سنجاب و خارپشت
خاطرات کاغذی

سنجاب و خارپشت

خاطرات کاغذی

دهقانی که دکتر شد

ماجرای دهقانی که از طبابت سررشته‌ای نداشت، ولی اصرار داشت که با روش‌های من درآوردی خودش، امراض را مداوا کند، ناگفته نماند که معمولا روش هایش را روی همسرش تست می‌کرد و همین موضوع زن را عاصی کرده بود.
کد خبر: ۱۴۸۴۷۳۰
نویسنده مریم فلاح

یک روز دختر حاکم موقع خوردن ماهی تیغی در گلویش گیر کرد. مباشر درحالی که دربه در به دنبال پزشکی حاذق بود گذرش به مزرعه کشاورز افتاد.

زن دهقان در تلافی خودخواهی شوهرش او را به مباشر معرفی کرد. هرچند که مرد اعتراف کرد که دکتر نیست، فایده نداشت. خلاصه به توصیه زنش آنقدر او را زدند تا اینکه از ترس جانش قبول کرد دختر حاکم را مداوا کند.

دهقان سعی داشت با ترفندی دختر را به عطسه اندازد شاید که تیغ در بیاید، اما نتیجه تلاش او فقط عطسه خودش بود که باعث خنده دختر شد ودرآمدن ناخواسته تیغ ماهی. حاکم کیسه‌ای از سکه‌های طلا به او پاداش داد و مرد خوشحال عزم برگشت به خانه اش را کرد، اما در مقابل در خانه حاکم با مردمی مواجه شد که بیمار بوده و برای مداوا آمده بودند.

با تهدید مباشر دهقان باردیگر مجبور به طبابت شد، اما اینبار دست به نیرنگی زد که خیلی عالی افاقه کرد و توانست از دست مباشر و مردم نجات پیدا کند.

او ادعا کرد اگر آن کسی که از همه مریض‌تر است، سوزانده شود و بیماران از خاکستر او بخورند، هر دردی که داشته باشند درمان می‌شوند. مردم با شنیدن این حرف دردشان را فراموش کردند و پا به فرار گذاشتند و...

دهقانی که دکتر شد، (با عنوان انگلیسی: The farmer who became a doctor) محصول سال۱۹۷۶ ژاپن از مجموعه بهترین داستان‌های دنیا بود. این کارتون براساس یکی از داستان‌های عامیانه فرانسوی به کارگردانی «ماسامی کوزوئو» توسط شرکت «دَکس پروداکشنز» ساخته شده است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
کری‌خوانی صبح‌گاهی

گفت‌وگوی جام‌جم با هاشم بیگ‌زاده و مجید یحیایی، مجریان برنامه «صبحانه ایرانی »شبکه دو

کری‌خوانی صبح‌گاهی

نیازمندی ها