 1963 میلادی تولید و عرضه کرد. نوار کاست فناوی  شنیداری را معرفی کرد تا هر کسی می خواست، از موسیقی در هر زمان و هر مکانی لذت ببرد. نوار کاست فیلیپس قالب شنیداری موسیقی و صدا را فردی کرد و به آن حرکت بخشید. نوار کاست ثابت کرد که یکی از قدیمی ترین رویاهای پنهان در سراسر جهان بوده است. بنابراین کاست نواز کاست، نظام شنیداری را فردی و موقعیت گوش دادن به مسیقی و صوت را در حال حرکت امکان پذیر کرد. در عین حال نوارهای کاست فرایند ضبط و تکثیر آوا را راحت تر و ارزان تر کرد، بنابراین گروه های مخنلف حاشیه نشین  و کم درآمد جامعه هم می توانستند از شنیدن موسیقی وآوا لذت ببرند. 

در اواسط دهه هفتاد میلادی، نوار کاست از طریق مصر و لبنان وارد خاورمیانه شد و از همان ابتدای ظهورش، به نظام شنیداری زیرزمینی در دنیا عرب دامن زد و در حوزه های سیاست، فلسفه، اقتصاد و موسیقی محتواهای شنیداری مختلفی تولید و تکثیر شد. 

نوارهای کاست موقعیت های جدیدی از ابراز عقیده و بیانگری را ایجاد کردند و سبب شدند تا نظام آوا فقط منحصر به قدرت های مسلط سیاسی و بازار نباشد. نوارهای کاست این امکان را فراهم آوردند تا گروه های مختلف اجتماعی آوای ناشنیده ی خود را  ضبط و آن را تکثیر کنند. تولید آوا، تکثیر و شنیدن، موقعیت های جدید سیاسی را به وجود آوردند. به گونه ای که دیگر رسانه متعلق به قدرت های سرمایه داری و سیاسی نبود، بلکه گروه های مخالف و حاشیه نشین هم می توانستند تولید آوا کنند. 

رسانه های کوچک، پیروز رقابت با رسانه های بزرگ

حالا نوارهای  کاست یا همان نوارهای ضبط صوت یکی از رسانه‎هایی شده بود که می توانست در تبلیغ، اطلاع رسلانی و اگاهی بخشی به عموم مردم مورد استفاده قرا رگیرد. این در حالی بود که  به دلیل گسترش اواج انقلاب و ترس رژیم   امام خمینی(ره)  از آزادی بیان در حد لازم محروم و دسترسی‎شان به رسانه‎های جمعی محدود شده بود. امری که کم توجهی بهآن می توانست خللی بزرگ در مسیر توفنده انقلاب ایجاد کند و یا حداقل اشکالاتی جدی در مسیر حرکت شتابان آن ایجاد نماید. در چنین موقعیتی بود که ایشان برای رساندن پیام‎شان به‎مردم و گریز از محدودیت‎های تحمیل شده از سوی رژیم، از «رسانه‎های کوچک» سود جستند. در حالی که شبکه ای  گسترده سخنرانی های پیشتازان انقلاب را در ایران به صورتنوار کاست در دورترین نقاط در اختیار عموم مردم قرا رم یدادند، حضرت امام از تبعیدگاه خود در نجف و سپس در پاریس، پیام‎ها را با نوار ضبط صوت و گاهاز طریق معتمدان خود با تلفن به ایران می‎فرستادند.

نوارهایی که بعدا در شمار هزارها تکثیر و در تمام کشور توزیع می‎شد. و جالب این که در بسیاری موارد، سخنرانی‎های ایشان روی کاغذ پیاده و برای توزیع انبوه تکثیر می‎گردید.

این اتفاق در حالی بود که  رژیم پهلوی رسانه‎های مدرن و بزرگی را در دست داشت و بر آن‎ها به‎طور جدی و دقیق نظارت می‎کرد و در راستای حفظ حاکمیت خود آن‎ها را پیش می‎برد، ولی با این حال نتوانست از این رسانه‎ها که یکی از مهم‎ترین و قدرتمندترین ابزارهای هر حکومتی برای نیل به اهداف و حفظ قدرتشان است، در حدی که انقلابیون از نوار کاست بهره جستند، استفاده کند. این در اتفاق در حالی رخ می داد که در ، نیروهای انقلابی با استفاده از رسانه‎های سنتی و کوچک مثل نوارهای ضبط صوت که قطعا قدرت و کارایی رسانه‎های حاکمیت را دارا نبودند، توانستند بیشترین تأثیرات را بر مردم بگذارند و حربه‎های رسانه‎های حاکمیت را بی‎اثر کرده و پایه‎های رژیم پهلوی را متزلزل کنند.

 تبدیل نوا رکاست به شی انقلابی

نوار کاست که تا چند سال و شاید تا چند ماه قبل از آغاز حرکت توفنده انقلاب باید سراغ آن را در نوارفروشی های معروف و بعدها در حاشیه خیابان و تکثیر زیرزمینی آن گرفت، به یکباره تبدیل به کالایی مننوع و البته محبوب شده بود. چه بسا زیرز مین ها و مخفی گاه های انقلابیون که با دستگاه های «دک» بزرگ و یا حتی ضبط و صوت های معمولی شب را تا به صبح در حال تکثیر نوارهایی امام روح الله بودند و با بر آمدن خورشید شبشان آغاز می شود و حالا نوبت پخش و رساندن نوارهای نو و براق کاست و یا نوارهایی کهنه و دست دومی بود که به جای ترانه های کوچه بازاری، سخنرانی و پیام های بزرگترین رهبر قرن روی آن ضبط و برای تمامی تاریخ ثبت شده بود.  

امری که باعث شده بود در  دامنه پر گستره و طوفانی انقلاب اسلامی ایران شاهد استفاده از نوار کاست  به مثابه یک شی انقلابی باشیم؛ زیرا نوارهای کاست آواهای امام خمینی (ره) را از پاریس به  ایران می آوردند و بدین سبب که اندیشه های امام خمینی (ره) را به مردم پیوند می دادند و ساختار عظیم احساسات انقلابی را تولید می کردند، نوعی شی انقلابی و یکی از ابزار های مهم برای پیشبرد اهداف نهضت بودند. 

در حقیقت نوارهای کاست در دوران انقلاب به گونه ای عمل کردند که به جای حضور فیزیکی رهبر در مکان بروز و ظهور انقلاب، بتوان صدای او را  در فضای انقلاب طنین انداز و در کل جامعه یک وضعیت انقلابی ایجاد کرد. 

پخش صدا به جای تکثیر کلمات

وقتی نوارهای کاست  مربوط به سخنرانی های امام خمینی(ره) تکثیر می شدند و مردم آن ها را تکثیر می کردند و گوش می دادند و به دست یکدیگر می رسانند، انگار یک تجربه مشابه را به گونه ای هوشمندانه و اثرگذارتر به کا رگرفته بودند. زیرا مشابه چنین وضعیت انقلابی، در شبکه زیرزمینی مبارزان سیاسی به نام «کمیته دفاع از خود کارگران» در لهستان  نیز تجربه شده بود که بولتن های سیاسی چاپ می کردند و آن را  با این شعار که: «بخوانش، کپی اش، و یه دیگری برسان» تبدیل به یک عزم عمومی برای کاری انقلابی کرده بودند. گر چه بین آن مبارزات و نهضت اسلامی ایران تفاوت هایی اساسی وجودداشت، اما این شعار می توانست برای موقعیت نوارهای کاست هنگام انقلاب ایران نیز مورد استفاده قرا رگیرد که «گوش بده، کپی اش کن و به دیگری برسان». این در حالی بود که نوار کاست  محدودیت های کپی مانند کاغذ را نداشت  و چون قابلیت کپی کردن صدا از یک نوار کاست به دیگری وجود داشت، امکان تکثیر و پخش گسترده تر آن نیز موجود بود. جدای از آن رهبر بدون این که دیده شود و در حالی که صدایش از جایی دور می آمد و نوار کاست یک شی سیاسی شده بود اثرات عمیق خود را روی همه ی مخاطبانی که از یک روشنفکر در تهران تا کشاور و چوپانی در دورترین نقطه کشور را شامل می شد، باقی می گذاشت. 

در این میان نکته قابل توجه این است که در تحلیلی که از محتوای سخنرانی‎ها، اعلامیه‎ها و پیام‎های رهبر انقلاب در نجف، نوفل لوشاتو یا تهران صورت گفته است، مشخص می شود که  ایشان با هوشمندی و زیرکانه و با نشانه گرفتن شخص شاه و طرح ضرورت سرنگونی رژیم شاهنشاهی و بیان ویژگی‎های مدل حکومت اسلامی توانستند به خوبی عمل کنند. به گونه ای که طرح منسجم خویش را در مورد پیروزی انقلاب اسلامی از طریق نوارهای صوتی که تاثیرگذاری بیشتری داشتند به اطلاع مردم رسانده  و موفق شدند اهداف مورد نظر را گام به‎گام به‎اجرا گذارند.

برتری آوای انقلابی بر آوای شاهنشاهی 

حالا که صحبت از نوار  کاست شد، شاید خوب باشد اشاره کنیم فراگیری نوارهای انقلابی و مذهبی تاثیری دیگر نیز از خود باقی گذاشت. در زمان پهلوی دوم و در آستانه انقلاب اسلامی دو نظام شنیداری رسمی و غیر رسمی تولید آوا می کردند. نظام شنیداری رسمی شامل انواع موسیقی سنتی، کلاسیک و پاپ بود که همگی مجوز تولید و نشر داشتند و از طرفی، نظام شنیداری غیر رسمی قرار داشت که آواهای انقلابی را تولید و پخش می کرد. به گونه ای که برخی از آن ها سوژه های آن روزهای انقلاب شده بود. مردم در محله ها، شب ها همراه با الله اکبر گفتن، خبرهای در باره  انقلاب و وقایع آن روزها را با صدای بلند فریاد می زدند و حکومت باید نسبت به آن واکنشی نشان می داد و از منظر نگاه خودش کاری می کرد. یکی از واکنش های معروف آن زمان، اظهارات ژنرال ازهاری بود که می گفت این صداها، صدای مردم نیست و صدای نوارهای کایت ضبط شده است که پخش می شود. اما این حرف ها سوژهی خوبی بود تا در فرداشب آن پاسخ او را شعارگونه و آهنگین بدهند و بگویدند: ازهاری بیچاره، بازم بگونواره، نوار که پا نداره، میمون چار ستاره!  اما واقعیت این بود که نوارهای کاست در بین مردم راه می رفتند و با تکثیر پر تعداد آن کم کم جای خودشان را در خیابان ها باز می کردند. پس از آن هم مبارزات انقلابی، آوا و نوارهای کاست خودشان را تولید کردند و نظام شنیداری را خارج از آنچه ساز و برگ رسانه ای رژیم پهلوی تولید کرده بود، ایجاد کردند. آوای انقلابی در برابر  آوای شاهنشاهی بود و در پایان آوای انقلابی دیگر اجازه شنیدن آوای شاهنشاهی را نداد و در واقع آوای انقلاب پیروز شد. 

اولین انقلاب نوار کاست 

روحانیت در ایران به عنوان کسانی که طی سال های طولانی بستر و زمینه انقلاب اسلامی را به مرور و با استمرا در اقداماتی هدفمند دنبال کرده اند، همواره از قدرت رسانه بهره برده اند. رسانه‎هایی که عموما و در آستانه انقلاب اسلامی در اختیار نیروهای انقلابی قرار داشت شامل منابر و مساجد، نوارهای ضبط صوت و همین‎طور اعلامیه‎ها بودند؛ البته از تاثیر دیوارهایی که به شعارهای انقلابی مزین شده بودند هم نمی‎توان گذشت. رسانه‎هایی که قبلا هم اشاره کردیم و اساسا شامل رسانه‎های سنتی و کوچک می‎شدند.

در طول 15 سال  اقدامات هدفمند حرکت به سوی انقلاب، امام خمینی_ره) به عنوان رهبر تبعیدی انقلاب، همواره برای پیشبرد اهداف خود از سیستم ارتباطات سنتی استفاده کردند. امادر آستانه انقلاب و از آن‎جا یی که انقلابیون هیچ رسانه قدرتمند مدرنی در اختیار نداشتند، برای جبران کمبودهای رسانه‎ای خود، دست به ابتکارات بی‎سابقه‎ای زدند.

ویلیام هاکتن، استاد محافظه‎کار دانشگاه ویسکانسن آمریکا، با در نظر گرفتن تجربه ایران در به‎کارگیری ارتباطات سنتی در جریان انقلاب اسلامی گفته بود: «آن‎چه در ایران روی داد، بی‎سابقه و حیرت‎انگیز بود. در ماه‎های اخیر دو نوآوری ارتباطی دیگر ماشین زیراکس و نوارکاست، نقش با ارزش خود را در کوشش‎های انقلابی اثبات کرده‎اند. در ایران انقلاب آیت‎الله خمینی «اولین انقلاب نوار کاست» بود. هزاران نوار کاست که از بیانات آیت‎الله خمینی پر شده بود در مساجد گذاشته می‎شد و از چشم پلیس پنهان بود. مهم‎تر این‎که این ابزارهای کوچک قابل حمل و نقل به دست میلیون‎ها نفر می‎رسید که از رادیو و تلویزیون و مطبوعات تحت کنترل دولت گریزان بودند. در همان وقت، موقعی که یک شب نامه انقلابی به‎طرز مرموزی به‎یک دفتر در تهران می‎رسید، منشی‎های هوادار انقلاب فورا از آن کپی‎های فراوانی تهیه می‎کردند و این کار بسیار سریع و مخفیانه صورت می‎گرفت.»

آن گونه که بعدها مشخص شد، سیستم ارتباطی انقلاب اسلامی دارای یک شبکه غیررسمی سازمان‎دهی شده بود که قلب تپنده آن در محل اقامت رهبر انقلاب در شهر پاریس بود که شاخه‎ها و زیرشاخه‎های آن سراسر ایران را پوشش می‎داد. طبق برخی آمارها، عملیات این شبکه با به‎کارگیری 200 هزار روحانی و رهبر مذهبی و 90هزار مسجد به‎پیش می‎رفت. جالب است که بدانیم هدف اولیه‎ای که سیستم ارتباطی انقلابیون روی آن متمرکز بود؛ پخش و تکثیر عمومی سخنان، پیام‎ها و رهنمودهای رهبر انقلاب از طریق نوار کاست و زیراکس بود. امام خمینی(ره) از طریق این اعلامیه‎ها و نوارها جنبش را در مقاطع مختلف رهبری می‎کردند؛ با افشای جنایات رژیم و نیز توجه به‎طرح‎ها برای آماده‎سازی مردم، گروه‎ها را به‎اتحاد برای ساقط کردن حکومت و پرهیز از تنش و درگیری دعوت می‎کردند. در واقع امام خمینی (ره) همچون یک متخصص ارتباطات سنتی، اما در نقش یک کارشناس متبحر و آگاه در حوزه رسانه به رهبری این شبکه ادامه می‎دادند. کاری که باعث شد انقلاب اسلامی ایران به جای گرایش به روش های خشونت آمیز و رادیکال با استفاده از قدرت نرم رسانه، صاحب «روایت اول» شود و مبارزات مردم ایران در کمال ناباوری جهانیان در 22 بهمن 1357 به پیروزی برسد. 

بنویسید او نوار کاست را فراموش کرد!

نوارهای کاست یکی از رسانه‌های بسیار مهم در انتقال پیام و ارتباط سیاسی میان مردم و رهبر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) به‌خصوص در دوران تبعید بود. اهمیت این مسئله در انقلاب تا جایی است که یک روزنامه‌نگار آمریکایی با لحنی تمسخرآمیز این‌گونه پیشنهاد می‌کند: روی قبر شاه بنویسید «که او نوار کاست را فراموش کرد».. شاید بتوان گفت با توجه به‌ همین نقش حیاتی و مرکزی بود که روزنامه‌نگاران اروپایی، نهضت امام‌ خمینی را انقلابِ کاست نامیدند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها