خاطرات کاغذی

ببینید | ویرگول

«ویرگول» پسری نوپا بود،آن قدر که چهار دسته پا راه می‌رفت و همیشه کلاه بچه‌های شیرخواره به سر و پستانک به دهان داشت اما کافی بود که وقت خواب شود و چراغ‌های منزل خاموش شود. به محض این‌که مطمئن می‌شد پدر و مادرش به خواب رفته اند روی دیگر این بچه نوپا نمایان می‌شد.
«ویرگول» پسری نوپا بود،آن قدر که چهار دسته پا راه می‌رفت و همیشه کلاه بچه‌های شیرخواره به سر و پستانک به دهان داشت اما کافی بود که وقت خواب شود و چراغ‌های منزل خاموش شود. به محض این‌که مطمئن می‌شد پدر و مادرش به خواب رفته اند روی دیگر این بچه نوپا نمایان می‌شد.
کد خبر: ۱۴۲۵۷۴۹
نویسنده مریم فلاح

 یک تغییر رفتاری بزرگتر از سنش، یک چیزی شبیه به «بچه رئیس». خلاصه این‌که هرشب از گهواره اش محطاتانه بیرون می‌خزید و بعد از این‌که کلاه و پستانک را از خودش جدا می‌کرد می‌شد بچه ای با کنجکاوی و شیطنت‌های بزرگتر از سنش. یک خواهر بزرگتر از خودش و یک گربه خانگی هم معمولا در ماجراهای کمیکی که خلق می‌شد، حضور داشتند. مدت زمان هر قسمت حدود یک دقیقه بود چون از سر شیطنت‌های «ویرگول» سر و صدایی به پا می‌شد و مادر که به اقتضای مادر بودنش خوابش سبک است، بیدار شده و چراغ را روشن می‌کرد. وقتی صدای مادر با خطاب قرار دادن «ویرگول» شنیده می‌شد شیطنت او به یکباره ته می‌کشید و خیلی سریع قبل از این‌که مادر اتاق خوابش را چک کند کلاه بر سر و پستانک به دهان به گهواره اش برمی گشت تا شبی دیگر.

ویرگول،(با نام اصلی: Virgul) محصول سال 1988 فرانسه است به کارگردانی فرانکو میلیا.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
ما فرزندان دلیلیم، نه پرخاش

سید علی بطحایی معتقد است ضرورت تدوین منشور اخلاقی برای هیات‌ها ضروری است تا فرهنگ «نقد عالمانه» جایگزین رفتار‌های تنش‌زا شود

ما فرزندان دلیلیم، نه پرخاش

نیازمندی ها