گربنر، جامعهشناس آمریکایی معتقد است برنامههای تولیدی تلویزیون با نمایش اغراقآمیز تباهی و تاریکی همچون خشونت، قتل، خیانت و چسبیدن به ابعاد تاریک زندگی، باعث برداشت اشتباه و غلط مردم، از واقعیتهای جامعه میشوند و آنها را به «سندرم دنیای کثیف» مبتلا میکنند.
ابتلا به «سندرم دنیای کثیف»
بنابراین اگر شما از طرفداران شبکه نمایش خانگی باشید احتمالا بدون این که خودتان متوجه شده باشید با دیدن برخی آثار، به «سندرم دنیای کثیف» مبتلا شدهاید. در چند سال اخیر این شبکه با نمایش بیپروای خشونت و قتل و خیانت، شما را نسبت به جهان پیرامونتان بدبین کرده است. البته این تمام ماجرا نیست، برخی سلبریتیها نیز از آن سوی میدان بازوی کمکی این نوع نگرش هستند و با مصاحبههای عجیب و غریب یا استوریهای ناامیدکننده همه چیز را در معرض شکنندگی، نابودی و تباهی به تصویر میکشند. مثلا اگر شما دنبال کننده خبرهای سینمایی/اجتماعی باشید حتما چند روز قبل شاهد ویدئویی از اکبر عبدی در فضای مجازی و برخی رسانههای دیگر بودید که ایشان در میزانسن و لحنی ترحم برانگیز از حقوق بازنشستگیاش میگفت. متعاقب گسترده این خبر ویدئویی، همسر اکبر عبدی این اقدام شوهرش را باعث هتک آبروی خانوادگیشان برشمرد.
فشارهای معیشتی حق هنرمندان نیست
واقعا کافیست تا رفتارها و مصاحبههای عبدی را دنبال کنید، در ورای رفتارهای به ظاهر شوخ و شنگ، او شما را مبتلا به «سندرم دنیای کثیف» خواهد کرد. مانند همین مصاحبه اخیرش درباره حقوق بازنشستگیاش (با آن گزینش کلمات پرسوز و گداز ...) نمونهای از این دیدگاه است. دقت کنید که من نگارنده هیچ مخالفتی با اعتراضهای استیفای حقوق صنفی ندارم و برعکس معتقدم فشارهای معیشتی حق هنرمندان ما نیست و نباید این وضعیت ادامه داشته باشد، پس موضوع عمیقتر و گستردهتر از این حرفهاست. این که سلبریتیهای ما وقتی میخواهند اعتراض صنفی یا کمک به فقرا کنند، چنان تصویرهای زشتی را در ذهن مخاطب میکارند که مخاطب را دچار حالت «پنیک» و تهوع میکنند موضوع و مسأله این قلم است. حتی از همه بدتر، امید و شور زندگی را با کلمات زشت و تاریک از ما میگیرند چرا که امید گاهی تنها بضاعت انسان است.
در ستایش امید
برای نمونه به یکی از فیلمهایی اشاره میکنم که درباره امید ساخته شده است، یعنی فیلم «رستگاری در شائوشنگ» که علیرغم فضا و رویکردهای احساساتیاش فیلمی در ستایش امید است. آن هم وقتی میدانیم که امید از جمله پیام داستانهای خداوند در قرآن کریم است. خداوند در سوره مبارکه یوسف (ع) از زبان یعقوب، انسان را به عدم یاس و امیدواری فرامیخواند: «اى پسران من بروید و یوسف و برادرش را جستوجو کنید و از رحمت خدا نومید نباشید زیرا جز کافران کسى از رحمت خدا نومید نمىشود»؛ بنابراین زیبنده مسلمان نیست که مسلمانی را ناامید کند؛ و اساسا امیدواری و امیدساری منافاتی با اس و اساس اعتراض و مبارزه ندارد. البته شاید رفتار و کردار افرادی مانند اکبر عبدی نیتشان خیر باشد (که هست)، اما چه فرقی میکند وقتی در عمل و گفتار، ویرانگرند.
امید هیچ وقت نمیمیرند
برگردیم به گربنر. اگرچه نظریه ایشان مبتنی بر خشونت و قتل است، اما به نظر من کاشتن بذر ناامیدی و حس فلاکت هم نوعی خشونت است، از همینرو نمیتوان آن را در زمینه مورد بحث نادیده گرفت. دقت کنید وقتی مردم، دنیا را کثیف ببینند، باعث بیاعتمادی به همدیگر میشود و منفعتطلبی و کاسبکاری را ترویج میدهد. حالا ممکن است در رابطه با «سندرم دنیای کثیف» مخاطب بگوید دنیای امروز پر از جنگ و خونریزی است، بنابراین کثیف است! اگر کسی چنین نظری داشته باشد باید گفت اتفاقا بزرگترین انتقامی که میشود از این دنیا گرفت همین امیدوار بودن است. مثلا موضوع را در همین بحران منطقه جستوجو کنید. در هر جنگ روانی، آنچه دشمنان انجام میدهند (مصداق الان جبهه مقاومت) میخواهند امید را بگیرند و ته دل مردم را خالی کنند. چونکه «امید» ابزاری کارآمد برای غلبه بر مصائب فردی و جمعی و جهانی است. بهتر است مطلب را با دیالوگی از فیلم رستگاری در شائوشنگ به پایان ببریم: «یادت باشه رد، امید چیز خوبیه، شاید بشه گفت بهترین چیزهاست و چیزهای خوب هیچ وقت نمیمیرند.»
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد