رسانه ای که ظاهرا به آن توجهی نشده بود، اما توانست با توجه به هوشمندی و استفاده موثر توسط انقلابیون وسیله ای موثر برای بیان«روایت اول» باشد. وسیله ای که امروزه و برای نسل های حاضر، تبدیل به خاطره شده است، اما در زمان خود به حدی موثر واقع شد که آن سال ها در کشورهای عربی برای اشاره به انقلاب ایران از عنوان «ثوره الکواسیت» یا « انقلاب کاست» استفاده می کردند. رسانه ای که جدای از تاثیرگذاری در انتقال پیام انقلابیون و در راس آن ها رهبر این انقلاب یعنی حضرت امام خمینی(ره)، به عنوان اقدامی هوشمندانه جایگزین برخی اقدامات رادیکال و استفاده از اسلحه و خشم انقلابی شده بود که از سوی برخی گروه ها به عنوان تنها راه پیروزی انقلاب مردم ایران جا زده شده بو. پیشنهادی که ریشه در اندیشه های مارکسیستی داشت و در صورت عدم درک درست از آن، می توانست باعث انحراف مسیر نهضت و باعث خونریزی و تلفات انسانی بسیار شود. در این گزارش نگاهی به جایگاه و اهمیت «نوار کاست» در سیر پیروزی انقلاب اسلامی انداخته ایم.
1963 ، تنها صداست که می ماند!
نوار کاست را شرکت فیلپس در سال 1963 میلادی تولید و عرضه کرد. نوار کاست فناوی شنیداری را معرفی کرد تا هر کسی می خواست، از موسیقی در هر زمان و هر مکانی لذت ببرد. نوار کاست فیلیپس قالب شنیداری موسیقی و صدا را فردی کرد و به آن حرکت بخشید. نوار کاست ثابت کرد که یکی از قدیمی ترین رویاهای پنهان در سراسر جهان بوده است. بنابراین کاست نواز کاست، نظام شنیداری را فردی و موقعیت گوش دادن به مسیقی و صوت را در حال حرکت امکان پذیر کرد. در عین حال نوارهای کاست فرایند ضبط و تکثیر آوا را راحت تر و ارزان تر کرد، بنابراین گروه های مخنلف حاشیه نشین و کم درآمد جامعه هم می توانستند از شنیدن موسیقی وآوا لذت ببرند.
در اواسط دهه هفتاد میلادی، نوار کاست از طریق مصر و لبنان وارد خاورمیانه شد و از همان ابتدای ظهورش، به نظام شنیداری زیرزمینی در دنیا عرب دامن زد و در حوزه های سیاست، فلسفه، اقتصاد و موسیقی محتواهای شنیداری مختلفی تولید و تکثیر شد.
نوارهای کاست موقعیت های جدیدی از ابراز عقیده و بیانگری را ایجاد کردند و سبب شدند تا نظام آوا فقط منحصر به قدرت های مسلط سیاسی و بازار نباشد. نوارهای کاست این امکان را فراهم آوردند تا گروه های مختلف اجتماعی آوای ناشنیده ی خود را ضبط و آن را تکثیر کنند. تولید آوا، تکثیر و شنیدن، موقعیت های جدید سیاسی را به وجود آوردند. به گونه ای که دیگر رسانه متعلق به قدرت های سرمایه داری و سیاسی نبود، بلکه گروه های مخالف و حاشیه نشین هم می توانستند تولید آوا کنند.
رسانه های کوچک، پیروز رقابت با رسانه های بزرگ
حالا نوارهای کاست یا همان نوارهای ضبط صوت یکی از رسانههایی شده بود که می توانست در تبلیغ، اطلاع رسلانی و اگاهی بخشی به عموم مردم مورد استفاده قرا رگیرد. این در حالی بود که به دلیل گسترش اواج انقلاب و ترس رژیم امام خمینی(ره) از آزادی بیان در حد لازم محروم و دسترسیشان به رسانههای جمعی محدود شده بود. امری که کم توجهی بهآن می توانست خللی بزرگ در مسیر توفنده انقلاب ایجاد کند و یا حداقل اشکالاتی جدی در مسیر حرکت شتابان آن ایجاد نماید. در چنین موقعیتی بود که ایشان برای رساندن پیامشان بهمردم و گریز از محدودیتهای تحمیل شده از سوی رژیم، از «رسانههای کوچک» سود جستند. در حالی که شبکه ای گسترده سخنرانی های پیشتازان انقلاب را در ایران به صورتنوار کاست در دورترین نقاط در اختیار عموم مردم قرا رم یدادند، حضرت امام از تبعیدگاه خود در نجف و سپس در پاریس، پیامها را با نوار ضبط صوت و گاهاز طریق معتمدان خود با تلفن به ایران میفرستادند.
نوارهایی که بعدا در شمار هزارها تکثیر و در تمام کشور توزیع میشد. و جالب این که در بسیاری موارد، سخنرانیهای ایشان روی کاغذ پیاده و برای توزیع انبوه تکثیر میگردید.
این اتفاق در حالی بود که رژیم پهلوی رسانههای مدرن و بزرگی را در دست داشت و بر آنها بهطور جدی و دقیق نظارت میکرد و در راستای حفظ حاکمیت خود آنها را پیش میبرد، ولی با این حال نتوانست از این رسانهها که یکی از مهمترین و قدرتمندترین ابزارهای هر حکومتی برای نیل به اهداف و حفظ قدرتشان است، در حدی که انقلابیون از نوار کاست بهره جستند، استفاده کند. این در اتفاق در حالی رخ می داد که در ، نیروهای انقلابی با استفاده از رسانههای سنتی و کوچک مثل نوارهای ضبط صوت که قطعا قدرت و کارایی رسانههای حاکمیت را دارا نبودند، توانستند بیشترین تأثیرات را بر مردم بگذارند و حربههای رسانههای حاکمیت را بیاثر کرده و پایههای رژیم پهلوی را متزلزل کنند.
تبدیل نوا رکاست به شی انقلابی
نوار کاست که تا چند سال و شاید تا چند ماه قبل از آغاز حرکت توفنده انقلاب باید سراغ آن را در نوارفروشی های معروف و بعدها در حاشیه خیابان و تکثیر زیرزمینی آن گرفت، به یکباره تبدیل به کالایی مننوع و البته محبوب شده بود. چه بسا زیرز مین ها و مخفی گاه های انقلابیون که با دستگاه های «دک» بزرگ و یا حتی ضبط و صوت های معمولی شب را تا به صبح در حال تکثیر نوارهایی امام روح الله بودند و با بر آمدن خورشید شبشان آغاز می شود و حالا نوبت پخش و رساندن نوارهای نو و براق کاست و یا نوارهایی کهنه و دست دومی بود که به جای ترانه های کوچه بازاری، سخنرانی و پیام های بزرگترین رهبر قرن روی آن ضبط و برای تمامی تاریخ ثبت شده بود.
امری که باعث شده بود در دامنه پر گستره و طوفانی انقلاب اسلامی ایران شاهد استفاده از نوار کاست به مثابه یک شی انقلابی باشیم؛ زیرا نوارهای کاست آواهای امام خمینی (ره) را از پاریس به ایران می آوردند و بدین سبب که اندیشه های امام خمینی (ره) را به مردم پیوند می دادند و ساختار عظیم احساسات انقلابی را تولید می کردند، نوعی شی انقلابی و یکی از ابزار های مهم برای پیشبرد اهداف نهضت بودند.
در حقیقت نوارهای کاست در دوران انقلاب به گونه ای عمل کردند که به جای حضور فیزیکی رهبر در مکان بروز و ظهور انقلاب، بتوان صدای او را در فضای انقلاب طنین انداز و در کل جامعه یک وضعیت انقلابی ایجاد کرد.
پخش صدا به جای تکثیر کلمات
وقتی نوارهای کاست مربوط به سخنرانی های امام خمینی(ره) تکثیر می شدند و مردم آن ها را تکثیر می کردند و گوش می دادند و به دست یکدیگر می رسانند، انگار یک تجربه مشابه را به گونه ای هوشمندانه و اثرگذارتر به کا رگرفته بودند. زیرا مشابه چنین وضعیت انقلابی، در شبکه زیرزمینی مبارزان سیاسی به نام «کمیته دفاع از خود کارگران» در لهستان نیز تجربه شده بود که بولتن های سیاسی چاپ می کردند و آن را با این شعار که: «بخوانش، کپی اش، و یه دیگری برسان» تبدیل به یک عزم عمومی برای کاری انقلابی کرده بودند. گر چه بین آن مبارزات و نهضت اسلامی ایران تفاوت هایی اساسی وجودداشت، اما این شعار می توانست برای موقعیت نوارهای کاست هنگام انقلاب ایران نیز مورد استفاده قرا رگیرد که «گوش بده، کپی اش کن و به دیگری برسان». این در حالی بود که نوار کاست محدودیت های کپی مانند کاغذ را نداشت و چون قابلیت کپی کردن صدا از یک نوار کاست به دیگری وجود داشت، امکان تکثیر و پخش گسترده تر آن نیز موجود بود. جدای از آن رهبر بدون این که دیده شود و در حالی که صدایش از جایی دور می آمد و نوار کاست یک شی سیاسی شده بود اثرات عمیق خود را روی همه ی مخاطبانی که از یک روشنفکر در تهران تا کشاور و چوپانی در دورترین نقطه کشور را شامل می شد، باقی می گذاشت.
در این میان نکته قابل توجه این است که در تحلیلی که از محتوای سخنرانیها، اعلامیهها و پیامهای رهبر انقلاب در نجف، نوفل لوشاتو یا تهران صورت گفته است، مشخص می شود که ایشان با هوشمندی و زیرکانه و با نشانه گرفتن شخص شاه و طرح ضرورت سرنگونی رژیم شاهنشاهی و بیان ویژگیهای مدل حکومت اسلامی توانستند به خوبی عمل کنند. به گونه ای که طرح منسجم خویش را در مورد پیروزی انقلاب اسلامی از طریق نوارهای صوتی که تاثیرگذاری بیشتری داشتند به اطلاع مردم رسانده و موفق شدند اهداف مورد نظر را گام بهگام بهاجرا گذارند.
برتری آوای انقلابی بر آوای شاهنشاهی
حالا که صحبت از نوار کاست شد، شاید خوب باشد اشاره کنیم فراگیری نوارهای انقلابی و مذهبی تاثیری دیگر نیز از خود باقی گذاشت. در زمان پهلوی دوم و در آستانه انقلاب اسلامی دو نظام شنیداری رسمی و غیر رسمی تولید آوا می کردند. نظام شنیداری رسمی شامل انواع موسیقی سنتی، کلاسیک و پاپ بود که همگی مجوز تولید و نشر داشتند و از طرفی، نظام شنیداری غیر رسمی قرار داشت که آواهای انقلابی را تولید و پخش می کرد. به گونه ای که برخی از آن ها سوژه های آن روزهای انقلاب شده بود. مردم در محله ها، شب ها همراه با الله اکبر گفتن، خبرهای در باره انقلاب و وقایع آن روزها را با صدای بلند فریاد می زدند و حکومت باید نسبت به آن واکنشی نشان می داد و از منظر نگاه خودش کاری می کرد. یکی از واکنش های معروف آن زمان، اظهارات ژنرال ازهاری بود که می گفت این صداها، صدای مردم نیست و صدای نوارهای کایت ضبط شده است که پخش می شود. اما این حرف ها سوژهی خوبی بود تا در فرداشب آن پاسخ او را شعارگونه و آهنگین بدهند و بگویدند: ازهاری بیچاره، بازم بگونواره، نوار که پا نداره، میمون چار ستاره! اما واقعیت این بود که نوارهای کاست در بین مردم راه می رفتند و با تکثیر پر تعداد آن کم کم جای خودشان را در خیابان ها باز می کردند. پس از آن هم مبارزات انقلابی، آوا و نوارهای کاست خودشان را تولید کردند و نظام شنیداری را خارج از آنچه ساز و برگ رسانه ای رژیم پهلوی تولید کرده بود، ایجاد کردند. آوای انقلابی در برابر آوای شاهنشاهی بود و در پایان آوای انقلابی دیگر اجازه شنیدن آوای شاهنشاهی را نداد و در واقع آوای انقلاب پیروز شد.
اولین انقلاب نوار کاست
روحانیت در ایران به عنوان کسانی که طی سال های طولانی بستر و زمینه انقلاب اسلامی را به مرور و با استمرا در اقداماتی هدفمند دنبال کرده اند، همواره از قدرت رسانه بهره برده اند. رسانههایی که عموما و در آستانه انقلاب اسلامی در اختیار نیروهای انقلابی قرار داشت شامل منابر و مساجد، نوارهای ضبط صوت و همینطور اعلامیهها بودند؛ البته از تاثیر دیوارهایی که به شعارهای انقلابی مزین شده بودند هم نمیتوان گذشت. رسانههایی که قبلا هم اشاره کردیم و اساسا شامل رسانههای سنتی و کوچک میشدند.
در طول 15 سال اقدامات هدفمند حرکت به سوی انقلاب، امام خمینی_ره) به عنوان رهبر تبعیدی انقلاب، همواره برای پیشبرد اهداف خود از سیستم ارتباطات سنتی استفاده کردند. امادر آستانه انقلاب و از آنجا یی که انقلابیون هیچ رسانه قدرتمند مدرنی در اختیار نداشتند، برای جبران کمبودهای رسانهای خود، دست به ابتکارات بیسابقهای زدند.
ویلیام هاکتن، استاد محافظهکار دانشگاه ویسکانسن آمریکا، با در نظر گرفتن تجربه ایران در بهکارگیری ارتباطات سنتی در جریان انقلاب اسلامی گفته بود: «آنچه در ایران روی داد، بیسابقه و حیرتانگیز بود. در ماههای اخیر دو نوآوری ارتباطی دیگر ماشین زیراکس و نوارکاست، نقش با ارزش خود را در کوششهای انقلابی اثبات کردهاند. در ایران انقلاب آیتالله خمینی «اولین انقلاب نوار کاست» بود. هزاران نوار کاست که از بیانات آیتالله خمینی پر شده بود در مساجد گذاشته میشد و از چشم پلیس پنهان بود. مهمتر اینکه این ابزارهای کوچک قابل حمل و نقل به دست میلیونها نفر میرسید که از رادیو و تلویزیون و مطبوعات تحت کنترل دولت گریزان بودند. در همان وقت، موقعی که یک شب نامه انقلابی بهطرز مرموزی بهیک دفتر در تهران میرسید، منشیهای هوادار انقلاب فورا از آن کپیهای فراوانی تهیه میکردند و این کار بسیار سریع و مخفیانه صورت میگرفت.»
آن گونه که بعدها مشخص شد، سیستم ارتباطی انقلاب اسلامی دارای یک شبکه غیررسمی سازماندهی شده بود که قلب تپنده آن در محل اقامت رهبر انقلاب در شهر پاریس بود که شاخهها و زیرشاخههای آن سراسر ایران را پوشش میداد. طبق برخی آمارها، عملیات این شبکه با بهکارگیری 200 هزار روحانی و رهبر مذهبی و 90هزار مسجد بهپیش میرفت. جالب است که بدانیم هدف اولیهای که سیستم ارتباطی انقلابیون روی آن متمرکز بود؛ پخش و تکثیر عمومی سخنان، پیامها و رهنمودهای رهبر انقلاب از طریق نوار کاست و زیراکس بود. امام خمینی(ره) از طریق این اعلامیهها و نوارها جنبش را در مقاطع مختلف رهبری میکردند؛ با افشای جنایات رژیم و نیز توجه بهطرحها برای آمادهسازی مردم، گروهها را بهاتحاد برای ساقط کردن حکومت و پرهیز از تنش و درگیری دعوت میکردند. در واقع امام خمینی (ره) همچون یک متخصص ارتباطات سنتی، اما در نقش یک کارشناس متبحر و آگاه در حوزه رسانه به رهبری این شبکه ادامه میدادند. کاری که باعث شد انقلاب اسلامی ایران به جای گرایش به روش های خشونت آمیز و رادیکال با استفاده از قدرت نرم رسانه، صاحب «روایت اول» شود و مبارزات مردم ایران در کمال ناباوری جهانیان در 22 بهمن 1357 به پیروزی برسد.
بنویسید او نوار کاست را فراموش کرد!
نوارهای کاست یکی از رسانههای بسیار مهم در انتقال پیام و ارتباط سیاسی میان مردم و رهبر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) بهخصوص در دوران تبعید بود. اهمیت این مسئله در انقلاب تا جایی است که یک روزنامهنگار آمریکایی با لحنی تمسخرآمیز اینگونه پیشنهاد میکند: روی قبر شاه بنویسید «که او نوار کاست را فراموش کرد».. شاید بتوان گفت با توجه به همین نقش حیاتی و مرکزی بود که روزنامهنگاران اروپایی، نهضت امام خمینی را انقلابِ کاست نامیدند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در ایران در گفتگوی تفصیلی با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفت و گوی اختصاصی «جامجم» با سید ابراهیم محمد الدیلمی، سفیر یمن در تهران تشریح شد