او باآموزش تکنیکهای عملی،به مخاطب کمک میکند تا اهمالکاری را کنار گذاشته وهرچه سریعتر به کارهایی که در ذهن دارد، جامهعمل بپوشاند و بهاینترتیب از حسرت و پشیمانی خود در زندگی بکاهد.
برشی از کتاب
تا هنگامی که زمان خود را مدیریت نکنید، از اهدافتان دور و دورتر میشوید. این واقعیتی است که تیبو موریس در کتاب تسلط بر زمان بر آن دست میگذارد. هر روز تصمیم میگیرید ازروز قبل مفیدتر باشید و کارهای بیشتری انجام دهید اما این امربدون تغییر در برنامه زمانی هیچگاه رخ نخواهد داد. زمان، عاملی است که میتواند شمارا به خشنودی و رضایت در زندگی شخصی و شغلی برساند یا شما را برای همیشه با حسرت کارهای نکرده، رها کند. زمان برای همه انسانها یکسان است. این تصمیم شماست که چگونه از آن استفاده کنید.پس ازگرفتن تصمیم به استفاده بهینه اززمان و افزایش بهرهوری، نوبت به آموزشهای لازم در این خصوص میرسد. مدیریت زمان نیزمانند هرمهارت دیگری آموختنی است. تکنیکهای مروبط به آن شما را از اهمالکاری، دور و به هدف نزدیک میکند. در این روزهای شلوغ که همه گمان میکنند هیچ وقت خالی برای انجام کارهای شخصی و موردعلاقه پیدا نمیشود، کسی برنده است که توانایی استفاده هدفمند از زمان، این نعمت الهی وبیبازگشت، را داشته باشد. تیبو موریس در کتاب تسلط بر زمان به این سؤال پاسخ میدهد که چگونه میتوان از استفاده مؤثر از زمان مطمئن شد؟
تیبو موریس معنای بهرهوری وراههای افزایش آن را به شمنشان میدهد.اوهمچنین توضیح میدهد که چگونه میتوان از اهمالکاری دوری جست و بر افسانههایی که شما را از تسلط بر زمانتان بازمیدارند، غلبه کرد. شما با مطالعهکتاب تسلط بر زمان قادر به ایجاد سیستمی مولد و پایبندی درازمدت به آن خواهید بود.
اولین توصیه نویسنده برای تسلط برزمان، آگاهی برارزشِ زمان و به تعویق نینداختن کارهاست. ازآنجاکه درک شما از زمان، تأثیر عمدهای در نحوه استفادهتان ازآن دارد، تیبو موریس قدمبهقدم با شما همراه میشود تا درکی را که از زمان دارید، اصلاح کند.
کتاب تسلط بر زمان با ترجمه رامین خدابخشی توسط انتشارات اندیشه آگاه منتشر شده است.
در بخشی از کتاب تسلط بر زمان: راهنمای عملی افزایش بهرهوری و استفاده هدفمند از زمان میخوانیم:
مغز ما بیشتر برای اطمینان ازبقای ما طراحی شده است.مغزمان هنگامیکه تشخیص میدهد ایمن هستیم،تلاش خواهدکردتا وضعیت موجود را حفظ کند و نه اینکه به دنبال ناراحتی یا عدم ایمنی باشد.
نکته اصلی این است که افرادی که به مغز باستانی خود اجازه میدهند اعمالشان را دیکته کنند، فقط زنده میمانند اما برای متوقف کردن اهمالکاری، شما نهفقط برای زنده ماندن بلکه برای پیشرفت بایددست به انتخاب زده وتصمیم بگیرید. شکوفایی زمانی حاصل میشود که از حاشیه امنتان خارج شوید و حتی کارهایی را انجام دهید که دوست ندارید (بهجای اینکه برده احساسات خود باشید، خود را با واقعیت موجود هماهنگ کنید).با اینحال دلیل دیگری که کارها را به تعویق میاندازید، درک ناتوانکنندهای است که از اهمالکاری دارید. هنگامیکه کارها را به تعویق میاندازید، لحظه حال رانادیده میگیرید.تنها چیزی که واقعی است را نادیده میگیرید و با خیالپردازی، آن را به آینده موکول میکنید.