شاید اولین تصویری که با شنیدن واژه استرس در ذهنم میآید، تصویر مربوط به درس و مدرسه و امتحان است. قطعا شما هم استرس مربوط به امتحان را تجربه کرده اید. این استرس میتواند به دلایل متفاوتی به وجود آمده باشد. از سطح بالا و فشارهای خانوادگی بگیر تا ژ نهایی که شما را بیشتر از سایرین مستعد ابتلا به استرس میکند. استرسهای تحصیلی تا جایگاهی که باعث اختلال در عملکرد ما نشود ن هتنها منفی نیست بلکه باعث میشود که ما خودمان را بهتر و بیشتر برای امتحانات، تکالیف، مسابقهها و دیگر اتفاقات تحصیلی آماده کنیم. اما مسألهای که باعث میشود اسم این موجود کوچولو وکمی نازنین ترسناک شود فشارهای عجیب و غریب خانواده ها، حر فها و رفتارهای برخی معلمان و همچنین تاریک نشان دادن دنیای بدون ۲۰ گرفتن توسط عزیزان مافیا است. شاید اینجا بتوان یقه افراد متفاوتی را گرفت و انگشت تقصیر را طرف آنها نشانه رفت؛ از آموزش و پرورشی که هیچ برنامهای برای آموزش مسأله مهمی مانند مدیریت استرس ندارد تا خانوادهای که شرایط استرس منفی را فراهم میکند و البته دانش آموزی که خودش هم ذرهای به دنبال مدیریت استرس خود نیست. تازه آخر این پروسه آموزشی یک غول سیری ناپذیر هم نشسته منتظر همه آنهایی که ۱۲ سال زندگی شان ر ا با همین استرسها گذرانده اند. بله، کنکور که ا گر تا رسیدن به آن هم کسی استرس را به شکل درست و درمانش تجربه نکرده باشد؛ به محض نزدیک شدن به زمان کنکور، دست لرزه هایش شروع میشود.
استرس اصیل از آن دسته استرسهای پدر و مادر دار است. به جز استرسهای تحصیلی که خانواده میتواند به ما وارد کند، انواع و اقسام استرسهای دیگری نیز وجود دارد که میتواند حاصل رفتارها و کنشهای خانوادگی ما باشد. این که اعضای خانواده ما از چه نوع استرسی رنج میبرند یکی از موارد مهمی است که میتواند خطرابتلای ما به آن نوع استرس را بالا ببرد. خیلی مهم است که ما به عنوان یک عضو تاثیرپذیر از خانواده و هم به عنوان یک عضو تاثیرگذار، در مورد این مسأله مهم هوشمندانه و به درستی رفتار کنیم. این که ما حواسمان به حرف هایمان در رابطه با اجتماع، افراد خاص، تجربیات گذشته و دیگر موارد باشد میتواند کمک زیادی به حل و فصل و به وجود نیامدن استر سهای بیمارگونه در اعضای خانواده ما شود؛ همچنین مهمتر این که ما در رابطه با رفتارها و کنشهای دیگر اعضای خانواده نیز آ گاهانه و به درستی رفتار و کنیم و بتوانیم آنها را با یک دید جامع و کامل مورد بررسی قرار دهیم. ولی یکی از مهمترین استرسهای خانوادگی، که معمولا از بزرگ ترها به سمت کوچک ترها گسیل میشود؛ این است که تو باید چیزی بشوی که حتی خود ما هم نشده ایم. بعد هم در جمعهای غریبه و آشنا، فرآیند مقایسه فرزندان با پسرخاله و پسردایی و پسر همسایه و حتی بچه مردم که در یک برنامه تلویزیونی حضور داشته است شروع میشود.
استرس برونگرا
یک دسته از استرسها هستند که اجتماعی اند؛ به این معنا که این استرسها حاصل اجتماعی هستند که ما در آن زندگی میکنیم. مثلا میشود به انواع بزهکاریهای اجتماعی اشاره کرد. درصورتی که در جامعه ما یک بزهکاری که بیش از حد طبیعی خودش شیوع پیدا کرده باشد، میتواند ما را مبتا به استرس دائمی این کند که خودمان با آن بزهکاری مواجه شویم یا مورد سوءاستفاده آن دسته از بزهکاران قرار بگیریم. یک نمونه که در جامعه خودمان متاسفانه به شدت دچارش هستیم دزدی است. خیلی از ما از سوارشدن به اتوبوسهای شلوغ و مترو فراری هستیم، فقط به دلیل ترس از دزدید هشدن اموال مان. یا در خصوص مصرف مواد مخدر خیلی از خانوادهها و خود نوجوانها استرس ابتلا به آن را دارند که گاهی از خود ابتلا به این مسأله خطرنا کتر است. این دسته از استرسها ممکن است حاصل از فرهنگ ما نیز باشد. برای مثال در جوامعی که زمان بیش از ارزش واقعی خودش تلقی میشود و حتی گاه تفریح و استراحت در آن فرهنگ جزو تلف کردن وقت حساب میشود، استرس از دست دادن زمان یا تلف کردن عمر بیش از حد وجود دارد و همین مسأله میتواند باعث ایجاد احساس عمیق ناکافی بودن در افراد آن جامعه شود.
استرس علاوه بر این که میتواند اصالت داشته باشد، برونگرا باشد و مدرک تحصیلی داشته باشد؛ میتواند به شدت اهل سفر باشد. جغرافیای زندگی شما م یتواند در ایجاد دستهای از استر سها تاثیر کاملا مستقیم و واضحی داشته باشد. برای مثال در مردم کرمان که با گسلهای فعال زیادی دست و پنجه نرم میکنند استرس زلزله و آوار بیش از شهرهای دیگر وجود دارد یا در شهرهای مرزی مواردی مانند جنگ یا نفوذ گروهکهای تروریستی میتواند استرس و اضطراب بیشتری ایجاد کند. جالب این که دست لرزههای مردم یک شهر ممکن است برای مردم شهر و منطقه دیگرعجیب به نظر برسد. یکی دیگر از مواردی که به وضوح دیده میشود این است که در جوامع روستایی، استرس حمله حیوانات درنده و موارد این چنینی بیشتر است. البته توجه داشته باشید که این استرسهای جغرافیایی تا حدی ضامن سلامت انسانهای آن منطقه نیز هست. مثلا فرض کنید شما در کنار رودخانه یا در مناطق بارانی زندگی کنید و هیچ وقت آماده بروز سیل نباشید! در حالی که همین استرسها هستند که مردم مناطق زلزله خیز را وادارمی کند تا خانه مستحک متری بسازند یا مردم روستایی را وادار میکند که روش مقابله با حیوانات درنده را یاد بگیرند و با مراقبت بیشتری زندگی کنند.
احتمالا شما هم گاهی وقتها به واسطه اتفاقات نا گهانی که برایتان افتاده دچار استرس شده اید. این استرسهای نا گهانی میتواند کار دست آدمها بدهد، حتی ا گر این استرس و تنش حاصل از یک اتفاق درست و حسابی باشد. ا گر در اینترنت جست وجو کنید، میبینید آدمهای زیادی بوده اند که به واسطه سورپرایز کرد نشان توسط دوست و آشنا، روز تولدشان روز مرگشان هم شده است. اما یک روی دیگر سکه هم هست، تنش و استرسهای منفی که میتواند باعث آثار سوئی شود. مرحومه مهسا امینی را که فراموش نکرده اید. دختری که گرچه این همه آشوب و بلوا قطعا هیچ ربطی به فوت غمبارش ندارد، اما عموم اهل منطق پذیرای وجود استرس در او به خاطر نوع تعاملش با ماموران پلیس اجتماعی هستند. عجیبتر البته اتفاقاتی است که یک عده آشوبگر به اسم دفاع از حقوق یک انسان به پا کردند و امنیت صدها و بلکه هزاران نفر دیگر از مردم جامعه را به مخاطره انداختند. اما این امنیت اجتماعی یک امر مهم در کاسته شدن استرسهای مردم یک جامعه است. مثل وقتی یک دختر بتواند با امنیت خاطر نیمههای شب در خیابان قدم بزند و استرس نداشته باشد؛ این نشانه خوبی برای قدرت نیروهای نظامی و انتظامی آن جامعه محسوب میشود که هرگز نباید به آن خدشه وارد شود.
بخشی از استر سهای روزمره دیگران حاصل عملکرد افرادی مانند من و شماست. از این جمله میتوان این نتیجه را گرفت که قسمتی از استرسهای ما را آد مهای دیگر ایجاد میکنند. در نهایت میتوانیم به این برسیم که ا گر ما خودمان را درست کنیم دیگران استرس کمتری تجربه میکنند و وقتی دیگران استرس کمتری تجربه کنند، به ما تنش کمتری وارد میشود. بیایید کمی حقوق خودمان را از خودمان مطالبه کنیم و ببینیم چقدر حین ترافیک، بوق الکی میزنیم. وقتی پای یک نفر ناخواسته به شلوارمان میخورد در برابر معذرت خواهی او اخم میکنیم یا به او لبخند میزنیم؟ این موارد شاید کوچک و بی اهمیت به نظر برسد، اما همین تنشهای منفی تجمیع میشود وهمچنین برای فرد یک سری درگیریهای مغزی و شناختی غیرضروری ایجاد میکند که میتواند عملکرد و بازدهی و کیفیت کار فرد را کاهش دهد. پس حواستان به این موارد ریز و کوچک باشد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد