نگاهی به حواشی و نقدهای یک‌طرفه در مورد رسانه‌ملی

جام‌جم ایستاده برمدار تحول

یلدا با رسانه ملی

یلدا و خاطره‌‌سازی آن، همیشه بهانه‌ای بوده تا رسانه‌ملی سراغ تولید و پخش برنامه‌های مناسبتی این شب برود‌. کما این‌که کارنامه صداوسیما در سال‌های گذشته نیز این مسأله را تایید می‌کند.
یلدا و خاطره‌‌سازی آن، همیشه بهانه‌ای بوده تا رسانه‌ملی سراغ تولید و پخش برنامه‌های مناسبتی این شب برود‌. کما این‌که کارنامه صداوسیما در سال‌های گذشته نیز این مسأله را تایید می‌کند.
کد خبر: ۱۴۸۶۱۶۲
نویسنده سپیده اشرفی و زهرا عباسی - گروه رسانه
 
در سال جاری نیز باتوجه به همزمانی شب چله ایرانی با روز مادر، بهانه‌ای مضاعف فراهم شده تا یلدای مادرانه روی آنتن شبکه‌های مختلف تلویزیونی و رادیویی برود. 
از پخش برنامه‌های زنده تا ویژه‌برنامه‌هایی که هرکدام با رویکردی خاص، تلاش می‌کند مخاطبان رسانه ملی را دور خود جمع کند. رسانه‌ملی چه در بخش صدا و چه در بخش سیما، تدارک ویژه‌ای برای شب یلدا دیده است. به عنوان مثال در شبکه یک، برنامه «سایه سار» با اجرای گیتی ‌خامنه امشب روی آنتن خواهد رفت. همچنین «ایران دوست‌داشتنی» با اجرای اسماعیل آذر ویژه اقوام ایرانی جمعه شب در دو باکس ۱۹ و ۲۳ پخش می‌شود. 
در شبکه دو نیز برنامه «عصر خانواده» با اجرای محیا اسناوندی و چند مجری دیگر، برنامه نقلِ نقل با اجرای حامد عسکری، «صبحانه ایرانی» با اجرای المیرا شریفی‌مقدم و «سندباد» به همراه چند فیلم سینمایی ایرانی و خارجی روی آنتن خواهد رفت تا یلدای مخاطبان با این برنامه‌ها همراه شود. 
همچنین در شبکه سه، برنامه یلدای مادرانه بااجرای ایمان قیاسی و حضور بسیاری از چهره‌ها و خواننده‌های شناخته شده پخش خواهد شد. در شبکه تهران نیز «شب فیروزه‌ای» با اجرای مژده لواسانی از اراضی عباس‌آباد به صورت زنده پخش می‌شود. ویژه‌برنامه کودکانه «بچه‌ها بیایید تماشا» هم عنوان دیگر برنامه این شبکه است. 
در شبکه نسیم نیز  برنامه «خوش‌نمک» امشب، فردا و شنبه با حضور چهره‌ها و کمدین‌های مجازی روی آنتن می‌رود. همچنین شاهد بازگشت برنامه «چهل‌تیکه» با اجرای محمدرضا علیمردانی و حضور شمسی فضل‌اللهی، صفا آقاجانی، فرزاد میراحمدی از اساتید ادبیات و دکتر آذرنگ، شاهنامه‌خوان خواهیم بود. 
برنامه «بگو بخند» نیز با حضور داوران و مهمانان شنبه و یکشنبه به آنتن می‌رسد. همچنین برنامه «طنزیم» از جزایر خلیج‌فارس از فردا برای سه شب روی آنتن است. 
برنامه دیگر حافظیه با اجرای اسماعیل آذر است که از شیراز پخش می‌شود. برنامه «با ترانه» هم از یزد شنبه روی آنتن می‌رود. 
برنامه دیگر، «خونه مادری» با حضور بسیاری از چهره‌های ورزشی است که همراه با مادران‌شان در برنامه حضور پیدا می‌کنند و محمدرضا رهبری و ندا ملکی از مجریان این برنامه هستند.
جام‌جم به روال هرساله، علاوه‌بر انعکاس برنامه‌های این چند شب، با چهره‌های مختلف رسانه‌ملی صحبت کرده و خاطره‌گویی خاص آنها را برای مخاطبان روایت کرده است که مشروح این گفت‌وگو‌ها را درزیرمی‌خوانید. 
یلدا با رسانه ملی
 

به شیرینی چله‌نشینی

ترشی انار و شیرینی و قرمزی یلدا بهانه است؛ اصل خاطراتی است که روزگاری دور کرسی و این روزها قدری رسمی‌تر برای هم می‌سازیم. یلدا با تمام مراسم و آدابی که از قدیم داشته،یک نکته‌اش را هیچ‌وقت از دست نداده وآن هم «خاطره‌سازی» است.

 

رویدادی که شاید بتوان گفت این روزها کمتر اتفاق می‌افتدوشاید کمتر مورد توجه باشد. خاطره ساختن به بهانه یلدا، ماندگارترین اتفاقی است که می‌توان این شب‌ها رقم زد. روزنامه جام‌جم به رسم هر سال، تلاش کرده در صحبت با چهره‌های هنر و رسانه که در رادیو و تلویزیون فعال هستند، خاطرات آنها را جویا شود. 

​​​​​​​فکر می‌کردم صبح نمی‌شود!
مهدی صبایی/ بازیگر
 
آنچه از شب یلدای کودکی در خاطر دارم، این است که تصور بسیار متفاوتی از آن روز داشتم. یعنی تصور می‌کردم قرار است یک اتفاق مهم بیفتد. حتی فکر می‌کردم ممکن است روز نشود. وقتی بزرگ شدم متوجه شدم یک دقیقه متفاوت است. برایم جالب بود چرا در کودکی این‌طور در ذهنم بوده. پدرم هم با این‌که بزرگ فامیل نبود تلاش می‌کرد اقوام را دعوت کنند تا همه دور هم باشند. یک کار جذابی که می‌کرد این بود که اقوام خودش و مادرم را مجزا دعوت می‌کرد. الان خیلی حواسم به شب یلدا نیست. آرزو دارم طوری باشد که همه بتوانند شب یلدای خوبی داشته باشند و از دور هم بودن لذت ببرند. 

یادی از گذشتگان 
‌هوشنگ توکلی / بازیگر
 
وقتی نوجوان بودم، از پدر و مادرم می‌پرسیدم یلدا یعنی چه؟ پدرم از شب یلدا با عنوان روز کوتاه و شب بلند یاد می‌کرد. در آن سن، واقعا درک نمی‌کردم که چطور ممکن است روز کوتاه شده و شب طولانی‌ شود. در همان دوران بچگی، رسم داشتیم خانواده‌ها دور‌هم جمع شوند و این شب بلند بهانه‌ای می‌شد برای دور جمع شدن و سر کردن یک شب طولانی که برای همگی ما خوشایند بود. همیشه به این فکر می‌کردم که ای‌کاش در سال چندین شب یلدا داشتیم تا بتوانیم بیشتر دور هم جمع شویم اما متأسفانه، امروزه این دورهمی‌ها در بسیاری از خانواده‌ها به‌دلایل مختلف کم شده است. خانواده‌ها در این چند سال از هم دور شده‌اند. این داستان زمانه است. آنچه که در این شب، قلب و ذهنم را تسخیر می‌کند یاد خانواده و به‌ویژه مادرم است. به‌شدت یاد مادرم را در این شب حس می‌کنم. من معتقدم که نقش مادران در زندگی انسان‌ها بسیار مهم است. آنها نه فقط فرزندان را به دنیا می‌آورند، بلکه در تربیت و ایجاد نظم در زندگی نیز تأثیرگذار است. حداقل در ایران که ما زندگی کردیم مادران نقش اساسی در زندگی فرزندان‌شان دارند. این روزها، نظم، ‌کدبانویی،‌ مهربانی و سخاوت مادرم را به یاد می‌آورم و در شب یلدا که خانواده کوچک‌مان دور هم جمع می‌شوند، یاد مادرم و مادر خانم سپاه‌منصور و عزیزان‌مان که روزی کنارشان بودیم، هستیم و به شادی و خوشحالی ازشان یاد می‌کنیم. 

ماجرای نرگس‌های خاص یلدا 
اقبال واحدی/ مجری تلویزیون

بهترین مواجهه من با شب یلدا زمانی است که در روستا‌ها و در بزرگداشت این شب با مردم همراه می‌شوم. معمولا جشن شب یلدا در روستاها پررنگ‌تر و باشکوه‌تر برگزار می‌شود. در روستاها، این شب به‌ویژه با استفاده از کرسی‌ها و سنت‌های خاص خود، پررنگ‌تر است. سال گذشته همزمان با شب یلدا سفری داشتم به روستای خوسف در خراسان‌جنوبی. متوجه شدم در این روستا فصل برداشت گل نرگس معمولا با شب چله همزمان می‌شود. یکی از تزئینات روی کرسی‌های مردم این منطقه، گل نرگس بود. همچنین در مناطق روستایی، به‌دلیل عدم وجود یخچال، معمولا برای زمستان خشکبارهایی مانند انجیر،هلو وزردآلو تهیه می‌کردند که در شب یلدا بسیار مورد استفاده قرار می‌گرفت. من اغلب دراین ایام یا برنامه تلویزیونی دارم یا در سفر هستم اما درمواردی که شب یلدا در کنار خانواده هستم معمولا دور هم جمع می‌شویم و با هندوانه و انار وخوشگذرانی، این شب راجشن می‌گیریم؛ به‌ویژه اکنون که من به‌عنوان بزرگ خانواده بیشتر مهمانان را به خانه دعوت می‌کنم. البته یکی از به‌یاد‌ماندنی‌ترین شب‌های یلدا را خاطرم است که همچنان در سفر بودم. از آنجا که خودمان معمولا در سفر و دور از خانواده‌ها هستیم، تصمیم گرفتیم هندوانه تهیه کنیم و به بیمارستان برویم تا در کنار پزشکان و پرستاران شب یلدا را جشن بگیریم. آن شب یلدا در کنار کادر درمان و خدمه بیمارستان به همگی ما خوش گذشت. پیشنهاد می‌کنم افرادی که امکان همراهی دارند، تلاش کنند این شب‌ را در کنار مشاغل مختلف مانند آتش‌نشانی، حمل‌و‌نقل یا کادر بیمارستان‌ها که معمولا در این ایام در کنار خانواده نیستند، بگذرانند و این رسم شادی ‌را بین آنها نیز تقسیم ‌کنند.

برای مردم می‌خندم 
نعیمه نظام‌دوست/ بازیگر 

 شب یلدا همیشه برای من یادآور خانواده و نزدیکانم است. مهم‌ترین بخش زندگی من،‌ خانواده‌ام هستند؛ به‌خصوص خواهرزاده‌ها و خواهرهایم را خیلی دوست دارم و دلم می‌خواهد همیشه کنارشان باشم. این لحظات یلدایی برای من از بهترین خاطرات زندگی‌ام است. دوست داشتم خواهرم ایران و کنارمان بود. از بهترین خاطراتم حضور و همراهی پدرم در جشن‌ها بوده. یادم می‌آید که وقتی پدرم زنده بود، جمع خانوادگی‌مان حس خوبی داشت. نبود عزیزان سخت است. امکان تکرار آن خاطرات از دلچسب‌ترین اتفاقات ممکن است.دلتنگی برای عزیزان همیشه سخت است‌وگاهی‌واقعا آدم رابی‌قرارمی‌کند.چند سالی است که درویژه‌برنامه‌های تلویزیونی، شب یلدا را می‌گذرانم. سعی می‌کنم همیشه انرژی مثبت داشته باشم و لبخند را بر لبان مخاطبان و مردم ایرانم بیاورم. حتی وقتی خودم حال خوبی ندارم، به خاطر شادی دل مردمم سعی می‌کنم حتی با خودم شوخی کنم تا‌ به لبان‌ مخاطب لبخند بیاورم. به هیچ چیزی جز شاد کردن دل مردم فکر نمی‌کنم. در شب یلدا، اعیاد و روزهایی که کنار عزیزان هستم و شاد،‌ آرزو می‌کنم که هیچ‌کس با بیماری‌های سخت مواجه نشود و همه در سلامتی کامل باشند. امیدوارم که شب یلدا فرصتی باشد برای شادی و نزدیکی به خانواده و عزیزان. امیدوارم سال آینده برای همه مردم ایران در همه جهان پر از خوبی و خوشی باشد و دل‌هایمان شاد شود. 

به رنگ طلوع وغروب آفتاب
جواد انصافی/ بازیگر 
   
شب یلدا یکی از مهم‌ترین جشن‌های اصیل ایرانی است که یک پشتوانه بسیار محکم علمی ــ فرهنگی دارد. پژوهشی در این‌خصوص انجام شده که این مسأله را تایید می‌‌کند. از همان ابتدا میوه‌هایی که برای این شب انتخاب می‌شود، به رنگ طلوع و غروب آفتاب است؛ یعنی قرمز و زرد. در عین‌حال مسأله مهم، اتحاد و همبستگی خانواده‌هاست که دورهم جمع می‌شوند و این دورهمی به نوعی مبارزه با ظلمت است. چون این شب، طولانی‌ترین شب است و می‌گوییم جدالی میان ظلمت و روشنایی است. می‌گویند از فردای آن روشنی بر تاریکی غلبه پیدا می‌کند، چون یکی دو دقیقه بر روشنایی افزوده می‌شود. از‌جمله رسوم خوب در این زمینه، این است که دختران زیر ۹ سال در برخی روستاها جمع می‌شوند و نزد بزرگ ده می‌روند. اولین پیامی که دارد این‌که مادران باید بتوانند اسم این فرزندان را بنویسند و اگر نتوانند، امکان حضور در این رقابت را ندارند. این خودش ترغیب به سوادآموزی است. یکی را انتخاب می‌کنند و اسمش را چله‌زری می‌گذارند. می‌گویند او سمبل سرماست و باید درست با او برخورد شود. برای همین او را سوار یک چهار پا می‌کنند و در روستا می‌گردانند. این مراسم چله‌زری است. از خاطرات خودم از شب یلدا، چیدن کرسی بود که مادرم با یک پارچه دست‌دوز آن را مزین می‌کرد. الان هم رسم‌مان این است که همه خانواده در خانه ما جمع می‌شوند. 

به یاد نرگس‌های کودکی
راحله محمدجانی/ تهیه‌کننده به‌خانه برمی‌گردیم

وقتی می‌خواستم این نوشته را تهیه کنم، تازه از استودیو بیرون آمده بودم. هوا به‌شدت سرد بود و تپه صبا در تاریکی و مه مثل همیشه سراسر سکوت. یک لحظه، دنیای شلوغ و پر‌هیاهوی کار را از یاد بردم. به سال‌ها قبل رفتم. در ذهنم گذشته را ورق زدم. دنبال یک یلدای متفاوت می‌گشتم؛ یلدایی که خاطره جذابی داشته باشد. یک دفعه به خودم آمدم و دیدم تا کودکی رفته‌ام. بغض کردم و بی‌اختیار اشک ریختم. در عرض چند دقیقه، یک عمر از نظرم گذشت. بیشتر از این‌که دنبال خاطره بروم، حسرت خوردم از این‌که چقدر از عزیزانم دور شدم. شاید ما هر‌کدام یک گوشه این دنیا با شادی و موفقیت زندگی می‌کنیم اما بعید می‌دانم همه ما، آرزوی روزهایی را که با هم بودیم، نداشته باشیم. آرزوی همان سادگی خانه پدری وقتی در زمستان‌های برفی شیراز با عشق، برف‌های باغچه را کنار می‌زدیم و نرگس‌های شکفته زیر برف را می‌چیدیم تا برای شب یلدا ببریم. برای من زیباترین یلدا، همان یلداهایی بود که همه خانواده در کنار هم بودیم. یلدای قشنگ امسال را به عزیزانم تقدیم می‌کنم و امیدوارم حال دل همه مردم خوب باشد. 

فراتر از لباس و برای انسانیت
عقیل بهرامی/ بازیگر

همیشه باور داشته‌ام که مسیر زندگی هرکسی به اندازه اهداف و تلاش‌هایش، معنا پیدا می‌کند. این باور را نه‌فقط از تجربه‌های کاری‌ام، بلکه از لحظه‌های کوچکی که زندگی به من هدیه داده‌، آموخته‌ام. یکی از این لحظه‌ها، یلدای امسال است؛ شبی که بیشتر از همیشه معنای احترام، تلاش و صداقت را در آن درک کردم. امشب بعد از ساعت‌ها کار در یکی از پروژه‌های تبلیغاتی‌ام، مستقیما از سر کار به مراسمی دعوت شدم. این مراسم جشنی برای شب یلدا بود؛جایی که قرار بود بسیاری از هنرمندان، بازیگران، پیشکسوتان سینما و تئاتر حضور داشته باشند. اماراستش را بخواهید،من هیچ آمادگی‌ای برای حضور در چنین مراسمی نداشتم. لباسی رسمی همراه نداشتم و دقیقا همان لباسی که برای کار روزانه‌ام پوشیده بودم، به تن داشتم. وقتی وارد شدم، به‌خوبی حس کردم که ظاهر آدم‌ها شاید اولین چیزی باشد که دیده می‌شود اماچیزی که ماندگاراست،ذات،هدف واحترام متقابلی است که ازآنها دریافت می‌کنید. مسئول تشریفات بالبخند واحترام به استقبالم آمد ومرابه عکاسان معرفی کرد.همان لحظه بود که فهمیدم تلاش‌های شبانه‌روزی‌ام و مسیری که با صداقت پیموده‌ام، جای خود را در دل‌ها باز کرده است.مراسم پر بود از چهره‌های آشنا و دوستان قدیمی. جمعی از بهترین‌های هنر ایران آنجا بودند اماچیزی که برایم بیشتر از همه جلب توجه کرد،این بود که در میان همه شلوغی‌ها و هیاهوها، هنوز هم صداقت واحترام بیشترین ارزش را داشت.حتی باوجود خستگی روزانه وپوشیدن لباس کاری، لحظات صمیمی و صحبت‌های الهام‌بخش باعث شد احساس کنم حضورم در این مراسم معنا و جایگاه خاصی دارد. اینها بخشی از هویت من و گواهی بر این است که وقتی با تمام وجود برای چیزی تلاش کنید، نتیجه‌اش فراتر از آن خواهد بود که تصور می‌کنید.

قیمت‌های دردسرساز  یک برنامه
مجتبی احمدی/ تهیه‌کننده تهران۲۰

خاطره‌ای که از شب یلدا دارم، مربوط به یک برنامه است که قرار بود با موضوع وضعیت بازار در شب یلدا تولید کنیم. یک برنامه فان که اصلا قرار نبود مطالبه‌گر باشد. مقرر شد که با چندمسئول از مدیران مرتبط با میادین و اصناف شیرینی و آجیل، درخصوص وضعیت قیمت‌ها گفت‌وگو داشته باشیم. به‌سختی و با هماهنگی بسیار، توانستیم با مسئولان مرتبط ارتباط برقرار کنیم و در نهایت قیمت‌های شب یلدایی میوه، انواع آجیل و شیرینی را که از سوی اصناف مختلف مصوب شده بود، طی گفت‌وگویی ضبط کنیم. برای جذاب‌تر شدن این گزارش، از تیم خواستم به مراکز مختلف شهر بروند و ازقنادی‌ها، آجیل‌فروشی‌ها و میوه‌فروشی‌ها با نمایش اتیکت آنها گزارشی تهیه کنند. گروه تهیه گزارش به خیابان‌های مختلف شهر رفتند و برای جذاب‌تر‌شدن برنامه، تصاویری از مغازه‌های بزرگ میوه‌فروشی، آجیل‌فروشی‌های معروف تهران و شیرینی‌فروشی‌ها، پروپیمان تهیه کردند.گزارش به میز تدوین رسید و من در تماسی با تدوینگر خواستم با توجه به این‌که دقایقی بیشتر فرصت نداریم بدون وسواس همیشگی گزارش را ببندد که بتوانیم بعد از بازبینی، آن را به آنتن شب یلدا برسانیم. اما گزارش‌ منطبق با صحبت‌های مدیران درخصوص قیمت اقلام شب یلدا نبود.ناچار شدم خودم برای تهیه گزارش سراغ مغازه‌هایی بروم که قیمت‌های آنها حداقل به قیمت برخی از نظرات کارشناسان نزدیک بود. قیمت چند قلم را در چند مغازه کوچک و معمولی در بخشی از شهر پیدا کردیم اما این همه خواسته ما نبود و زمان هم تنگ، گزارش را باید به آنتن شب یلدا می‌رساندیم. لذا مجبور شدیم خودمان را به برخی ازمغازه‌دارهامعرفی کنیم و بگوییم که مدیران و صاحبان صنف، قیمت‌هایی را اعلام کرده‌اند که با قیمت‌های شما مطابقت ندارد و اگر قیمت‌ها را تغییر ندهید، مجبور می‌شویم با معرفی محل کار شما در این گزارش اعلام کنیم که برخلاف قیمت‌های مصوب، شما در حال گران‌فروشی هستید! برخی از این مغازه‌ها به ما توجهی نداشتند اما برخی قیمت‌ها را ارزان‌تر کرده وتلاش داشتندبه قیمت مصوب نزدیک شوند. بماند که فاکتور خرید گروه تولید من برای دکور برنامه آن شب، به‌مراتب بالاتر از قیمت مصوب بودوهیچ شباهتی به گزارش برنامه و مصوباتی که از سوی مدیران و مسئولان اعلام شده بود، نداشت. به نوعی ادعای برخی مسئولان را نقض می‌کرد. 

ستاره‌ای که  واقعا درخشید!
ستاره‌سادات قطبی/ مجری و بازیگر تلویزیون

من به‌طور کلی خیلی دوست دارم که همیشه مراسم شب یلدا داشته باشیم. اغلب میزبان هستم و تلاش می‌کنم خانواده و پدر و مادر کنارمان باشند. امسال به مصادف شدن شب یلدا با میلاد حضرت زهرا(س) این امکان فراهم نشد که بتوانیم در خدمت پدر و مادرم باشیم. بااین‌حال یلدابرایم خیلی مهم است وحتی سال قبل کرسی خریدم.اغلب مراسمش رااجرا می‌کنیم.حتی اگردرحد همان چای‌قندپهلو و دانه کردن انار باشد. چند ساعت تلفن همراه را خاموش می‌کنیم تا کنار هم باشیم، تخمه بشکنیم و بازی‌های گروهی کنیم. خیلی وقت‌ها مهمان دارم و دوست دارم عزیزانم حول خانواده ما، دور‌هم جمع شوند و با هم باشیم. یک خاطره خیلی شیرین از شب یلدا دارم که مربوط به اولین سالی است که با آقای شکیبا ازدواج کرده بودیم.ازاودرخواست کردم که یک فال حافظ برایم بگیرد. زیباترین غزل باز شد. آقای شکیبا مکثی کرد و آن راخواند:«ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد.»من گریه کردم و باورم نمی‌شد. آن‌قدر برایم شیرین بود که همیشه در خاطرم ماند. بعد از آن هر سال شب یلدا، اول می‌گویم این شعر را برایم بخوان. 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها