خودش نیز از این تجربه به نیکی یاد میکند و درگفتوگو با جامجم در خصوص تجربه اجرای این برنامه و حس وحالی که در این حسینیه داشته، می گوید: «حسینیه معلی» برای من واقعا به لحاظ برنامهسازی و هم به لحاظ فضا ومحتوا تجربه متفاوتی بود. اتفاقی که رقم خورد این بود که این برنامه به معنای واقعی یک حسینیه بود. یعنی وجه حسینیه بودنش بر وجه استودیویی و رسانهای بودنش غالب بود.یعنی یک حسینیه وهیاتی که رسانه بود.وی ادامه میدهد:حس من نسبت به این برنامه دربین افرادی که دراین برنامه حضور داشتند، محسوس بود.میخواهم بگویم «حسینیه معلی»هیاتی بودکه رسانه بود؛ نه رسانهای که هیات باشد. درفصل قبل و اولین بار که در ماه محرم مقابل دوربین این برنامه قرار گرفتم، اصلا دوربین را نمیدیدم. بعضی ازدوستان و رفقای در آنجا به من میگفتند بد نیست هر از گاهی دوربین را هم ببینی. تمام تلاشم این بود که حس و حال حسینیه به مخاطب منتقل شود و بازخوردهایی که در این ایام گرفتم همین بود.یعنی خیلیهابه هردلیلی که نمیتوانستند این شبها به هیات بروند، پای«حسینیه معلی» مینشستند. شریعتی همچنین میافزاید: به لحاظ رسانهای شاید زمان پخش برنامه طولانی بود. اما خیلی از مخاطبان میگفتند زمان پخش را بیشتر کنید. ما هم گاهی خودمان گذر زمان را احساس نمیکردیم و درست حس و حال مخاطبان را داشتیم.
احیای آیینهای مذهبی
یکی ازدلایلی که باعث شد این برنامه تا این حد مورد توجه قرار گیرد و حتی به زبانهای دیگر ترجمه و در کشورهای همسایه پخش شود، وجه حسینیه بودنش است که وی دراین باره میگوید: من فکر میکنم صرفا وجه حسینیهای بودن این برنامه، دلیل موفقیت آن نیست. چون در ایران حسینیههای فعال زیاد است و اگر یک دوربین را درآنجا قرار دهید، تا این حد مورد استقبال قرار نمیگیرد. بعد از حسینیهای بودن، فکر و ایده پشت این کاروهمچنین مطالعه وپژوهش انجام گرفته، باعث دیده شدن و مورد استقبال قرار گرفتن از سوی مخاطبان شد.چون خیلی ازدوستان برای این کار خالصانه زحمت کشیدند.سالها آیینهای کشورما درعزای امام حسین(ع) مغفول مانده بود و کسی اعتنای چندانی به آن نمیکرد. البته شاید در محدوده جغرافیایی آن منطقه مورد توجه و استقبال بود، اما خیلی از مردم نمیدانستند در برخی استانها چه آیینهایی وجود دارد.وی با ذکرمثالی دراین باره توضیح میدهد: به عنوان مثال من از برخی آیینهای مردم بوشهر یا کبودرآهنگ خبر نداشتم. اما دراین برنامه با آیینهای بسیاری آشنا شدم. درقسمتهای پایانی برنامه با گروهی آشنا شدم که از سیستان و بلوچستان آمده بودند و نوع سینهزنیشان را ندیده بودم. حتی از آقایان ذاکرین هم دراین باره سؤال کردم، خیلی از آنها هم با این نوع سینهزنی آشنا نبودند. به نظر من این نکته مهم و جالب است. یا تعزیههایی که میراث معنوی و آیینی ماست، خوشبختانه در این برنامه احیا شدند.خیلی ازکسانی که شاید در عرصه مداحی فرصت دیده شدن نداشتند در این برنامه معرفی شدند و این اتفاق خیلی مبارکی است.این برنامه برای مستمعینی که اولین بار فضای حسینیه را در یک استودیو تجربه کردند هم جالب بود. ما روزی چند روضه در برنامه میخواندیم. چون از صبح تا نیمههای شب ضبط داشتیم و چندین گروه و هیات و دسته عزاداری و مداحان و ذاکرین به برنامه میآمدند و روضه میخواندند و سینه میزدیم و اشک میریختیم.
تبیین آرمانها و اندیشههای عاشورا
یکی از ویژگیهای این برنامه دکور خاصی است که دارد. ازاین رو شریعتی درباره قرارگرفتن دراین دکورمیگوید:به نظرم طراحی فضای حسینیه این برنامه زیبا و جذاب بود که جا دارد از امیرحسین میرطالب بهخاطر این دکور تشکر کنیم. دکور تلفیقی از تکیه دولت و حرم سیدالشهدا(ع) بود که به نظرم جاذبه بصری بالایی را به مخاطب منتقل کرد. همچنین در انتقال حس و حال به مخاطبانی که در منزل بودند خیلی موثر بود. حضور ذاکران بااخلاص و باصفا خیلی مهم بود. هرکدام نکتههایی داشتند که مهم و تاثیرگذار بود. میتوانم بگویم تمام تلاش مااین بودکه درفرصت عزای سیدالشهدا(ع) وذکرمصیبت وتشریح واقعه کربلابه تبیین آرمانها و اندیشههای عاشورا و سیدالشهدا بپردازیم و این اتفاق محقق شد؛ امامحدودیت جدی، کمبود وقت بود. ضبط بعضی از بخشهای برنامه حدود دو ساعت طول میکشید و حذف برخی قسمتها برای تدوینگر کاربسیارسختی بود. چون از همه بخشها به جهت مفید فایده بودن، میشد استفاده کرد. میتوانم بگویم خیلی از دوستان دست به دست هم دادند تا امسال هم پرچم حسینیه معلی به اهتزاز دربیاید؛ اتفاق مبارکی که در سالهای رسانه کمنظیر بود. برنامهای که برای امامحسین(ع) ساعتها، روزها وماهها و حتی سالها وقت گذاشته شده بود. یک تیم بزرگ و حرفهای این کار را انجام داد و من هم بازخوردهای خوبی گرفتم. خیلیها از زندان یا تخت بیمارستان این برنامه را دنبال میکردند. امیدوارم امامحسین(ع) وحضرتزهرا(س)این برنامه رابپسندند.این برنامه به چند زبان ترجمه شده و از تلویزیونهای کشورهای همسایه پخش شده است.شریعتی دراینباره بیان میکند:خلاقیت و پژوهش و رعایت استانداردهای رسانهای و در کنار همه اینها اخلاصی که درپشت این کار وجود داشت، باعث شد به پنج زبان ترجمه شود.جالب است بدانید شیعیان کشورهای آمریکایلاتین خیلی ناراحت بودند ازاینکه چرااین برنامه به زبان اسپانیولی پخش نشده است.یعنی فعالان فرهنگی آن منطقه این پیام رادادند. امیدوارم این کار بینالمللی شود که البته لطف امامحسین(ع) به تکتک خادمین حسینیه معلی بوده است.خوشبختانه این فرصت مهیا شد تا به اشاعه فرهنگ حسینی که به نظرم فرهنگ امروز و نیاز امروز جامعه ماست پرداخته شود.