دیپلماسی عمومی ناظر بر عمومی بودن موضوعات، ابزارها، مخاطبان و تاثیرگذاری تلاشهایی است که دولتها، سازمانهای غیردولتی و نمایندگان جوامع مدنی برای تحقیق و تأمین اهداف و منافع ملی خود در سطح فراملی و بینالمللی انجام میدهند؛ آنقدر که برگزاری کنگره بانوان تاثیرگذار موجب به چشم آمدن ضرورت توجه به دیپلماسی عمومی در حوزه سیاست خارجی کشور شد و تاکنون کمتر رویدادی اینچنین با واکنشهای گسترده مواجه بوده است. واقعیت این است که دیپلماسی رسمی بدون همراهی دیپلماسی عمومی مانند پرندهای با یک بال است. در رابطه با تصویرسازی از وضعیت حقیقی زن ایرانی، بهرهگیری از تکنیکهای روابط بینالملل با استفاده حداکثری از قدرت نرم، میتواند افکارعمومی جهان درخصوص سیاست مسیر یکطرفه دیپلماسی را که در آنها به ارسال نظرات به گروه مخاطبان بسنده میشود، به مسیری دو و چندطرفه و بازخوردمحور تبدیل کند که تاثیر بسزایی بر تعریف صحیح سازمانها و نهادهای بینالمللی همچنین شهروندان کشورهای دیگر از جامعه و زنان ایرانی خواهد داشت. برای تحلیل و بررسی آثار بینالمللی و داخلی کنگره بانوان تاثیرگذار به سراغ دکتر ثمانه اکوان، کارشناس ارشد و تحلیلگر مسائل بینالمللی رفتهایم تا مصادیق آن را شناسایی و نسبت به برخی از ابهامات این برنامه بحث و تبادلنظر کنیم.
برگزاری کنگره بینالمللی به عنوان یکی از ابزارهای دیپلماسی عمومی بهویژه در حوزه بانوان از چه اهمیتی برخوردار است؟
انواع و اقسام همایشهایی که در حوزه سیاست خارجی برگزار میشود، چه آن دسته همایشهایی که متولی آن دانشگاهها و محافل علمی ـ تخصصی هستند و چه آن دسته از جلساتی که از سوی وزارت خارجه و اتاقفکرها و نهادهای دولتی برگزار میشود، راههای توسعه دیپلماسی عمومی ایران اسلامی در مقابل کشورهای دیگر محسوب میشود. اتفاقا برگزاری این دست برنامهها بهشدت لازم است، زیرا زمینهساز تعامل و معرفی فرهنگ آداب و رسوم، دستاوردها و ایجاد درک متقابل نسبت به نوع نگاه و جهانبینی ما در رابطه با حقوق بشر و جایگاه زن ایرانی با دیگر کشورهاست. با توجه به اینکه غرب و آمریکا طی سالهای اخیر بهدنبال منزویسازی ایران و سیاهنمایی از جامعه ایران است، برگزاری این همایشها و کنگرهها در حوزه بینالملل موجب کاهش فشارها و نمایش حقیقت به ملتهای دیگر خواهد شد. رسانههای غربی با تخریب کنگره بانوان تاثیرگذار بهدنبال آن است که مانع از رسیدن صدای حقیقی زنان ایرانی به گوش نخبگان کشورهای دیگر شود و حقیقتها دیده نشود این بخشی از سیاستگذاری غرب و اروپا علیه کشورهای مستقل ازجمله ایران است. آنها بهدنبال آن هستند تا حتی هویت زنان بهعنوان ریشهایترین بخش کشور ما را استحاله کنند تا مبادا در آینده شاهد تربیت نسلی باشیم که مثل امروز غرب را برنمیتابد. اصلیترین نسخهای که رسانهها در قبال کنگره بانوان تاثیرگذار اجرا کرد مربوط به پروژه جلوگیری از تعریف نگاه ایران نسبت به جامعه جهانی است و در همین زمینه، چندی قبل شاهد تحریم شبکههای ماهوارهای انگلیسیزبان ایرانی، مانند پرس تیوی بودیم. با توجه به اینکه رسانههای غربی طی چند ماه گذشته برای تحریف حقایق حوادث اخیر، سعی کرد این حوادث را به حقوق زنان وصل کند، برگزاری کنگره بانوان تاثیرگذار اهمیت و الزام پیدا کرد.
برگزاری این همایش از چه درجه اهمیتی برخوردار بود؟ واقعا لازم بود در این بازه زمانی شاهد چنین همایشی باشیم؟
باید این را بدانیم که با خوابیدن غبار اغتشاشات، مشخص شد که گرچه عدهای بهدنبال استفاده کلیشهای از نام زن برای ایجاد انحراف در رویکردهای جامعه بودند اما گذر زمان نشان داد که بیشتر نارضایتی مردم مرتبط با مسأله معیشت و اقتصادی است، به همین دلیل قاطبه مردم با هنجارشکنان همراه نشدند زیرا نوع مطالبه حقیقی فرق دارد. جنگ رسانهای در سه ماه گذشته بهصورت مصنوعی روی زنان متمرکز بود و برگزاری این همایش مزیت بالایی داشت. کنگره بانوان تاثیرگذار اولین همایشی بود که در حوزه دیپلماسی عمومی مرتبط با زن ایرانی برگزار شد که شایان تقدیر است. هرچند خیلی دیر برگزار شد اما شروع این حرکت و استمرار آن لازم است تا نوع حضور زنان در مملکت ما بهصورت حقیقی به جهان معرفی شود و متقابلا کشورهای دیگر بدانند که زن ایرانی با مختصات عقیدتی و تاریخ عمیقی که رقم زده است باید حقوقش مورد احترام قرار بگیرد. البته من یکسری نکات پیرامون کیفیت این برنامه دارم که به جایش سخن خواهم گفت.
میخواهید بحث را به سمت نحوه برگزاری این کنگره ببریم؟
بله؛ این کنگره ظرفیتهای بالایی داشت. بسیار جذاب بود اما سیستم اطلاعرسانی خوبی نداشت. بهدلیل ضعف برنامهریزی و اطلاعرسانی، شاهد این بودیم که کارنامه مهمان این برنامه با هر کیفیتی برای مخاطبان و مردم شریف ایران باز نشد. اصلا مشخص نیست که مهمانان این برنامه چه کسانی با چه پیشینه و میزان تحصیلات، نوع مسئولیت، سمت و خدمات بینالمللی بودند. جامعه انتظار دارد که کار فرهنگی تمیز و متمرکز اتفاق بیفتد.جامعه انتظار دارد تا بداند افراد دعوتشده به این برنامه چه خدمتی به بشریت و شهروندان کشورها کردهاند که تاثیرگذار هستند. یک نقد جدی که به برگزارکنندگان وارد است به عدم شناخت کارشناسان از دوسوم مهمانان این برنامه برمیگردد. حتی من که تحلیلگر حوزه بینالملل با سطح مطالعه بالا هستم، علاقه داشتم که این مهمانان را درک کنم اما نتوانستم و به همان شناخت محدود بسنده کردم. البته دعوت از اینفلوئنسرها بسیار مهم بود زیرا این افراد اثرگذاری رسانهای دارند، ولی باید برای حضور آنها الگو تعریف میشد تا میزان بهرهوری ما از حضور آنها برای نمایش حقیقت به خارج از ایران افزایش پیدا کند. باید بدانیم که مهمان خارجی یککنگره چه میزان میتواند برای ما اثرگذار و مفید باشد. البته بخشی از بیاطلاعیها به فشار مخرب رسانههای خارجی بر این کنگره برمیگردد. غرب و همپیمانانش جنگ روانی سنگینی علیه این کنگره اجرا کردند. برای گام اول اقدام خوبی بود و این مهمانان پس از بازگشت به کشورهایشان از دیدهها و شنیدههایشان خواهند گفت و زمینهساز استمرار کنگرهها و رشد شناخت جوامع از زنان ایران اسلامی خواهند شد. این بانوان تاثیرگذار موج رسانهای غرب علیه ایران را خواهند شکست زیرا غرب همچنان روی خط سیاهنمایی از شرایط ایرانی و تصویرگری تشنج از خیابانهای کشور راه میرود.
نظری راجع به تنوع دعوتشدگان به کنگرهها ندارید؟ میزان تنوع مهمانان چقدر روی میزان دستاوردهای اینگونه برنامهها اثرگذار است؟
با توجه به اینکه ما در حوزه رسانهای ضعف عمیقی داریم و حرف ما شنیده نمیشود، این مسأله مهم است که در کنگرههای آینده روی این موضوع تامل کنیم که لازم است چه کسانی سخن ما پیرامون زنان ایرانی را بشنوند. باید به این سؤال پاسخ داده شود که کدام کشورها با چه میزان اهمیت به تهران میآیند. باید نسبت به دستهبندی کشورها اعم از منطقهای و فرامنطقهای اقدام کنیم تا تکلیف ما روشن و میزان تمرکز ما بر کیفیت اطلاعرسانی و اقناعسازی باشد. دیپلماسی عمومی ما باید با نیازهای ما تنظیم شود. در شرایط فعلی ایران باید و قطعا از مهمانان اروپایی و آمریکایی نیز دعوت میشد تا در بازگشت به کشورهایشان تصویر حقیقی ایران را منتقل میکردند زیرا آنجا بالاترین حجم سیاهنمایی را میبینیم. البته ما حتی درباره کنگره اخیر مطلع نیستیم مهمانانی از ترکیه یا کشورهای همسایه بودهاند یا خیر چه برسد به مهمانانی از آمریکا و اروپا! در هر صورت باید همت بزرگی اتفاق بیفتد تا در حوزه زنان بهصورت مستمر شاهد کنگرههایی با محتوای پرمغز و مهمانان مهم باشیم.
به نظر شما جایگاه زن تاثیرگذار باید مخصوص همسران مسئولان کشورها باشد؟
نکته جذاب ما همینجاست. باید در آینده با استمرار همایشها و کنگرهها در حوزه مادران و زنان، شاهد معرفی بانوان تاثیرگذار ایرانی بیشتری باشیم. ما در ایران جمعیت بالایی از بانوانی را داریم که در جهان نمونه هستند. ما در ایران همسران شهدای جنگ تحمیلی، همسران دانشمندان و مادران انسانهای بزرگی را داریم. ما تنها از دفاعمقدس 300هزار مادر دلسوز که برای حفظ بشریت صبر کردهاند را داریم که از مقام زن کوه صبر ساختند و آینده کشور را آباد کردند. پزشکان و متخصصان زن ایرانی همواره افتخارآفرین هستند. در حوزه علوم دینی و انسانی، ایران معدن زنان صاحبعلم است. حتی در جنگ اقتصادی امروز شاهد نقش کلیدی زنان در کنار مردانشان، برای عبور از مشکلات معیشتی هستیم. در زمینه اقتصاد مقاومتی، زنان سرپرست خانوار زبانزد و الگو هستند. همه این موارد را میتوان در قالب تاثیرگذاری تعریف و ارائه کرد. زن ایرانی بیتفاوت از کنار مسائل عبور نمیکند و از حقوق خود دفاع میکند و حریم خانواده را با تدبیر خود جلو میبرد. در همایش بانوان تاثیرگذار شاید به دلیل اینکه اولین برنامه بود از حضور این افراد بهرهمند نبودهایم اما در آینده باید از بانوان بینظیر دعوت شود.
آیا دستگاه سیاست خارجی ما که بیشتر مردانه اداره میشود، حضور فعال زنان را میپذیرد؟
این درست است که فضای حاکم بر سیستم سیاست خارجی ما بسیار مردانه است به همین دلیل اغلب فعالیت بانوان یا دیده نمیشود یا میدان نمییابد. البته اغلب خدمات زنان به دلیل اینکه رسانهای نمیشود به چشم نمیآید. برگزاری کنگره بانوان تاثیرگذار خطشکنی بود و در آینده شرایط بهتر خواهد شد. ما با جمعیت قابلتوجهی از زنان پژوهشگر، اساتید دانشگاه و متخصصان علم سیاست، روابط بینالملل همینطور فعالان حقوق خانواده روبهرو هستیم که شبانهروز در حال خدمت و تولید علم هستند و این نخبگان با هدف رشد تعاملات باید به دیگر کشورها معرفی شوند تا به مرور شاهد نمایش حقیقت زن ایرانی در جهان باشیم.
در کنگره اخیر برخی افراد مجازی و رسانهای هم حضور داشتند. حضور این مهمانان را باید فرصت بدانیم یا چالش چون واکنشهای زیاد به همراه داشت؟
جمع کردن افرادی که رسانهای برای انتقال حقیقت و روشنگری در اختیار دارند مسأله مهمی است. باید این افراد گزینش شوند تا اثربخش باشند. مثلا اگر یک زن فمینیست در کشور غربی با فرهنگ خودش در حال دفاع از حقوق زن است و با عقاید ما همخوانی ندارد که بهعنوان مثال به دنبال تصویب قانون سقطجنین در همه ماههای بارداری است طبعا نمیتواند موثر باشد. باید افرادی را دعوت کنیم که با مسیر حق همسو و همفکر ما باشند تا اثرات این اقدامات دوسویه باشد. باید اطمینان حاصل کنیم که در صورت بازگشت این مهمانان به کشورهایشان شاهد انتقال گفتمان جمهوری اسلامی خواهیم بود. حتی باید این مهمانان را به مراکز نگهداری بیماران خاص ببریم تا اشاعه ضدبشری تحریمها را به کشورهایشان گزارش و حقیقت ظلم غرب به ملت ایران را روشن کنند. باید وضعیت تحریم دارو از طریق همین بانوان تاثیرگذار به خارج ایران نشان داده شود. اینها ظرفیتهایی است که باید درباره آن فکر کنیم. برنامههای حاشیهای کنگرهها بسیار مهم است تا بشود ایران را به مهمان نشان داد.
اولویت ما در کنگرهها مخصوصا در مسأله زن و خانواده با کدام گروه از مهمانان است؟
در برنامههای آینده باید شاهد حضور پررنگ خانواده روسای جمهور، همسران آنها و زنان مهم و مقامات زن کشورهای خارجی مخصوصا اروپا و آمریکا که بیشترین حجم دروغ علیه خانواده ایرانی را میگویند، باشیم. در برنامههای دیگر هم براساس رتبهبندی باید گروههای مختلف علمی، پژوهشی حقوقی و انجیاوها را میزبانی کنیم. دولت سیزدهم باید ظرفیت دیپلماسی عمومی را بالا ببرد تا همه سطوح روابط خارجی را پوشش دهیم و ابهامات را برطرف کنیم.
برگزاری این برنامهها نیازمند انعطاف بیشتری نیست؟ لازم است که افکار عمومی را با خودمان همراه کنیم؟
مسأله تغییر رویکرد و تنظیم نگرش ما در حوزه روابط خارجی بسیار مهم است. باید روابط ما براساس مصالح و منافع ملی طرحریزی شود. در عرصه دیپلماسی ما میتوانیم ایران باشیم، ولی توقع نداشته باشیم که آنها در همه مسیر تعامل مثل ما و طبق خواست ما رفتار کنند. سیاست خارجی هنر ساختن فرصت از تفاوتهاست. وقتی میگوییم تفاوت، یعنی امکان تعامل بالا است. کشورهای دیگر به دنبال پیشبرد منابع ملیشان براساس مفاهمه هستند. ما نباید دچار تله دوگانگی بشویم. به عنوان مثال؛ در روابط ما با کشور ترکیه اشتراکات و منافع بسیار زیادی وجود دارد اما نگاه غالب به سمت واگرایی مطلق و سیاست دیکته و آرمانهای ذهنی پیش میرود. در چنین فضایی کار به جایی نمیرود، بلکه در سیاست خارجی باید همدیگر را با تفاوتهایمان را بپذیریم. ما میتوانیم مسائل اختلافی را با گفتوگو حل کنیم. تنها راه جهان امروز دیپلماسی عمومی قوی است؛ چرا که در عصر در هم تنیدگی مفاهیم و روابط بینالملل هستیم. البته نباید اجازه دهیم منافع ملی ما توسط متحدان زیر سوال برود و باید همه کشورها نسبت به حفظ احترام متقابل اهتمام داشته باشند.
برای جمعبندی شاخصههای مهم کنگرههای مربوط به حقوق زنان را برشمرید؟
ما باید در این کنگرهها افرادی که حرفی برای گفتن دارند را معرفی کرده و با استفاده از این افراد، شاخصههای گفتمان جمهوری اسلامی ایران را تشریح کنیم. ما باید الگوی زن ایرانی را نمایش بدهیم. چهرهسازی از افراد باصلاحیت و به رخ کشیدن تخصص و انگیزههای زنان کشور بسیار مهم است. امروز در برنامههای اثرگذار، شاهد اثرگذاری انفرادی نخبگان هستیم. نحوه اثرگذاری در رسانههای غربی نیز براساس مدل فردگرایانه دنبال میشود به همین خاطر جدال احسن را باید از روشهای تجربهشده و صحیح دنبال کرد. افرادی هم که به میدان روشنگری میروند، باید نماد موفقیت زن ایرانی باشند. انتخاب کاراکترهایی که در این کنگرهها مطرح میشود، پاشنه آشیل کار ماست و در صورتی که نتوانیم عناصر تاثیرگذار را به میدان بفرستیم، انگار بازی را تحویل دادهایم تا رسانههای غربی با کنار زدن حقیقت، دست به تحریف زده و به عنوان مثال زن ایرانی که مدنظر خودشان است را تصویرسازی و القاء کنند. نوع نگاه رسانهها و رویکرد آنها نیز مهم است که باید برای مدیریت آن از ظرفیتهای کشور استفاده بهتری بشود.
منبع: ضمیمه چاردیواری روزنامه جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد