یکی ازتولیدات تازه رسانهملی در این خصوص، مجموعه مستند«طهران-بیروت» است که ساده و بیتکلف بهدنبال روایتی دقیق، اما متفاوت است. این مجموعه مستند، به کارگردانی مشترک سید محمدعلی صدرینیا ومحسن اردستانی تولید وروانه آنتن شبکه سه شده است. مستندی که به گفته عوامل، با تجهیزاتی در قد و قواره یک کولهپشتی تولید شده است. صدرینیا پیش از این بهواسطه تولید مستندهای غیررسمی و بیواسطه، توانسته بود در گونه مستند هم مخاطبان را به سمت خود بکشاند. محسن اردستانی هم از مستندسازان توانمندی است که پیش از این آثاری همچون سرباز چهلوشش ساله را کارگردانی کرده بود. در گفتوگو با علی صدرینیا از کارگردانان این مجموعه، جزئیات و نحوه تولید آن را جویا شدیم.
تلاش برای کامل کردن خلاء روایت
شاید بتوان نبرد اخیر لبنان با رژیمصهیونیستی را از این منظر متفاوت دانست که روایتهای دستاول و جدیدی از آن به مخاطب ارائه میشود.علی صدرینیا از کارگردانان مستند طهران ــ بیروت، با اشاره به تمرکز مستند فوق بر روایتهای کوتاه، به جامجم میگوید: سال گذشته که ماجرای طوفانالاقصی درهفتم اکتبر اتفاق افتاد، اهالی رسانه علاقهمند شدند خودشان را به غزه برسانند و کمک رسانهای داشته باشند تا روایتهایی از آنجا ارائه شود، اما شرایط فراهم نبود. همان زمان هم در جنوب لبنان وقتی اتفاقاتی افتاد، گروههای رسانهای عازم شدند، اما تمرکز درگیریها بیشتر در غزه بود. در هفتههای اخیر با اتفاقاتی که افتاد و تشدید درگیریهای لبنان که همزمان با ترور فرماندهان و رهبران جبهه مقاومت بود، تمرکز بیشتری به سمت لبنان صورت گرفت و میدان نبرد رژیمصهیونیستی در لبنان، جدیتر ازقبل شد.به همین دلیل دوستان رسانهای مختلفی اینبار خودشان را به لبنان رساندند تا روایتهای متفاوتی از آنجا داشته باشند.همزمان، گروههای خبری بهصورت روزانه برای شبکههای مختلف در ایران گزارش ارائه میکنند. برخی برای بلندمدت مستند و محتوا تولید میکنند، افرادی برای فضای مجازی فعال هستند و اشخاصی نیز ارتباطات زنده میگیرند و به شبکههای مختلف ارائه میدهند. من بسیاری از فعالان فضای مجازی را هم اینجا دیدهام. به نظرم این تنوع روایتها اتفاق خوبی است چون تلاش میشود مخاطبان و بسترهای مختلف را در بر بگیرد. برای برخی از اینها فضای تحلیلیتری وجود دارد، برای بعضی هم فضای قصهگوتری را شاهد هستیم که خود روایتها اصالت دارد. هرکدام از اینها جای خودش را پیدا میکند و تلاش میشود از تجربه گذشته که خلئی در روایت بوده استفاده کنیم تا روایتهای دستاولی ارائه شود.
تولید بهروز، پخش بیفاصله
وی درباره روند تولید این مجموعه مستند هم عنوان میکند: داستان مجموعه مستندهای طهران ــ بیروت که هشت شب از شبکه سه تولید و پخش میشود، کاملا بهروز است و نهایت با یکی دو روز تأخیر، روی آنتن میرود. ابتدای هر قسمت، تاریخ ضبط آن بیان میشود. شاید بتوان گفت در همین لبنان بود که به ایده چگونگی اجرای طهران ــ بیروت رسیدیم. در واقع در عمل دیدیم که فضای میدانی برای تولید این مجموعه مستند وجود دارد و حوادثی که روی میدهد به گونهای است که اگر میخواستیم داخل استودیو آن را روایت کنیم، حس درست را به مخاطب منتقل نمیکرد. تلاش کردیم با این فرم از روایت، بتوانیم هر اتفاقی که میافتد را بهروز بیان کنیم.مثلا در یکی از قسمتها، بمباران گستردهای که صورت گرفته بود و رژیمصهیونیستی ادعا داشت که انبار مهمات بوده را نشان دادیم وروایت کردیم که چطور دروغ گفتندوبیمارستان راهدف قرار داده بودند.علاوهبراین، چندین منطقه دیگر مثل هتل، مرکز خرید و ساختمان پزشکان را هم به نمایش گذاشتیم که مورد هدف قرار گرفته بودند. این بخش بعد از پخش، بازتاب زیادی در فضای مجازی داشت. این روزهااتفاقاتی ازاین جنس به شکل متعددروی میدهد.کما اینکه ساختمانی را به بهانه هدفقراردادن یک چهره حزبا...،بمباران کردندوبیش از۱۰۰نفر شهید شدند.ما تلاش کردیم این نقاط را نمایش دهیم. همراه کاروان رئیس مجلس بودیم و تلاش کردیم روایتی از حضور ایشان داشته باشیم. این روایت میدانی و داستانهایی که ارائه میدهیم، باهدف معرفی قصههایی از گذشته به همراه پیچیدگیهای سیاسی و وضعیت کنونی لبنان به مخاطبان تهیه شده است. مردم درتهران خبرهای مختلف میشنوندوهیچ تصوری ندارندکه مثلا ضاحیه کجاست و بعد ازبمباران مردم کجا میروند. تلاش ما درمستند طهران ــ بیروت این است که یک روایت از زندگی پشت جنگ و واقعیتهای در صحنه ارائه دهیم.
نکته مهم در روایتهای اخیر، تنوع گونههای آن برای مخاطبهای مختلف و بازههای زمانی متفاوت است. صدرینیا میگوید: اهالی مختلف رسانه در لبنان با مدل کاری متفاوت، روایتهایی از حادثه بیان میکنند اما مستند طهران ــ بیروت قرار نیست روایت خود حادثه را داشته باشد، بلکه به این جمعبندی رسیدیم که روایت واقعی به مخاطب ارائه کنیم. یعنی تلاش بر این است از بیان مصنوعی و تصنعی پرهیز کنیم. بههمانصورتیکه مردم اینجا در دل جنگ سختی میکشند،میخندند وبه هر حال زندگی ادامه میدهند، ما نیز باید همین را روایت کنیم. کمااینکه برای خودمان هم همین بود: گاهی ترسیدیم، گاهی خندیدیم، گاهی اشک ریختیم وگاهی هم گم شدیم.همه چیز رابه شکل واقعی به مخاطب میگوییم.حتی وقتی جایی اجازه تصویربرداری به ما نمیدهند، آن را به مخاطب میگوییم. با این کار، یک روایت واقعی به مخاطب ارائه میکنیم تا اطلاعات و تحلیل لازم را داشته باشند.
این کارگردان درباره مهمانان برنامه هم اینطور بیان میکند:حدود هفت قسمت از کارآماده شده و در بازه زمانی چند هفته آینده، تلاش میکنیم از بین چهرههای ایرانی و لبنانی که اینجا هستند وهرکدام از زاویه خودمشغول فعالیت هستند،سراغ روایتهایی از نقاط مختلف لبنان برویم. چهرههای مختلف ایرانی، از فعالان رسانهای، مستندسازان، عکاسان، روحانیون، مداحان و... در لبنان حضور دارند و هریک در زمینه امدادرسانی به آوارگان، تأمین بودجه و تهیه ارزاق، فعالیت میکنند. هرکدام از این گروهها، روایتهایی را در مستند ما بیان میکنند. درعینحال، بحثهای رسانهای را هم با فعالان این حوزه خواهیم داشت و بحران این روزها را در گفتوگو با خبرنگاران و فعالان سیاسی جلو میبریم. هربار با یک نفر همراه میشویم تا روایتش را داشته باشیم. درعینحال، بسیاریشان داستان خود را دارند. مثلا در گفتوگویی که با آقای یامینپور داشتیم، سراغ این روایت رفتیم که در سال ۲۰۰۳ به لبنان آمده بود وبا سیدحسن نصرا...در قالب یک جمعی، دیدار داشت. همچنین سراغ یکی از مستندسازان رفتیم که جنگ ۳۳روزه را درک کرده بود. این روایتهای شخصی وتخصصی افراد، به ما کمک میکندتا هربار بهواسطه آنها سراغ بخشهای جدیدی برویم که گاهی خودمان از آن بیخبر بودیم یا با این جزئیات از آن خبر نداشتیم. یکی از تفاوتهای طهران ــ بیروت با دیگر کارهایی که پیش ازاین از صدرینیا روی آنتن رفته، قرارگرفتنش مقابل دوربین برای روایت است. خودش اینطور میگوید: من پیش از این در برنامههایی مثل «بهاضافه مستند» تجربه اجرا داشتم اما برای مستند و کارهای اینچنینی، اغلب جلوی دوربین نمیآمدم. بهجز مستندی بهنام تهران-دمشق که درسال ۱۳۹۶ ساختم و روایتی از دل جنگ سوریه بود؛ آنجا برای روایت جلوی دوربین قرار گرفتم. شاید حاصل آن تجربهها وحتی برنامهای مثل بیواسطه که بخشی از گفتوگوها داخل خودرو اتفاق میافتاد، دست بهدست هم داد تابه مجموعه مستند طهران-بیروت برسیم.البته بخشی ازکارهم بهدلیل مقتضیات صحنه و میدانی بود که در آن قرار گرفتیم.
برای جنگ رسانهای تجهیز شویم
اما نکته مهم در این میان، قرارداشتن در نبرد رسانهای است.صدرینیا با اشاره به عمیقبودن این جنگ رسانهای عنوان میکند: این جنگ رسانهای که الان در جریان است، بسیار عمیقتر از قبل است. رسانههای بزرگ جهان بخشی از ظرفیت خود را پای کار آوردهاند. خود رژیم صهیونیستی بخش جدی کار خود را روی عملیات روانی و رسانهای گذاشته. کمااینکه بعد از عملیات میدانی، پیام داده یا عملیات رسانهای انجام میدهد و تلاش میکند شبهه ایجاد کند. این یک جنگ رسانهای گسترده است و آنچه ما انجام میدهیم، بهاندازه توان خودمان است. گروههای مختلفی اینجا حاضر هستند. بهنظرم کارهای خوبی درحال انجام است اما کافی نیست. این جنگ حدوحدودش بزرگتر از این حرفهاست. حتما نیازمند تمهیدات جدیتری هستیم چه در تولیداتی که برای روایت در داخل ایران است،چه رسانههایی که نیازشان داریم تا صدایمان را فراتر ازمرزهابه گوش جهان برسانند تا تأثیرگذار بوده و دارای کنشگری لازم باشد.اما آنطور که صدرینیا بیان میکند،همهچیز کامل نیست و خلأهایی هم احساس میشود. او بیان میکند: در اینجاها خلأهای جدی داریم. البته خیلی وقتها اقداماتی که در میدان انجام میدهیم، باعث میشود رسانههای بزرگ جهان نتوانند از کنار آن بهراحتی گذر کنند. مثلا در مقاطعی مثل زمانی که عملیات وعده صادق انجام شد، کل منطقه تبدیل به رسانههای ایران شدند.مساله حضوررهبرمعظم انقلاب در نمازجمعه ازهمین جنس بود، کما اینکه حضور وزیرخارجه ایران یا رئیس مجلس در بیروت، تأثیرات رسانهای خود را داشته و عملیات رسانهای موفقی بوده. بااین حال، برای تولیدات رسانهای نیازمند کارهایی با برنامهریزی بلندمدت هستیم و به نظرم خلاء آن هنوز احساس میشود.
محدودیتهای شرایط جنگی
صدرینیا با اشاره به تجهیزات اندک تولید این مجموعه مستند، میگوید: برای تولید یک مستند کوتاه که روزانه تولید شده و به پخش میرسد، یک تیم چندنفره نیاز است، اما در طهران-بیروت، دونفره کار را جلو بردهایم و تجهیزاتمان در قدوقواره یک کولهپشتی است. ما وسط میدان یک جنگ هستیم که محدودیتهای بسیاری در آن وجود دارد. بااین حال تلاش کردیم در دل یک کار شبانهروزی، روایتهای صادقانه و دقیق داشته باشیم و مخاطب بتواند تحلیل دقیقتری داشته باشد از فضای لبنان و از جنگ پیچیدهای که علیه مقاومت در جریان است. وقتی تحلیل مخاطب، قوی و جدیتر باشد، به این کمک میکند که صحنه را بهتر درک کند. بااین حال، چالشهای پشت صحنه بسیاری داشتیم. تصور کنید برای همینکار در برنامه بیواسطه سه تصویربردار داشتیم؛ صدابردار، دستیار و دیگر عوامل هماهنگی، بهصورت مجزاحضورداشتند.اما اینجا در قالب یک تیم دونفره کار میکنیم. این بهدلیل محدودیتهای شرایط جنگی است، اما تمام تلاش ما تولید یک کار باکیفیت است.در این روزها از بازخوردهایی که مخاطبان به ما دادند، متوجه شدیم که توانستیم نظر آنها را تأمین کنیم و امیدوار هستیم در ادامه هم به لطف خدا همینطور باشد.