این قاعده در خصوص صنعت، خصوصا صنایع خلاق نیز صدق میکند. درارتقای بهرهوری شرکتهای صنعتی، چه در صنایع پایین دستی و چه بالادستی، «نیروی کار» تعریف و مصداقی متفاوت با حوزههای غیرصنعتی دارد. زمانی که از «صنایع خلاق» سخن میگوییم، قطعا نمیتوانیم جایگاه و وزن «نیروی کار خلاق و پیشرو» را نادیده انگاریم!
تاکید میکنیم که مزیت یک شرکت صنعتی نسبت به رقبا وحتی شرکای داخلی و بینالمللی، در توان به کارگیری منابع انسانی خلاق و کارآمد نهفته است. از این رو مدیران حوزه صنعت باید ضمن طراحی و تحلیل استراتژیها، جذب نیروی انسانی متناسب با نیل به آن نقطه مطلوب را در دستور کار قرار دهند. آموزش و توسعه نیروی انسانی، ارزشیابی عملکرد، مدیریت هزینه و بحران، چابکسازی ساختارهای صنعتی و... جملگی در سایه توجه ویژه به حوزه منابع انسانی امکانپذیر خواهد بود.ایجاد مولفههای رقابتی سالم و موثر در محیط کارصنعتی ودخیل ساختن کارکنان در پیشبرد راهبردهای مشارکتی جهت بهبود سازمان، منتج به نتایج موثر و فوقالعادهای خواهد شد که نمادها و مصادیق آن در کشور عزیزمان و دیگر نقاط جهان نیز قابل مشاهده است. در اینجا «همافزایی صاحبان صنایع» جهت ترسیم و معرفی یک الگو برای مدیریت کلان منابع انسانی نیز یک الزام محسوب میشود. این همافزایی قاعدتا ناظر بر اصول مشترک منابع انسانی با هدف مواجهه با چالشهای مشترک یا خلق فرصتهای جمعی صورت میگیرد و در کنار آن، خلاقیت اختصاصی کارخانجات و شرکتهای صنعتی نیز جایگاه ویژه خود را خواهد داشت.