مهمان خانواده سیاهپوش
به گزارش جامجم، تیم خانه زیبای من این بار سراغ خانواده سیاهپوش، حوالی پونك رفته بودند كه در طبقه اول یك ساختمان بود، چند روزی بود مهمان این خانواده شده بودند كه ما در یكی از همین روزها، برای تهیه گزارش راهی منزل آنها شدیم. جالب اینكه همه واحدهای این ساختمان با هم نسبت خانوادگی داشتند و از این نظر كار برای گروه خانه زیبای من كمی سخت شده بود. البته صاحبخانه در منزل نبود و فقط پسر نوجوان آنها میزبانی میكرد.
خانه تا حدودی آماده شده بود و دو نفر از این گروه با لباسهایی كه لوگوی برنامه روی آن حك شده بود، در حال وصل پریزها و كلیدهای برق بودند. بهاره امینی، تهیهكننده و كارگردان برنامه مدام تلفنی در حال پیگیری پردههای پذیرایی بود تا آنها را نیز نصب كرده و به گفته خودش تا یكی دو روز آینده، خانه را تحویل صاحبخانه بدهند. با اجازه تهیهکننده و پسر صاحبخانه، گشتی در خانه زدیم. اتاقها آماده شده بود و حیات خلوت را تبدیل به یك فضای قابل استفاده كرده بودند. یك تخت در آن گذاشته و روی دیوار هم كار كرده بودند. اتاق پسر خانواده هم كاغذدیواری شده بود و روی دیوارهای پذیرایی هم با نقوش زیبایی كار كرده بودند. به گفته امینی، آشپزخانه و كابینتها بهتازگی عوض شده بود و از این نظر كار زیادی نمانده بود. یكی از اعضای این گروه، روی نردبان رفته بود و لوستر را نصب میكرد.
نگاهمان به برنامه غذایی پسر نوجوان خانواده افتاده كه روی در یخچال نصب كرده بود، از قضا كیكبوكسینگ كار میكرد و به همین خاطر برنامه غذایی خاصی داشت. در این بین عبدا... روا از راه رسید و با همان لحن طنز و كمدیاش سر شوخی را با پسر صاحبخانه باز كرد. سرانجام پردههای پنجره پذیرایی رسید و دو نفر در حال نصب پرده شدند، امینی هم مدام حواسش بود تا همهچیز بینقص انجام شود.
به كسی توهین نمیكنم
عبدا... روا كه این روزها اجرای برنامه «ویدئوچك» را در شبكه ورزش دارد، درباره تجربه كار با صدا در این برنامه میگوید: «در این برنامه كار نویسندگی متنها را انجام میدهم و نریشن میخوانم. این برنامه، فرم مشخصی دارد و یك مدل جهانی است كه نمونههای خیلی موفقی هم در همه تلویزیونهای معتبر دارد. در برنامهای كه ما میسازیم، باتوجه به اینكه المانهای ایرانی خیلی در آن استفاده شده و اصطلاحا ایرانیزه شده، خوب جواب داده است. بنابراین احساس كردیم نیاز به یك مكمل است تا بتواند فضای خیلی علمی و كارگاهی برنامه را تلطیف كند. من هم تلاش میكنم كه شوخیهایم توهین آمیز نباشد. خوشبختانه تا به امروز هم با مشكلی در این زمینه مواجه نشدهام. چون قصدم از شوخی كردن با صاحب این خانهها، توهین نبوده است.
از طرفی فكر میكنم مردم از آن چیزی كه فكر میكنیم، باجنبهتر هستند، متوجه میشوند كه ما قصد توهین نداریم و فضای برنامه سرگرمی است.»
وی ادامه میدهد: «در خیلی از برنامههای مشابهی كه ساخته شده و نمونههای موفق زیادی هم در تلویزیونهای جهان هست، همیشه شخصیتها یا آیتمهایی وجود دارد كه فضا را تلطیف میكند. ما هم باتوجه به اینكه این نیاز را احساس كردیم، تصمیم گرفتیم نریشن را به برنامه اضافه كنیم.»
روا درباره همكاری با تهیهكننده هم توضیح میدهد: «من در طول این سالها در برنامههای بسیاری به عنوان مجری بودهام و خانم امینی به عنوان طراح صحنه و دكور. بنابراین از همدیگر شناخت داشتیم. به نظرم ایشان بسیار كاربلد است. به خاطر همین شناخت، از همان ابتدا كه میخواستند برنامه را طراحی كنند، با هم در این زمینه صحبت كردیم و جلساتی داشتیم تا به این خروجی رسیدیم.»
وی در پاسخ به این سوال كه نمونه داخلی از چنین برنامهای در تلویزیون سراغ نداشته تا الگو بگیرد، میگوید: «واقعیت این است چیزی كه این برنامه لازم داشت، به نظرم در وجود من بود، حتی اگر اشتباه فكر كرده باشم. خوشبختانه فیدبكهای مثبتی هم از همكاری با این برنامه گرفتم. ضمن اینكه تجربههایی كه من و گروه در طنزپردازی داریم، در این برنامه به كمك ما آمد.»
مجری برنامه ویدئوچك درباره استقبال مخاطبان از این برنامه هم عنوان میكند: «اتفاقا آنهایی كه ما را میشناسند و میدانند من با این برنامه همكاری میكنم، پیشنهاد میدهند كه به خانه آنها هم برویم و آنجا را بازسازی كنیم. من هم اگر صاحبخانه بودم، حتما خانهام را در اختیار این گروه قرار میدادم. امیدوارم تا فصل بعدی خودم صاحبخانه شوم تا بتوانم خانهام را در اختیار این گروه قرار بدهم.»
روا درباره شیوه كارش در این برنامه هم بیان میكند: «شاید این تصور به وجود آمده باشد كه من در آن خانه هستم یا به آنجا تردد دارم. اما اصلا اینگونه نیست. من اصلا وارد این خانهها نمیشوم. من كلیت برنامه را بعد از تدوین میبینم. یك سری اطلاعات هم از خود تهیهكننده میگیرم.»
وی درباره سوژهها و خانههایی كه انتخاب میشوند هم میگوید: «من هم تعدادی از دوستان را به خانم تهیهكننده معرفی كردم كه در نوبت هستند تا گروه وارد خانه آنها شود. به نظرم این برنامه خیلی ایرانی شده و یك سری سرفصلهای اصلی در این برنامه وجود دارد كه آن را از نمونههای خارجی متمایز میكند. از جمله صرفهجویی. یعنی با توجه به اینكه در انباری هر خانه چه چیزهایی وجود دارد كه قرار است دور ریخته شود و اینكه چقدر محدوده مالی برای هر خانه تعیین میشود، همه چیز برنامهریزی میشود. به عنوان مثال، خانم امینی تهیهكننده از انباری خانهها و چیزهایی كه صاحبخانه میخواست دور بریزد، استفاده كرده و آن را به چرخه حیات بازگردانده است.»
از تولید ملی حمایت میكنیم
بهاره امینی طراح، تهیهكننده و كارگردان این برنامه از ویژگیهای «خانه زیبای من» میگوید:
شما پیش از این كار طراحی دكور و صحنه و لباس انجام میدادید و این برنامه نخستین تجربه شما در مقام تهیهكنندگی و كارگردانی است. چطور شد به فكر ساخت چنین برنامهای افتادید و به دلیل اینكه چنین برنامهای نمونههای خارجی بسیاری دارد، چطور سعی كردید آن را ایرانیزه كنید و این تفاوت را با آن برنامهها ایجاد كنید؟
من همیشه چنین برنامههایی را در فضای مجازی دیده بودم و از آنجا كه نمونه موفقی در ایران نداشت، كار بسیار سختی بود، ولی چون من از سال ۷۹ وارد بخش دكور سازمان شدم، احساس میكردم جای چنین برنامهای در تلویزیون ما خالی است.»
چند نمونه از آثار تلویزیونی كه كار طراحیشان را برعهده داشتهاید، نام میبرید؟
مجموعههای «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» و «كیفر» به كارگردانی آقای تبریزی و مجموعه «فیتیله».
شما خانواده هنرمندی دارید. یكی از دلایل علاقه شما به هنر همین مساله بود؟
بله من از پنجسالگی با هنر آشنا شدم و به نوعی خودم را بچه صداوسیما میدانم. چون پدرم آهنگساز و مدیرتولید در صداوسیما بود، برادرم هم آهنگساز است و در این مجموعه آهنگساز و جانشین تهیه برنامه است. خاطرم هست زمانی كه هفتساله بودم، آقای محمدعلی نجفی، كارگردان به منزل ما آمد و از ما فیلم خانوادگی با هندیكم گرفت كه در آن زمان خیلی اتفاق خاصی بود و هر كسی دسترسی به دوربین نداشت. وقتی در آن فیلم از من پرسید میخواهی بزرگ شدی چه كاره شوی، من گفتم میخواهم بروم صداوسیما. یعنی از كودكی علاقهام بر این بود و از همان دوران كودكی با پدر به استودیوهای سازمان میرفتم.
طراحی داخلی ساختمان اصولا مخصوص قشر خاصی از جامعه است. اما شما با این برنامه ثابت كردید هر خانوادهای میتواند با حداقل امكانات و هزینه، تغییراتی را در خانهاش ایجاد كند؟
دقیقا این تفكر اشتباه در اغلب مردم وجود دارد. در صورتی كه اصلا این طور نیست. میتوان با حداقل امكانات هم تغییراتی را ایجاد كرد. اتفاقا خانوادههایی كه درخواست دارند به منزل آنها برویم هم جزو قشر متوسط جامعه هستند و هم سطح پایین جامعه. مثلا آپارتمانهای ۳۰ یا ۴۰ متری دارند.
برای شما متراژ خانه در اولویت است یا تفاوتی ندارد كه برای چه خانهای قرار است كار كنید؟
اصلا تفاوتی ندارد. اتفاقا ما خیلی در آپارتمانهای بزرگ كار نمیكنیم. یا اینكه كجای تهران باشد، برای ما فرقی نمیكند و خودمان را به منطقه خاصی محدود نكردهایم. فقط به خاطر محدودیتهای كرونا از تعداد عوامل كاستهایم.
برنامه تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و آیا به فصل دوم آن هم فكر كردهاید؟
پخش برنامه از تیرماه آغاز شده و در حال تولید ۱۰ قسمت برای پخش نوروز هستیم كه حال و هوای برنامه خیلی شادتر و مفرحتر از قسمتهای گذشته است. لطف مدیران شبكه همچنان با ما همراه بوده و به همین دلیل ساخت فصلهای بعدی این برنامه را درنظر داریم. این برنامه
با اینكه میتوانست مشاركتی باشد، اما صددرصد با بودجه سازمان ساخته میشود، باید از مدیران سازمان تشكر كرد كه در این شرایط اقتصادی از ما حمایت میكنند و تا به حال آسیبی به كار وارد نشده است. اگر این حمایت وجود نداشت، خانه زیبای من این چنین دیده نمیشد.
این برنامه صرفا در تهران ساخته میشود یا به شهرستانها هم سفر میكنید؟
درخواست كه زیاد است و خوشبختانه برنامه مورد توجه همه مردم ایران قرار گرفته است. اما به خاطر محدودیتهای كرونا، فعلا فقط در استان تهران و البرز كار میكنیم. اما اگر همه شرایط مهیا شود، دوست داریم در شهرهای دیگر هم این برنامه را بسازیم.
كمترین و بیشترین زمانی كه در یك خانه كار كردید، چند روز بوده؟
تا جایی كه بتوانیم تخریب بنا نداریم. به همین علت بالاترین زمانی كه برای یك خانه گذاشتهایم، ۱۰ روز بوده و كمترین زمان دو روز. اصلا هدف این برنامه همین است كه بدون تخریب، با استفاده از وسایل خانه و حتی وسایلی كه به عنوان دورریختنی در انباری خانهها وجود دارد، تغییرات را ایجاد كنیم. البته بخشی از وسایل را كه بهناچار از بیرون خریداری و تهیه میكنیم، صددرصد ایرانی است. من در زندگی هم خیلی تلاش میكنم تا جایی كه امكان دارد، از تولیدكننده ملی حمایت كنم. چون معتقدم خودمان باید حامی یكدیگر باشیم و هوای همدیگر را داشته باشیم.
از مشكلاتی هم كه در این برنامه با آن مواجه هستید بگویید.
نكته جالبی كه در این زمینه وجود دارد، این است كه خانم خانه قبل از اینكه خانهاش را انتخاب كند، اول وسایلش را خریده و از ما هم توقع دارد كلی اسباب و لوازم را در یك خانه ۵۰-۴۰ متری بچینیم. ما باید در جامعه فرهنگسازی كنیم كه به خاطر حرف مردم، لوازم اضافی نخریم و اسراف نكنیم. متاسفانه در فرهنگ ما نكتهای وجود دارد مبنی بر اینكه عروس باید با كلی جهیزیه به خانه همسرش برود. در صورتی كه ممكن است بیشتر آن وسایل را استفاده نكند و فقط جاگیر باشد. ما میخواهیم با این برنامه به نوعی فرهنگسازی كنیم كه عروس خانمها در این شرایط اقتصادی خرید این همه جهیزیه را به خانوادههایشان تحمیل نكنند. در برنامههای آینده میخواهیم این نكته را بگنجانیم كه در خرید جهیزیه جزئیات بیاهمیت را درنظر نگیرند.
طراحی خانهها را بر چه اساسی انجام میدهید؟
ما وارد هر خانهای كه میشویم، براساس فرهنگ آن خانواده و با توجه به خواستهها و نیاز اهالی آن خانه، كار طراحی را انجام میدهیم. نكتهای كه لازم است بیان كنم، این است كه هزینه طراحی و نظارت بر اجرا، برای خانوادهها رایگان و هدیه برنامه به آنهاست. باقی وسایل را هم با قیمت مناسبتر خریداری میكنیم. جالب اینكه همین خانوادهای كه الان در منزل آنها كار میكنیم، برای خرید مبلمان آشنا داشتند، اما ما برایشان تخفیف گرفتیم. چون اسم برنامه كه میآید، فروشندهها تخفیفهای خوبی به ما میدهند.
معمولا خانوادهها در طراحی منزل سبك مدرن را میپسندند یا سنتی و ایرانی؟
متاسفانه مدرن. چون فضای مجازی خیلی روی این مساله تاثیر گذاشته است. اما تلاش ما بر این است كه در طراحی تلفیقی سنتی و مدرن كار كنیم.
اولین خانهای را كه برای ضبط برنامه انتخاب كردید به خاطر دارید؟
بله یك خانه در رودهن بود كه سه فرزند داشتند، آقای خانه میخواست همسرش را غافلگیر كند و با كمك برادر همسرش او را به مدت ۱۰ روز از خانه خارج كرد و توانست همسرش را غافلگیر كند.
از اتفاقات جالب یا عجیب خانههایی كه كار طراحیشان را برعهده دارید هم میگویید؟
بیشتر جزو مصائب كار ماست. معمولا خانوادههایی كه دوست دارند در این برنامه حضور داشته باشند، از طریق پیامك به برنامه اقدام میكنند. جالب اینكه ما پیامكی داشتیم كه میخواستند ۲۰۰ هزار تومان یا تا یك میلیون تومان هزینه كنند. در این بین به خانوادههایی هم برمیخوریم كه خیلی ما را اذیت میكنند و خوشحساب نیستند. سه ماه از كارشان گذشته، اما هنوز دستمزد بنا را ندادهاند. یا اینكه فكر میكنند بچههای خانه زیبای من بچههای خدمات منزل هستند و آمدهاند خانه تكانی كنند و بروند! در صورتی كه كار بچههای ما نظافت منزل نیست، البته بخش كارهای خودشان را نظافت میكنند اما این تصور غلط برایشان پیش آمده. مثلا ما در منزلی كار میكردیم كه گاز آشپزخانه ماهها بود تمیز نشده بود و صاحبخانه انتظار داشت بچههای ما آن را تمیز كنند! یا از نجار و بنای ما میخواهند وسایلی را كه خریدهاند و در پاركینگ است، جابهجا كنند. یا اینكه با نظر خودشان خرید كردیم، بعد پشیمان شدند و دختر خانواده نظر دیگری داشته و آنوقت پس دادن این وسایل خیلی كار سخت و گاهی غیرممكن است. البته اغلب مردم به قدری هنردوست و فهیم هستند كه این، خستگی را از تن ما به در میكند و انگیزه را در ما برای ادامه كار ایجاد میكند.
معمولا وقتی صاحبخانه با تغییرات اساسی خانهاش مواجه میشود، چقدر غافلگیر میشود و برای شما این غافلگیری جذاب است؟
معمولا همكاران خودمان هم گاهی غافلگیر میشوند و به هیجان میآیند. قطعا این انرژی صاحبخانه، خوشحالیاش و برقی كه در چشمانشان میزند، خیلی برای ما جذاب است و خستگیمان را از بین میبرد.
زینب علیپور طهرانی - رسانه / روزنامه جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد