گاهی به یک قصه تلویزیونی که در عزای حسینی با بیانی تازه برایمان از عاشورا میگفت، همان حس را داریم که از شرکت در هیأتهای عزاداری و شنیدن مرثیه و مصیبتهایی که بر امام(ع)، اهلبیت ایشان و یارانش رفتهاست. چون همیشه قدرت تصویر بیشتر است و در ذهن، مانایی افزونتری دارد.
قصه عاشورا برای ما در این سریالها تصویری شد؛ همچنین زوایای سیاسی، اخلاقی و انسانی مستتر در حرکت عظیم و ماندگار امامحسین(ع) باحس و حالی دیگر در بستر نمایش و با حضور چهرهها بر جریده رسانه صداوسیما ثبت شد. نمیتوادن انکار کرد همین اقدامات رسانهای است که در بازنمایی و گسترش یک رویداد تاریخی مؤثر خواهدبود.
برای ضبط و انتشار این مهم میتوان از قالبهای متنوعی بهره برد که یکی از آنها ژانر تاریخی است. در میان آثار متعدد تلویزیون، سریالهایی داشتیم که با سفر به دل تاریخ قصههای خود را که با مضامین عاشورایی پیوند خوردهاند به تصویر کشیدند. میتوان از سریالهای مختارنامه، معصومیت از دست رفته، آخرین دعوت، فرستاده یا طفلان مسلم نام برد. برخی از این آثار صرفا برگرفته از تاریخ و قصههای واقعی هستند یا سعی داشتند عینا تاریخ را به نمایش درآورند یا اینکه قصهای زاییده ذهن نویسنده را از لحاظ زمانی به قصه زندگی امامحسین(ع) مرتبط کردند و مفاهیم عاشورایی را در تار و پود آن گنجاندند.
امسال سریال «عشق کوفی» با همین نگاه راهی آنتن میشود و در همان برهه تاریخی یعنی سال ۶۱ هجری قمری و بحبوحه عاشورا، ماجرای عشقی را روایت میکند که در کوفه رخ میدهد و دامنههای این قصه به واقعیت و عاشورا میرسد.
با خبر پخش این مجموعه نمایشی، همچنین دیگر آثاری که در این سالها روی آنتن رفتند و نام برخی از آنها عنوان شد، میتوان به تلاشهای رسانهملی در بازخوانی تاریخ به اشکال مختلف پی برد. در واقع دغدغه این رسانه برای طرح تاریخ وقایع مؤثر در ساختار جامعه اسلامی برای نسلهای مختلف را میتوان از تولید چنین آثاری دریافت. البته باید افزود که گنجینه تاریخ به ویژه تاریخ اولیا و انبیا و درسهایی که میتوان از زمانه آنان و کیفیت زیستشان در آن زمان گرفت، آنقدر غنی است که ساخت هیچ اثری مانع ساخت دیگری نیست و همچنان میتوان از عاشورا گفت، نوشت و ساخت. به خصوص اگر در این خلق هنری از چاشنی درام و قصهپردازیهای جذاب و متناسب با قاب تلویزیون بهره برده شود، تاثیرگذاری اثر چند برابر و مانایی آن در اذهان مخاطبان تضمین خواهدشد. همانطور که سخنرانی غرای مادر وهب در کربلا زمانی که سر پسرش را در دست داشت و آن را هدیهای دانست که در راه خدا فدا کرده، هرگز از ذهن مخاطبان سریال مختارنامه پاک نخواهدشد یا عشق پاک ماریای نصرانی در «معصومیت ازدست رفته» او را به عشق مبارزه در راه حق علیه باطل کشاند، هنوز و در جامعه امروز هم درسآموز و کاربردی است و در خاطره جمعیمان از قاب تلویزن مانده است.