مرد موطلایی کاخ سفید در کتاب خود درخصوص اهمیت مسأله غافلگیری در روابط خود با کشورهای جهان گفته است: «عنصر غافلگیری است که برنده جنگ را تعیین میکند.بنابراین من به طرف مقابل نخواهم گفت که مشغول چه کاری هستم.من آنها را هشیار نمیکنم و اجازه نخواهم داد بهراحتی مرا در قالب یک الگوی قابل پیشبینی قراردهند. من نمیخواهم افراد بدانند دقیقا چه کاری انجام میدهم یا فکر میکنم. من پیشبینیناپذیر بودن رادوست دارم.این کار رقبا را در موقعیت نامتعادل قرار میدهد.» ترامپ سکوت درخصوص موضوعات حساس را از زمانی که یک بیزینسمن و تاجر بود آموخته است؛ وقتی که املاک و زمینهایی را جمعآوری و خریداری میکرد تا آسمانخراش بسازد، مجبور بود قطعه زمینهای زیادی را بخرد تا بتواند آنها را بهصورت یک ساختمان باارزش در کنار هم قرار دهد و البته پنهانکاری در این زمینه کاملا ضروری بود. اگر مالکان آن زمینها میفهمیدند او قصد انجام چه کاری را دارد، میتوانستند این کاسب بازاری را تحت فشار بگذارند و پول بیشتری برای زمینهایشان بگیرند.
شکست حداکثری برای فشار حداکثری
دونالد ترامپ در زمان مسئولیت خود در دور اول ریاستجمهوری در اقدامی رادیکال و کمی پیشبینیناپذیر توافق چندجانبه سال ۲۰۱۵ موسوم به برجام را بهصورت یکطرفه نقض کرد و با مطرحکردن پیششرطهایی عجیب خواهان توافقی گستردهتر و قوی (Stronger and longer)شد. پیششرطهایی چون تسلیم کامل مقاومت منطقه و قدرت دفاعی ایران بهعنوان خلع سلاح کشورمان که در شروط دوازدهگانه پمپئو مطرح شده بود در کنار نابودی کامل صنعت هستهای ایران هیچگاه از سوی کشورمان مورد موافقت قرار نگرفت.بیزینسمن کمتجربه در عرصه سیاست نمیدانست که جمهوری اسلامی ایران بهخوبی به ارزش داراییهای خود آگاه است و توانسته دست آمریکا را به خوبی بخواند؛ این کشور هرگز بهسوی مرگ نمیرود. حتی زمانی که ترامپ فرمان ترور قهرمان ملی ایرانیان، حاج قاسم سلیمانی را صادر و تهدید به حمله به ۵۲ مرکز مهم در ایران را مطرح کرد، ایرانیان با محاسبات دقیق خود، برنامههای او را برهم زدند. تشییع میلیونی فرمانده فقید سپاه قدس و موشکباران سایت نظامی عینالاسد آمریکا در عراق بلوفهای این کشور را عیان کرد و نشان داد ترامپ آنقدرها که رسانههای آمریکایی میخواهند او را نشان دهند دست بازی در کنشهای رادیکال نظامی ندارد.
راهبرد هوشمندانه نه جنگ، نه مذاکره
آمریکای ترامپ که تلاش داشت از طریق ارسال واسطههای متعدد و حتی عقبنشینی ظاهری از برخی شروط اعلامی خود برای مذاکره با ایران، با مسئولان دولتی عکس یادگاری بهعنوان نمادی از پیروزی راهبرد فشار حداکثری بگیرد با استراتژی هوشمندانه جمهوری اسلامی ایران روبهرو شدند. اتخاذ راهبرد مترقی «نه جنگ میشود، نه مذاکره میکنیم» در روزهایی که آمریکا مدام به حمله نظامی به ایران تهدید میکرد و برخی ترسوهای داخلی مدام برای پیگیری ایده «هر توافقی بهتر از بیتوافقی است» به حاکمیت فشار میآورد؛ توانست جمهوری اسلامی ایران را به سلامت از گزند دشمنیها خارج کند.
عقلانیت حداکثری بر کاخ سفید حاکم میشود؟
بنابراین ایران که یکبار بیشترین فشارهای امنیتی و اقتصادی دوران ترامپ را پشتسر گذاشت و درنهایت به توافقات تحمیلی و یکطرفه دشمن تن نداد، میتواند در صورت اجرای نسخه دوم فشار حداکثری آمریکا بازی هوشمندانه دیگری را آغاز کند و پیشبینیناپذیری ترامپ را با سد جدی مواجه کند. به نظر میرسد این بازی هوشمندانه اینبار با مختصات جدیدی دنبال شود، چرا که ایران قرارنیست تحت تهدید اقتصادی وامنیتی قرارگیردودرمقابل، برای حفظ امنیت ملی خودبا دست فرمان گذشته حرکت کند. هشدار برخی مقامات جمهوری اسلامی ایران درباره احتمال تغییر دردکترین هستهای کشورمان در صورت افزایش تهدیدات در چهارچوب همین موضوع قابل تحلیل است. ممکن است اینبار ایران در واکنش به رفتار خصمانه دشمنان به شیوهای پیشبینیناپذیر عمل کند و فنبدل ترامپ را به واشنگتن بزند!همین موضوع نشان میدهد کاخ سفید باید به جای حرکت در مسیر شکست خورده گذشته و تقابل جنونآمیز، اینبار راهبرد عقلانیت حداکثری را پیگیری کند. جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده که کشورمان برای مذاکرات و توافق عزتمندانه با حفظ منافع ملی خود آمادگی دارد و از اتخاذ رویکرد تعاملجویانه ابایی ندارد؛ مشروط به این مسأله که آمریکا ضمن جبران گذشته آمادگی تضمیندهی برای اجرای تعهدات خود را داشته باشد و از زیادهخواهیهای نامتعارف دست بردارد.
ایران؛ آماده برای همه شرایط
این همان موضوعی است که رئیس شورای راهبردی روابط خارجی در مصاحبه با شبکه المیادین بیان داشت و بر آمادگی همزمان ایران برای گفتوگو با آمریکا و نیز مقابله با فشارها تاکید کرد. سیدکمال خرازی، دراین گفتوگو تاکید کرد که ایران آماده مذاکره و در عین حال مقاومت دربرابر فشارهاست وگامهای خود را متناسب با نوع سیاست دولت جدید آمریکا، مشخص خواهیم کرد. بنابراین تهران در مواجهه با مستاجر جدید کاخ سفید نهتنها سردرگم نبوده، بلکه برنامههای خود را دارد.
تفاوت ایران ۲۰۱۷ با ایران ۲۰۲۵
جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اینکه سابقه چهار سال پنجه در پنجه شدن با ترامپ را دارد؛ توانسته جایگاه خود در نظام بینالملل را در فاصله دو دولت اول و دوم ترامپ ارتقا دهد. زمانی که ترامپ کاخ سفید را در دور اول ریاست جمهوری خود ترک میکرد، موضوع عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی با سرعت پیش میرفت، غنیسازی هستهای با سرعت کمی محدودیتهای برجامی را پشتسر گذاشته بود و خنثیسازی تحریمها توسط ایران محل تردیدهای بسیار بود، اما اکنون دونالد ترامپ درحالی وارد اتاق بیضی شکل کاخ سفید میشود که طراحی پیمان ابراهیم و عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیمصهیونیستی با طوفانالاقصی به محاق رفته است، جمهوری اسلامی ایران دربالاترین سطح غنیسازی صلحآمیزخود رابدون نظارتهای برجامی پیگیری میکنند و در مقام اعضای رسمی سازمانها و گروههای مهمی چون بریکس و شانگهای نشسته است.علاوه بر اینها با خنثیسازی تحریمها توانسته فروش نفت خود را به آستانه پیش از تحریمها برساند. همه اینها پشتوانه قدرتمندی است تا ایران همه گزینهها برای تعامل یا تقابل احتمالی را روی میز داشته باشد.