شاید توجه به همین موضوعات باعث شد دستاندرکاران ساخت سریال اپیزودیک مسافران شهر، موضوع تاکسی اینترنتی را دستمایه قرار دهند.
در یکی از روزهای بهاری در دفتر تهیهکننده مهمان حبیب دهقاننسب، ویدا جوان، کیوان ساکتاف و سهند جاهدی بازیگران، سیروس حسنپور کارگردان، علی عبدی مجری طرح، هاشم علیاکبری مدیر تولید و پرویز امیری تهیهکننده شدیم .
دوستدار آثار اجتماعی هستم
حبیب دهقان نسب در سریال مسافران شهر نقش عموعباس را بازی میکند که در دیوان محاسبات مشغول به فعالیت است. او درباره چالشهای نقشش این طور میگوید.
عموعباس قصه مسافران شهر که شما بازی کردید، در دیوان محاسبات پیگیر مطالبات مردم در بخش دارو است. همین ماجرا شما را برای ایفای نقش قلقک داد یا به ویژگیهای دیگری هم توجه کرده بودید؟
من معمولا متن را میخوانم و کامل هم مطالعه میکنم، حتی اگر در یک اثر ۲۶ قسمتی فقط در چند قسمت حضور داشته باشم، باز هم خواهم گفت که فیلمنامه را برایم کامل بفرستند، چون میخواهم بدانم که قصه از کجا شروع میشود و به کجا ختم میشود. به عنوان بیننده و بازیگر هم دوستدار آثار اجتماعی هستم و هر چقدر طرح معضلات اجتماعی، تند و تیزتر باشد، راضیتر هستم. نقش عموعباس هم از این قاعده مستثنی نبود و با دیدگاههای من کاملا همسو. به همین دلیل پذیرفتم.
آیا برای ایفای نقش دیدگاههایی داشتید که همسو با نظرات کارگردان نباشد و در کار درگیر مسائلی شوید؟
سیروس حسنپور کارگردان سریال مسافران شهر، خودش از کودکی بازیگر بوده و به اصول بازی اشراف دارد. بهویژه اینکه با کارگردانان بزرگ هم کار کرده است. بنابراین حضورش در کسوت کارگردان به بازیگر کمک بزرگی میکرد. اتفاقا بسیار هم فرد انعطافپذیری است و اگر ایدهای داشتم، مطرح میکردم و او هم اگر به نقش کمک میکرد، میپذیرفت.
تضاد شخصیتی عموعباس، او را برای مخاطب جذابتر کرد. عموعباس در خانه بسیار احساساتی، مهماننواز و... اما در کارش بسیار جدی و مصمم بود. به این چالش چطور نگاه کردید و با چه برداشتی آن را در کار اجرا کردید؟
بله این تضادها رنگ و لعاب خاصی به عمو عباس داد و من به عنوان چالش به این تضاد شخصیتی عموعباس نگاه کردم. هر چقدر چالش نقش بیشتر باشد، برای بازیگر لذتبخشتر است و برایش جذابیت بیشتری دارد. عموعباس هم در دو موقعیت مختلف قرار میگیرد که هر دوی آنها برایم جذاب بود. علاوهبر آن، آنچه من را برای پذیرش نقش جذب کرد، این بود که به معضل دارو و قاچاق آن پرداخته میشد. سعی کردم در قالب دیالوگهایم این ماجرا را تندترش کنم.
اتفاقا در برخی صحنهها شاهد عصبانیتهای عموعباس هستیم. بهویژه وقتی متوجه می شود قاچاقچیان مانع ورود دارو به کشور میشوند. در این صحنهها فریادهایی که میزنید برآمده از دل است.
واقعا همین طور است که شما میگویید. به نظرم بازیگران به جای داشتن دو چشم و دو گوش در جامعه، باید چهار چشم و چهار گوش داشته باشند و وقتی بهواسطه نقش میتوانند حرف دل مردم را بزنند، کاملا از این موقعیت استفاده کنند تا برای مردم باورپذیر باشد. من هم مثل مردم با خون و گوشتم معضل دارو و قاچاق آن را حس میکنم. من هم دردم میگیرد وقتی داروخانه میروم و دارویی که به قیمت ۱۰۰ هزار تومان میگرفتم، بعد از گذشت یک ماه باید ۳۰۰ هزار تومان پول بدهم! گرچه بازیگر هستم اما از این گرانی دردم میگیرد. بنابراین موقعیت این فریاد در سریال مسافران شهر فراهم شد و من هم استفاده کردم. البته دلم میخواهد در این گفتوگو به نکته دیگری هم اشاره کنم، اینکه چرا چند سالی است فیلمنامهها نصفه و نیمه تحویل بازیگران داده میشود؟ چرا فیلمنامهها کامل نوشته نمیشود؟ این در حالی است که باید فیلمنامه کامل در اختیارمان قرار بگیرد. به نظرم فیلمنامههای ناقص، منجر به افزایش هزینه هم میشود. امیدوارم مسوولان تدبیری داشته باشند.
به عنوان یک هنرمند پیشکسوت، چقدر منتقد کارهای خودتان هستید؟
من همه سریالهای خودم را میبینم و نقاط قوت و ضعف آن را پیدا میکنم. اگر ضعفی باشد، حتما به آن توجه میکنم. اگر هنرمند خودش را نقد نکند که نمیتواند پیشرفت در کارش داشته باشد. شاید باورتان نشود اما من فقط اپیزود خودم در سریال مسافران شهر را ندیدم، بلکه دیگر اپیزودهای این سریال را هم دنبال کردم. عشق این کار را دارم و دلم میخواهد نقشهایی را بازی کنم که عمق داشته باشد.
بهخاطر آئیش با جان و دل پذیرفتم
کیوان ساکتاف در این اثر نقش سعید را بازی میکند. جوانی که میخواهد ازدواج کند اما با مشکلات زیادی روبهرو است.
او درباره نقشش اینطور صحبت میکند.
این هنرمند با اشاره به این موضوع که چرا با وجود مشخص بودن مناسبتها، همه کارها دقیقه۹۰ تصویب میشود، میگوید: «به نظرم باید برای این مساله تدبیری شود. چون وقتی گروه زمان بیشتری برای تولید داشته باشند، میتوانند کار باکیفیتتری ارائه بدهند.»
وی ادامه میدهد: «من قبل از سفرم دیداری در دفتر داشتم اما هنوز کار شروع نشده بود. البته من پیش از این پروژه با آقایان امیری، عبدی و... کار کرده بودم و تجربه همکاری با این دوستان هم لذتبخش بود. وقتی متوجه شدم نقش داریوش قصه را قرار است آقای فرهاد آئیش بازی کند، سریع بلیت گرفتم و به تهران آمدم. چون ایشان برای من خیلی عزیز است و با جان و دل کار میکنم. با آقای حسنپور تجربه همکاری نداشتم اما باید بگویم بهشدت فرد خوشانرژیای است.»
ساکتاف درباره سکانس دزدی توضیح می دهد: «سعید در این سکانس در موقعیت سختی قرار داشت. از یک طرف نامزدش رفته است و از سوی دیگر بدهکار است. همچنین با یک فرد بیمار رو به رو میشود که سکته کرده است و... این سکانس را چند بار تمرین کردیم، چون من باید در این سکانس حسهای مختلف را در چهرهام نشان میدادم، همین کار را سخت میکرد اما چالش شیرین و جذابی برایم بود.»
تجربه حس مادری
ویدا جوان ایفاگر نقش مریم است. زنی که با مسائل ریز و درشتی دست و پنجه نرم میکند. او چالشهای نقشش را این طور روایت میکند.
این هنرمند در پاسخ به این سوال که شما بهواسطه بازی در این سریال برای اولین بار نقش مادر را تجربه کردید، این موضوع برایتان سخت نبود؟ میگوید: «مریم با چالشهای زیادی در زندگی روبهرو است و سعی میکند یکی یکی آنها را پشت سر بگذارد. همانطور که شما هم اشاره کردید، برای اولین بار تجربه نقش مادر را داشتم و برایم جذابیت داشت. نمیتوانم بگویم حسم نسبت به مادر بودن بیگانه بود، چون از صبح تا شب مادرهای زیادی در جامعه میبینیم و مادر خودم را میبینم که چه کارهایی میکند، بنابراین برایم بیگانه نبود. حتی روزی که برای قرارداد به دفتر میرفتم در طول مسیر با خانمی برخورد کردم که از همسرش جدا شده بود و مشکل حضانت بچه را داشت. مریم هم با خانواده همسر اولش مسائلی را دارد . البته مریم با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند. از جمله اینکه همسرش از او میخواهد به شیراز نقل مکان کنند و مریم نمیخواهد از پدر و مادرش جدا شود. مریم با همه اوج و فرودهایش برایم جذاب بود. امیدوارم معضل فیلمنامههایی که کامل نوشته نمیشود، حل شود. چون حق انتخاب از بازیگر گرفته میشود. این معضل فقط در تلویزیون نیست، در سینما و نمایش خانگی هم به چشم میخورد. »
فضای معنوی برای مخاطبان
سیروس حسنپور کارگردانی سه اپیزود از مجموعه تلویزیونی مسافران شهر را به عهده دارد. او درباره فضای کار و انتخاب بازیگران توضیحاتی میدهد.
این کارگردان در پاسخ به این سوال که شما در این مجموعه اپیزودیک که هرکدام شش تا هفت قسمت است، دست روی موضوعات اجتماعی گذاشتهاید و حتی اپیزود خسیس هم بر مبنای طرحی از مدیر شبکه پنج ساختهاید، میگوید: «همانطور که شما تاکید کردید، ما موضوعات اجتماعی را دستمایه قرار دادهایم و در بیان آنها، هر آنچه که در توان داشتهایم، به کار بردهایم تا فضایی را برای مخاطبان ایجاد کنیم که جنبه سازنده و معنوی داشته باشد. همه گروه تلاش کردهاند با توجه به کمبود وقت و مشکلات موجود، کار خوب و درخور شأنی را در قالب اپیزودهای مسافران شهر به مردم ارائه دهند و به نظر من موفق هم بودهاند، بازخورد خوب و مثبتی دریافت کردهایم.»
وی ادامه میدهد: «ما برای تولید اپیزودهای اول، دوم و سوم سریال مسافران شهر، فقط یک روز استراحت داشتیم و این به آن معنا بود که در زمان تدوین یک اپیزود، مشغول تولید اپیزود بعدی بودیم. درباره شروع ماجرای ساخت این مجموعه هم باید بگویم که در ابتدا قرار بود یک مجموعه اپیزودیک به نام ساعت ۱۱ ساخته شود که بعد از بررسیهای انجام شده و در فرآیند بازنویسی، کار را آقای جابر قاسمعلی نویسنده به عهده گرفت. در گپ و گفتی که با دوستان داشتیم، نزدیک به ۱۰ طرح بررسی شد و دوستان اولویتها را مشخص کردند. تا اینکه اپیزودهای کیمیا و جلال انتخاب شدند اما برای اپیزود آخر مانده بودیم که چه قصهای را انتخاب کنیم، چون بقیه طرحها حذف شده بود. در رفت و آمد بودیم که چه کنیم که طرح خام خسیس را مدیر شبکه پنج ارائه کردند، بعد خانم تاجیک شبانهروز روی این طرح کار کردند و این اپیزود را ساختیم که به نظرم این خانم شاهکار کرد. در مجموع با همه کمبود زمان، یک گروه خوب و منسجم باعث شد تا همه بدون حاشیه به کارشان ادامه دهند.»
وی درباره اینکه چرا فضای دو اپیزود کیمیا و جلال پایان خوش نداشت و حتی عموعباس کشته میشود اما اپیزود خسیس فضای شیرینی داشت، توضیح میدهد: «قصههای اپیزودهای یک و دو پایان خوشی نداشت اما برای مخاطب تلخ و آزاردهنده نبود و به مباحثی همچون قاچاق دارو و مشکلاتی که مردم در این حوزه دارند پرداختیم و حرف دلشان را زدیم. بنابراین تلخ نبود. اما میخواستیم با اپیزود خسیس کام مردم را شیرین کنیم.»
خوراک مناسب برای مخاطبان
پرویز امیری، تهیهکننده سریال مسافران شهر: «خوشبختانه گروه همراهی داشتیم که با وجود کمبودها، کار را به بهترین شکل جلو بردیم. ما برای بهموقع رساندن کار به آنتن، دو گروه مجزا شدیم که کار سختی بود. بهویژه تعدادی از بازیگران باید در هر دو گروه حضور داشتند و همین کار را سختتر میکرد. ضمن اینکه همه با شخصیتهای سریال مسافران شهر ارتباط خوبی برقرار کردند، حتی مدیران به من گفتند که چرا عموعباس را در قصه کشتیم؟! بازخوردهای خوبی هم از مردم داشتیم. درمجموع معتقدم خوراک خوبی برای مخاطبان آماده کردیم، سعی کردیم مشکلات اجتماعی و حرف دل مردم را بزنیم.
یک گروه یکدست
سهند جاهدی، بازیگر نقش جواد: «شبیه شخصیت جواد در سریال مسافران شهر را در دیگر مجموعههای تلویزیونی بازی کرده بودم. رفیقهایی که مهربان هستند و در عین حال، شوخطبع که بار کمدی مجموعه را جلو میبرند. باتوجه به اینکه تجربه چنین نقشی را داشتم، برایم کار سختی نبود اما قبل از رفتن جلو دوربین مرتب به این موضوع فکر کردم که باید چه تازگیای به نقش اضافه کنم تا برای مخاطبان با دیگر نقشهایم تفاوت داشته باشد. خدا را شاکرم که با تلاش این اتفاق افتاد و مهمترین امتیاز این سریال، این بود که ترکیب اپیزود خسیس هر جایی باشد، برنده است. زیرا اتمسفر گرمی در گروه شکل گرفت. »
رسالتمان را ادا کردیم
علی عبدی دهسرخ، مجری طرح: « سعی کردیم دغدغههای مردم و حرف دلشان را بزنیم. ضمن اینکه نخواستیم فضای سریال تلخ باشد. یعنی بعد از تمام شدن هر قسمت، مخاطب با ناراحتی از پای سریال بلند شود. به همین دلیل در متنها به این موضوع توجه کردیم. ملاک دیگر این بود که قهرمانان قصه با دفاع مقدس ارتباطی داشته و رنگ و بویی از آن دوران همراهشان باشد. البته در این سریال به بحث اهدای عضو هم پرداختهایم تا مردم را با این موضوع درگیر کنیم. درمجموع قصهها را روان تعریف کردیم تا هم مردم دوست داشته باشند و هم رسالتمان را ادا کرده باشیم.»
ساده روی کاغذ
هاشم علیاکبری، مدیر تولید: «شاید روی کاغذ ما یک مجموعه اپیزودیک ساخته باشیم اما ساخت چهار اپیزود این مجموعه که هرکدام شش تا هفت قسمت است، به اندازه چهار سریال از ما انرژی گرفت و برای هر اپیزود تعدادی هنرمند انتخاب کردیم. فقط چند بازیگر ثابت در اپیزودها هستند اما در مجموع، مردم سریال را دوست دارند و دنبال میکنند.
فاطمه عودباشی - دبیر رسانه روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد